اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
مرحوم سید در عروه 10 تا مستحب برای
غسل جنابت ذکر فرمودهاند که معمولاً باید بگوییم که این 10 تا مستحب غالبش برای
همه اغسال است و غسل جنابت خصوصیت ندارد.
اما اشکالی که در مسئله هست این است که آیا اینها مستحب است یا
نه؟ مثلاً اول مستحبی که ایشان فرمودهاند استبراء، سابقاً خواندیم اگر کسی بول کرد
استبراء بکند آن 9 مسح مشهور که در بارهاش صحبت کردیم، نتیجهاش را هم گفتند اگر
استبراء نکرد و خودش را تطهیر کرد طاهر میشود اما اگر بلل مشتبههای یعنی آبی از
او بیرون آمد این آب نجس است برای اینکه ذرات بول در مجری موجود بوده حالا بیرون
آمده است، آن جا نگفتند که این استبراء مستحب است به معنا این که یکی از مستحبات
وضو این استبراء است بلکه یک امر ارشادی است اگر به جا آورد برای بعدش خوب است اگر
بلل مشتبههای بیرون آمده باشد آن پاک است اگر آن استبراء را به جا نیاورد خب آب
میریزد خودش را تطهیر میکند طاهر میشود اما اگر بلل مشتبههای بیرون آمد نجس میشود
برای اینکه ذرات بول با آن آب بیرون آمده.
در باب غسل هم همین است فرمودهاند
اول مستحب این است که استبراء بکند استبراء از منی چیست؟ بول بکند لذا اگر بول
نکرد و غسل کرد غسلش درست است اگر با آن غسل نماز خواند خب نمازش درست است اما اگر
یک آبی از او بیرون آمد این جنب میشود برای اینکه ذرات منی در مجری بوده با آن
آب بیرون آمده آن آب پاک است اما به واسطه آن منی نجس میشود، و این منی از او
بیرون آمده ولو کم است اما جنب است، حالا این آیا مستحب است یا نه؟ خب نه، یک ارشاد
است اگر در روایات ما آمده ارشاد به این است که اگر میخواهی غسلت باطل نشود باید
قبل از غسل کردن بول بکنی تا آن ذرات منی به واسطه بول بیرون بیاید آن وقت اگر غسل
کردی بعد آبی بیرون آمد آن آب پاک است اسمش را میگذارند بلل مشتبهه، هم پاک است
هم غسل تو باطل نمیشود لذا باید بگوییم یک امر ارشادی است که شارع مقدس به ما
فهمانده است و اما اینکه بخواهیم بگوییم از مستحبات غسل است ظاهراً مشکل است برای
اینکه مستحب آن چیزی است که یک مصلحت تامه غیر ملزمه داشته باشد مثل مثلاً نوافل
و این مصلحت تامه غیر ملزمه ندارد که اگر به جا آورد غسلش بشود افضل، اگر به جا
نیاورد غسلش بشود فاضل، اینطور نیست، اگر به جا نیاورد و غسل کرد مثل آن وقتی است
که به جا بیاورد و غسل بکند از نظر غسل هیچ تفاوت ندارد یکی افضل یکی فاضل، نه،
نتیجه همین است که این اگر بدون آن بول غسل کرد غسل متحقق شده و نماز هم بخواند
نماز متحقق شده الا اینکه اگر بول کرد مثل این است که جنب شده باشد مثل جنابت بعد
از غسل است خب جنابت بعد از غسل که نمیتوانیم بگوییم مستحب است جنب نشود، جنابت
بعد از غسل یک امری است برای خودش یک احکامی دارد هیچ ربطی به ما قبل ندارد ما نحن
فیه هم همین است وقتی که آن بلل مشتبهه یعنی تحریک شهوت شد از آن یک آبی بیرون آمد
این آب پاک است اما اگر قبلش جنب شده بوده بول نکرده این آب نجس است علاوه براینکه
نجس است مثل این است که منی از او بیرون آمده غسل برایش واجب است خب آن غسل واجب
است و آن بلل مشتبهه این را جنب میکند این 10 تا چیزی که مرحوم سید فرمودهاند
