اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی
صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
ماه مبارک رمضان یک فرصتی است که میگذرد زود اما از این فرصت باید
استفاده کرد، نسیم رحمت خدا میوزد از این نسیم رحمت خدا باید استفاده کرد (الا ان فی ایام دهرکم نفحات الافتعرضوا لها) نسیمهای رحمت میوزد ما هستیم که باید در معرض این نسیمها
خودمان را قرار بدهیم ما برای ماه مبارک رمضان اگر هیچ چیز نداشتیم مثل روایت
پیامبر که میفرماید که نفس کشیدن در ماه مبارک رمضان عبادت است اگر این را هم نداشتیم
اما همین آیه (لیلهالقدر خیر من الف شهر) همین بس بود برای این که ما بدانیم ماه مبارک رمضان یک فرصت است
شب قدر یک فرصت است و ما باید از اول ماه مبارک رمضان یکی از دعاهایمان همین باشد
در درک شب قدر بتوانیم ثواب یک عمر عبادت، این خیر من الف شهر یعنی ثواب یک عمر
عبادت برای این که معمولاً 80 سال میشود مردم آن دست بالایش معمولاً 80 سال عمر
میکنند، یک شب 80 سال عبادت یک عمر عبادت و ما از این فرصتها باید استفاده بکنیم
ما باید بدانیم که ضیافت الله است این که بعضی معنا کردهاند که رزق و روزی انسان
در ماه مبارک رمضان زیاد میشود و مهمان خداییم و خدا برایمان از نظر جسمی زیادتر
میرساند و اینها خوب است اما خب معنای روایت این نیست، معنایش این است که سفره
رحمت خدا پهن است هر کسی به اندازه اشتها میتواند از این رحمت خدا از این سفره
رحمت خدا استفاده بکند، بعضیها میرسند به آن جا که شبی یک ختم قرآن، روزش هم یک
ختم قرآن، حضرت آیت الله آقای بهجت نقل میکردند از مرحوم آقای کمپانی که شبی یک
ختم قرآن روزش هم درس میگفتند روزش درس میگفتند درس و بحث داشتند و عصر استراحت
میکردند شب بعد از افطار میآمدند در حرم مطهر و آن جا یک ختم قرآن تا اول اذان
صبح یک ختم قرآن، قبل نماز شبشان را آقای بهجت به من نمیگفتند دیگر نمیشود که
ایشان نماز شب نخوانند قبل از نماز شبشان یک ختم قرآن تمام میشد و اینها هستند
که به خیلی جاها میرسد همین حضرت آیت الله آقای بهجت برای من نقل میکردند که
مرحوم آقای کمپانی استاد ایشان بوده میگفتند مرحوم آقای کمپانی بعضی اوقات میآمدند
حرم در ایوان مطهر میافتادند سجده تا صبح، میگفتند خود آقای کمپانی برای من نقل
کردند گفتند که یک شبی امام حسین علیه السلام به من گفت اینها را بگذار برای خلوت
نه برای جلوت، آقای بهجت میگفتند من از ایشان پرسیدم این بیداری بود یا خواب؟
فرمودند بالاتر از بیداری یعنی مقام شهود خب ما طلبهها این جورها باید باشیم
راستی این فرصتها فرصتهای خوبی است برای این ضیافت الله، برای این که راستی یک
جهش یک قدم به سوی قرب اللهی، یک روایت داریم این روایت به تجربه هم ثابت شده خیلی
روایت خوبی است (من اخلص الله اربعین صباحا جرت
ینابیع الحکمه من قلبه الی لسانه) انسان 40 شبانه
روز خودش را بدهد به خدا، این من اخلص لله گاهی خلوص در عمل است باید باشد نباشد
