اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
مسئله امروز ما مسئله خیلی مشکلی است
و باید بگوییم یک عویصه در فقه است و اگر بتوانیم این مسئله را حل بکنیم خیلی کار
کردهایم مشهور در میان فقهاء بلکه مشهور در میان عموم مردم این است که اکثر خون
نفاس 10 روز است و این یک شهرت به سزایی دارد در فقه ما و گفتم در میان عوام هم
مشهور است روز دهم زنها حمام میروند پاک شده باشد یا نه خون ببیند یا نه این حمام
دهم یک چیز مشهوری در میان عوام شده، در میان فقهاء هم این قول یک شهرت به سزایی
دارد و عجب در مسئله این است که دلیل برای مسئله نداریم.
اما مرحوم شیخ مفید در مقنعه میفرماید
من فتوی میدهم به اینکه اکثر خون نفاس 10 روز است برای خاطر روایاتی که در مسئله
داریم، عجیب است،
عجیبتر از این مرحوم شیخ طوسی، مرحوم
شیخ طوسی هم در مبسوط میفرماید که اکثر خون حیض 10 روز است و روایاتی داریم، این
روایتها کجاست؟ نمیدانیم، اگر این روایتها در دسترس شیخ طوسی و استادشان شیخ
مفید بود چرا مرحوم شیخ طوسی اینها را در تهذیب ذکر نکرده؟ برای اینکه این کتب
اربعه ما خب میدانید دو تا مال شیخ طوسی است دیگر و این دو تا کتاب از اصول اربعه
مأه شده گرفته و جاهای دیگر و بالاخره کتاب تهذیب کتاب استبصار دو تا از کتابهای
اربعه ماست آن وقت یک روایاتی دست مرحوم شیخ طوسی و استادشان شیخ مفید باشد امادر
تهذیب آورده نشده باشد در استبصار هم آورده نشده باشد لذا از نظر فقهی هم این شهرت
و اجماع به هم میخورد برای اینکه میشود مدرکی و میشود محتمل المدرکیه، و بلکه
مقطوع المدرکیه، نمیشود که ما بگوییم شیخ مفید بیخود گفته که میگوید علیه
روایات، ما بگوییم شیخ طوسی روایاتی نبوده گفته علیه روایات، از آن طرف هم بخواهیم
مخالفت مشهور بکنیم بگوییم که به ما چه؟ ما باید طبق روایات عمل بکنیم هر چه
روایات است بگوییم حالا شیخ طوسی هم هر چه فرموده است ما اگر نتوانیم درستش بکنیم
هیچ، یا شیخ مفید گفته روایاتی برای 10 روز داریم حالا ما نتوانستیم روایات را
پیدا کنیم خب هیچ، میگوییم شیخ مفید برای خودشان دلیل دارند ما هم برای خودمان
باید دلیل داشته باشیم بگوییم، خیلی مشکل است گمان نکنم هیچ فقهیی جرأت این حرف را
داشته باشد لذا نمیدانیم چه بکنیم؟ نمیدانیم چه بگوییم؟
اما از آن طرف هم یک روایت صحیح السند
ظاهر الدلاله داریم اینکه اکثر خون حیض مقدار عادت این خانم است اگر عادتش 7 روز
است 7 روز اگر عادتش 3 روز است 3 روز اگر عادتش 10 روز است 10 روز لذا مثلا کسی که
خانمی که عادتش سه روز است سه روز که تمام شد باید برود حمام و اگر هم خون دید این
خونها دیگر استحاضه است ولو اینکه دو ماه خون ببیند باید نمازهایش را بخواند و
اعمال استحاضه را باید به جا بیاورد و اگر هم عادتش 5 روز است 5 روز، اگر عادتش 7
روز است 7 روز، روایات صحیح السند ظاهر الدلاله، بخواهیم این روایتها را هم به
اعراض اصحاب از کار بیندازیم از آن طرف هم اقوال داریم هم از قدماء، متأخرین،
متأخر متأخرین که به این روایتها عمل کردهاند، بخواهیم بگوییم این حرف را مطابق
با روایات اهل بیت علیهمالسلام است و نگوییم مخالفت با این روایات است اما از آن
طرف هم بخواهیم این حرف را بزنیم هم خلاف شهرت است شهرت به سزا هم خلاف این قول
شیخ مفید و مرحوم شیخ طوسی است حالا این روایتها را بخوانم ببینید چه باید گفت؟
چه باید کرد؟ انصافا مسئله مسئله مشکلی است.
