اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
مسئله ششم ما که مسئله دوم مرحوم سید
رضوان الله تعالی علیه است مرحوم سید در مسئله 2 از مسائل نفاس فرمودهاند اذا
انقطع دمها علی العشره او قبلها فکل ما رأته نفاس سواء رات الذم تمام العشره
اوالبعض الاول اوالبعض الاخیر اوالوسط اوالطرفین او یوما لا یوماً و فی الطهر
المتخلل بین الدم تحتاط بالجمع بین اعمال النفاس و الطاهر،
در هر دو مسئله صاحب جواهر و دیگران
ادعای اجماع کردهاند، در مسئله اول اینکه نفاس مثل حیض است اگر مثلا در حیض
عادتش 7 روز است سه روز اول را خون دید اما روز چهارم روز پنجم خون قطع شد روز ششم
روز هفتم خون دید، چون اقل حیض 3 روز است آن سه روز باید دائم باشد اما بعد از سه
روز اگر خون قطع شد و روز ششم و هفتم خون دید یا اگر عادتش 10 روز است روز نهم و
دهم خون دید یک روز خون ندید خون قطع بود فرمودند در باب حیض همه این روزها حیض
است سابقا مسئلهاش را خواندیم روایاتش را هم خواندیم همان حرف را مرحوم سید اینجا
در باب نفاس فرمودهاند آن دیگر اقل حیض سه روز است این اقل نفاس یک لحظه است که
سابقا مسئلهاش را خواندیم که مشهور در میان اصحاب همین بود که اگر در وقتی که بچه
به دنیا میآید خون میبیند همان موقع خون نفاس است ولو قطع بشود آن وقت این خانم
روز اول خون دید روز دوم خونش قطع بود روز سوم خون دید، این روز دوم هم که خون دید
این نفاس است یعنی نمیتواند نماز بخواند شوهر نمیتواند با او همبستر بشود، توی
مسجد نمیتواند برود، همچنین مثلا نفاس اکثرش 10 روز است این متفرق خون دید البته
روز دهم دیده اما روز نهم ندیده روز هشتم ندیده، روز هفتم دیده، روز ششم ندیده،
روز پنجم دیده و بالاخره این جوری خون با این خانم کج دار و مریض رفتار کرده گاهی
آمده گاهی نیامده ایشان میفرمایند اذا انقطع دمها علی العشره او قبلها فکل ما
رأته نفاس سواء رأت الدم تمام العشره اوالبعض الاول روزهای اول دید و دیگر ندید تا
روز دهم اوالبعض الاخیر، اول ندید روز سوم شروع شد تا روز دهم اوالوسط روز اول
ندید تا دو سه روز، دو سه روز دید بعد شروع شد دیگر تا روز دهم یا اینکه او یوماً
وً یوماً لا، یک روز میبیند یک روز نمیبیند تا روز دهم، روز اول دید و خون قطع
شد روز دوم دید و قطع شد تا روز نهم دید و روز دهم قطع شد میفرماید که این خانم
نفساست همان روز هم که خون نمیبیند نفساست ولو پاک پاک است، حتی در باب حیض سه
روز اول حیض دید و بعد پاک شد خودش را بررسی کرد دید پاک است اما فردایش خون دید
در باب حیض حیض است در باب نفاسش هم نفاس است، این مسئله اول را درست بکنیم تا
برسیم به مسئله دوم ایشان.
روایاتی در این مسئله هست که سابقا در
باب حیض خواندیم از جمله روایات مصححه یونس است که روایت 2 از باب 12 از ابواب حیض
روایت این جوری است، در این روایت که اسمش را گذاشتهاند مرسله یونس طویله خیلی
مفصل است الا اینکه روایت یونس بن عبدالرحمن است از اصحاب اجماع است لذا مرفوعهاش
طوری نیست و عمل اصحاب هم روی آن است، و اینکه آقایان فرمودهاند روایت ضعیف
السند است، نه، روایت هم اصحاب اجماع نقل میکند و به نظر ما اصحاب اجماع به بعدش
لازم نیست نگاه بکنیم بعدش میخواهد آدمهای حسابی باشد یا نباشد حتی مرفوعه باشد
لذا از نظر ما نوشتهام مصححه یونس اما مشهور شده به مرفوعه یونس ولی علی کل حال
عمل اصحاب روی آن است در این روایت دو سه جا تکرار شده این عبارت اذا انقطع اغتسلت
و صلت فان رأت بعد ذلک الدم و لم یتم لها عشره ایام فذلک من الحیض دلالتش خیلی خوب
است دیگر این اگر خونش قطع شد و خیال کرد پاک است رفت غسل کرد و نماز خواند بعد از
آن روز هفتم روز هشتم خون دید حضرت فرمودند که این معلوم میشود از اول هم حائض
بوده فان رأت بعد ذلک الدم و لم یتم لها عشره ایام فذلک من الحیض خب این روایت
مربوط به حیض است.