پوچ است باطل است گاهی خلوص دل است نباشد انسان خیلی ضرر کرده دلش چراگاه شیاطین
باشد چنانچه در روایت هم داریم بعضی اوقات دل چراگاه شیاطین میشود برسد انسان به
آن جا که دلش چراگاه شیاطین نباشد رفت و آمد شیاطین در آن نباشد بلکه دل بشود مال
خدا (قلب المؤمن عرش الرحمان لایسعنی ارضی و
لاسمائی ولکن یسعنی قلب عبدی المؤمن) این توی ماه
مبارکها پیدا میشود استفاده کردن از فرصتها، اما مهمتر از این دو که جرت
ینابیع الحکمه من قلبه الی لسانه راستی دل میشود ملهم یا ملتهم و آن چه وقت است؟
دیگر خودش را بدهد به خدا خودش بشود برای خدا مقام عبودیت که بالاتر از آن قسم دوم
هم هست انسان برسد به مقام عبودیت وقتی به مقام عبودیت رسید دیگر این دل ملتهم میشود
از عالم غیب بلکه بالاتر معلم او خدا میشود (فلولا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا و لکن الله
یزکی من یشاء) این آیه میگوید خودت نمیتوانی
کار بکنی مگر میشود صفت حسد را ما ریشه کن بکنیم؟ نه یک چیزهای دیگری میخواهد
ماه رمضان میخواهد و ما از فرصت استفاده بکنیم مگر میشود دنیا طلبی را ریاست را
(آخر ما یخرج عن قلوب الصدیق حب الجاه) ما دیگر ریاست طلبی را دنیا پرستی را خودیت و اینها را ریشه کن
کرده باشیم، نمیشود اینها دست ما نیست ما مرد این کار نیستیم دست کیست؟ خدا (ولکن الله یزکی من یشاء) لذا
زمینهاش را باید فراهم بکنیم زمینهاش چه؟ شب قدر راستی برسیم به مقام قرب الهی
توی ماه رمضان این یک ماه زمینه درست بکنیم برای این که اولاً دل ما مورد الهامات
واقع بشود جرت ینابیع الحکمه من قلبه الی لسانه دیگر راستی یک حرفهایی بزند
ابتکاری در حالی که علمش را هم نخوانده، این مرحوم کربلایی رجب علی خیاط راستی این
جوری بود دیگر یک الهامات عجیبی داشت یک چیزهایی میگفت هیچ کس بلد نبود بگوید در
حالی که سواد هم نداشت یک خیاط بود در ماه مبارک رمضان انسان برسد به آن جا
الهامات داشته باشد ابتکارات معنوی داشته باشد مخصوصاً اگر بشود توی ماه مبارک
رمضان انسان بشود مال خدا ما الان مال هوی و هوسیم بدون رودربایستی همه ما الان
مال نفس اماره هستیم و خیلیها مال شیطان هستند راستی شیطان مولاست و او عبد در
حالی که خلق شدهایم برای این که ما عبد باشیم و او مولا وقتی راستی از آن مرتبه
اول و مرتبه دوم گذشتیم به مرتبه سوم رسیدیم و این روایت هم میگوید 40 روزه میشود
به مرتبه سوم رسیدیم راستی میرسد به آن جا که مورد الهام خدا، ملائکه به قول حضرت
امام در آن نامهای که به احمد نوشته بود نوشته بود احمد عزیزم بدان حرفها هست و
منکر حرفها نشو، حالا اگر نمیتوانی به آن برسی منکر نشو، جدا این جوری است یک حرفها
هست ما نتوانیم به این حرفها برسیم دیگر خوب است منکرش نشویم یا این که به هر
اندازه میشود برویم جلو حالا یک قدم یک قدم، و اینها همه قرآنی هم هست (الذین قالوا ربنا الله ثم استقامو اتتنزل علیهم الملائکه الاتخافوا
و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون نحن اولیائکم فی الحیوه الدنیا و فی
الاخره).