جمله مقنعه را ببینید قال المفید فی
المقنعه و قد جائت اخبار معتمده فی ان اقصی مده نفاس هو عشره ایام و علیها اعمل
لوضوحها عندی من همین را فتوی میدهم برای اینکه روایات پیش من ظاهر الدلاله صحیح
السند عالی است. شیخ طوسی در تهذیب میفرماید جائت اخبار معتمده علی ان اکثر ایام
النفاس عشره خب به شیخ طوسی میگوییم آقا اگر جائت اخبار معتمده چرا این روایات را
در تهذیب نیاوردهای؟ ما دلیل بر اینکه اکثر ایام النفاس نداریم روایت نداریم اینها
مرادم است روایتهایش کو؟
مرحوم صاحب وسائل در باب 3 از ابواب
نفاس روایاتی نقل میکند بیش از 10 تا روایت که میگوید که ایام نفاس ایام حیضش
است اگر سه روز است سه روز اگر 7 روز است7 روز اگر 10 روز است 10 روز.
روایت 1 از باب 3صحیحه زراره عن
احدهما قال النفساء تکف عن الصلوه ایامها التی کانت تمکث فیها لم تغتسل و تعمل کما
تعمل المستحاضه خیلی دلالت خوب است دیگر ایام عادتش را نفاس قرار میدهد اما دیگر
بعدش را تعمل کما تعمل المستحاضه اگر 7 روز است دیگر هشتم و نهم و دهم را استحاضه
قرار میدهد.
روایت 2 صحیحه زراره عن ابی جعفر علیه
السلام قال قلت النفساء متی تصلی؟ قال تقعد حد حیضها و تستظهر بیومین فان انقطع
الدم و الا اغتسلت و صلت، روایت را چه جور معنا کنیم؟ میفرماید که اگر عادتش 7
روز است 7 روز، تقعد حد حیضها اگر 7 روز است 7 روز، آن وقت تا 10 روز چکار بکند؟
استظهار بکند خب این استظهارش خوب است همین است که مرحوم سید در عروه همیشه این
استظهار را دارد یعنی تروک حائض افعال مستحاضه لذا 7 روز است اما برای اینکه احتمال میدهد خون
نفاس باشد این دو سه روزه را استظهار بکند اگر اینجور بگوییم استظهار بکند یعنی 7
روز دیگر باید برود حمام، حتماً باید برود حمام غسلش را بکند الا اینکه نمازهایش
را باید بخواند تا 10 روز و همبستر با او باید نشوند توی مسجد باید نرود بالاخره
افعال استحاضه را به جا بیاورد افعال حیض را هم ترک بکند این استظهار است،
خب این یک اشکال به این است اینکه
امام علیه السلام چطور فتوی به احتیاط دادهاند؟ یعنی چه؟ خب اگر 7 روز است 7 روز
اگر 10 روز است 10 روز اینکه امام بگویند استظهار بکن استظهار مال ما طلبههاست
که حکم واقعی را نمیدانیم میگوییم استظهار بکن و امام علیه السلام بگوید استظهار
بکن یعنی چه؟ فتوی به احتیاط است و فتوی به احتیاط ما میتوانیم بکنیم خیلی جاها
چون اطراف علم اجمالی است فتوی به احتیاط، گاهی احتیاط میکند چون که مثلا خلاف
مشهور است گاهی فتوی به احتیاط میدهد مثل اطراف علم اجمالی یا تخییر در دوران امر
بین واجب و حرام فتوی میدهد به تخییر فتوی میدهد به احتیاط اینها برای ماها خوب
است اما امام علیه السلام فتوی بدهد به احتیاط، لذا امام علیه السلام یا باید
بگوید 7 روز یا باید بگویند 10 روز، واقعا این اگر نفساء است خب بگویند 10 روز اگر
واقعا این نفساء نیست خب بگویند 7 روز، اما 7 روز تا 10 روز، این یک حرف است.