نظیر این است و محشین هم در این جا چیزی ندارند لذا شما باید این استحباب مرحوم
سید بلکه بالاتر مرحوم صاحب جواهر هم این استحبابها را فرمودهاند، این استحبابهای
مشهور را در این جا درستش بکنید، و ما استحباب از این نمیفهمیم فقط همین است که
این بلل مشتبهه مثل آنجاست که یقیناً جنب شده باید برود غسل کند خب اگر یک کسی
جنب شده بود غسل کرد خب غسلش درست است بعد دو دفعه جنب شد باید برود غسل کند حالا
بگوییم آن غسل اول مستحب است اینکه جنب بعدی نشود خب نمیشود بگوییم، ما نحن فیه
همین است برای اینکه بلل مشتبهه که بیرون آمد چه جور شده؟ این جنب شده، یک کسی
جنب شد غسل کرد بعد هم نماز خواند دو دفعه تمایل پیدا کرد جنب شد خب حالا چه؟ باید
برود غسل کند آیا آن غسل اولی مستحب است جنب نشود؟ خب نه، لذا ما نحن فیه همین است
این جنب شد رفت غسل کرد غسلش هم درست است حالا یک بلل مشتبههای بیرون آمد مثل آنکه
جنب شده باید برود غسل کند حالا بگوییم مستحب است استبراء بکند برای اینکه جنب
نشود خب حالا باز هم این را بگو برای اینکه جنب نشود اما چه ربطی به غسل اولی
دارد؟ مرحوم سید میگوید دارد، یک دفعه انسان بگوید آقا از مستحبات اسلام این است
که هرکسی جنب شده بول بکند خیلی خوب، از مستحبات،که نیست این جور، برای اینکه این
حالا میخواهد خودش را به صدمه بیندازد میخواهد دو دفعه استبراء نکند برود غسل
کند از مستحبات هم نیست، حالا اگر کسی بگوید نمیتواند بگوید که مستحب است در غسل
جنابت این که کسی استبراء بکند، این را باید درستش بکند، اینکه مستحب نیست، ایشان میفرمایند که معنای این استحباب این است
خودت را به دردسر نینداز برو استبراء کن، خب چه ربطی به غسل دارد؟ این دلش میخواهد
توی آب بلولد، دلش میخواهد وقتی که جنب شد غسل کرد رفت نماز خواند دو دفعه بول
کند یک بهانه پیدا کند برود زیر دوش، حالا این را بگوییم نه، مستحب است این کار را
نکند، حالا تقاضا دارم روی آن یک فکری بکنید چون قول مشهور هم هست ببینیم چه باید
گفت؟ چه میشود کرد؟
دوم فرمودهاند که غسل الیدین ثلاثاً
الی المرفقین او الی نصف الذراع اوالی الزندین مستحب است انسان اول دوتا دستش را
بشوید سه بار هم بشوید اگر از مرفق بشوید خیلی خوب است و یک مقدار کمتر از بالای
مچ بشوید آن هم همینطور، از مچ بشوید آن هم همینطور، آن وقت از مچ بشوید مستحب است
از وسط دست بشوید مستحبتر است اگر هم از آرنج بشوید مستحبتر است الافضل فالافضل،
این یعنی چه؟ در روایات داشتیم که اگر دستت آلوده است دستت را بشوی و اما اینکه
این روایتها مرحوم سید از آن استفاده کرده اینکه این مستحب در غسل است، حالا
بگویید هم با آب قلیل، با آب کر و اینها را که بعید است بگیرد، بگویید با آب
قلیل، حالا یک کسی دستهایش تمیز است همین الان شسته است دستها را حسابی و آمده میخواهد
غسل بکنداین حالا مستحب است تا مچ سه مرتبه دستها را بشوید؟ یک قدری بالاتر مستحب
است تا مرفق، مستحب است؟ بعید است انسان بتواند بگوید و روایت هم داشتیم سابقاً هم
روایت خواندیم که حضرت فرمودند که اگر دستهایت تمیز است هیچ، روایتش را بخوانم
روایت 2 از باب 26 از ابواب جنابت ان لم اصاب کفه شیئٌ فغمسها فی الماء دیگر لازم
