اعوذ بالله من
الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا
قولی
بحث دیروز در باره
مسئله مهمی و مسئله خوبی بود و آن اینکه آیا غسل استحباب نفسی دارد؟ یا نه باید
آوردش برای چیزی؟ غایتی باید در نظر گرفت؟ هدفی باید در نظر گرفت؟ ولو کون علی
الطهاره باشد؟ غسل میکنم برای اینکه با طهارت باشم و اما بخواهد همین جوری غسل
بکند بدون در نظر گرفتن هدف، غایت و نتیجه آیا میشود یا نه؟
در باره وضو هم همین
است آیا باید وضو را گرفت برای چیزی؟ وضو برای نماز؟ وضو برای خواندن قرآن؟ یا آن
قاعده کلی وضو برای طهارت؟ یا نه میشود وضو یک نور است ایجادش بکنم در خودم بدون
اینکه قصد غایتی بدون اینکه قصد خواندن چیزی بهجا آوردن چیزی باشد؟
در باب وضو شهرتش
بیشتر است اما در باب غسل هم این شهرت هست چنانچه در باب تیمم هم میآییم میگوییم
آن جا هم شهرتش خیلی بیشتر از وضو و غسل است گفتهاند که همه اینها واجب غیری،
مستحب غیری است و باید آوردش برای چیزی تیمم برای نماز، وضو برای این که بخواهد
قرآن بخواند یا لااقل کون علی الطهاره غسل هم همین طور باید آورد برای چیزی، این
مشهور در میان اصحاب است، در باره وضو شهرت خیلی به سزاست در باره تیمم شهرت به
سزاتر است در باب غسل هم شهرت هست هم از قدماء هم از متأخرین.
اما بعضی از بزرگان
هم چنانچه مرحوم سید در عروه در مسئله 7
از همین مسائل اغسال مسنونه ظاهراً مسئله 7 در اغسال زمانیه از بعضی از بزرگان
آنها هم خیلی بزرگ نظیر مفید، مرحوم محقق صاحب شرایع مرحوم علامه مرحوم مجلسی و
امثال اینها گفتهاند وضو و غسل دیگر راجع به تیمم اینها حرفی نزدهاند گفتهاند
راجع به وضو و غسل اینها خود مستحب نفسی هستند لذا جنب است نه برای جنابت غسل می
کند، نه باز هم برای طهارت، یک چیز مطلوبی است غسل میکند دیگر خواه ناخواه بعد از
غسل طهارت برایش پیدا میشود رفع حدث هم از او میشود، یاوضو میگیرد برای اینکه
عبادت است کار خوبی است و وقتی وضو گرفت دیگر خواهناخواه طهارت برای او پیدا میشود
می خواهد نماز بخواند بخواند میخواهد هم کارهای مستحبی دیگر انجام بدهد می خواهد
هم هیچ، یک عبادتی انجام داده ثوابش را میبرد.
مرحوم آخوند در
کفایه ایشان هم میفرمایند در وجوب مقدمات میفرمایند هم وضو هم غسل هم تیمم این
طهارات ثلاث میفرمایند استحباب نفسی دارند، مقدمه نیست تا ما روی آن صحبت بکنیم
بلکه از عبادات نفسیه است.
مرحوم سید در عروه
در باب غسل جنابت می فرمایند که غسل جنابت این استحباب نفسی دارد و اما غیر غسل
جنابت نه، دیگر همه اغسال اینها مقدمیت است حالا ولو کون علی الطهاره باشد ولی خودش عبادت باشد خودش مستحب نفسی باشد نه،
استحباب نفسی ندارد، اما در این جا آن تفصیل را هم زده مطلقا میفرماید غسل
استحباب نفسی ندارد یک تهافتی هم در کلام مرحوم سید هست که در باب غسل جنابت میگویند
غسل جنابت استحباب نفسی دارد اما این جا در ذهن مبارکشان هست اما نتوانستند فتوی
بدهند و میفرمایند که نه، همه اغسال استحباب نفسی ندارد چنانچه در باب وضو هم
مرحوم سید که قبلا صحبت کردیم میفرمودند وضو استحباب نفسی ندارد و باید آورد آن
را برای چیزی، اگر برای نماز بیاوریم واجب غیری میشود اگر برای نماز شب بیاوریم
مستحب غیری میشود خب این اقوال.
