أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي.
مرحوم محقق در آخر کتاب عمره، دو سه مسأله مشکل، اما مفید متعرض شدهاند و اگر این دو سه مسأله را بتوانیم حل کنیم، کار مهم و مفیدی برای مردم کردهایم.
در مسأله اول میفرمایند: اگر کسی عمره تمتع به جا آورد، حق بیرون رفتن از مکه را ندارد و او در مکه محبوس و محصور است تا اینکه نوبت حج او برسد. آنوقت در خود مکه احرام میبندد که افضل آن مسجدالحرام است و محرم میشود و به عرفات میرود. میفرمایند: اگر از مکه بیرون رفت، یک دفعه مثلاً به اطراف مکه میرود که از حد ترخص نگذشته است، میفرمایند: این طوری نیست. اما اگر مثلاً یک کیلومتر یا دو کیلومتر رفت، میفرمایند: این عمره فاسد میشود و دوباره باید عمره تمتع را نیت کند و یک عمره تمتع به جا بیاورد و بعد محرم به احرام حج شود.
این قول تقریباً یک شهرتی در میان فقها پیدا کرده است، لذا الان هم در مناسکها این را گفتهاند که اگر کسی عمرهی تمتع به جا آورد، هر وقت باشد که مباحثه کردیم که عمره تمتع باید یا در شوال باشد یا در ذی القعده و یا ذی الحجه باشد، مثلاً در ماه شوال عمره تمتع به جا آورد، در این دو سه ماه در مکه محصور و محبوس است و بیرون رفتن از مکه برایش جایز نیست، تا اینکه محرم شود به احرام حج و حجش را به جا بیاورد. بعد از آن میتواند از مکه بیرون برود، یا به خانهاش رود ویا به جایی برود و برگردد که آن مسأله برگشت هم کار مشکلی است که آیا محرم شود یا محرم نشود و یا عمره مفرده به جا بیاورد یا به جا نیاورد.
آنچه الان بحث ما است، انصافاً بحث مشکلی است که مشهور در میان فقها شده که وقتی کسی واجب الحج باشد، یا واجب الحج نباشد و میرود تا حج تمتع به جا بیاورد و ما که دور هستیم باید حج تمتع به جا بیاوریم، باید اول از میقات محرم شویم به عمره مفرده و عمره را به جا بیاوریم و بعد از آن حتی طواف نساء کنیم و در خود مکه باید بمانیم و از مکه بیرون نرویم تا اینکه موقع حج شود و محرم شویم به احرام حج و به عرفات برویم و اعمال حج را به جا بیاوریم. آنوقت از زندان فارغ میشویم و اگر بخواهیم بیرون برویم و کاری داشته باشیم، اشکال ندارد. مثلاً بخواهیم به مدینه برویم و برگردیم، اشکال ندارد. اما گفتهاند: تا اعمال حج را به جا نیاورده است، در مکه محبوس و محصور است. البته اگر در اطراف برود، طوری نیست و اما اگر بخواهد مثلاً یک کیلومتر یا دو کیلومتر برود، ولو کار داشته باشد، نمیشود و اگر رفت، این عمره باطل میشود.
برای مسأله دلیل ندارند، به جز روایاتی که مرحوم محقق در اینجا به آن روایات اشاره میکنند و در آن روایات، حج به عمره مرتبط است، یا در بعضی از روایات دارد که عمره مرتبط به حج است. از این روایتها استفاده کردهاند که اگر کسی عمره به جا بیاورد، باید صبر کند تا حج به جا بیاورد و نمیتواند از مکه بیرون برود؛ چنانچه مثلاً اگر بخواهد حج قِران یا افراد به جا بیاورد، نمیتواند از مکه بیرون رود و اول باید اعمال حج را به جا بیاورد و بعد از اینکه تمام شد، عمرهی حج را به جا بیاورد؛ برای اینکه حج بدون عمره نمیشود و فرقش این است که اگر حج تمتع باشد، عمرهاش اول است و اگر حج قِران باشد، عمرهاش بعد از اعمال حج است و بالاخره حج، عمره میخواهد. سنّیها این را قبول ندارند. این روایاتی که در مسأله هست، بزرگان بر همین حرف حمل کردهاند و گفتهاند: معنای اینکه حج مرتبط با عمره است و یا عمره مرتبط به حج است، یعنی وقتی عمره به جا بیاورد، باید پایبند باشد تا حج به جا بیاورد و نمیتواند از مکه بیرون برود و اگر حج را به جا آورد، پایبند میشود و نمیتواند از مکه بیرون رود تا اینکه عمره را به جا بیاورد. اینها به هم ربط دارد و در حج تمتع، عمره مرتبط به حج است و در حج اِفراد حج مرتبط به عمره است. دلیلی غیر از این دلیل هم نشان ندادهاند و مرحوم محقق در شرایع میخواهد بفهماند که دلیل نداریم به جز این روایات ارتباط، آنوقت به محتوای این روایات ارتباط اشاره میکنند و میفرمایند: وقتی عمرهی تمتع به جا آوردی، حق نداری از مکه بیرون روی؛ برای اینکه عمرهی تو به حج مرتبط است.
