اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی.
در باب دفن میت یک مسئله مشکلی داریم
امروز ببینیم این مسئله مشکل را شماها چگونه حل میکنید. اجماع داریم مسلم پیش
اصحاب است آنکه لازم است برای میت اینکه آن را زیر خاک بکنند به طوری که بوی آن
بیرون نیاید تا مردم اذیت بشوند یکی هم برای اینکه درندهها او را نخورند اذیت به
او نکنند این مثل اینکه یک امر مسلمی است پیش اصحاب و فرمودهاند بیش از این هم
واجب نیست، بنابراین مثلا برای او لحد درست کردن و روی لحد را پوشلندن و بعد خاک
روی آن لحد ریختن و اینکه الان مشهور در میان مردم است گفتهاند این مستحب است
لذا اگر برای میتی لحد نکندند مثلا یک متر یک گودالی درست کنند و این را بیندازند
در این گودال خاک بریزند روی آن گفتهاند کفایت میکند و اگر لحد باشد و مثلا
بندهای کفن را باز کردن و صورت او را روی خاک گذاشتن و اینها دیگر لازم نیست،
حالا دیگر بعدش برسیم مثلا رو به قبله طرز رو به قبله آن چه جوری است؟ آن هم یک
مسئلهای برای خودش دارد.
اما آن که الان در متون فقهیه آمده
همین حرف مرحوم سید است که میفرماید یجب کفایتا دفن المیت بمعنا مواراته فی الارض
بحیث یأمن علی جسده من السباع و من ایذاء ریحه الناس این عبارت مرحوم سید در متون
فقهیه آمده است مثل صاحب جواهرها و امثال اینها هم ادعای اجماع روی آن کرده است
آن که واجب است این را زیر خاکش کردن و مثلا یک وجب و دو وجب و اینها نه، باید
جوری باشد که بوی او بیرون نیاید از شر درندهها هم محفوظ بماند مثلا یک متر، خب
این یک مسئله که مرحوم سید فرمودهاند و بعد هم در باب لحد و خصوصیلات دفن را
وجوبا یا استحبابا میایند مرحوم سید تبعا لفقهاء میفرمایند.
یک مسئله دیگر هم بلافاصله مرحوم سید
دارند دیگران هم دارند اینکه آیا اگر این دو چیز باشد مثل اینکه بوی گندش بوی
تعفنش بیرون نیاید و محفوظ از درندهها هم باشد اما زیر خاکش نکنند توی وسط دیوار
بگذارند آیا کفایت میکند یا نه؟ و مثل الان جسدهایی است از فرعونیان میگویند در
مصر هست و بیش از چندین هزار سال است توی تابوت است و جنازه هم پیداست و مومیائی
کرده اند و این یک چیزی هست در میان غربیها و در میان شرقیها و اینکه برای این
که این بدن محفوظ بماند حتی بدن را میبینند رضا شاه را همین جور دفن کردند بدن را
میدیدند و مومیایی شده، نه بوی گند دارد ولو هزار سال هم بماند متعفن هم بشود پخش
هم بشود اما بو ندارد حالا مومیائی هم بکنند دیگر پخش هم نمیشود سالم میماند مثل
اینکه خدا یک بدنی را مومیایی کند، هست، مرحوم علامه مجلسی را بعد از 300 سال 400
سال بدنش را پاک و پاکیزه، بالاتر مرحوم تفلیسی از همین میدان شهدا جنازهاش را
استقبال هم کردند تا تخت فولاد قبرش را که کندند همین شهداء قبرستان بود میخواستند