مشهور در میان مفسرین آیه را معنا کردهاند شب اول قبر، موقع مرگ
در عالم برزخ در روز قیامت اما آیه این نیست نحن اولیاؤکم فی الحیوه الدنیا و فی
الاخره انسان در همین دنیا میتواند ملائکه مستخدم او بشود در وقت مضلات دستش را
بگیرند در وقتی که میخواهد یک حرف بی جا بزند زبانش را بگیرند در وقتی که میخواهد
یک انحراف برای ما پیدا بشود دلش را بگیرند و این قرآن است دیگر، کی میشود الذین
قالوا ربنا الله ثم استقاموا این که میگوید الله به مقام عبودیت بگوید الله، راست
بگوید دروغ نگوید یعنی به مقام عبودیت، انسان اگر به مقام عبودیت برسد خیلی
الهامات دارد یکی از بزرگان به من میگفت که واسطه یکی دو تا بود گفت مرحوم آشیخ
حبیب الله رشتی دم مرگ یک مراقبه داشت بارکالله به اینها این مراقبههای در دل
شب این مراقبه دم مرگ هم به این میدهد ما یک قدم برداریم خدا ده قدم میدهد میگفت
این دم مرگ یک مراقبه داشت میگفت که سهم امام خوردی یا نه؟ با کمال شهامت میگفت
نه، نماز خواندی یا نه؟ آری، کار برای اسلام کردی یا نه؟ به اندازه وسعم آری، گناه
کردی یا نه؟ نه، یک جا جواب نه نداد گریه کرد و آن این است که آیا توی درس و بحث
مجادله بر گشتن به طلبه داشتی یا نه؟ میگفت اشک مثل باران از گوشه چشمش جاری شد
این را نمیتوانست بگوید نه، مجادله البته نه اما همین ان قلت قلت طلبگی و بالاخره
یک مراقبه حتی برسد به آن جا گناه کردی یا نه؟ میگفت نه، معلوم است آمیرزا حبیب
الله رشتی مال خداست گناه نمیکند، دیگر مال شیطان نیست که خب قرآن میگوید نه،
قرآن با یک تاکید فراوانی هم می گوید گناه نمیکند (انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون انما سلطانه
علی الذین یتولونه) توی ماه رمضان انسان میتواند
راستی برسد به این جا توی دهنی به شیطان برو گم شو دیگر اگر اطرافش هست کسی ملائکه
است دیگر شیطان انه ببینید سه چهار تا تاکید دارد دیگر انه لیس له سلطان علی الذین
آمنوا و علی ربهم یتوکلون راستی ایمان، اما راستی عبودیت، یعنی هیچ کس را نداشته
باشد جز خدا این معنای توکل واقعی دیگر همین است هیچ چیز نباشد جز خدا دیگر شیطان
حق ندارد بیاید جلو به مقام مخلَص هم ممکن است نرسیده باشد برای این که مقام مخلَص
را که چندین مرتبه شیطان تشر زده به خدا پناه بر خدا تشر زده به خدا و گفته قسم هم
خورده همه را (فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا
عبادک منهم المخلَصین) لذا این آیه انه لیس له
سلطان این را میبردش در زمره مخلصین دیگر شیطان حق ندارد حتی توی خواب من نمیدانم
چقدر درست باشد میگویند مقدس اردبیلی یک وقت محتلم شد گریه میکرد بغض کرده بود
گفت شیطان مسلط بر سر من است حالا ولو توی خواب توی ما طلبهها خیلی از ما به خیلی
جاهای خیلی بالا بالا که غیر طلبهها در آن فوقالعاده کم است اما در میان ما طلبهها
زیاد است زیاد است سببش هم همین است که ما دیگر مال امام زمان هستیم آقا امام زمان
دست عنایتش روی سر ماست اگر بیفتیم توی درس و بحث میشویم صاحب جواهر خب صاحب
جواهر یک طلبه معمولی بود استعداد و ذهن و حافظهاش هم معمولی بود خیلی بالا نبود
اما دست عنایت امام زمان روی سرش یک معجزه بچه بازی که نیست یک دوره جواهر آن هم
با این مفصلی که تا حال میگویند نوشته نشده یعنی قدماء متأخرین به این مفصلی به
این دقتی با این تتبع در روایات میگویند نوشته نشده خب میشود، میشود، اما کی؟ در
فرصتها میگویند پسرش مرده بود من در حالی که یک دوره جواهر خوب دیدهام این الان
توی ذهنم نیست اما بزرگان میگویند که توی جواهر هست پسرش مرده بود عصای دستش هم
بود خیلی محبوب بود بالاخره پسر را غسلش دادند بنا شد تشییع جنازه فردا صبح بشود
برای این که همه فیض ببرند جنازه را آوردند توی کتابخانه صاحب جواهر، حضرت امام میگفتند