سابقا خواندیم بعد هم میخوانیم اینکه
خون نفاس همان خون حیض است و هیچ تفاوتی ندارد هر حرفی که در باب حیض است در باب
نفساء هم هست روایت هم داریم که فرمودهاند زن نفساء زن حائض است زن حائض زن
نفساست ان وقت آن قاعده را بیاوریم اینجا بگوییم روایت یونس در باب حیض است در
باب نفاس هم هست بنابراین این خانمی که نفساست مثلا 5 روز خون دید پاک شد خیال کرد
پاک است رفت غسل کرد نماز هم خواند بعد خون دید قبل از عشره فذلک من النفاس آن
روایت میگوید فذلک من الحیض ما میگوییم فذلک من النفاس برای اینکه هر حکمی که
حائض دارد نفساء هم دارد این یک دلیل که معمولاً قوم مثل صاحب جواهر و دیگران این
استدلالی که من کردم همین جور استدلال فرمودهاند یعنی حرف مرحوم سید که فرمودهاند
اذا انقطع دمها علی العشره فکل ما رأته نفاس سواء رأت الدم تمام العشره او بعض
الاول او بعض الاخیر اوالوسط اوالطرفین او یوماً و یوماً لا، گفتهاند همین صحیحه
یونس گفتند در روایت یونس اگر مطالعه کرده باشید حتما بعضی از فضلا میبینم مطالعه
میکنند و هم جواهر را میبینند و هم وسائل را از اینها باید تشکر کنم و تشکر هم
میکنم،
بنابراین تا این جا دلیل درست میشود
اما به شرطی که آن قاعده را قبول بکنیم بگوییم هر چه در باب حیض است در باب نفاس
هم هست لذا مصححه یونس ولو در باب حیض است ما میآوریمش در باب نفاس و میگوییم که
مادامی که لم یتم لها عشره ایام اگر پاک شد همین پاکی فذلک من الحیض ولو اینکه یک
روز مثلا خون دیده روز دوم و سوم پاک شده، یا نه، روز اول نفساء و خون دید دیگر
روز دوم پاک بود تا روز دهم، روز دهم خون دید این 8 روز این 9 روز همهاش نفاس است
دیگر حالا مرحوم سید غلبه را فرمودهاند که غالب زنها همین طورند یا روزهای اول
خون میبینند دیگر کمکم کم میشود، پاک میشوند تا روز دهم یا اینکه آخر خون میبینند
یا اینکه گاهی میبینند گاهی نمیبینند تا دهم تمام بشود سید روی غلبه زنها این
جور فرمودهاند و الا ما میتوانیم بگوییم که روز اول همان وقت زاییدن خون میبیند
این خون نفاس است دیگر پاک شد دیگر خون ندید ندید تا روز دهم روز دهم خون دید دیگر
حالا که روز دهم خون دید آن 8 روز 9 روز اینها همه نفاس بوده، حالا اگر روزه
گرفته روزههایش را باید قضا کند اگر نماز خوانده بیخود نماز خوانده و همچنین تا
آخر.
من عرض کردم علاوه بر آنکه بزرگان
تمسک کردند به همین روایت و استدلال کردهاند یک حرف دیگر هم میشود زد و آن
روایاتی که میگفت نفاس به اندازه عادت خب روایت داشتیم دیگر، خیلی هم روایت بود،
روایت 2 و 3 و 4 از باب 3 و در همین باب 3 شاید هفت هشت تا روایت داشتیم که میگفت
که خانم عادتش اگر 7 روز است نفاسش هم 7 روز است اگر 5 روز است نفاسش هم 5 روز است
خب وقتی که نفاسش 5 روز باشد بگوییم که اطلاقش این جور است سواء اینکه این خون
ببیند یا خون نبیند ایام عادتش این خانم نفساست حالا ایام عادتش یک وقت 7 روز خون
میبیند 7 روز است، یک دفعه در همان باب حیض یک روز پاک است خب اینجا هم ایام
عادتش فرمودهاند ایام عادتش این نفساست هر جور که ایام عادتش است این هم ایام
عادتش است.
