اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
مسئله امروز مسئله مشکلی است، غالباً
این مسائل که مشکل میشود برای خاطر این است که شهرتی بر خلاف روایات در مسئله هست
روایات جمعاً یک دلالت دارد شهرت چیز دیگری فرموده است شهرت را بخواهیم رها بکنیم
مشکل است روایات را هم بخواهیم رها بکنیم مشکل است و این گونه مسائل در فقه فراوان
است.
از جمله مسائل امروز ما میدانید که
در رسالههای عملیه نوشته شده است مرحوم صاحب جواهر ادعای اجماع کرده است اینکه
اگر کسی غسل کند اما بول نکند غسلش درست است اما بعد از آن که بول کرد جنب میشود
باید غسل کند، این الان در عروه آمده است در رسالههای عملیه آمده است و بسیاری منجمله
صاحب جواهر ادعای اجماع کردهاند اما روایتها جمعا به این اجماع نمیخورد لذا اگر
مطالعه کرده باشید میبینید که مرحوم صاحب جواهر در زحمت عجیبی واقع شدهاند برای
اینکه بتوانند این روایتها را با قول مشهور با اجماع درست بکنند انسان وقتی که
جواهر را این جا مطالعه میکند میبیند که به مقام شامخ صاحب جواهر این توجیهها
این تحمیلها نمیخورد، صاحب جواهر هم مثل ما لنگ است از یک طرف روایت جمعا این
حرف را نمیزند نمیگوید که اگر غسل کردی و بول نکردی بعد بول کردی غسلت باطل است
روایتها جمعاً نمیگوید، از آن طرف اجماع میگوید صاحب جواهر را در زحمت عجیبی
قرار داده است برای توجیه روایات و نشده است، بعدش هم میبینیم که بزرگان مثل
مرحوم محقق همدانی مثل آقای حکیم، مرحوم آقای خویی و امثال اینها، اینها میبینند
توجیههای صاحب جواهر درست نیست لذا یک دسته روایات را به اعراض اصحاب از کار میاندازند
در حالی که مرحوم آقای خویی اعراض اصحاب را قبول ندارد اما این جا که میرسد
روایات صحیح السند ظاهر الدلاله را با اعراض اصحاب از کار میاندازد و در حالی که
مثل صدوق رضوان الله تعالی علیه بر طبق آن روایتها فتوی داده مثل شیخ طوسی بر طبق
آن روایتها فتوی داده اما باز هم مثل مرحوم آقای خویی که میگوید اعراض اصحاب
پشمی به کلاهش نیست این جا پشم به کلاه آن پیدا شده و روایات صحیح السند
ظاهرالدلاله را از کار میاندازند، مرحوم صاحب جواهر به زحمت افتادهاند اما اینها
دیگر زحمت هم نه، دو دسته روایت داریم یک دسته دلالت دارد، یک دسته دلالت ندارد آن
دسته که دلالت ندارد مخالف شهرت است وقتی مخالف شهرت شد از کار میافتد فتوای عروه
به حال خود باقی میماند اگر کسی غسل کرد و بول نکرد غسلش درست است اما بعد که بول
میکند جنب است باید برود دو مرتبه غسل بکند، حالا این روایتها را بخوانیم، یک
دسته از روایات همین است که میفرماید این روایتها خیلی هم هست یعنی طرفینی خیلی
است مرحوم صاحب وسایل در جلد اول وسائل در باب جنابت باب 36 از ابواب جنابت بیش از
10 تا روایت در این مسئله نقل میکنند حالا از آن روایاتی که میگوید اگر کسی بول
نکرد غسل کرد بعد بول کرد باید غسل بکند که همین مشهور در میان اصحاب من دو تا
روایتش را بخوانم،
روایت 1 از باب 36 از ابواب جنابت
صحیحه حلبی سئل ابو عبدالله علیه السلام عن الرجل یغتسل ثم یجد بعد ذلک بللاً و قد
کان بال قبل ان یغتسل قال لیتوضأ و ان لم یکن بال قبل الغسل فلیعد الغسل دلالت
بسیار خوب است و ان لم یکن بال قبل الغسل فلیعد الغسل اگر بول بکند قبل از غسل
غسلش درست است ولو اینکه بللی بعد ببیند و اما اگر بول نکرد و غسل کرد و آن بلل
را ببیند دیگر باید غسل بکند و ان لم یکن بال قبل الغسل فلیعد الغسل.