یک حرف بالاتراز این این یوم و یومین
یعنی چه؟ این تردید، در یک روایت دیگر هم هست این تردید را آورده میفرماید یک روز
یا دو روز خب یعنی چه؟ استظهار یک روز یا دو روز نیست اگر تستظهر را بخواهیم
بگیریم معنایش این است که مثل همان که مرحوم سید در عروه و امثال اینها میفرمایند
که روز هفتم برود حمام که این یک شهرتی هم بین متدینین پیدا شده روز عادت برود
حمام تا روز دهم هم استظهار بکند و دیگر روز دهم به آن طرف ولو یک ماه هم خون
ببیند استحاضه قرار بدهد این مشهور است اما امام علیه السلام این را نفرمودند،
فرمودهاند که تستظهر بیومین، یک دلیل دیگر دارد بیوم او یومین، یک دلیل دیگر دارد
بثلاثه ایام، حالا این یومین یعنی چه؟ استظهار بکند به دو روز خب هیچ کس نگفته اگر
ایام عادتش مناط است استظهار میخواهد بکند باید حتما 10 روز باشد باید امام علیه
السلام فرموده باشند و تستظهر الی عشره، همین که مورد فتوی هم هست الی عشره، اگر
عادتت 7 روز است سه روز استظهار بکن اگر عادتت 8 روز است دو روز استظهار بکن اگر
عادتت 9 روز است یک روز استظهار بکن، اگر عادتت 5 روز است 5 روز استظهار بکن.
استظهار این معنایش است معنایش این است که نمیدانم این خانم خون نفاسش چند روز
است بخواهیم جمع بکنیم احتیاط بکنیم بگوییم مثلا عادتت چند روز است؟ میگوید 5 روز،
میگوییم روز پنجم که شد برو غسل بکن نمازهایت را بخوان اما احتیاط بکن تا 10 روز
آن وقت روز دهم که خون میبینی روز یازدهم دوازدهم آنها دیگر نه مسلم استحاضه است
اما روز پنجم را غسل بکن و نمازهایت را هم بخوان اما تا روز دهم احتیاط بکن، مرد
با تو نزدیکی نکند توی مسجد نرو دست روی خط قرآن نگذار تا آخر، لذا این کلمه یومین
مثلا اگر فرض کنیم عادت 8 روز باشد تستظهر بیومین خوب است و اما اگر عادت 7 روز
باشد تستظهر بیومین دیگر یعنی چه؟ برای اینکه اکثر خون حیض آنها که میگویند10
روز است دیگر کسی نگفته اکثرش 9 روز است، اکثرش 10 روز است عادت این 7 روز است
باید تستظهر بثلاثه ایام، فرض این است این دارد خون میبیند اگر یک لحظه باشد اگر
گفتیم اقل نفاس یک لحظه است این میخواهد استظهار بکند باید چکار بکند؟ این باید
آن یک لحظه را نفاس قرار بدهد بعد برود غسل بکند اما استظهار بکند احتیاط بکند تا
10 روز، اینها همه خوب است درست هم در میآید یعنی بین قول فقهاء هم جمع میشود
به اینکه مثل شیخ مفید شیخ طوسی که فرمودهاند اکثرش 10 روز است قولها درست میشود
آنها که میگویند عادت است میگوییم عادتش را از آن فقهاء بگیر 10 روزش را از آن فقهاء
بگیر اگر عادتش 5 روز، 5 روز هم استظهار بکن روز یازدهم دیگر ولو خون میبیند دو
ماه هم خون ببیند دیگر همه اینها استحاضه است نه نفاس.
لذا در همین باب 3 سه چهار تا روایت
است این بیوم بیومین ثلاثه ایام اما آنکه
خیلی انسان را حیران میکند میفرماید بیوم او یومین این دیگر حسابی آدم را گیر میاندازد
امام علیه السلام مگر بلد نبودند مگر تردید داشتند یوم او یومین دیگر یعنی چه؟
صحیحه مالک بن اعین روایت 4 باب 3
ابواب نفاس قال سئلت ابا جعفر علیه السلام عن النفساء یغشاها زوجها و هی فی نفاسها
من الدم؟ قال نعم اذا مضی لها منذ یوم وضعت بقدر ایام حیضها ثم تستظهر بیوم فلا
بأس بعدان یغشاها زوجها بامرها فلتغتسل ثم یغشاها ان احب آن میگفت یومین این میگوید
که یوم، لذا حالا اگر بعدش هم که غسل بکند و سپس آن نزدیکی بکند این حمل بر
استحباب بکنیم اما آنکه روایت میگوید، میگوید که بقدر ایام حیضها اما ثم تستظهر
بیوم آن روایت میگفت تستظهر بیومین این را دیگر نمیشود درستش کرد.
