جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: قاعده لا ضرر9
    موضوع درس:
    شماره درس: 9
    تاريخ درس: ۱۳۸۵/۵/۲

    متن درس:

    شکی نیست که قاعده لاضرر مثل همه قواعد ثانویه تقدم دارد بر احکام اولیه، در این باره کسی شبهه نکرده و نباید هم شبهه کرد، اسلام می گوید وضو بگیر قاعده لاضرر می گوید الا ضرر داشته باشد، تیمم کن، اسلام می گوید غسل کن قاعده لاضرر می گوید الا آن جا که برایت ضرر داشته باشد تیمم کن، اسلام می گوید باید رکوع کنی قاعده لاضرر می گوید الا آن جا که نتوانی، پس با ایما و اشاره کفایت کن، اسلام می گوید باید روزه بگیری قاعده لاضرر می گوید الا آن جا که برایت ضرر دارد لازم نیست روزه بگیری، اسلام می گوید باید حج بروی اسلام می گوید الا برایت ضرر داشته باشد دیگر از استطاعت می افتی، برو تا آخر، قاعده لاضرر می گوید اگر کسی زنا داد زنا کرد باید 100 تا تازیانه بخورد قاعده لاضرر می گوید الا آن جا که این نتواند تازیانه بخورد و برویم تا آخر، دیگر هر کجا که لاضرر مصداق پیدا کرد این قاعده لاضرر مقدم می شود بر قاعده اولیه و قاعده اولیه را یعنی احکام اولیه را از کار می اندازد خب هیچ اشکالی در مسئله نیست.

    دو تا حرف در مسئله هست که از فروعات است یک حرف این است که این تقدم چه تقدمی است؟ مشهور گفته اند حکومت، گفته اند برای این که قاعده لاضرر نظارت دارد بر قواعد اولیه و معنای حکومت هم آن است نظاره دلیل علی دلیل آخر، عمل باطل است یا باطل نیست و اینها ربطی به حرف ندارد برای این که آن کسانی که می گویند عمل باطل است می گویند که دیگر امر ندارد وقتی امر نداشت عمل را که به جا بیاورد باطل است مثل ما می گوییم عمل صحیح است می گوییم که متنانی است امتنان نمی تواند بگوید عمل باطل است می تواند بگوید که می خواهی نیاوری نیاور پس اگر آورد عمل صحیح است.

    مرحوم آخوند این حکومت را نمی پذیرند می گویند نظارت نیست پس چیست؟ می گویند توفیق عرفی، توفیق عرفی چیست؟ می گوید که دو تا دلیل را می دهیم به دست عرف گاهی نه حکومت است نه ورود است نه تخصیص است نه تخصص است اما وفق العرف ان یجمع بینهما بتقدم احدهم علی الاخر می گویند قاعده لاضرر این جوری است که وقتی بدهند دست عرف می گوید که قاعده لاضرر مقدم است، بعد هم مرحوم آخوند دلیل عقلی هم می آوردند آن هم خوب است می فرمایند برای این که اگر ما قاعده لاضرر را بگوییم مقدم است خب احکام خیلی می ماند اما اگر احکام اولیه را مقدم به احکام ثانویه بیندازیم لازم می آید لغو در جعل برای این که دیگر قاعده لاضرر هیچ جا جا برایش پیدا نمی شود وضوی ضرری حکم اولیش این است که باید وضو بگیری، مرحوم آخوند می گویند خب این لغویت در جعل است و اما اگر قاعده لاضرر را مقدم انداختی آن وضو حکم اولی به حال خود باقی می ماند خیلی جاها باید وضو بگیرد الا نادراً آن جا که وضو برایش ضرر داشته باشد لذا می گویند لم حکم علت حکم عرفی هم همین است علاوه بر این که دلیل عقلی است دلیل عقلی رسا هم هست اما بالاخره عرف این دلیل اولیه، همه جا من جمله قاعده لاضرر ایشان می فرمایند که لاضرر را وقتی بسنجیم با ادله وضو نه آن نظارت بر آن دارد نه آن نظارت بر آن دارد می گویند اگر می خواهی نظارت درست کنی باید این جور باشد یک دلیل بگوید که اذا شک بین الثلاث و الاربع فابن علی الاربع وصل رکعتین بعد الصلوه این جور، این قاعده اولی که تقریباً یک عام و خاص است برای این که حکومت برمی‌گردد واقعاً به یک تخصیص لذا لاشک لکثیر الشک نظارت دارد به اذا شک بین الثلاث و الاربع به این می گوییم حکومت و اما اذا قسمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و لاضرر و لاضرار نه این نظر به آن دارد نه آن نظر به آن دارد، این ادعای مرحوم آخوند است و ما مدعی هستیم نه همه قواعد ثانویه نظر دارند به قواعد اولیه از نظر دلیل برای این که همین مثال وقتی می گوید اذا قسمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق حالا پهلو بگذار لاضرر و لاضرار می بینیم چشمک می زند می گوید الا آن جا که ضرر داشته باشد لذا ما می گوییم که همه ادله ثانویه مقدم بر ادله اولیه است به واسطه نظارت، مرحوم آخوندی می گویند نظارت نیست اما دلیل عرفی هست العرف وفق جمع بین بین دلیلین بکند دلیلش هم این است که اگر حکم ثانوی را مقدم نیندازد لازم می آید لغوین در جعل پس عناوین ثانویه را همیشه مقدم می اندازد بر عناوین اولیه، حرف خوبی است به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام ایشان می فرمودند اصلاً این توفیق عرفی مرحوم آخوند یک همونه ملاقطب است می گویند ملاقطب دستش را می کرد توی کیسه هر چه می خواست درمی آمد، می گویند این توفیق عرفی این جوری است یک معنای عامی است هم حکومت را می گیرد هم ورود را می گیرد هم تخصیص را می گیرد هم تخصص را می گیرد هم آن جا که نه حکومت است نه تخصیص است نه ورود  است نه تخصص است و عرف که می تواند جمع بین دلیلین بکند آنجا را هم می گیرد.