خیابانش کنند در زمان رضا شاه 300، 400 سال این مرد مرده بود مردم تشییع جنازهاش
کردهاند خب این خدا، حالا اگر بندههای خدا هم این کار را بکنند به جای اینکه
دفن بکنند بدن را مومیائی بکنند توی تابوتش بگذارند و مومیایی هم نکرده اما درزش
را ببندند حسابی بدن پیدا باشد و به حسب ظاهر طوری هم نباشد آیا این بس است یا نه؟
یا مثلا بگذارندش روی زمین یک تخته سنگی حسابی گنده بگذارند روی آن، اطرافش را هم
مثلا سیمان کنند نه بوی آن میاید بیرون از شر درندهها هم محفوظ است توی خانه این
کار را بکنند آیا میشود یا نه؟ میگویند نه، باید زیر خاکش کنند هم روایت دارد هم
کلمات اصحاب است اینکه چرا زیرخاکش کنند؟ این جمله مرحوم سید یجب کفایتا دفن
المیت خود مرحوم سید هم معنا میکند که کسی خدشه نکند بمعنا مواراته فی الارض بحیث
یأمن علی جسده من السباع و من ایذاء ریحه الناس این دو تا علت، حالا یک کاری میکند
این دوتا علت هست محفوظ میماند مثل اینکه توی وسط دیوار است، دیوار را میکشند
مرده را میگذارند وسط دیوار بعد هم کاهگل میکنند گچ میکنند جوری که بالاخره
محفوظ است حسابی علاوه بر این که محفوظ است بوی تعفنش هم بیرون نمیاید، میشود یا
نه؟ میگویند نه، خب به ایشان میگوییم اگر این دو علت باشد چرا نه؟ شما علت میآورید
باید زیر خاکش بکنیم برای اینکه محفوظ بماند خب توی وسط دیوارش می گذارند محفوظ
میماند، شما میگویید برای اینکه بوی گندش بیرون نیاید مومیائیاش میکنند اصلا
بو ندارد دیگر، 1000 سال تازه میماند، میگویید نه، لذا مسئله مشکل است انصافا که
دوتا اجماع داریم یک) باید دفنش کرد دو) باید زیر خاکش کرد آن وقت باید دفنش کرد
برای چه؟ روایت داریم اجماع داریم که بویش بیرون نیاید برای اینکه درندهها بی
احترامی به او نکنند، خب مثلا اگر مثل ارمنیها که میسوزانند خب بسوزانند دیگر
سالبه به انتفاء موضوع میشود میگویند نه نمیشود سوزاند نمیشود نابودش کرد باید
دفنش کرد باید هم زیر خاکش کرد.
مرحوم صاحب جواهر اول مسئله را تقویت
کردند که بشود فرمودهاند که تو موارات میخواهی برای اینکه از درندهها محفوظ
بماند برای اینکه مردم از بوی گندش محفوظ بمانند خب ما این دو تا را ایجاد میکنیم
توی وسط دیوار یا توی تابوتش میگذاریم تابوت را حسابی اطرافش را میبندیم به جوری
که بویش بیرون نیاید میگذاریم توی اتاق برای اینکه درندهها هم کاری نداشته
باشند مرحوم صاحب جواهر اول تقوویت میکند اما بعد میفرماید نه، اجماع هست و سیره
هست و خیلی داغ میفرماید حتما باید موارات شود آن هم تحت الارض همین که فرمودند
موارته فی الارض و علی کل حال مسئله خیلی مسئله مشکلی است پیش ما و اینکه انسان
بگوید که این دو تا علت را دست از آن بر دارد و بگوید روایات که میگوید موارته فی
الارض غلبه نیست خصوصیت دارد و حتما باید زیر خاک شود.