یک روایاتی دیگر در مسئله هست که بعضی
روایات میگوید 18 روز در همین باب 3 نقل میکنیم بعضی از روایات میگوید که یک
ماه بعضی از روایات میگوید که تا خون میبیند و اینها را هم بگوییم که ان روایات
18 را حتی بعضی از محشین بر عروه دیدم به آن عمل میکنند اما علی الظاهر وجهی
ندارد برای اینکه طرز گفتنش جوری است حمل بر تقیه میشود اگر هم حمل بر تقیه نشود
دیگر میگوییم که اعراض اصحاب روی آن است یا لااقل با این روایتها که خواندیم که
میفرماید مرحوم مفید رضوان الله تعالی علیه میفرماید که قد جائت اخبار معتمده فی
ان اقصی مده النفاس هو عشره خب این روایتها که ما پیدا نکردیم به خوبی دلالت میکند
بعد از عشره دیگر چیزی نیست، آیا میشود بگوییم که مرحوم مفید مرحوم شیخ طوسی نظرشان
همین روایات باب 3 است که خواندیم همین روایاتی که دو سه تا را خواندم بگوییم
مرادشان که میگویند جائت اخبار معتمده یعنی این روایتها، خب این روایتها به این
اندازه که بعد از 10 روز دیگر این نفساء نیست، میشود این حرف را بزنیم؟ شاید خوب
باشد، حرف درست نمیکند اما حرف مرحوم شیخ مفید و مرحوم شیخ طوسی که میگویند
اخبار معتمده هست بگوییم مراردشان از اخبار معتمده همین روایات باب 3 است که همه
این روایات باب 3 الا شاذا میگوید که بعد از 10 روز دیگر نفاس نیست آن وقت اگر
این عرض من را هم بفرمایید خوب در میآید میشود که روایات معتمده میفرماید که
اکثر نفاس عادتش است استظهار هم خوب است تا روز دهم اما دیگر روز دهم به آن طرف
مسلم نفاس نیست و مرحوم شیخ مفید مرحوم طوسی این را میخواهند بگویند اگر کسی
بگوید 10 روز به آن طرف دیگر باید طردش کرد اگر روایت هم باشد باید روایت را طرد
کرد برای اینکه اخبار معتمده میگوید تا 10 روز دیگر یازده روز به آن طرف نه، لذا
اگر این عرض من را هم قبول بکنید دیگر درست در میآید یعنی آن که مرحوم شیخ مفید
گفتهاند آنکه مرحوم شیخ طوسی گفتهاند نمیخواهند اقل را بگویند میخواهند اکثر
را بگویند یعنی روایات معتمده داریم این که دیگر بیش از 10 روز نه، اگر بگوییم 18
روز نه، اگر بگوییم یک ماه نه، اگر بگوییم تا خون میبیند نه، اگر هم روایت داشته
باشیم نه، مطرود است برای اینکه روایات معتمده داریم تا 10 روز، خب حالا 10 روز
به آن طرف نه، اماحالا نفاس چند روز است؟ بگوییم شیخ طوسی و شیخ مفید اصلا مسئله
را متعرض نشدهاند آن چه در نظر مبارک این دو تا بوده این است که 10 روز به آن طرف
دیگر نفاس نیست، دیگر خودمان برویم توی روایتها و روایاتش را که خواندم دو تا را
سه تا را، زیادتر هم هست میفرماید ایام عادتش نفاسش است ایام نفاس به اندازه
عادتش است، خب این حرف خوب در میآید الا اینکه یک اشکال پیدا میکند و آن خلاف
مشهور است برای اینکه خلاف مشهور گفتهاند تا 10 روز اقلش را ده روز قرار دادهاند
نه ایام عادت، آن وقت جمعش بکنیم به این جور بگوییم که این احتیاط بکند ایام عادتش
را برود غسل بکند تا 10 روز هم نماز بخواند تروک حائض را ترک بکند، احتیاطش خوب
است اما فتوی دادن روی آن انصافاً مشکل است بخواهیم فتوی بدهیم به ایام عادت این
روایتهاست که حتی تستظهر دارد بخواهیم حتی تستظهر را ول کنیم صدر روایت را بگیریم
خلاف مشهور است این است که انسان توی آن میماند حسابی همان شهرت جلوی ما را میگیرد
اما آن شهرت دیگر حق ندارد به ما بگوید که توی رساله احتیاط نکن، لذا همین که
مرحوم سید در عروه دیگر فرمودهاند که ایام عادت اما دیگر استظهار بکند تا 10 روز،
روز یازدهم دیگر حتماً خون استحاضه است نه نفاس، تقاضا دارم روی این مسئله یک
مقدار فکر بکنید شاید بشود فردا از فکر شما استفاده بکنیم.
وصلی الله علی محمد و
آل محمد