این خانه صاحب جواهر 40،50 متر بیشتر نبود دو تا اتاق هم بیشتر نداشت آن وقتها که
سرداب و اینها هم نبود پنکه و اینها هم که نبود این دو تا اتاق محقر یکی زن و
بچهاش یکی کتابخانهای که روزی هفت هشت ساعت توی این کتابخانه، توی این اتاق،
کتابخانه که میگوییم یعنی یک اتاق یک مقدار کتاب، جواهر نوشت دیگر، این تابوت را
آوردند در این اتاق تا فردا تشییع کنند مرحوم صاحب جواهر نماز مغرب و عشایش تمام
شد سر تابوت نشست جواهرش را نوشت بعد هم گفت قربتا الی الله برای پسرم و این را میگویند
در جواهر هست، در جواهر دارد که بالای سر جنازه پسرم این را نوشتم قربه الی الله
ثوابش مال پسرم، باید از این فرصتها ماها استفاده بکنیم این ماه مبارک رمضان خیلی
میتواند کار بکند مخصوصاً شبهای قدر نمیگویم دعا برای دنیایمان نکنیم ما که مرد
این کار نه هستیم نه معلوم است بشویم مخصوصاً این که ائمه طاهرین هم سفارش کردندهاند
قرآن سفارش کرده برای دنیایمان برای آخرتمان خیلی دعا، راز و نیاز با خدا اما
راستی یک مردان الهی هستند که در وقت دعا هیچ چیز نمیبینند جزخدا دیگر رسیدهاند
به مرتبه مکالمه معاشقه یعنی یک کسی مثل خدا با یک کسی صحبت کند این دلش جای دیگر
باشد این که معلوم است خیلی بی ادب است معلوم است به جایی نرسیده یک کسی دعا بکند
با آن 17 تاکیدی که در قرآن راجع به دعا هست و اذا سألک عبادی 17 تا تاکید دارد به
قول استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی در المیزان 8 مرتبه ضمیر متکلم تکرار شده
حالا این آن وقت دعا چیز دیگری غیر خدا ببیند معلوم است نمیشود در ماه مبارک
رمضان انسان گاهی برسد به آن جا که یک مکالمه یک معاشقه با خدا داشته باشد و در آن
مکالمه در آن معاشقه هم و غمش این باشد خدا به جایی نرسیدم.
مقام فناء هیچ چیزی هیچ کس در دلم نباشد جز خدا، انسان به این جاها
برسد خیلی مقام پیدا میکند الهامات عجیبی پیدا میکند هم در عباداتش هم در
معاملات به معنی الاعمش فرق دیگر نمیکند انسان دیگر توی این دنیا به مقام فنا
رسیده به مقام لقاء رسیده یعنی این دل صد در صد شده مال خدا اگر توجه به این دنیا
هم دارد همین دنیا برای این که منجر است برای این که آمده تجارت بکند تجارتش هم
این نه فقط حالا بهشت، راستی برسد به آن جا اصلاً بهشت نبیند من خیال میکنم نگفتهاند
اما من خیال میکنم اصلاً این انسان همیشه در حرکت است اگر منحرف نشود اگر سقوط
نکند و حتی در بهشت، در بهشت توقف ممنوع مرحوم دیلمی آن روایت غریب و عجیب را که
خیلی روایت بالائی است اسمش را گذاشتهاند روایت معراجیه در ضمن این روایت خطاب شد
به رسول گرامی یا رسول الله یا احمد یا رسول الله من یک بندههایی دارم اینها توی
بهشت هم مدهوش هستند به اندازهای که حورالعینها به اندازهای که قصر و قصور که
عالم حیوان است دیگر همه حیات دارند از دست این پیش من شکایت میکنند من هم
جوابشان میدهم بگذار بنده من منغمر در عالم وحدت است بگذار این مدهوشی نه بیهوشی
باشد آن وقت خطاب شد یا رسول الله من در هر آنی سعه وجودی میدهم به اینها یعنی
حرکت به سوی قرب الهی، من در هر قدمی در هر آنی نظر دارم به اینها، در آن روایت
میگوید هر لحظهای 360 نظر رحمت به اینها دارم دیگر این را معنایش را نمیدانیم
یعنی چه؟ و راستی اصلاً توقف ممنوع است به قول عوام ضیق حناق است دیگر، بهتر از
این نمیتوانیم بگوییم تا خدا خدایی میکند این در حرکت است به هیچ جا هم نمیرسد
هر چه برود جلوتر به قول پیامبر اکرم (اللهم
زدنی تحیراً) به مقام قرب رفته از مقام اسماء
و صفات هم گذشته اما به هیچ جا نمیرسد برای این که ذات لایتناهی حرکت به سوی او
لایتناهی است و بالاخره توقف نه، اما بخواهد به مطلوب صد در صد هم برسد نه ولی هر
قدمی لذتش از دنیا و آن چه در دنیاست بالاتر است.