یک ایراد پیدا میشود و آن این است که
این روایتها اطلاق دارد یا نه؟ اگر روایتها در مقام بیان این باشد که میخواهد
در مقابل عشره که روایت داشتیم اکثره عشره میخواهد بگوید که عشره آنجا که عادت
نداشته باشد اما اگر عادت داشته باشد اکثره عادتش است لذا مسئله را سابقا گفتیم
اگر عادتش 7 روز است این سر 7روز دیگر باید غسل بکند نفساء نیست، و اما اینکه
حالا قطع شده؟ نشده؟ این دیگر روایتها دلالت ندارد،
مرحوم آقای خویی اینجا یک جمله دارند
جمله خوبی است ایشان میفرمایند که بله اطلاق ندارد اما چون غالب زنها این جوری
هستند، دیگر خواه نا خواه چون غالب زنها این جور نیستند که 10 روز دائماً حیض
ببینند یا 10 روز دائما نفاس ببینند این زنها ولو آلوده هم هستند اما همیشه آلوده
نیستند گاهی آلوده است گاهی پاک است گاهی در درون هم خون نیست گاهی بیرون میاید
گاهی بیرون نمیآید غالب زنها این جوری هستند چون غالبا این جوری است آن اطلاقها
قدر متیقنش زنهای غالبی هستند دیگر عادتشان همین طور است نفاسشان هم همین طور است
بعضی اوقات خون میبینند بعضی اوقات خون نمیبینند پس روایات قدر متیقنش این
زنهاست.
خب اگر حرف آقای خویی را قبول بکنیم
حرف خوبی است انصافاً یک قاعده خوبی هم هست در
فقه ما در اصول ما و آن این است که اگر ما اطلاقگیری نتوانیم بکنیم چه باید
بکنیم؟ قدر متیقن باید بگیریم در همه جا این جور است مثلا اگر گفت که جئنی برجل
مرد بیاور نه زن خب اطلاق دیگر ندارد بخواهیم بگوییم مولا در مقام بیان مراد است
قرینه ذکر نکرده پس هر رجلی میگوید نه، من در مقام بیان این بودم که مرد بیاید
زن نیاید برای اینکه کاری که داشتم از مرد برمیآید نه از زن خب اطلاق ندارد حالا
که اطلاق نداشت میگویند جئنی برجل قدر متیقن است قدر متیقنش چیست؟ مثلا اگر برای
کار است یک جوان کاری اگر برای علم است یک طلبه فاضل متدین اگر برای مشورت است یک
پیرمرد حسابی لذا از جئنی برجل میگوییم قدر متیقن باید بگیریم قدر متیقنها تفاوت
میکند لذا آنجاهایی که مقدمات حکمت نتوانیم جاری بکنیم خب مسلم پیش اصحاب است
جئنی برجل قدر متیقن دارد مرحوم آقای خویی اینجا همین را میگویند میگویند خب
اطلاق نمیتوانیم بگیریم چون در مقام بیان خصوصیات نیست در مقام بیان این است که
مثلا عادتش 7 روز است نفاسش 7 روز است اما اینکه آیا خون قطع بشود، نشود، خون
بیاید، نیاید دیگر روایت در مقام بیانش نیست، خب حالا که نشد چه؟ قدر متیقن. 80
درصد این زنها خونهایشان قطع چه در باب حیض چه در باب نفاس آن وقت وقتی متیقن این
باشد دیگر مثل همان جئنی برجل است که قدر متیقنش مثلا یک طلبه فاضل است. اینجا هم
قدر متیقنش آن زنهایی است که گاهی خون میبینند گاهی خون نمیبینند، عادتش 7 روز
است اما در حقیقت 5 روز خون میبیند یا مثلا نفاسش 10 روز است اما توی این 10 روز
گاهی قطع میشود این قدر متیقنش است وقتی قدر متیقن شد دیگر خواه نا خواه این جور میشود خود این روایتها دلالت میکند
بر اینکه اگر خانمی یک روز خون دید و یک روز ندید یا اول خون دید یا اینکه آخر
دید اول ندید یا یوما لا یوماً یک روز دید یک روز ندید همین روایت که میگوید
عادتش 7 روز است میگوید این خانم 7 روز نفساست ولو اینکه بعضی از روزها خون
نبیند حرف خوبی است انصافاً لذا باز هم میگوییم این روایتها، روایات باب 3 مثل
صحیحه نویس می بیند فرقش این است که مصححه یونس بن عبدالرحمن در باب حیض است شما
قیاسش میکنید البته قیاس نه، قیاس منصوص العله، روایات میگوید که هر حکمی نفساء
دارد حائض دارد هر حکمی که حائض دارد نفساء دارد با آن قاعده تمسک کردیم به صحیحه
یونس یا صاحب جواهر هم تمسک کرده مسئله را درستش کردیم اما روی این عرضی که من
کردم و مرحوم آقای خویی تایید فرمودند بلکه راهش را گفتند این جور میشود که همین
روایاتی که میگوید نفساء به مقدار عادت است همینها میگوید سواء اینکه هر 7 روز
را خون ببیند یا گاهی ببیند گاهی نبیند این هم دلیل دوم.