یک حرفی که بزرگان مثل صاحب جواهر به
بعد همه آنها این را متعرض نشدهاند و نمیدانم چرا؟ این جمله لیتوضأ است که در
غالب این روایتها آمده، که حضرت فرمودند که اگر بول کرده باشد و غسل کند وضو
بگیرد در حالی که وضو گرفتن برای بلل، بلل مشتبهه است دیگر، وضولازم نیست، کسی حتی
یقینی وذی مذی بالاخره یک بلل مشتبهی ببیند خب شما میگویید پاک است وضو را هم
باطل نمیکند وضو هم اگر دارد وضو شکسته نمیشود و لازم نیست وضو بگیرد اما این
روایتها این وضو در آن آمده، برای بلل مشتبهه وضو بگیرد، ببینید روایت را عن
الرجل یغتسل ثم یجد بعد ذلک بللا و قد کان بال قبل ان یغتسل خب جوابش چیست؟ جوابش
این است که اشکال ندارد اما حضرت فرمودند که لیتوضأ غسل لازم نیست بکند اما برای
آن بلل مشتبهه وضو بگیرد، گفتم این صحیحه حلبی را که من نوشتهام، هفت هشت تا
روایت در این مسئله هست غالب این هفت هشت تا روایت میگوید لیتوضأ و نمیدانم چرا
بزرگان متعرض نشدهاند تمسک به روایت کردهاند اینکه اگر قبلاً بول بکند بعد غسل
بکند بلل مشتبهه اشکال ندارد و اما اگر بول نکند غسل بکند منی بیرون میآید باید
غسل بکند فلیعد الغسل که در این روایت آمده، اما این کلمه لیتوضأرا اصلاً به آن
اهمیت ندادهاند، خب حالا باید این لیتوضأ را حمل بر استحباب بکنیم همه روایت را
که نمیشود از کار انداخت دیگر باید لیتوضأ در این روایتها را حمل بکنیم
براستحباب.
روایت دیگری علاوه براینکه میگوید
توضأ میگوید نمازش را هم اعاده کند.
روایت 6 از باب 36 از ابواب جنابت
صحیحه محمد بن مسلم قال سئلت اباعبدالله علیه السلام عن الرجل یخرج من احلیله بعد
ما اغتسل شیئ قال یغتسل و یعید الصلوه الا ان یکون بال قبل ان یغتسل فانه لایعید
غسله، دلالت خیلی خوب است الا اینکه حضرت فرمودند که عن الرجل یخرج من احلیله بعد
ما اغتسل شیئ قال یغتسل و یعید الصلوه، یعید الصلوه یعنی چه؟ خب غسل کرده با غسل
هم نماز خوانده بعد بول کرده مثل این است که بعد از نماز جنب شده باشد خب بعد از
نماز جنب بشود که نماز قبلی را نباید اعاده بکند اما این میگوید یعید الصلوه، لذا
این روایتها هفت هشت ده تاست که قوم همین جور یک یک فوراً به آن تمسک کردهاند
تمام شده دلالت میکند بر اینکه اگر بول کرده باشد قبل از غسل غسلش درست است و
غسل لازم نیست گرچه بول بکند بعد، اما اگر بول نکرده غسل بکند باید دو دفعه غسل بکند
هفت هشت تا روایت را نقل کردهاند اما این خصوصیاتی که لیتوضأ، یعید الصلوه و
امثال اینها را اصلاً متعرض نشدهاند لذا روایتها هم این چنین صاف هم نیست اما
علی کل حال این خصوصیات را دیگر متعرض نشویم آنچه روایتها دلالت دارد خوب هم
دلالت دارد این که کسی که جنب شد باید بول کند بعد غسل کند اگر بول نکرد و غسل کرد
هر وقت بول کرد جنب است باید برود دو دفعه غسل بکند خب این هفت هشت تا روایت قطع
نظر از این خصوصیاتی که قوم متعرض نشدهاند این روایتها به خوبی دلالت دارد اما
این روایتها معارض دارد معارضش هم این اشکالهایی که من کردم در آن روایت نیست و
به خوبی دلالت دارد اگر کسی غسل کرد، بول نکرده غسل کرد بعد بول میکند حضرت میفرمایند
طوری نیست غسلش درست است اعاده غسل هم لازم نیست.