بخواهیم حرف صاحب جواهر را بزنیم صاحب
جواهر خودش در حالی که خب مرد این کار است در حالی که تقویت میکند آن دو تا علت
را معمم مخصص میداند اما بعد بالاخره عبارت صاحب جواهر خیلی هم طمطراق دارد میفرماید
که ان الموارات فی الارض واجب اجماعا وللسیره من النبی صلی الله علیه و آله و هو
عمل الصحابه در حالی که دلیلهای صاحب جواهر درست نیست برای اینکه سیره پیامبر خب
یک عمل است عمل که نمیشود از آن خصوصیت گرفت، مخصوصاً اینکه آن کاری که زمین میکند
این هم بکند، گفتم وسط دیوار بگذارد لذا عمل پیامبر و سیره و اینها همه خودتان میگویید
برای این است که محفوظ بماند هم خودش محفوظ بماند هم مردم، خودش محفوظ بماند از
درندهها، مردم محفوظ بماند از بوی آن متأثر نشوند خب وقتی که این دوتا علت توی
روایات آمده و خودتان میفرمایید دیگر عمل صحابه و کار پیامبر اکرم و اینها که
دیگر نمیشود از آن اطلاقگیری یا خصوصیتگیری بکنیم خب خود صاحب جواهر اول تقویت
میکند بعد از تقویت میفرماید ان الموارات فی الارض واجب اجماعا و للسیره من
النبی صلی الله علیه و آله و هو عمل الاصحاب و این سیره و این اجماع با آن دو تا
علت هیچ دلیلیت ندارد اگر کسی جرأت داشته باشد بگوید آقا لحد و آن کارهایی که برای
میت میکنند و آن احترامات و آن تلقین و امثال اینها که شما میگویید مستحب است
بعد هم توی تابوت میگذاریم این مستحبات را همه را بهجا میآوریم بعد مومیائی میکنیم
یا اول مومیایی میکنیم بعد هم توی تابوت میگذاریم در تابوت را هم با شیشه حسابی
میبندیم و این میخواهد مردهاش همیشه توی خانهاش باشد به آن نگاه بکند چرا
اشکال دارد؟ حالا روی آن فکر بکنید ببینید که میتوانید یک چیزی درست بکنید که این
اجماع و شهرت و این حرف که صاحب جواهر توی آن لنگ است و اول میفرمایند که الاقوی
اینکه بشود بعد میفرماید اجماع و سیره داریم نمیشود بنابراین واجب است او را
زیر خاکش بکنیم این زیر خاک کردن چه خصوصیت دارد.
دفن که خصوصیت ندارد بعد از آن که علت
باشد علت میفرمایید یجب دفن المیت این را هم اصحاب فرمودهاند این را هم روایات
فرموده روایات دفن فی الارض را روایات خیلی دارد دیگر اینکه ایشان روایت برای ما
میخواند خب بله، روایت خیلی دارد و کلمات اصحاب هم هست که این حرف مرحوم صاحب
عروه هم روایت روی آن است هم به قول صاحب جواهر سیره روی آن است بالاتر از این کار
پیامبر در آن 23 ساله همین بوده همه اینها موارات فی الارض بوده همه اینها خوب،
اما توی روایت توی کلمات اصحاب این کلمات صاحب عروه آورده که چرا باید موارات فی
الارض؟ بحیث یأمن علی جسده من السباع و من ایذاء ریحه الناس.
مرحوم صاحب عروه میفرماید که یجب
کفایتا دفن المیت تا این جا اگر بود یک معنای عامی داشت یعنی توی وسط دیوارش
بگذارند یک سنگ روی آن بگذارند اینها همه دفن است اما معنا میکند به معنا
مواراته فی الارض.
ما میگوییم خصوصیت ندارد تا اینکه
شما بگویید عرف توی تابوت گذاشتن را دفن نمیداند ما که دفن نمیخواهیم ما از نظر
روایات از نظر کلمات فقهاء میخواهیم این جور شود بحیث یأمن علی جسده من السباع و
من ایذاء ریحه الناس اگر این دو تا علت را نداشتیم خب بله میگفتیم دفن خصوصیت
دارد آن وقت باز هم اگر دفن میخواهیم چه فرقی میکند توی وسط دیوار بگذاریم یا
زیر خاکش بکنیم؟ باز هم این حرف میآمد جلو اما علت آوردهاند جلو دیگر، اینکه
باید زیر خاکش بکنیم غیر از این نمیشود این خلاصه حرف است. الان در مصر این فرعونها
قلدرها خیلی از آنها این جوری هستند الان اما خب حسابی محفوظ است و اگر کسی دل
نداشته باشد که اصلا نمیتواند برود نگاه بکند هم هیکلش و هم مردهاش و امثال اینها،
اینها همه را فرض کنید این جوری است که دفن یک معنای عامی دارد اما مرحوم سید به
این معنا یعنی مرحوم سید نه، همه میگویند معنایش موارات فی الارض است و الا دفن
عام است دیگر در وسط دیوار باشد یا در زیر خاک به معنا موارات، تا این جا باز هم
خوب است.