ما آن جا، این جا
قائل هستیم اینکه طهارات ثلاث هم وضو هم غسل هم تیمم اینها از عبادات است و همه
مستحب نفسی هستند منافات هم ندارد هم مستحب نفسی باشد هم واجب غیری هم مستحب غیری،
اگر غسل بکند برای رفع جنابت خب این میشود واجب غیری اما اگر هم قصد نکند غسل را
بهجا بیاورد غسل واقع میشود، میشود طاهر بعد از آنکه طاهر شد میخواهد نماز
بخواند میتواند نماز بخواند حالا آن مسئله بعد است که آیا با غسل میشود نماز
خواند یا نه؟ لذا ما قائلیم به اینکه یعنی تابع مرحوم مفید تابع مرحوم آخوند در
کفایه، تابع مرحوم محقق و علامه گفتم بگردیم این چند تا نیست که مرحوم سید این جا
دارند، از بزرگان هستند، البته شهرت نه، اما آن کسانی که قائل هستند افرادی هستند
که روی آنها خیلی حساب میشود مثل مرحوم محقق و علامه یا مرحوم آخوند در کفایه، خب
این اقوال.
مرحوم سید این جا
برای آن کسانی که میگویند استحباب نفسی دارد سه چهار تا دلیل میآورند البته ادله
از خودشان نیست اما بالاخره ایشان استدلال میکنند بعد هم میفرماید استدلال به
ادله مشکل است که دیروز میگفتیم نباید مرحوم سید بگوید مشکل است اصلا نباید
استدلال به این گونه دلیلها بکند برای اینکه معلوم است نمیشود، عمده این ادله
دوتا دلیل است یکی ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین خدا دوست دارد آدم متطهر
باشد، گفتند خب خدا دوست دارد آدم متطهر باشد پس غسل استحباب نفسی دارد پس وضو
استحباب نفسی دارد به قول مرحوم آخوند در کفایه پس تیمم استحباب نفسی دارد برای
اینکه تیمم هم طهارت آور است دیگر.
یکی هم ان استطعت
اینکه همیشه دائم الطهاره باشی باش این هم فقط این روایت نیست باید بگوییم هفت
هشت ده تا روایت در اینکه انسان خوب است دائم الطهاره باشد حالا یا وضو یا غسل ان
استطعت ان تکون متطهرا آن هم دائما فافعل،
عمده این دوتا دلیل
است که مرحوم سید در عروه دیدهاید که یک دو تا دلیل دیگر هم میآورد که آن خیلی
رسا نیست اما عمده این دوتا دلیل است.
دیروز عرض میکردم
این جور ادله تمسک به عام است در شبهه مصداقی خود عام و مسلم جایز نیست برای اینکه
ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین خدا دوست دارد ما با طهارت باشیم درست است
حالا غسل چیست که من به واسطه غسل متطهر میشوم؟ آیا استحباب نفسی دارد؟ آیا باید
کون علی الطهاره باشد؟ آیا باید برای رفع خباثت باشد؟ اینها که دیگر در ان الله
یحب التوابین و یحب المتطهرین نخوابیده و ما بخواهیم تمسک به این ان الله یحب
التوابین و یحب المتطهرین بکنیم برای اینکه موضوع درست بکنیم تمسک به عام در شبهه
مصداقی خود عام است، گفته اکرم العلماء من نمی دانم زید عالم است یا عالم نیست
تمسک به اکرم العلماء بکنم برای اینکه بگویم زید عالم است این جا هم همین است
تمسک بکنم به ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین بگویم غسل استحباب نفسی دارد،
عبادت است غیری نیست نفسی است خب معلوم است دلالت ندارد دیگر ما باید اول بگوییم
استحباب نفسی دارد از راهی ثم غسل کنیم مصداق واقع میشود ان الله یحب التوابین و
یحب المتطهرین، همچنین ان روایات اینکه انسان دائم الوضو باشد یا دائم الطهاره
باشد حالا وضو کون علی الطهاره بیاورم تا دائم الطهاره باشم؟ یا نه همین جور وضو
بیاورم آن وقت من متطهر میشود و به روایاتی که میگوید دائم الطهاره شو دائم
الطهاره میشوم؟ لذا به این دوتا دلیل که عمده ادله است آن جا در باب جنابت یا در
باب وضو در باب اغسال تمسک به این ادله کردند و این جا هم مرحوم سید برای مرحوم
مفید برای مرحوم محقق تمسک به این ادله کرده اند لذا میگفتیم که همینطور که
مرحوم سید میفرماید که و هو مشکل، نباید هم بگویند و هو مشکل برای اینکه معلوم
است که و هو لا یجوز، تمسک به ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین برای اینکه
ما بگوییم غسل غایت نمیخواهد استحباب نفسی دارد معلوم است نمیشود.