این خلاصه فرمایش مرحوم محقق و بعد هم صاحب جواهر است و الان هم در مناسکها هست و معمولاً در مناسکها همین فتوای مرحوم محقق را دادهاند. از همین جهت الان شهرتی در مناسکها داریم که اگر کسی مثلاً در ماه شوال عمرهی تمتع به جا آورد، نمیتواند عمرهی مفرده به جا بیاورد و حق به جا آوردن عمرهی مفرده ندارد و باید این عمره تمتع را که به جا آورد، صبر کند تا حج را به جا بیاورد؛ برای اینکه عمره مرتبط به حج و حج مرتبط به عمره است. این روایات ارتباط را برای آنجا هم نقل میکنند و لذا مثلاً این حاجی ده بیست روز در مکه بیکار است و دلش میخواهد هر روز عمره مفرده به جا بیاورد و روحانی کاروانها نمیگذارند و میگویند بیرون رفتن از عمره جایز نیست و باید صبر کنی حج رابه جا بیاوری و بعد از حج آسوده شوی. لذا میگویند: این عمره مرتبط به حج است، ولو ده بیست روز هم آنجا هستی، باید صبر کنی تا اینکه موقع حج شود و محرم به احرام حج شوی و حج را به جا بیاوری. آنوقت اگر وقت داری و خواستی، عمرهی مفرده به جا بیاور، و اگر وقت نداری، همان یک عمره برای تو بس است. گفتم دلیل هم ندارند و دلیل فقط روایات ارتباط است که مرحوم محقق همین جا به این روایات ارتباط اشاره میکنند.
ما عقیده داریم که عمره از این حیثی که مرحوم محقق میگویند، ربطی به حج ندارد. ما میگوییم مثلاً در ماه شوال عمره تمتع را به جا میآورد و طواف نساء را به جا میآورد و راحت میشود، آنوقت اگر بخواهد هر روز به خارج از مکه برود و محرم شود و عمره مفرده به جا بیاورد، اشکال ندارد. ممکن است ده یا بیست عمره مفرده در میان عمره تمتع و حج به جا بیاورد. ما دلیل هم زیاد داریم و اتفاقاً روایاتی داریم که سوال میکند که در خارج از مکه مشاجرهای داریم و ما عمره را به جا آوردیم، برویم آن مشاجره را حل کنیم؟ حضرت میفرمایند: بروید و مشاجره ها را حل کنید و با آشتی به مکه برگردید و وقتی برگشتید محرم شوید و عمره مفرده را به جا بیاورید و طواف نساء را به جا بیاورید و آسوده شوید. آنوقت موقع حج هم عمره تمتع را به جا آوردید، بروید و به احرام حج محرم شوید و حج را به جا بیاورید. یا حتی سابقاً خواندیم که از امام چهارم (علیه السلام) روایت صحیح السند وظاهرالدلاله داریم که امام چهارم(علیه السلام) عمرهی تمتع را به جا آوردند و کاری در چهار فرسخی مکه پیدا کردند . راوی میگوید با عدهای با حضرت به آنجا رفتیم و ایشان کارشان را انجام دادند و برگشتند. در آن روایت دارد ما به احرام تمتع محرم شدیم و آقا بدون احرام به مکه برگشتند و ماندند تا موقع اعمال حج شود و محرم شدند به احرام حج و به عرفات رفتند.
ما مدعی هستیم روایات ارتباط هیچ ربطی به این بحثها ندارد. روایات ارتباط، رد عامه است و از همین جهت در بعضی از آنها اعمال تقیه شده است. آنها میگویند حج ربطی به عمره ندارد و عمره ربطی به حج ندارد. ائمه طاهرین (علیهم السلام) در روایات ارتباط فرمودهاند: حج بدون عمره نمیشود و حج مرتبط با عمره تمتع است و عمرهی تمتع مرتبط به حج است و همینطور که اگر عمره تمتع به جا آوردی، باید حج به جا بیاوری، اگر حج به جا بیاوری، مثل حج اِفراد، بعد از آن باید عمره به جا بیاوری و حج بدون عمره جایز نیست. متأخرین هم استدلالی صحبت کردهاند و علی کل حال مسأله اول ما این شد که مشهور در میان بزرگان است.
عبارت مرحوم محقق این است:
«لو دخل مکه متمتعا لم یجز له الخروج حتی یأتی بالحج لأنه مرتبط به»؛ یعنی محرم به احرام عمره تمتع شد و عمره تمتع را به جا آورد. وقتی عمره تمتع را به جا آورد، ولو محلّ میشود، اما حق ندارد از مکه بیرون رود. آنوقت برای دلیلش آن روایات را میآورد و میفرماید: «لأنه مرتبط به». «لأنه مرتبط به»، یعنی عمرهی مرتبط به حج است، اما بین حج و بین عمره نمیشود بیرون رفت. اما با «لأنه مرتبط»، دلیل غیر مدعا و مدعا غیر دلیل میشود.