    می خواهیم ببینیم این نظارت دارد یا نه مثلا تخصیص اگر این جور بگوید اذا شککت بین الثلاث و الاربع فابن علی الاربع الاکثیر الشک به ایشان می گویید حکومت است دیگر، اگر هم بگویید که اذا قسمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق الا زمانی که ضرر دارد این مثل همان الا کثیر الشک است یک تخصیص بخورد به آن قاعده انه اقمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق، که اگر شما گفتید قواعد اولیه مقدم بر قواعد ثانویه است قواعد ثانویه دیگر هیچ جا توی فقه پیدا نمی کند برای این که هر کجا که می خواهد سینه بزند قاعده اولی می آید می گوید که من مقدم بر تو، می شود لغوین در جعل، خوب است حرف مرحوم آخوند دیگر به جا عالی است الا این که همین یک نزاع لفظی این که ما می گوییم حکومت است برای این که نظارت دارد مرحوم آخوند می گویند نظارت ندارد اما تقدم دارد، اگر ما قاعده لاضرر را همه احکام اولیه را مقدم بیندازیم قاعده لاضرر دیگر لغو است فرق که نمی کند همه جا همین است یعنی معنای این که تقدم دارد توفیق عرفی دارد همین لغویت در جعل است یعنی اگر آن نباشد لغو است خب مرحوم آخوند هم همین را می گویند، می گویند اگر آن مقدم نباشد لغو است  برای این که کجا جایش پیدا می شود؟ قاعده لاضرر را کجا می توانید جایش را پیدا بکنید؟