روایت 13 از باب 36 از ابواب جنابت
صحیحه احمد بن هلال مرحوم صاحب جواهر و دیگران میخواهند روایت را از نظر ضعف سند
به احمد بن هلال روایت را ساقط بکنند، این احمد بن هلال ظاهراً مثل ابی حمزه
بطائنی است عاقبتش به خیر نشد اما قبل از این حرفها یکی از رواه بود که اجلای
اصحاب از این روایت نقل میکردند حالا قطع نظر از این مرحوم شیخ در عده او توثیقش
میکند، بالاتر، مرحوم نجاشی میفرماید انه صالح الروایه خودش خراب است روایاتش
اشکال ندارد و مرحوم علی بن ابراهیم در تفسیرش توثیق میکند مرحوم ابن قولویه در
کامل الزیارات توثیق میکند اما عمده اینکه بزرگان از اصحاب این آقا را از رواه
خیلی حسابی میدانستند و اجلای اصحاب از او روایت نقل میکردهاند، لذا روایت ضعیف
است نه، روایت صحیح السند است و از نظر سند هیچ اشکالی ندارد، قال سئلت اباعبدالله
علیه السلام عن الرجل یجامع اهله ثم یغتسل قبل ان یبول ثم یخرج منه شیئ بعد الغسل
قال لاشیئ علیه ان ذلک مما وضعه الله عنه، روایت آن اشکالهایی که به خصوصیات آن
روایات میکردیم این هم در این جا نیست حضرت فرمودند لاشیئ علیه و اینکه بول کرده
موجب غسل بشود نه، روایت 14 از باب 36 صحیحه زید شحام عن ابی عبدالله علیه السلام
قال سئلته عن الرجل اجنب ثم اغتسل قبل ان یبول ثم رأی شیئاً قال لا یعید الغسل این
کلمه مما وضعه الله عنه هم نداریم که یک کسی جور دیگر معنا کند این دیگر حسابی فرمودند لایعید
الغسل.
روایت 11 صورت نسیانش را میگوید اما
یک علتی در آن هست که نسیان و غیر نسیان ندارد.
صحیحه جمیل بن دراج قال سئلت
اباعبدالله علیه السلام عن الرجل یصیبه الجنابه فنسی ان یبول حتی یغتسل ثم یری بعد
الغسل شیئاً ایغتسل ایضا؟ قال لاقد تعصرت و نزل من الحبائل فرمودند نه، چرا نه؟
برای اینکه وقتی منی بیرون بیاید دیگر آن جهش که دارد هرچه هست میآید بیرون برای
اینکه آن فشاری که منی دارد آن جهش که منی دارد هرچه هست میآید بیرون صورت نسیان
است اما امام علیه السلام که میفرمایند طوری نیست علت هم میآورد این علت دیگر
عمد و نسیان ندارد خب این روایت هم ولو نسیان را سؤال میکند اما بالاخره دلالت میکند
حالا بگویید بعضی اوقات، علت هم نگویید، بر این که این بول بکند بعد از غسل غسلش
باطل نمیشود صورت نسیان که میتوانید هم بگویید اصلاً دیگر اگر جنب باشد نسیان و
غیر نسیان ندارد اگر هم جنب نباشد نسیان و غیر نسیان ندارد این نسیان در سؤال آمده
حضرت هم جواب داده برای اینکه اگر کسی منی از او بیرون بیاید صورت نسیان باشد جنب
میشود صورت عمد باشد جنب میشود در خواب باشد جنب میشود اضطراراً باشد جنب میشود
خب این سه تا روایت، نظیرش هم هست در همین باب 36، خب چه باید کرد؟ جمع دلالی جمع
عرفی این است آن روایتها که میگوید غسل کن حمل بکنیم بر استحباب یعنی تصرف در
هیئت، جمع دلالی است دیگر، وقتی که از نظر سند درست باشد از نظر دلالت هم درست
باشد و نتوانیم حمل مطلق بر مقید و امثال اینها بکنیم نوبت میرسد به جمع دلالی