هر حکمی که حائض دارد این نفساء دارد
یک جا پیدا کنیم که حکم حائض باشد نفساء نباشد ظاهراً نداریم، روایات هم عرض کردم،
روایت داریم دیگر، روایات داریم اینکه نفساء مثل حائض است هر حکمی که حائض دارد
نفساء هم دارد.
یک دلیل دیگری هم در مسئله میشود
آورد و آن دلیلی که بزرگان مثل صاحب جواهر مرحوم آخوند توی کفایه و خیلی بزرگان
دیگر بعد از مرحوم آخوند در کلمات شاگردهای مرحوم آخوند مثل مرحوم آقای حکیم و
مرحوم آقای خویی و امثال اینها زیاد دیده میشود و آن این است که میفرمایند اگر
یک چیزی عام البلوی باشد و ذکری از آن نشده باشد این معلوم است که حکم ندارد مثال
میزنند به وجه، قصد تمیز میگویند خب مردم همیشه نماز میخوانند اما یک روایت
نداریم که قصد وجه هم بکن روایت داریم باید نیت داشته باشی نیتت خالص باشد اما اینکه
اگر نماز واجب باشد بگو نماز واجب، چون نگفتهاند نگفتن دلیل بر عدم وجوب است این
اصلش از مرحوم صاحب جواهر است و دیدهایم بعد هم دیگران، ندیدهام کسی مخالفت بکند
که در امور عامه در امور عام البلوی اگر از مسئله با سکوت گذشتهاند معلوم میشودکه
این حکم را ندارد در مانحن فیه همین جور است، زنها غالبا این جوری هستند که گاهی
خون میبینند گاهی خون نمیبینند و اینکه امام علیه السلام فرموده تا 10 روز
نفساء هستی و دیگرنگفته اگر یک روز خون دیدی یک روز خون ندیدی چه؟ این سکوت امام
دلیل بر این است که این عادت زنها در خارج پذیرفته شده یعنی روی آن عادتی که زنها
دارند چه در باب حیض چه در باب نفاس که آلودگی 10 روز، کم است، معمولاً آلودگیها
گاهی هست گاهی نیست، مثلا آن وقت که میخوابد آلودگی ندارد آن وقت که پا میشود تا
میآید فعالیتش شروع بشود آلودگی پیدا بشود پاک است و ائمه علیهم السلام راجع به
این خانم هیچ نگفتهاند و گفتهاند که غسلت را علی العشره دلیل بر این است که امام
علیه السلام همان عادت خارج را پذیرفتهاند، اگر بپذیرید. این حرف را اصل حرف گفتم
مسلم پیش اصحاب است اگر بپذیرید تطبیق کردن ما نحن فیه را با آن قاعده دلیل سوم هم
برای مسئله میتوانیم پیدا بکنیم.
