أَعُوذُ بِاللَّهِ
مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ رَبِّ اشْرَحْ
لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا
قَوْلِي.
مسئله دیروز این بود که اگر کسی نمیخواهد حج یا عمره به جا
بیاورد، میتواند از میقات رد شود بدون اینکه محرم شود. درحالی که مُحرم نیست به
مکه بیاید و کارهایش را انجام دهد. یا اگر اهل مکه است و به خارج از میقات رفته
است، الان به خانهاش برگردد بدون اینکه بخواهد عمرهای یا حجی به جا بیاورد. همینطور
که مطالعه کردید، مرحوم صاحب جواهر مسئله را نسبت به شهرت هم میدهند. کسی که
اراده ندارد حج به جا بیاورد و یا اراده ندارد، عمره به جا بیاورد، میتواند بدون
اینکه مُحرم شود، مُحل شود و وارد مکه شود. اما دیروز عرض کردم صاحب جواهر
نتوانسته یک دلیل حسابی برای مسئله بیاورد. چند صفحهای که از این قضیه میگذرد،
به یک مسئله برمیخوریم که چهار ـ پنج صفحه صاحب جواهر در آن صحبت میکند و اینکه
مرحوم محقق عکس این را میفرمایند.
میفرماید برهرکسی واجب است که وقتی وارد مکه میشود با احرام
باشد. در ضمن صحبتها میخواهند احرام تعظیمی درست کنند و آن را هم نمیشود درست
کرد پس از آن صرفنظر میکنند. مثلاً بگویند در ادنی الحل یا در میقات محرم شود
عظمتاً لمقام مکه و وقتی وارد مکه شد، احرام و لباسهایشهای را درآورد و به دنبال
کارش برود. این را نیز نمیتوانند بگویند برای اینکه اگر کسی محرم شد، باید مُحل
شود و محلّ شدن به دو چیز است. یکی به طواف نساء اگر در حج باشد و یکی هم به
تقصیر، اگر در عمره باشد. آنجا هم صاحب جواهر مسئله را خیلی مشکل میکنند و خیلی
ان قلت قلت میکنند اما نمیشود درست کرد، پس در آخر کار با یک اشارهای که معلوم
هم نیست این اشاره را قبول داشته باشند، برمیگردند به همین مسئله و میفرمایند
اصل اقتضاء میکند که این لازم نیست مُحرم شود. نمیدانیم محرم اینگونه که نه برای
حج باشد و نه برای عمره باشد، داریم یا نه؛ پس رفع مالایعلمون میگوید نداریم. و
حتماً مطالعه کردید برای اینکه دیروز گفتم مسئله خیلی مشکل است و از شما تقاضا
کردم مطالعه حسابی روی این مسئله اینجا داشته باشید.
مسئله اینجا را صاحب جواهر تقریباً با یک صفحه تمام میکنند و ان
قلت قلت هم نمیکنند گرچه نمیگویند احرام عظمتی و نمیگویند احرامی که باید مُحلّ
شود ولی دو سه دلیل میآورند و اصلاً مسئله را سالبه به انتفاء موضوع میکنند و
حرف مرحوم محقق را قبول میکنند و اینست که اگر کسی نمیخواهد عمره به جا بیاورد و
یا نمیخواهد حج به جا بیاورد، لازم نیست احرام به جا بیاورد و مُحرماً وارد مکه
شود. اما این مسئله را هم باید توجه داشته باشید که مراجع فعلی و مراجع گذشته در
مناسک از آن وقتی که مناسک پیدا شده تا الان، آن مسئله را قبول دارند و نه این
مسئله را. یعنی میگویند که هرکسی وارد مکه شود، باید محرم شود مگر مسافر. مگر کسی
که کارش مسافرت باشد و هر روز یا یک روز یا دو روز در هفته به خاطر کارش که
درروایت آمده فقها هم خطاب و خشاب و امثال اینها را آوردند و الان که کاروان پیدا
شده، مدیر کاروان و آن گرداننده کاروان و کسانی که احتیاج دارند هر روز از مکه
بیرون روند و برگردند، گفتند احرام لازم نیست و اما برای غیر احرام لازم است. اگر
این دو مسئله را پیش هم بگذاریم، فتاوای مراجع فعلی و مناسک فعلی را هم پیش آن
بگذاریم، یک مسئله فوق العاده مشکلی پیدا میشود. ما در فُصه هستیم. ما چه اینجا و
چه آنجا گرچه حرف ما خلاف مشهور است اما مدعی هستیم که احرام مختص به کسی است که
بخواهد عمره به جا بیاورد یا کسی که بخواهد حج تمتع به جا بیاورد. بالاخره مُحرم
شدن برای آقا و خانم حاجی است و اما کسی که نمیخواهد حج و عمرهای به جا بیاورد،
لازم نیست که محرم شود تا اینکه در دردسر این بیفتیم که الان که محرم شده، خود به
خود احرامش باطل میشود و احرام عظمتی است و یا بعد باید عمره به جا بیاورد و
تقصیر کند و یا باید حج به جا آورد. لذا ما در فُصه هستیم و میگوییم لازم نیست.