«نعم لو خرج بحيث لا يحتاج إلى استئناف إحرام جاز»؛ یعنی اگر مثلاً بخواهد به صحرای مکه برود، همان جایی که از حد ترخص بیرون نیست و همان جایی که اگر برود، احرام لازم نیست، مانعی ندارد. ما دیروز میگفتیم: احرام لازم نیست و همینطور میتواند برگردد، اما مشهور در میان فقها همین است که فرمودهاند: هرکه خارج مکه باشد و بخواهد داخل شود، باید به احرام مفرده محرم شود. در اینجا هم میفرمایند: «نعم لو خرج بحيث لا يحتاج إلى استئناف إحرام جاز و لو خرج فاستأنف عمرة تمتع بالأخيرة.»؛اگر حرف ما را نشنید و بیرون رفت، با اینکه نیت تمتع کرده و عمرهی تمتع کرده، اما آن عمره باطل است و باید باز نیت عمرهی تمتع کند و عمره را به جا بیاورد و بعد هم به احرام حج محرم شود. این فرمایش مرحوم محقق است که مرحوم صاحب جواهر هم مطلب را میپذیرند و به روایات ارتباط تمسک میکنند.
ما مدعی هستیم روایات ارتباط اصلاً ربطی به این مسأله ندارد و رد عامه است که میخواهند بگویند: ائمه (علیهم السلام) میگویند: حج بلا عمره نمیشود. حالا اگر حج تمتع است، باید اول عمره را به جا بیاورند و اگر حج اِفراد است، عمره را باید بعد به جا بیاورند و بالاخره حج مرتبط به عمره و عمره مرتبط به حج است. این روایتها اینطور معنا میشود. آنوقت نوبت به اصل میرسد. مطلب که مطلب بلادلیل میشود و ما روایت داریم و روایتش را سابقا خواندیم که اگر کسی عمرهی تمتع را به جا آورد و عمداً به چهار پنج فرسخی رفت، یا حتی به مدینه رفت و برگشت، میگوییم: این عمره از بین نمیرود و میتواند وقتی برمیگردد محرم شود به احرام عمرهی مفرده و بیاید یک عمره مفرده به جا بیاورد. آنوقت، هم مسافرت کرده، هم ثوابی برده و عمرهی مفرده به جا آورده و هم عمرهی تمتع او از بین نرفته و هروقت موقع حج شد، محرم میشود به احرام حج و به عرفات میرود.
روایت هم داریم، هم راجع به اینکه سوال میکند که مشاجرهای داریم و میخواهیم به چهار فرسخی رویم و مشاجره را حل کنیم و امام فرمودهاند: طوری نیست؛ بعد که برگشتید اگر میخواهید عمرهی مفرده به جا بیاورید و محرم شوید. یا اینکه امام سجاد (علیه السلام) بیرون رفتند و در وقتی آقا برگشتند، محرم نبودند و اما اطرافیان محرم شدند. معلوم میشود آقا عذری داشتند برای اینکه نمیتوانستند عمره مفرده به جا بیاورند، مثلاً آقا پیر بودند و نمیتوانستند و اما اصحاب میتوانستند و لذا آنها محرم شدند به عمره مفرده و عمره مفرده به جا آوردند و بعد که موقع حج شد، با همان حج اول که بینش فاصله افتاده و بیرون رفته بودند، با همان به احرام حج محرم شدند و حج را به جا آوردند.
اگر یادتان باشد در این باره تقریبا سه چهار روز صحبت کردیم و فرمایش مرحوم محقق در اینجا تکرار است و در آنجا همه روایات ارتباط را خواندیم. روایات جواز بیرون رفتن را هم خواندیم و بالاخره فتوای ما این است که اگر کسی دو ماه یا سه ماه در مکه است، هر روز میتواند عمرهی مفرده به جا بیاورد و عمرهی تمتع هم از بین نمیرود تا موقع حج شود و آن عمره تمتعی که در ماه شوال به جا آورده، به حجش میچسباند؛ یعنی محرم میشود به احرام حج و به عرفات میرود. اگر این مسأله درست شود، مسأله خوبی است؛ زیرا خیلی از مردم نگران هستند و مرتب طواف میکنند و دلشان میخواهد عمره مفردهی به جا بیاورند و شما نمیگذارید عمرهی مفرده به جا بیاورند.
حالا این مسأله خیلی طول و تفسیر دار شده و مرحوم صاحب جواهر میفرمایند: مسألهی مشکلی است و نتوانستهاند حل کنند و من فتوای ایشان را دارم و آن این است که انسان میتواند مثلاً در یک روز دو عمره به جا بیاورد و اینکه گفتهاند: فاصله بین دو عمره یک ماه باشد، اینطور نیست؛ یا اینکه بعضی گفتهاند باید ده روز فاصله باشد، اینطور نیست. مرحوم صاحب جواهر میفرمایند: در یک روز حتی میتواند دو عمره به جا بیاورد و لذا کسانی که هفت هشت ده روز در مکه هستند، میتوانند هرشب و روز محرم شوند و عمره مفرده به جا بیاورند.
وصلی الله علی محمد و آل محمد