اما دو تا
علت میآوریم چرا؟ روایت میگوید برای خاطر اینکه بوی گندش مردم را اذیت نکند
برای اینکه درندهها او را نخورند خب میگوییم اگر این دو تا علت است علت معمم
است مخصص است بعد هم میآییم میگوییم اگر یک جا باشد زیر خاکش بکنند و میدانیم
درندهها میروند در میآورند آن جا هم حسابی یک سنگ روی آن بگذاریم یا حسابی جوری
باشد که محفوظ بماند از این که درندهها نبرندش، لذا دو تا علت هست یکی محفوظ
بماند خودش یکی هم محفوظ بمانند مردم از بوی گندش، نمیشود مسئله را درستش کرد
ظاهراً و دیگر بگوییم اجماع است و دیگر فضولی موقوف، باید این را زیر خاکش کرد و
وسط دیوار گذاشتن نمیشود و اگر توی تابوت گذاشتند همین کاری که بعضی غربیها میکنند
یا زمان قبل میکردند نمیشود و این کار حرام است و یجب دفن این میت ولو هزار سال
هم گذشته باشد الان باید آن تابوت را بشکنند و این مومیا را هم از بین ببرند و بروند
دفنش بکنند این تا این جا. مسئله بعدی این است که میفرماید یجب کون الدفن مستقبل
القبله علی جنبه الایمن همینطور که الان هم رسم است باید رو به قبله باشد اما به
طرف راست خوابیده باشد به طرف راست مقادیم بدن رو به قبله، لذا مستقبل القبله اما
این جوری علی جنبه الایمن، مسئله گفتهاند اجماع است و تسالم است و سیره متشرعه
است و اما قطع نظر از اینها روایات هم داریم روایت 1 از باب 61 از ابواب دفن
صحیحه معاویه بن عمار عن ابی عبدالله علیه السلام روایت خوبی هم هست از نظر عرفان،
کان البراء بن المعرور الانصاری بالمدینه و رسول الله صلی الله علیه و آله بمکه
هنوز پیامبر اکرم به مدینه نیامده بودند و انه حضره الموت براء دم مرگش شد و کان
رسول الله صلی الله علیه و آله و المسلمون یصلون الی بیت المقدس مردههایشان را
دفن میکرد رو به بیت المقدس طرف بیت المقدس یعنی همین مستقبل القبله آنها مستقبل
بیت المقدس مثل نماز خواندن آن زمان قبل از آن که تغییر بکند و قبله باشد فاوصی
البراء ان یجعل وجهه الی تلقاء رسول الله صلی الله علیه و آله و انه اوصی بثلث
ماله گفت یک سوم مالم را، وصیت کرد مثلا خیرات کنید یا مثلا به رسول گرامی بدهید و
اوصی بثلث ماله فجرت به السنه سنت این جور شد یعنی به عبارت دیگر وقتی که قبله
تغییر کرد پیامبر اکرم فرمودند آن کاری که براء کرده آن کار عملی بشود فجرت به السنه
حالا این روایت چه میخواهد بگوید؟ آیا این دلالت دارد به معنا اینکه مستقبل
القبله علی جنبه الایمن دیگر باید از جیب خودمان روی آن بگذاریم بگوییم که این ان
یجعل وجهه الی تلقاء رسول الله صلی الله علیه و آله آن وقت قبله تغییر کرد و دیگر
پیامبر اکرم فرمودند این کاری که این کرد این وصیت به ثلث هر دو ممضا. صحیحه علاء
بن سبابه عن ابی عبدالله علیه السلام االقتیل اذا قطع رأسه قال اذا انت سرت الی
القبر تناولته مع الجسد و ادخلته اللحد و وجهته القبله سرش را به بدنش ملحق کن و