حالا چه دلیل داشته باشیم چه دلیل
نداشته باشیم مسئله اجماعی است یعنی از قدماء از متأخرین ندیدیم کسی مخالفت بکند
اینکه این پاکیهای در بین ولو خیلی هم باشد جزء نفساست گفتم حتی مثلا اگر روز
اول خون دید و دیگر خون ندید تا روز نهم، نهم و دهم خون دید آن 8 روز هم که پاک
بوده نفساست حتی مثلا اینجا نتیجه هم میگیریم اگر بداند که این دیگر خون نمیبیند
تا روز هفتم هشتم این نفساست نمیتواند توی مسجد برود نمیتواند شوهر با او نزدیکی
کند باید نماز نخواند تا آخر، بله همان طور که مصححه یونس میگوید یک وقت شک دارد
آن یک مسئله دیگر میشود میداند پاک شده، نمیداند آیا دیگر خون میآید یا نمیآید؟
خب معلوم است باید برود غسل بکند برای اینکه الان پاک است و نمیداند وضعش چه میشود
یک دفعه میداند، هیچ، یک دفعه نمیداند، باید برود غسل کند آن وقت اگر دو سه روز
نماز خواند دو دفعه خون دید معلوم میشود آن دو سه روز بیخود نماز خوانده آن خونی
که دو سه روز بعد میبیند دیگر خون نفساست حتما باید نماز نخواند روایت هم همین
بود، روایت را ببینید فرمودند که اذا انقطع اغتسلت وصلت فان رأت بعد ذلک الدم و لم
یتم لها عشره ایام فذلک من الحیض پاک شد حتی بررسی کرد که آن استبراء هم باید باشد
بررسی کرد در درون خون ندید، دید پاک است حتما باید برود غسل بکند رفت غسل کرد روز
پنجم بود دو روز نماز خواند روز هفتم خون دید معلوم میشود آن دو روز بیخود بوده
این انقطاع وسط دمین بوده و حالا از آن به بعد تا 10 روز باید نمازهایش را نخواند
آن دو روز هم که نماز خوانده بیخود خوانده، این صورت شکش و اما اگر بداند که این
عادتش این جوری بوده حالا هم که نفاس است این جوری است که روز پنجم و ششم خون نمیبیند
خب حتما باید نماز نخواند این اغتسلت و صلت دیگر لازم نیست این اغتسلت و صلت را
امام علیه السلام فرموده در آنجا که شک داردآیا وضعش چه جور میشود، خب این مسئله تمام شد.
مسئله دوم که خیلی مسئله مشکلی است
مرحوم سید در باب حیض و اینجا میفرمایند که ایامی که پاک است باید غسل کند نماز
بخواند، عبارت مرحوم سید را ببینید و فی الطهر المتخلل بین الدم تحتاط بالجمع بین
اعمال النفساء و الطاهر این تحتاط آن احتیاطهای توی رساله نیست این فتوی به احتیاط
است یعنی فتوی میدهند این خانم حتماً باید در ایامی که پاک است غسل بکند،
نمازهایش را هم بخواند و این حالا از کجا مرحوم سید این را آوردهاند؟ اگر مسئله
اول را قبول کردیم که این خانم نفساست پاک است اما نفساست دیگر این غسل کند نماز
بخواند برای چه؟ مسئله ما این است این
خانم میداند که دو سه روز خون میبیند اما بعدش پاک میشود دو سه روز، بعد دو سه
روز خون میبیند تا 10 روز خب گفتیم که این طهر متخلل بین الدمین حیضٌ یا نفاسٌ،
خب این الان پاک است اما میداند بعد خون میبیند این حائض است یا این نفساست چرا
میگویند غسل کن و نمازت را بخوان؟ و این ایراد به مرحوم سید در باب حیض بود اینجا
هم هست اگر شما ببینید یک تهافت توی حرف مرحوم سید هست اذا انقطع دمها علی العشره
فکل ما رأته نفاس سواء رأت الدم تمام العشره او البعض الاول او البعض الاخیر او
الوسط او الطرفین او یوماً و یوماً لا همه اینها نفاس است بعد میفرمایند و فی
الطهر المتخلل بین الدم تحتاط بالجمع بین اعمال النفساء و الطاهر، چرا؟
فرض ما بر این است که در آن وقتی که
خون نمیبیند این خانم نفساست هیچ اشکالی نیست خود مرحوم سید هم میگویند اذا
انقطع دمها این آن وقتی که خون نمیبیند مثل این است که خون میبیند، این مسلم است
دیگر، در این بارهاه هیچ حرفی نیست، خود روایت فرمود که اذا انقطع اغتسلت و صلت
فان رأت بعد ذلک الدم و لم یتم لها عشره ایام فذلک من الحیض همان که طهر متخلل است
فذلک من الحیض لذا روایت به خوبی دلالت داشت آن دو تا دلیلی که ما آوردیم تأیید
این دلیل را آوردیم و الا همین روایت به خوبی دلالت دارد اذا انقطع اغتسلت و صلت
که ماصورت شکش را گفتیم، الان پاک است و نمیداند خون میبیند یا نه؟ اگر میداند
که خون میبیند که هیچ، اغتسلت نیست اما اگر نمیداند خون میبیند یا نه؟ نماز
بخواند اما اگر بعد فهمید خون دیده، نه، بیخود رفته غسل کرده آن دو روز حیض بوده طهر
متخلل حیض است و دیگر احکام حیض هم بار بر آن است.
و صلی الله علی محمد
و آل محمد