حال بخواهد وارد مسجدالحرام شود یا وارد مسجدالحرام نشود، مثل ما که عمره به جا
آوردیم و مُحل هستیم، چطور هر روز به مسجد الحرام میرویم و در آنجا طواف میکنیم،
اگر کسی هم برای عمره نیامده بلکه برای سرزدن به خویشانش آمده، هر روز میتواند به
مسجدالحرام رود و لازم نیست از اول که وارد شده محرم شود و میتواند هر روز طواف
انجام دهد.
ما 3 دلیل داریم. اگر شما بخواهید قبول نکنید، چه اینجا و چه در
آنجا، سه دلیل داریم بر اینکه احرام مختص به عمره یا مختص به حج است و اما کسی که
نمیخواهد عمره و حج به جا بیاورد، لازم نیست وقتی از میقات رد میشود، محرم شود
ولازم نیست در وقتی که وارد مکه میشود، محرم شود.
دلیل اولی که دیروز گفتیم این بود که گفتیم سیره است. مکه از زمان
حضرت آدم پیدا شده و حضرت آدم اطاقکی ساختند و این اطاقک بود و موحدین حج را به جا
میآوردند و بعد هم حضرت ابراهیم مامور شدند که با پسرشان حضرت اسماعیل آن اطاقک
را مبدل کنند به خانه خدا. و همیشه حتی برای بت پرستان این طوافها و عمرهها بوده
الاّ اینکه بدبختی آنها این بود که در آنجا بت جمع کرده بودند و الاّ حج و عمره را
به جا میآوردند. بعد هم در زمان اسلام عزیز تا الان است. از زمان حضرت ادم تا
الان اینست که رفت و آمدها در شهر مکه بدون احرام است مگر اینکه بخواهد عمره یا حج
به جا بیاورد و آنوقت محرم میشود. این سیره الان هست و این سیره در زمان سعودیهای
الان هست و قبل از آن هم بوده و مخصوصاً اینکه مکه یک مرکزیت حکومتی داشته و یک
احترام خاصی داشته و رفت و آمد در آنجا زیاد میشده و اما اینکه هرکسی وارد شود
لاأقل یک ساعت از میقات محرم شود و بعد هم طواف و سعی بین صفا و مروه و تقصیر که
یک ساعت بیشتر طول میکشد و اما راجع به اینکه هرکسی وارد شود باید این کار را
بکند، چنین سیرهای نداریم. و همین نداشتن سیره دلیل بر عدم است.
دیروز میگفتم که سیره بوده و سیره هست که احرامها برای عمره و حج
است. لذا تعظیماً هم نبوده اما اشکال تعظیم اینست که هرکه محرم شود، باید مُحل
شود. این مسلم پیش اصحاب است. ما نداریم در جایی الاّ در سد و حصر و در آنجا هم
همینطور است و اگر کسی مسدود شد و نتوانست عمره را به جا بیاورد، مشهور در میان
اصحاب است که باید همانجا ذبح کند و بعد از ذبح، سر بتراشد و بالاخره مُحل شود.
حال یا تقصیر کند و یا سر بتراشد. اما یک جا داشته باشیم که مردم احرام تعظیمی
دارند، البته این را کسی از بزرگان نگفته یعنی مثل قدما و شیخ و سید مرتضی و شیخ
مفید و بعد هم از متاخرین مثل محققین و شهیدین و علامه و صاحب جواهر. هیچکس این
حرفها را نگفته و اینکه ما احرام تعظیمی داریم و معنایش اینست که خارج از مکه محرم
شو و بعد لباسهایت را در بیاور و به خانه برو، احدی این را نگفته است و در روایت
هم داریم که حضرت میفرمایند که محرم شو و آن روایاتی که میگوید هرکسی وارد شود
باید محرم شود، میفرماید محرم شو و بیا و بعد مُحل شو. میفرمایند: یجب الاحرام و
الاحلال معاً.
لذا حرف اول ما سیره است. حرف دوم ما اینست که میگوییم اگر این
مسئله بود، از مهام امور در اسلام عزیز است. اگر به راستی در مسئله حج چنین احرامی
داشتیم، نباید در آن اختلاف بیفتد. این حرف مرحوم آخوند در کفایه است که بعد هم
مرحوم آخوند از صاحب جواهر گرفتند که در مهام امور اگر چیزی گفته نشد نفیاً یا
اثباتاً، دلیل بر اینست که واجب نیست و حرام نیست. به قصد وجه و تمیز مثال میزنند.