دیگر یعنی به جمع عرفی و این که عرف تصرف در هیئت میکند و آن روایتها را حمل بر
استحباب میکند، این ظاهراً هیچ اشکالی ندارد اما حالا چرا قوم نکردهاند، یک دفعه
استاد بزرگوار ما حضرت امام راجع به طهارت اهل کتاب خب در آن جا هم همین است یک
دسته روایت داریم حسابی میفرمایند پاک است یک دسته روایت داریم حسابی میگوید نجس
است دیگر قاعده اقتضا میکند بگوییم که پاک هستند جمع دلالی دیگر، اما اجتناب از
آنها خوب است چونکه اینها لاابالی در طهارت و نجاست هستند، حضرت امام میگفتند
این جمع را قدماء هم بلد بودند چرا نکردند؟ اما حالا با این جمله حضرت امام ما
بخواهیم جلوی فهممان را بگیریم که نمیشود، خب این روایتها هم همینطور است، شما
ممکن است به من بگویید که آقا چرا مرحوم صاحب جواهر نکردهاند و توی این مشکلها
واقع شدند و توی این زحمتها، ولی علی کل حال مسئله این است، بله یک حرف دیگر هست
اجماع در مسئله هست دیگر فضولی موقوف، ولش کن، برو جلو که میگفتم مرحوم شیخ
انصاری در مکاسب نمیتواند از شهرت بگذرد حسابی یک صفحه علیه شهرت صحبت میکند اما
بالاخره در آخر کار فرار میکنند، چنانچه روش و منش ما در فقه هم همین است و همین
عروه میبینیم که روی شهرت جلو رفته مشهور است میگویند که مرحوم آیت الله آقای آسید
اسماعیل صدر از مراجع بزرگ نجف بوده خیلی رفاقت داشته با مرحوم سید صاحب عروه خیلی
با هم رفیق بودهاند هم مباحثه طلبگی بودهاند وقتی عروه را مرحوم صاحب عروه نوشت
و مشهور شد مرحوم صدر از دست ایشان قهر کرد به او گفتند آقا چه اشکالی دارد صاحب
عروه؟ عروه نوشته، ایشان جواب دادند اینکه بعضی اوقات خلاف شهرت ایشان فتوی داده
و دیگر با این نمیشود رفاقت کرد در حالی که مرحوم سید خیلی مراعات کرده خلاف شهرت
نشود اما بعضی اوقات که شده مرحوم صدر را وداشته با مرحوم سید قهر بکند، این خلاصه
حرف است اگر یک مرد علمی در مجلس پیدا شد که این مشکل ما را حل بکند خیلی خوب است
و الا دیگر همینجور که صرفیین چنین کردند باید بکنیم و از این حرفهای من هم باید
چشم پوشی کنیم راجع به حرفهای من هم اصلاً حرف نزنیم همینطور که بعد از صاحب
جواهر همه همه گفتهاند دو دسته روایت داریم یک دسته روایت میگوید غسل کن یک دسته
روایت میگوید غسل لازم نیست آنها که میگویند غسل لازم نیست خلاف شهرت است اعراض
اصحاب است از کار میاندازیم مسئله میماند همان که مرحوم سید در عروه گفتهاند
مراجع تقلید در رساله نوشتهاند اینکه اگر کسی بول نکرد و غسل کرد بعد که بول میکند
باید دو دفعه غسل کند، نه، یک مقدار بالاتر وقتی که غسل کرد اگر بلل مشتبههای از
آن بیرون آمد باید دو دفعه غسل بکند، این مسئله تمام شد، حالا آقایان اگر چیزی
داشته باشند و بعد بفرمایند از آنها استفاده بکنیم خیلی خوب است اما متأسفانه همه
شما کم مطالعه میکنید شاید مثلاً الان این جمعیت از فضلاء از نخبههای در اصفهان
در این درس 10 تا نباشد که جواهر را خوب دیده باشد که من الان دارم روی آن حرف میزنم