نیست بشویی، کی لازم است بشویی؟ لازم استحبابی؟ در آن وقتی که دستهایت کثیف باشد
لذا هشت تا روایت در مسئله هست همینطور که مرحوم سید روی آن فتوی دادهاند در این
باب 26 هفت هشت تا روایت هست، بعضیها گفته است مره بعضیها گفته مرتین، بعضی
اوقات گفته مرات، مرحوم سید استفاده کرده که یک مرتبه دو مرتبه سه مرتبه و بعضی از
روایتها هم باز دارد از زندین از مچ یک مقدار روایت بالاتر، ید، یک مقدار بالاتر
مرفقین، اینها همه روایت دارد و حضرت فرمودهاند، اما آن روایت هم میگوید اگر
دستهایت کثیف است، نه نجس، اگر دستهایت کثیف است بشوی اگر دستهایت کثیف نیست هیچ،
معنایش این است که مثل همان صورت اول یک ارشاد است برای ما، همین هم که در باب وضو
مشهور شده، عوام مردم بلکه خواص اول دستهایشان را میشویند بعد از شستن دست صورت
میشویند بعد از صورت دست راست و دست چپ میشویند بعد هم مسح میکنند و مردم عوام
این را جزء وضو میدانند این مسئلهدانها این را جزء مستحبی وضو میدانند خب در
حالی که شماها نه جزء مستحبی میدانید نه جزء میدانید، اگر دستها کثیف نیست میرود
سر حوض یا در یک ظرفی حتی دست میگذارد توی ظرف و آب را میریزد به صورت و بعد هم
دست راست و بعد دست چپ و بعد هم مسح میکند، حالا این مستحب است؟ در باب وضو،
نداریم، در باب غسل، نداریم که از مستحبات این باشد چنانچه اگر دست نجس باشد از
واجبات است دیگر، نمیشود که با دست نجس غسل بکند اگر دست نجس است خب عقل هم میگوید
دستهایت را آب بکش تا غسلت درست باشد اگر هم دستها تمیز نیست که معمولاً دستها تمیز
نیست خب عقل ما میگوید اول دستهایت را آب بکش میخواهی مشت آب از این ظرف برداری،
این ظرف را کثیف نکن، و حتی مثلاً در آب کر آن وقتها این جور بود که وقتی میرفتند
توی خزینه من دیده بودم آب تعارف یک دیگر میکردند ما فکر میکردیم این آب تعارف
کردن یعنی چه؟ بعد فهمیدیم که بابا معنایش این است که این آب خزینه این قدر باید
پاک باشد که خوردنی باشد و آن آب تعارف میکند میگوید بفرما آب بخورید آن هم میگوید
بفرما آب بخورید خب اینها همه خوب است آب تمیز باشد دست آلوده در آب قلیل نزنید
بدن آلوده در خزینه نرود اینها همه خوب است اما بگوییم از مستحبات است در باب وضو
این که اول دستهایت را بشویی، نمیشود گفت دیگر، یا از مستحبات است در باب غسل این
که اول دستها را بشویی تا مچ، نه، یک مقدار بیشتر تا وسط دست، یک مقدار بیشتر تا
آرنج، سه مرتبه با آب قلیل، نگفتهاند مرحوم سید با آب قلیل، شما بفرمایید سه
مرتبه با آب قلیل تا آرنج دستها را بشویی، چرا؟ برای اینکه روایات باب 26 میخواهد
غسل را بگوید و در مقام بیان غسل است لذا فرموده است دستها را بشویی، خب میگوییم
آقا این مستحب نمیتواند باشد برای اینکه اگر دستها پاک باشد که دیگر مستحب نیست
پس برای آلودگی آن است و آن روایتها میخواهد یادش بدهد که معمولاً دستها کثیف
است خب دستها را اول بشوی، میخواهی دست بزنی توی این آب آب باید تمیز باشد علاوه
براین که باید پاک باشد باید تمیز باشد و مرحوم سید طبق روایات تعبد فرمودهاند و
روی آن هم فتوی دادهاند محشین هم همه پذیرفتهاند ظاهراً نمیشود گفت.