اگر به راستی ما احرام اینگونه داشتیم، سر و صدایی در فقه ما میشد بین قدما و
متأخرین و مسئله را متعرض میشدندو روایاتش را میآوردند و بین شاگردان امام صادق «سلاماللهعلیه» روایات فراوان
بود. نفیاً و اثباتاً ان قلت قلت میکردند و هیچ چیز دیده نمیشود. لذا میبینیم
که مرحوم صاحب جواهر که شیخ ماست و چکش در فقه ماست، اما نتوانستند یک دلیل
بیاورند برای این جمله که «من لم یرد الحج او العمرة لایجب علیه الاحرام». و در آن
مسئله هم که مرحوم محقق میفرمایند واجب است بر هرکه میخواهد واردمکه شود که محرم
شود، حال در اینجا صاحب جواهر یک صفحه بیشترحرف نمیزند اما در آنجا مرحوم صاحب
جواهر در پنج شش صفحه در دردسر افتاده و در آخر کار هم نمیتواند درست کند و میفرماید
اصل اقتضاء میکند عدم وجوب را. یعنی بعد از پنج شش صفحه و نقل اقوال از قدماء و
متأخرین و ان قلت قلت طلبگی در آخر کار برمیگردند به این مسئله که مرحوم محقق در
اینجا فرمودند «من لم یردالحج او العمرة
لایجب علیه الاحرام اذا مرّ من میقاتٍ».
این هم دلیل دوم ماست که میگوییم عدم الدلیل دلیل العدم. اینکه
مشهور شده عدم الوجدان لایدلّ علی عدم الوجود، ما تبعاً از مرحوم آخوند و مرحوم
آخوند تبعاً از صاحب جواهر میفرماید بعضی اوقات این عدم الدلیل، دلیل عدم است. این
هم دلیل دوم ماست.
دلیل سوم ما اینست که اگر این حرف درست باشد که بگوییم هرکسی وارد
مکه میشود باید محرم شود؛ لازمه این حرف اینست که ما عمره واجب را منقسم کنیم به
چندین قسم. بگوییم یک عمره برای تمتع داریم، یک عمره برای حج اِفراد داریم، یک
عمره داریم برای آنجا که نذر کند، یک عمره داریم برای آنجا که نائب شود و یک عمره
داریم برای آنجا که محرم شده و نمیخواهد حج عمره به جا بیاورد و این باید عمره به
جا بیاورد تا مُحل شود. باید بگوییم یک مسئله بدعتی است. وقتی ما وارد شدیم، گفتیم
عمره منقسم میشود به دو قسم. عمره مفرده و عمره تمتع.
اما عمره منقسم شود به سه قسم، عمره مفرده، عمره تمتع و عمره کسی
که میخواهد وارد مکه شود، در هیچ کتابی نیامده است، نه در قدماء و نه متأخرین و
من جمله صاحب جواهر. هرکه تصریح مرحوم محقق است، شما فقها هم طبق این مسئله عمل
نمیکنید و مراجع طبق آن مسئله عمل میکنند و میفرمایند هرکه وارد مکه شد، باید
محرم شود و باید عمره به جا بیاورد الاّ دائم السفر. حال بعضیها دو چیز دیگر اضافه
کردند که الاّ مریضها و معذورها. اما اینها را خیلیها قبول ندارند و میگویند اگر
معذور است، پس مُحلّ نشود. اما دائم السفر را همه گفتند. معنایش اینست که ما یک
عمره واجبی داریم و عمره واجب یعنی کسی که میخواهد وارد مکه شود باید محرم شود و
بعد باید مُحلّ شود و محل شدن او به اینست که باید یک عمره به جا بیاورد. باید
طواف کند و سعی بین صفا و مروه کند و بعد تقصیر کند و مُحل شود و الاّ تا تقصیر
نکند، مُحل نیست ولو اینکه یکسال بماند. اما هیچکس این را نگفته است. ما هم میگوییم
اینطور که خود مرحوم محقق چند روز قبل عمره را منقسم کردند به دو قسم عمره تمتع و
عمره اِفراد و گفتند اینها واجب است. بعد هم در عمرههای مستحبی وارد شدند و برای
عمره ماه رجب خیلی ثواب بار کردند. حتی چند روز قبل مسئله آن را خواندیم که احرام
قبل المیقات است و در این امر مستحبی اگر دید که ماه رجب میگذرد و این نمیرسد،
گفتند احرام قبل المیقات جایز است برای عمره رجبیه. و ما میگفتیم معنایش اینست که
نذر میآید و حرام را مستحب میکند. چه با این چه کنیم؟! از شما هم سوال کردیم و
شما نتوانستید جواب دهید.
خدا گفته است که نمیتوانی روی حرام قسم کنی و حرام را حلال کنی.
بگویی والله من میروم و این را افتضاح میکنم یا والله تصمیم دارم آبروی این را
ببرم و الان واجب باشد که آبروی او را ببری.
این سه دلیل ماست بر این مطلبی که احرام مختص به حج و عمره است. و
اما اگر کسی نخواهد حج و عمره به جا بیاورد، احرام لازم نیست و بدون اینکه احرامی
باشد، میتواند وارد مکه شود. اگر کسی بتواند این سه دلیل ما را رد کند، آنگاه این
مناسکها و حرفهای مشهور زنده میشوند که هرکه بخواهد وارد مکه شود باید محرم شود.
تقاضا دارم باز روی این مسئله مطالعه کنید شاید بتوانیم از شما
استفاده کنیم.
صلّي الله علي محمّد وَ آل محمّد