لذا ما مدعی هستیم
اینکه اینها استحباب نفسی دارند چرا؟ برای اینکه قصد قربت میخواهند، بدون قصد
قربت تیمم هم نمیشود کرد وضو قصد قربت میخواهد غسل، هر غسلی چه واجب چه مستحب
قصد قربت میخواهد تیمم برای هرچه قصد قربت میخواهد یک ضرورت در فقه است چون قصد
قربت میخواهد عبادت است چون عبادت است میشود نفسی، دیگر عبادت غیری نداریم، میشود
نفسی، و ما مدعی هستیم اصلا دلیلش همین طهارات ثلاث تصورش تصدیق میاورد همینکه
میگوییم وضو چیست؟ میگویید اول شرطش این است که قصد قربت میخواهد و از همین جهت
هم مثلا قرآن روایات اهل بیت در وقتی که وضو را میخواهند تشریح بکنند میگویند
اول قصد قربت میخواهد و بعد شستن صورت و بعد هم دستها و بعد هم مسح روی سر مسح
روی پاها میشود وضو، اما دیگر در آن نیست که وضو را بیاور برای نماز، این روایاتی
که فراوان است برای بیان وضو چیست؟ همچنین غسل، این روایاتی که داریم برای تبیین
غسل چیست؟ خب خودت را تطهیر بکن بعد سر و گردن را بشوی بعد طرف راست را بشوی بعد
طرف چپ را بشوی میشود غسل، اما بیاور برای جنابت بیاور برای شب قدر، بیاور برای
چیزهایی که گفتم مرحوم سید میگویند بیش از 100 تا غایت برای غسل هست در هیچ
روایتی نداریم اما قصد قربت توی همه روایتها هست دیگر ضرورت هم هست خب قصد قربت
مربوط به عبادت میشود عبادت یعنی محبوب نفسی، نمیشود که عبادت باشد محبوبیت نفسی
نداشته باشد نظیر دست شما نجس است این دست شما اگر با این نجس نماز بخوانی نمازتان
باطل است حالا قصد قربت میخواهد یا نه؟ نه، چه چیز میخواهد؟ اگر شما در خواب هم
باشید دستتان بیفتد توی آب دستتان پاک میشود نه نیت میخواهد نه قصد قربت میخواهد
خود به خود واقع میشود به این میگوییم غیری به این میگوییم که یشترط در عبادات
اینکه انسان از خبث از حدث پاک باشد،
آنکه تمسک میکنم
این است که این محبوبیت ذاتی دارد برای اینکه عبادت است چرا عبادت است؟ برای اینکه
قصد قربت میخواهد محبوبیت نفسی دارد برای اینکه اگر واجب غیری یا استحباب غیری
بود قصد قربت نمیخواست برای اینکه همه مقدمات نماز هیچ کدام قصد قربت نمیخواهد
ولو اینکه توجه هم نداشته باشیم آن مقدمه را به جا بیاوریم نماز صحیح است حتی
مثلا رو به قبله کسی توجه ندارد رو به قبله ایستاده اما رو به قبله خود به خود
ایستادبعد که نماز خواند دید رو به قبله است خب نمازش درست است چنانچه اگر به طرف
چپ باشد به طرف راست باشد بعد که نماز خواند نمازش باطل است برای اینکه مقدمهاش
نیامده به این میگوییم واجب غیری یا حالا گاهی مستحب غیری است گاهی واجب غیری، در
تمام این 6 تا مقدمه که برای نماز است فرق بین شرط و جزء هم یک همین است که در شرط
توجه و قصد قربت و این ها لازم نیست در حالی که مقدمه هم هست اما در اجزاء هم توجه
میخواهد ولو به نیت اجمالی هم قصد قربت میخواهد برای اینکه کل واحد ش عبادت است
ما دلیلمان این است اما مابقی ادله که مرحوم سید اینجا آوردهاند یا دیگران علی
الظاهر ناتمام است بنابراین ما مدعی هستیم هم غسل و هم تیمم و هم وضو این ها عبادت
هستند محبوبیت ذاتی دارند و معنای عبادت یعنی محبوبیت ذاتی محبوبیت ذاتی یعنی اینکه
اینها استحباب نفسی دارند یا وجوب نفسی دارند، دیگر وجوب نفسی هم نه همه این ها
مستحب نفسی است وقتی که به جا آوردند حاصل میشود طهارت وقتی به واسطه آن طهارت
حاصل شدآن وقت آن نماز را میخواهد بخواند نماز را با آن طهارت میخواند.