دست تا آرنج آن هم سه مرتبه یک تعبد
است الا اینکه آنها تعبد وجوبی است آن تعبد استحبابی، اگر بتوانید درست بکنید ما
از شما خیلی استفاده میکنیم این هم مطلب دوم، تقاضا دارم روی اینها فکر بکنید
چونکه در مقابل مشهور است همینجور از آن رد نشوید.
سه) فرمودهاند مضمضه و استنشاق و
مستحب است سه مرتبه، خب این را در باب وضو هم فرمودهاند از مستحبات وضو مضمضه و
استنشاق سه مرتبه آب در دهان بکنیم بریزیم، سه مرتبه آب در دماغ بکنیم بریزیم مهیا
بشویم برای وضو گرفتن، وضو بگیریم، مهیا بشویم برای غسل کردن، غسل بکنیم، حالا این
هم باز همان حرف است این از مستحبات غسل است به معنا اینکه اگر آن مضمضه را نکرد،
قبلاً مضمضه کرده یک ساعت قبل، دهانش را با مسواک و خمیر دندان شسته حسابی و حالا
آمده مستحب است سه مرتبه آب در دهان بکند ولو دهان پاک است سه مرتبه آب در دماغ
بکند برای اینکه این از مستحبات وضوست که اگر به جا نیاورد وضو یک نقصی دارد نقص
استحبابی، که اسمش را میگذاریم جزء الفرد گاهی واجب است میشود جزء، جزء ماهیت،
گاهی مستحب است میشود جزء الفرد مثل قنوت در نماز که این قنوت در نماز اگر نیامد
ناقص است البته نقص استحبابی، اگر این مضمضه و استنشاق مثل آن قنوت باشد خیلی خوب
میشود از مستحبات و اما اگر مثل آن نباشد بلکه مثل همان شستن دست است انسان وقتی
که میخواهد وضو بگیرد خب دیگر دستها باید پاک باشد خوب است دهان، دماغ تمیز باشد
آب که میزند به صورت تمیز بزند اگر این باشد دیگر نمیتوانید بگویید اینها جزء
الفرد است یعنی اگر آن فرد را با اینها به جا آوردیم افضل است اگر آن فرد را با
اینها به جا نیاوریم این ناقص است اما نه ناقص ماهیتی، ناقص فردی یعنی از ثواب
این وضو یک مقدار کم میشود.