ماه مبارک رمضان یک فرصتی است این چیزها را به انسان لااقل میفهماند،
حالا اگر هم توی راه نیفتیم اگر هم نتوانیم اگر هم نشود اما میدانیم که یک خبرها
هست ما آمدهایم در دنیا برای این خبرها برای این کارها که برسیم دیگر به آن جا که
همه چیزمان برای خدا اگر طلبه است برای خدا اگر کار میکنیم برای خدا، اگر
دنیایمان را میخواهیم آباد بشود برای خدا اگر زن گرفتیم برای خدا اگر اطفاء غریزه
جنسی است برای خدا دیگر غیر خدا در عمق جان ما راه نداشته باشد اصلاً و ابدا.
در ماه مبارک رمضان که ما بنده خدا و مهمان خدا بخواهیم نخواهیم
استفاده خوب میکنیم مسلم شماها استفاده عالی میکنید
من از شما دو چیز میخواهم یک این بحث امروزمان را توی دعاهایتان
جدا بخواهید همین جور که در این مناجات شعبانیه ائمه طاهرین همه آنها میخواندند
همه آنها هم میخواستند دیگر آنها که رسیده بودند به مطلوب رسیده بودند به مقصود
لذا یکی از دعاهایتان همین باشد، یکی از دعاهایتان هم دوش به دوش همین این که الان
فساد اخلاقی دارد کولاک میکند در همه چیز فقط هم لختی مختیهای توی خیابانها
نیست نه، الان فساد اخلاقی عجیب دارد کار میکند به عبارت دیگر عجیب دارد ریشه
جمهوری اسلامی را میکند و دست روی هر کجایش بگذاریم از لختیگری آن لختیگری با
آن همه گناهانش که جامعه را به فساد کشانده که جامعه را بدتر از این میکند بعضی
دیگر از کارها از آن لختی گری هم خیلی بدتر است، هیچ کس هم هیچ کار نمیتواند بکند
حالا حرف خیلی است اما کار اصلاً نیست و نمیشود هم دیگر نمیشود فقط آن چه میشود
دعا، یا آمدن آقا امام زمان، اگر او بیاید که (به یملاء الله الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا) این ظلم و جور فقط این نیست که آمریکای جنایت کار یا صهیونیست
مسلط بر دنیا هستند نه، این یکی است ظلما و جورا فساد اخلاقی بالاترین جور است
برای جامعه لذا او بیاید و این ظلم و جور از بین برود اگر آن نه خدای نکرده ما
لیاقت این کار را نداشته باشیم یا خودمان عقب بزنیم برای این که امام زمان نیاید
دیگر لااقل دعا و راز و نیاز با خدا و شماها طلبه هستید خدا شما را دوست دارد
مرحوم آیت الله آقای تبریزی گفته بودند که خدمت آقا امام زمان رسیدهاند، حالا نمیدانم
خودش یا دیگری و از آقا امام زمان پرسیده شما این طلبهها را دوست دارید دو تا دست
را زده بود به سینه گفته بود اگر دوست نداشته باشم پس چه؟ خب مسلم است شماها را
آقا امام زمان دوست دارد لذا دعا برای رفع این فساد اخلاقی که آقا امام زمان را
گریان کرده، سال گذشته بود شب پانزدهم که همین مصیبتها که همیشه هست امسال هم بود
یک کسی اهل دلی آقا امام زمان را دیده بود نمیدانم در بیداری مکاشفه خواب؟
ولی بالاخره خدمت ایشان رسیده بود آقای کمپانی که گفته بودند
بالاتر از بیداری، صورت، آقا سیاه بود گفت رفتم توی جشنها از بس کشیده به صورتم
زدند صورتم را سیاه کردند لذا این فساد اخلاقی کشیده به صورت امام زمان است انشاء
الله در ماه مبارک رمضان برای مظلومی امام زمان گریه کنید از خدا بخواهید این فساد
اخلاقی رفع بشود انشاءالله.
و صلی الله علی محمد و آل محمد