آن وقت موجه قبلهاش بکن، دلالت دارد؟ باز هم وجهته القبله حالا اگر به طرف چپ خواباند او را اما رو به
قبله خب باز هم که میشود لذا از نظر روایت گیر هستیم اما اجماع هست سیره هست عمل
رسول گرامی هست اینکه باید رو به قبله علی جنبه الایمن باشد آن اجماع برای ما کار
میکند و الا اگر کسی مثل همان مسئله قبلی بگوید که این اجماع محتمل المدرکیه است
آن سیره پیامبر اکرم و عمل اصحاب و اینها همه همه عمل است نمیشود از آن وجوب
استفاده کرد و بله خوب است این کار را کرد سیره پیامبر اکرم و اما واجب باشد علی
جنبه الایمن ظاهراً این دو تا روایت که خواندم دلالت ندارد اما اجماع در مسئله هست
سیره متشرعه هست عمل پیامبر اکرم هم هست دیگر بگوییم که فقهاء از اینها وجوب
فهمیدهاند و فرمودهاند که واجب است حتما این کار را کرد دیگر معمولا این مسائل
در این جا وقتی که انسان مثلا مثل کتاب شیخ المشایخ مرحوم صاحب جواهر را مطالعه
بکند میبیند که خیلی به آن اهمیت ندادهاند و فتوای حسابی روی آن دادهاند برای
خاطر آن اجماع است بلکه برای خاطر آن سیره متشرعه است بلکه برای خاطر آن عمل
پیامبر اکرم است از آن عمل و از آن سیره و از آن روایتها فهمیدهاند که باید زیر
خاکش کرد باید هم رو به قبله همین جور مثلا بیندازندش توی گودالی و خاک بریزند نمیشود
باید هم رو به قبله باشد باید هم آن رو به قبلهاش علی جنبه الایمن باشد. خب خواه
ناخواه از آن روایت 2 استفاده کردیم که بعد هم مرحوم سید میایند میگویند اگر سر
فقط باشد اگر جسد فقط باشد خب بگوییم که این روایتها و سیره و اینها دلالت دارد
سر فقط است باید رو به قبله علی جنبه الایمن سر را بگذارند یا جسد فقط است باز
مستقبل القبله علی جنبه الایمن بگذارند اما یک مقدار رفتهاند بالاتر که محشین
عروه پذیرفتهاند اگر مثلا پای فقط باشد یا دست فقط باشد اینها سابقا صحبت کردیم
که باید غسل داد باید کفن کرد باید دفن کرد گفتهاند اینها باید مستقبل القبله
علی جنبه الایمن اینها دیگر خیلی مشکل است آدم بگوید مثلا یک پا مستقبل القبله
علی جنبه الایمن، مشکل است اما فقهاء فرمودهاند دیگر، راجع به سر فقط راجع به جسد
فقط راجع به سر و جسد که روایتش را الان خواندیم که حضرت فرمودند تناولته سر را
پهلوی جسد گذاشتن یا نه، سر فقط است، جسد فقط است اینها خیلی خوب است میشود
بگوییم که مستقبل القبله علی جنبه الایمن اما راستی پای فقط دست فقط پا و دست یا
در روایتها سابقا اگر یادتان باشد این بود که نصف بدن آن طرفی که قلب هست یا آن
طرفی که قلب نیست مثل طرف دست چپ همه جسد هست یا طرف راست همه طرف راست هست این هم
بگوییم واجب است مستقبل القبله علی جنبه الایمن دیگر هم توی اجماعش گیر میکنیم هم
توی روایاتش اما معمولا فقهاء، مرحوم سید فرمودهاند و محشین بر عروه هم فرمودهاند.
حالا مسئله بعد ما این است که اگر یک میت توی کشتی بمیرد چه جور باید دفنش کرد؟ برای
بعد ان شاءالله.
وصلی الله علی محمد
وآل محمد