من میگویم اینها جزء مستحب وضو و
غسل نیست بلکه انسان معلوم است استنشاق بکند مخصوصاً آن وقتی که دارد وضو میگیرد
خب خوب است دهانش را بشوید خیلی خوب است اما حالا دهان نشسته وضو بگیرد وضویش را
بگویید نقص پیدا کرد نمیشود گفت، مرحوم سید میگویند بله باید بگوییم اگر نه وضو
ناقص است، که اسمش را میگذارند جزء الفرد، اگر بتوانید بگویید که عرض کردم مرحوم
سید گفتهاند محشین هم همه همه گفتهاند البته همینجور رد شدهاند، حاشیه نزدهاند
دلیل بر امضاست همینجور رد شدهاند شاید هم با تسامح رد شدهاند، خیلی اهمیت به
آن ندادهاند از مسئله رد شدهاند اما حالا رئیس ما مرحوم سید صاحب عروه که میفرمایدکه10
تا چیز مستحب در باب غسل است حالا منجمله این استنشاق و مضمضه، بله خود استنشاق
خود مضمضه معلوم است که باید بگوییم النظافه من الایمان از آن باب است لذا مثلاً
من این را نمیدانم این را روی آن فکر بکنید مثلاً اگر کسی با خمیر دندان
دندانهایش را شست دهانش را شست که این باید هم این جور بکند، العیاذبالله ما طلبهها
اگر دهانمان بو داشته باشد خیلی زشت است خیلی بد است ما طلبهها مثل زن میبینیم،
زن دهانش بو داشته باشد برای شوهر این فوقالعاده زشت است، برای ما طلبهها هم
برای مردم، یکی از بزرگان به من میگفت که هفت هشت تا دندان داشتم دندانها سالم
بود الا اینکه دهانم بو داشت هر هفت هشت تا دندان را کشیدم برای اینکه من توی
جامعه هستم دهانم باید بو ندهد خب این حالا با خمیر دندان هر روز دهانش را میشوید
قبل از وضو با خمیر دندان دهانش را شست حالا آمده سر وضو حالا مستحب است اینکه
مضمضه بکند مستحب است اینکه استنشاق بکند؟ مرحوم سید میگویند بله،
آقا بهطور ناخودآگاه دارد تایید من
را میکند بعد هم میگوید من نمیدانم اصلاً تو چه میگویی؟ به طور ناخودآگاه دارد
میگوید بارک الله درست میگویی این حرفها درست است اینها همه این است که انسان
باید نظیف باشد دهانش بو ندهد باید مواظب دماغش باشد دماغش حسابی پاک باشد، حالا
اینها همه خوب است النظافه من الایمان اما مستحب است به معنا اینکه اگر کسی
دهانش هم پاک نیست حالا آمد وضو گرفت یا غسل کرد و آن پهلوی او مضمضه کرد استنشاق
کرد این غسل با هم تفاوت دارد یا نه؟ آن کار خوب کرده، آن کار بد کرده اینها هم
خیلی خوب اما این دو تا غسل با هم تفاوت دارد یا نه؟ مرحوم سید میگویند تفاوت
دارد این را باید درست کنید اگر بفرمایید تفاوت دارد حرف مرحوم سید است از مستحبات
در باب غسل مضمضه است، استنشاق است و اما اگر گفتید تفاوت ندارد آن مضمضه آن
استنشاق النظافه من الایمان است برای مثل
ما طلبهها واجب هم هست برای بعضی از افراد واجب است همین زن را که مثال زدم دهانش
بو بدهد شوهرش اگر هم هیچ چیزی نگوید میگوید مردهشورت را ببرند چقدر زشت هستی
چقدر بد هستی، چرا زن باید دهانش بو بدهد؟ یا ما طلبهها میآید با ما حرف بزند میخواهیم
جوابش را بدهیم دهانمان بو بدهد ولو نگوید که باید هم بگوید، نگوید آقا چرا دهانت
بو میدهد اما توی دل میگوید تو چه طلبهای هستی که دهانت بوی گند میدهد اینها
همه خوب است واجب است مستحب است بعضی اوقات راستی واجب است اما حالا اگر کسی این
واجب را، حتی بگویید واجب، این واجب را به جا نیاورد و آمد وضو گرفت یکی هم پهلویش
وضو را با استنشاق با مضمضه به جا آورد این دو تا وضو اگر بگویید با هم تفاوت دارد
میشود مضمضه و استنشاق از مستحبات وضو و غسل اگر بگویید تفاوت ندارد میشود آن یک
امر ارشادی ربطی به غسل و وضو ندارد آن غسل و وضو هم ربطی به آن ندارد.