و این خیلی نقص است اما هست و شما همه باید جواهر را لااقل خوب دیده باشید ان قلت
قلتها را دیشب در ذهنتان کرده باشید تا ما الان از شما استفاده بکنیم، حالا این
را هم به شما بگویم خیلی از شما استعدادتان خوب است و راستی اگر دست از این اصاله
التنبلی بردارید آینده روشن است اما این اصاله التنبلی حاکم شده بر همه ما، عذر
خواهی میکنم از شما، خب یک حرفی مرحوم سید این جا دارند در باب وضو هم داشتند، در
باب وضو ایشان میفرمودند اگر کسی بول کند استبراء نکند اما یک مقدار طول بکشد بعد
بلل مشتبههای از او بیرون بیاید میگفتند پاک است، میگفتند آن طول مثلاً یک ربع،
میگفتند آن به جای آن 9 مسح مینشیند به جای خرطات مینشیند، روایت و چیزی هم در
کار نبود اما میفرمودند، میفرمودند مجری خشک میشود یعنی مجری دیگر بولی در آن
نیست و وقتی بلل مشتبههای بیرون بیاید آن بلل مشتبهه پاک است، این آن، دیگر خواه
ناخواه آن حرفی که آن جا زدند این جا هم باید بزنند و آن این است که مثلاً یک کسی
جنب شد خوابید صبح پا شد یادش رفت بول کند یا نه، عمداً بول نکرد و غسل کرد بگوییم
غسلش درست است، چرا؟ برای اینکه این یک ساعت بیشتر کمتر مجری خشک شده اگر هم منی
بوده مثل بول دیگر تمام شده و حالا این بلل مشتبه که بیرون میآید دیگر منی با آن
نیست و میدانیم منی با آن نیست پس بنابراین لازم نیست که دو دفعه غسل بکند،
لذا میشود گردن مرحوم سید گذاشت اینکه،
چون مرحوم صاحب جواهر و اینها ندارند این حرف مال مرحوم سید است که میفرماید اگر
مجری خشک بشود یک ربع از وقتی که بول میکند مسح نکند یک ربع طول بکشد میفرمایند
این یک ربع جای آن 9 مسح را میگیرد لذا همان حرف آن را میشود این جا گردن ایشان
بگذاریم و بگوییم آقا این اگر اول شب جنب شد و خوابید بعد که پا شد غسل کند یادش
رفت بول بکند و غسل کرد غسلش درست است اگر هم بعد بللی بیرون بیاید طوری نیست برای
اینکه دیگر مجری خشک شده، مرحوم سید این جمله را این جا دارند این را مطالعه کنید
تا فردا، مرحوم سید میفرماید که وان احتمل کونه مذیا فلا یجب علیه الغسل این یعنی
چه؟ اگر احتمال بدهد مذی باشد دیگر غسل برایش واجب نیست یعنی این یک جمله همه آن
جملات را خراب کرد برگشت مسئله به اینکه بداند بول است آن وقت، اما اگر بداند مذی
است غسل لازم نیست مثل اینکه مرحوم سید تمسک کرده به آن روایت که امام علیه
السلام فرمودند که صورت بولش را، میگوید صورت مذیش به حال خود باقی است بنابراین
اگر جنب شد بعد غسل کرد بدون اینکه بول بکند غسل کرد بعد مثلاً تحریک شد بلل
مشتبه از او بیرون آمد میگویند طوری نیست، در حالی که همه حرفها همین است که بلل
مشتبه بیرون بیاید یا بول بیرون بیاید این منی بیرون آمده، ذرات منی بیرون آمده
غسل باطل است، پس این جمله و ان احتمل کونه مذیاً فلا یجب علیه این دیگر یعنی چه؟
گیر است مرحوم سید لذا این جور فرموده؟ چیز دیگر در مسئله هست یا نه؟ برای فردا.
وصلی الله علی محمد و
آل محمد