    مرحوم شیخ انصاری می گویند حکومت اما حکومت های توی فرائد و حکومت های توی مکاسب نمی شود خیلی روی آن اعتنا کرد در حالی که آن حکومت اصطلاحی را شیخ یاد ما داده اما خیلی جاها ورود است تخصیص است یا حکومت است، ایشان می فرماید که انه مقدم علی هذا حکومتاً یعنی همان توفیق عرض مرحوم آخوند را که اصطلاح است آن اصطلاح نکرده تقدم دلیل علی دلیل را گفته حکومت، این رسم مرحوم شیخ است و یک جا و دو جا و ده جا هم نیست. خیلی جاها توی فرائد و توی مکاسب پیدا می شود که مرحوم شیخ دلیلی را مقدم می اندازد بر دلیل دیگری در حالی که حکومت اصطلاحی ندارد اما می گویند حکومت، حکومت یعنی چه؟ یعنی تقدم آن بر آن، حاکم آن است که قولش مقدم بر قول دیگر نیست. یک دلیل چون که مقدم بر دیگری است ایشان اسمش را گذاشته اند حکومت، لذا این را خوب توجه داشته باشید که مرحوم شیخ انصاری دو تا اصطلاح در حکومت دارد یکی آن جاها که حکومت این حکومت را ایشان به ما نشان داده یعنی در باب تعادل و تراجیح که تخصیص و تخصیص و حکومت و ورود درست کرده توفیق عرض را هم شاگردشان مرحوم آخوند درست کرده اما در حالی که خودشان این چهار چیز را درست کرده اند اما معمولاً به کار نمی اندازند همان جا که ورود است اسمش را می گویند حکومت، یک جایی که تخصیص است تخصیص است اسمش را می گذارند حکومت، این را توجه داشته باشید، چنانچه همان توفیق عرفی را عرض کردم مرحوم حضرت امام رضوان الله تعالی علیه می گفتند خب این توفیق عرفی هم حکومت اصطلاحی را می گیرد هم ورود اصطلاحی را می گیرد هم تخصیص و تخصص اصطلاحی را می گیرد هم آن جا که هیچ کدام این چهار تا نیست، در حقیقت آن کاری که مرحوم شیخ کرده و اسمش را گذاشته حکومت، مرحوم آخوند اسمش را گذاشته توفیق عرض برای این که اشتباه نشود با حکومت، معلوم است حرف شاگرد هم حرف استاد است یعنی کار شاگرد بهتر از کار استاد است این جا، ایشان اسمش را گذاشته توفیق عرفی. خب این مطلب اول، ظاهراً اشکالی در مسئله نیست و کسی هم حرفی نزده است و اگر حرفی باشد همین است که یک نزاعهای لفظی، بالاخره همه قبول دارند عناوین که مقدم برای این که تخصیص بزند عناوین اولیه را، درهمه احکام اولیه ماضررنداریم، روزه داریم، حالا روزه، اما یک جا هم پیدا شود روزه ضرری، لاضرر می گوید این روزه که کتب علیکم الصیام تخصیص خورد کتب علیکم الصیام آن دلیل لاضرر و لاضرار دو تا را بگذار پهلوی هم می‌گوید من نظارت بر تو دارم کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون قاعده لاضرر می گوید که من حکومت بر تو دارم، آن جا کتب علیکم الصیام که سالم باشی اما اگر ضرر داشته باشد دیگر نه، خوب است نظارتش خوب است،