مسئله چهارم فرمودهاند که اگر با آب قلیل
است که باید غسل
ترتیبی بکند باید سه کیلو باشد یا یک صاع باشد لذا کمتر از صاع غسل ناقص میشود
نقص استحبابی، اگر هم بیشتر باشد آن هم نه باید به یک صاع باشد، چرا؟ برای اینکه
روایت داریم پیامبر اکرم غسل میکردند به صاع پس آن فعل رسول گرامی که مستحب بوده
پس ما هم با آب قلیل و غسل بکنیم به صاع این هم مستحب است، درست است؟ ظاهراً این
جوری باید بگوییم که در باب وضو آب باید جریان داشته باشد در باب غسل گفتیم که
لازم نیست اگر روغن مالی باشد کفایت میکند اما خب معلوم است اگر آب جریان داشته
باشد خب حرف خیلی بهتر است و اگر کمتر از صاع باشد با یک کیلو آب میشود غسل کرد
یا نه؟ بله چنانچه با یک لیوان آب میشود وضو گرفت یا نه؟ بله، خود من دیدم حضرت
امام رضوان الله تعالی علیه با یک لیوان آب وضو گرفتند مرحوم آیت الله آقای نجفی
رضوان الله تعالی علیه یک قمقمه کوچولو همیشه همراه ایشان بود همه چیز همراه ایشان
بود یعنی مایحتاج الیه توی دو تا جیب ایشان بود از جمله یک قمقمه کوچک آب، آن وقت
اگر مثلاً منبری طول داده بود و ایشان رفته بودند روضه که من دیدم اینها را حالا
باید بروند نماز و نمیشد بروند خانه با همان قمقمه یک لیوان کمتر، با همان قمقمه
آب میریختند توی دست راست میریختند به صورت و یک مشت آب هم به دست راست یک مشت
آب به دست چپ اما شاداب بودن وضو شاداب بودن غسل معلوم است خیلی خوب است لذا به یک
کیلو نه، به سه کیلو تا اینکه این غسل شاداب باشد خیلی خوب است اما حالا این
مستحب است؟ نمیدانم، باید اثباتش بکنیم که این با سه کیلو، اگر با دو کیلو شاداب
شد نه، مستحب است با سه کیلو باشد، در بعضی از روایات هم دارد به صاع واحد، اما
روایتها با هم مختلف است بعضیها دارد خود پیامبر اکرم غسل میکردند به صاع، بعضی
از روایات دارد پیامبر اکرم با خانمشان غسل میکردند به صاع، و در همان جا دارد که
هر دو تطهیر با آن صاع هم میکردند بعضی از روایات دارد به صاع و مدین، دو تایی به
صاع و مدین شاید به واسطه آن مدین تطهیر میکردند به واسطه آن صاع دوتایی غسل میکردند
لذا این روایتها این جور هم با هم اختلاف دارد اما مرحوم سید میفرمایند یستحب
اینکه غسل به آب قلیل غسل ترتیبی باشد به صاع، علی الظاهر این را هم نمیشود درست
کرد اگر بتوانید اینها که گفتم بتوانید درست بکنید خیلی خوب است به معنا اینکه
سه کیلو نه کم نه زیاد این مستحب است اگر 4 کیلو شد مستحب به جا آورده نشده، اگر
دو کیلو شد مستحب به جا آورده نشده، حالا بله یک حرف دیگر هست ممکن است انسان این
را بگوید که در باب وضو در باب غسل خوب است شاداب باشد آن مستحب است آن میشود
مستحب، اگر بتوانید استفاده بکنید از روایتها در باب وضو دارد در باب غسل نداریم،
بگوییم روغن مالی نباشد، آب جریان داشته باشد، شاداب باشد این مستحب است این خیلی
خوب، اما این به صاع که مرحوم سید فرمودهاند ظاهراً نمیشود درست کرد اگر بتوانید
درست بکنید این امر چهارم را هم به من بفرمایید تا از شما استفاده کنیم ان شاءالله.
و صلی الله علی محمد
و آل محمد