یک حرفی که هست این
حرف مرحوم سید است که این را نمیدانم از کجا ایشان تفصیل قائل شدهاند این جا نه،
این جا مطلقا میفرمایند قد یقال بعد هم یقال آن افرادش را نقل میکنند اینها
گفتهاند که وضو و غسل استحباب نفسی دارد و یستدل لهم به چهار دلیل بعد هم میفرمایند
و هو مشکل لذا به طور کلی این جا میفرمایند که وضو و غسل اینها استحباب غیری
دارد نه استحباب نفسی، یا برای نماز وجوب غیری دارد نه استحباب نفسی اما در باب
غسل جنابت آن جا فرمودند که غسل الجنابه مستحب نفسی حالا این تفصیل را ایشان از
کجا آورده اند؟ دیگر بنا شد شما مطالعه کنید و تفصیلش را درست بکنید ولی علی
الظاهر این تفصیل وجهی ندارد.
یک حرف مرحوم آقای
خویی دارند آن هم وجه ندارد ایشان قائلند به اینکه در تیمم نه اما در غسل و وضو
قائل به استحباب نفسی هستند، در باب وضو اشکال میکنند در باب غسل همه جا فتوی می
دهند اما ایشان میفرمایند آن غسل هایی که یک دلیلی برای آن آمده باشد استحباب
نفسیاش را درست میکنند هم اینکه با آن میشود نماز خواند و این هم ظاهرا نمی
دانیم وجهش چیست؟ چه در نظر مبارک آقای خویی بوده؟
فتلخص مما ذکرناه تا
این جا اینکه ما عقیده داریم وضو و غسل و تیمم هرسه استحباب نفسی دارد.
یک حرف هم مرحوم
آقای حکیم دارند نه این جا، در غسل جنابت، ایشان میفرمایند که این کون علی
الطهاره که فقهاء فرمودهاند یعنی واجب نفسی یعنی مستحب نفسی، این هم ظاهراً نمیشود
درستش کرد برای اینکه گاهی غسل میکند برای اینکه این غسل محبوب است مثل نمازمیخواند
نماز محبوب است گاهی غسل میکند برای اینکه با طهارت باشد برای اینکه آن طهارت
محبوبیت دارد، خیلی با هم فرق دارد و ایشان میخواهند بگویند اصلا نزاع لفظی است
آن کسانی که میگویند مستحب نفسی است یعنی همان کون علی الطهاره، آن کسانی که میگویند
که استحباب نفسی ندارد کون علی الطهاره یعنی همان استحباب نفسی، استحباب نفسی همان
کون علی الطهاره است کون علی الطهاره همان استحباب نفسی است، ظاهراً این فرمایش
آقای حکیم هم ناتمام است دیگر برای اینکه خیلی فرق است بین اینکه غسل بکند قربه
الی الله یا غسل بکند برای اینکه با طهارت باشد آن میشود غایت، غیر غسل است غسل
غیر کون علی الطهاره است، و یکی نتیجه و هدف است یکی هم افعالی است که غسل اسمش را
میگذاریم به جا میآورد بنابراین حرف مرحوم آقای حکیم هم نمیشود درست کرد. آن که
میشود درست کرد همین حرف مرحوم محقق صاحب شرایع و مرحوم علامه و مرحوم مجلسی دوم
نه اول در روضه و امثال این ها من جمله مرحوم آخوند در کفایه.
مسئله بعدی این است
که آیا با غسل میشود نماز بخوانیم یا نه؟ حالا غسل واجب باشد مثل غسل حیض یا غسل
احرام یا غسل نذر اگر کسی بگوید اینها اغسال واجب است یا مستحب باشد مثل غسل روز
جمعه، با هر غسلی می شود نماز خواند و دیگر احتیاج به وضو ندارد اما مشهور در میان
اصحاب شده اینکه با غسل جنابت فقط میشود نماز خواند اما با سایر اغسال هر غسلی
باشد باید وضو گرفت و نماز خواند.