    حرف دومی که این جا هست آن هم حرف خیلی مهمی است که مرحوم شیخ متعرض است دیگران هم متعرض هستند این است که این قاعده لاضرر آن جاها کار می کند که احکام اولیه علی سبیل الاقتضا باشد نه علی سبیل علیت تامه، به عبارت دیگر گاهی قاعده حکم اولی حکومت پیدا می کند بر حکم ثانوی یعنی تا این جا که ما آمدیم این جور بود که احکام ثانویه مقدم بر احکام اولیه است اما خیلی جاها داریم که احکام اولیه مقدم بر احکام ثانویه است همه همه، حالا می گویند که یا می کشیمت یا خانه خدا را مکه را خراب کن خب حتماً باید بگوید که بکشید، من جسارت هم به خانه خدا نمی کنم خب احکام اولیه مقدم شد بر احکام ثانویه، کراهت است آن جا یا مثلا به او می گوید که این آدم را بکش یا این که مالت را مصادره می کنیم ضرر است دیگر، مال مصادره کردن آیا می تواند بکشد یا نه؟خب مسلم نه، احکام اولیه مقدم است بر احکام ثانویه، لذا اسمش را گذاشته اند این که اگر احکام اولیه علی سبیل الاقتضا باشد نه علت تامه آن احکام ثانویه مقدم است من جمله قاعده لاضررو اما اگر علیت تامه باشد یعنی بدانیم لایرضی الشارع بترکه بعضی اوقات لایرضی الشارع بفعله مثل همین مثالهایی که زدم می گوید که یا می کشمت یا بایست نگاه کن به ناموست جسارت بکنم خب نه، می گویند نگاه بکن یا بکش او را یا اگر تو را کشتند خب تو را می کشند، کشتن در مقابل عرض که اشکالی ندارد و امثال این ها مثال زیاد دارد، و بعد هم فردا انشاء الله درباره اش مثال می زنیم می گوید که یا می کشمت یا این را بکش باز هم نمی شود، برای این که اگر قتل و عرض و مهام امور جلو بیاید این ها چون که لایرضی الشارع بترکه بعضی اوقات لایرضی الشارع بفعله دیگر عناوین ثانوی می خواهد لاضرر باشد می خواهد قاعده اکراه باشد هر قاعده ثانوی دیگر به عکس می شود آن قواعد اولیه حکومت پیدا می کند، حالا توفیق عرفی مرحوم آخوند، مقدم می شود بر آن عناوین ثانویه، حرف خوبی است کسی هم ایراد نکرده، بعد انشاء الله که فردا جلسه آخر است و جلسه آخر راجع به لاضرر هم هست الحمدالله دیگر قاعده لاضرر هم تمام شد دیگر یک ماه هم که تعطیلی پیدا شده؟ بالاخره شده دیگر از روز چهارشنبه که دیگر یک ماه تعطیل است تا شود بعد از یک ماه انشاء الله یک قاعده ای از قواعد را نقل کنیم، قاعده لاضرر انشاء الله فردا تمام می شود درباره اش صحبت می کنم اما آن که الان هست این است که همین جور که قواعد ثانویه مقدم بر عناوین اولیه است غالباً اما نادراً عناوین اولیه مقدم بر عناوین ثانویه احکام اولیه مقدم بر احکام ثانویه و حالا اسمش را می گذاریم حکومت یا اسمش را می گذاریم توفیق عرفی یا اسمش را می گذاریم اهم و مهم هرچه و هر کجا که راستی یک امری آمد که مثلا به یک اهل علمی افراد فرق میکنند به یک اهل علمی بگویند که در وسط کوچه زنا کن یا می کشیمت، خب حتماً باید بکشندش، بخواهد با قاعده لاضرر بیاید جلو نمی شود که بعضی اوقات مال مردم است به یک اهل علمی می گویند که این مال را مصادره کن و الا عزلت می کنیم می گوید جهنم که عزلم می کنید یا و الا می کشیمت، می گوید نه، برای این مصادره اموال یک دفعه مال مردم خوری است یک حرفی است یک دفعه مصادره اموال اسلامی، این پدر جمهوری اسلامی را درآورده این مصادره اموال مخصوصاً در اصفهان، این افرادی که ضد انقلابند در اصفهان یا آخوندهایشان یا غیر آخوندهایشان وقتی که ریشه یابی کنیم معمولاً می بینیم که یک قاضی آمده این جا مصادره اموال کرده حسابی این آخوندها در مقابلش ایستاده اند او را حسابی هو کرده اند یا این که مصادره اموال کرده اند. بیچاره اش کرده اند شد ضد انقلاب، دیگر حالا همیشه هم تابیده توی بچه هایشان توی آخوندهای قبلی و الا اصفهانی ها از نظر انقلاب از نظر محبت به حضرت امام تا ندارند. در تمام ایران اما حالا تویاین ها یک افرادی پیدا می شود که تای آنها نیست از نظر ضد انقلاب چه آخوندهایشان چه افرادشان توی ایران تا پیدا کنند به قول یکی از بزرگان می گفت این اصفهان هر چه خوب است می رود اصفهان هر چه بد هم هست مال این اصفهان است، این اصفهان ذوقشان، استعدادش این جور غوغا می کند اگر آن طرفی بیفتد به قول آقای فلسفی خدا رحمتش کند خیلی عالی بود می گفت شما اصفهانی ها این جوری هستید اگر شراب بخورید می خورید تا خودتان را بکشید تا بترکید اگر هم زنجیر بزنید می زنید تا خودتان را بکشید، خدا رحمتش کند چقدر عالی می گوید،

    بنابراین مثلا به یک طلبه بگویند یک حکم الهی زیر پا بگذار یا می کشیمت خب می گوید بکشیدم دیگر، من نمی توانم حکم الهی را زیر پا بگذارم بگویم نماز واجب نیست، بگویم مصادره اموال طوری نیست. بلکه واجب است و امثال این ها، لذا موارد فرق می کند افراد تفاوت می کنند زمان و مکان تفاوت می کند قاعده کلیتش این است که اگر احکام اولیه علی سبیل علیت تامه باشد به قول شیخ انصاری یا به عبارت اخری احکام اولیه لایرضی الشارع بترکه اگر این جور باشد احکام اولیه حکومت پیدا می کند بر احکام ثانویه و احکام ثانویه هر چه می خواهد باشد قاعده اکراه باشد قاعده لاضرر باشد و امثال اینها، این هم حرف خوبی است باید هم همیشه توی ذهن ما باشد حالا حرف مرحوم آخوند را در کفایه مطالعه کنید حرف خیلی خوبی است و آن این است اگر تعارض ضررین شد چه بکنیم؟ انشاء الله برای فردا

    وصلی الله علی محمد و آل محمد.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365