یک روایاتی داریم که
سابقا ما به آن تمسک میکردیم الان هم
همان دلیل ماست که سؤال میکند من غسل کردم وضو نگرفتم آن هم نه غسل جنابت آیا
نمازم چیست؟ حضرت میفرمایند که الغسل اطهر من الوضو یک علت میآورند میگویند
نمازت درست است برای اینکه الغسل اطهر یا انقی من الوضو هم روایت اطهر داریم هم
روایت انقی داریم و این روایتها هم صحیح السند است هم ظاهر الدلاله است سابقا به
آن تمسک کردیم و ما گفتیم با هر غسلی میشود نماز خواند حالا غسل جنابت باشد یا
غسل غیر جنابت، غسل برای زمانی باشد یا برای مکانی باشد یا برای فعلی، هر غسلی،
این جور هم که من آمدم جلو که گفتم دیگر هر غسلی اصلا خود غسل استحباب نفسی دارد
وقتی استحباب نفسی دارد غسل را به جا میاورد میشود متطهر دیگر با آن طهارت میشود
نماز خواند و این جمله امام صادق علیه السلام که گاهی میفرمایند الغسل انقی، گاهی
میفرمایند الغسل اطهر این یک علت تامی است خب کسی که وضو میگیرد برای اینکه با
طهارت باشد غسل بکند معلوم است بهتر از وضو ست دیگر، برای اینکه آن فقط صورت و
دستها را میشوید به خلاف غسل که سر تا پا را باید بشوید لذا اگر برای طهارت باشد
هو اطهر یا هو انقی، بنابراین همین جور به جای وضو نمیخواهد هم نه غایت فعلی دارد
نه مکانی نه زمانی، توی خانه نه زمان یک زمانی است که شرافت غسلی داشته باشد نه
مکان مکانی است نه فعلی که غسل بخواهد به جای وضو گرفتن میرود دوش میگیرد اما
غسل میکند.
روایت صحیح السند
ظاهرالدلاله میگوید هو انقی من الوضو هو اطهر من الوضو خب این به جای اینکه وضو
بگیرد غسل میکند یک دوش میگیرد وقتی دوش گرفت این میشود متطهر اما یک دفعه دوش
میگیرد بدون اینکه نیت غسل بکند خب هیچ،
اما یک دفعه دوش میگیرد اما نیت میکند نیت غسل، سر و گردن میشوید طرف راست میشوید
طرف چپ میشوید خب شد غسلدار، هو انقی من الوضو دیگر احتیاج به وضو ندارد با همان
غسل نماز میخواند باز این جا مرحوم آقای خویی قائل است اما میفرمایند آن غسلی که
روایت روی آن باشد مثل مثلا غسل روز جمعه غسل روز جمعه بکند دیگر مثل غسل جنابت
است احتیاج به وضو ندارد اما همین جوری بخواهد غسل بکند مرحوم آقای خویی میگویند
نه، حالا این وجهش را باز نفهمیدم اگر میشود غسل طهارت میآورد، انقی است، هر
غسلی دیگر غسل جمعه و دلیل روی آن باشد و دلیل روی آن نباشد و امثال اینها دیگر
فرق نمیکند و اگر هم نشود یعنی مثلا کسی از شهرت بترسد خب دیگر با هیچ غسلی نمیشود
نماز خواند اما این فرمایش آقای خویی که اگر آن غسل وارد باشد با آن غسل میشود
نماز خواند بدون وضو، اما اگر وارد نشود نه ظاهراً این فرمایش ایشان هم وجه ندارد.
بنابراین ما قائل
هستیم به اینکه به جای وضو میشود غسل کرد دیگر به جای اینکه برود سر حوض وضو
بگیرد میرود توی حوض غسل میکند انقی من الوضو با همان غسل نماز میخواند اگر
قبول بکنید این دوتا مسئله را دوتا مسئله شیرینی است روی هر دو هم من فتوی میدهم
اینکه غسل یکی از عبادات است و وقتی عبادت را بهجا آوردیم اطهر، طهارت برای ما
پیدا میشود وقتی طهارت پیدا شد آن طهارت هر کاری که طهارت احتیاج دارد میتوانیم
با آن انجام بدهیم اگر هم نپسندید دیگر باید دلیل نیاورید رد من و بگویید قبول
ندارید این حرف ها را، ظاهراً دیگر چیز نداریم چیز معتنابهی، الحمدلله اغسال
مسنونه هم تمام شد کتاب طهارت تمام شد دیگر فردا بحث ما راجع به تیمم است.
و صلی الله علی محمد و آل محمد