أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي.
مسأله 9 از ابواب نیت: «إذا نذر صوم یوم خمیس معیّن، و نذر صوم یوم معیّن من شهر معیّن، فاتّفق فی ذلک الخمیس المعیّن، یکفیه صومه و یسقط النذران، فإن قصدهما أُثیب علیهما، و إن قصد أحدهما أُثیب علیه و سقط عنه الآخر.»
مسأله خیلی مشکل است و امیدوارم شما عزیزان مشکل آن را حل کنید. مثلاً در روز پنجشنبه معیّنی روزه نذر کرده است؛ یعنی نذر کرده مثلا در روز پنجشنبه پنجم ماه روزه بگیرد. اتفاقاً آن پنجشنبه با ایام البیض و یا عید غدیرخم مصادف شده که مستحب است در این اعیاد روزه بگیرد. میفرمایند: یک روزه بگیرد، بدون اینکه نیت پنجشنبه یا نیت روز عید کند، آن وقت این روزه هر دو نذر را ساقط میکند. با یک روزه هر دو نذر ساقط میشود، اما اگر بخواهد ثواب ببرد، باید نیت خصوصیت کند. آن وقت اگر هر دو را نیت کرد، دو ثواب برده است و اگر یکی از آن دو را نیت کرد، یک ثواب برده است، اما علی کل حالٍ نذرش هم برای روز خمیس و هم روز معین ساقط شده است و نذری بر ذمّهی او نیست و کفاره نذر هم نباید بدهد.
اولاً اینکه طبیعی صوم یعنی چه؟ اگر کسی بدون اینکه عنوان در کار بیاید، روزه بگیرد، سابقاً گفتند: نمیشود. گفتند: طبیعی صوم وجود خارجی ندارد و باید نیت عنوان کند. لذا از اول که وارد شدیم، فرمودند: صوم، هم قصد صوم و امتثال و تقرب الی الله میخواهد و هم قصد عنوان میخواهد، که بعد هم گفتند: ماه مبارک رمضان این قصد عنوان را نمیخواهد و روزه خود به خود واقع میشود. در مسأله دیروز هم میخواندیم که اگر نیت خلاف کرد چه میشود؟ ایشان میگفتند: باطل است و ما میگفتیم صحیح است و این با حرفهایی که قبلا زدند و همچنین با بحث امروزمان که میفرماید: اگر نیت روز غدیر کرد، خدا ثواب میدهد و اگر نیت نکرد، ثواب ندارد، منافات دارد. معلوم میشود باید عنوان بیاید تا صوم غدیرخم شود و نذر عید متحقق شود و خدا هم ثواب بدهد. لذا میفرمایند: اگر نیت خاص کرد، اثیب و الاّ اصل صوم ساقط میشود و ثوابی برای آن نیست. به عنوان مثال نه نیت خمیس کرده و نه نیت معین کرده، درحالی که آن روز هم روز پنجشنبه است و هم روز عید غدیرخم است و تداخل پیدا کرده و او روزه گرفته است و نیت عنوان نکرده است. میفرمایند: هم روز خمیس درست میشود و هم روز عید غدیر و به عبارت دیگر نذرش ساقط میشود. اما اگر ثواب میخواهد باید قصد عنوان کند و تا قصد عنوان نکند، ثواب نیست.
بنابراین اگر مثلاً روزهی روز پنجشنبه را نذر کرده که روز عید غدیر هم است و نیت هیچکدام را نکرده، میفرمایند ثواب ندارد. ثواب یوم الخمیس و روز معین را ندارد، اما هم نذر یوم الخمیس و هم نذر عید غدیر، هر دو متحقق میشود و حنث نذر نیست، بلکه نذرش آمده است. سابقاً میگفتند: قصد عنوان میخواهد، الان هم در اینجا میگویند قصد عنوان میخواهد. در مباحثه های قبل نیز در دو سه جا ایشان به این عنوان خیلی اهمیت میدادند و میگفتند: مثلاً یک دفعه از خصوصیات است و اینطوری نیست، که دیروز هم مثال زدند به روزهی امروز و فردا؛ مثلا خیال میکرد امروز روز پنجم است و نیت پنجم کرد، درحالی که چهارم بوده است. اما اگر عنوان شد، مثل روزهی نذر و روزهی قضا، در اینها میگفتند: قصد عنوان است و وقتی قصد عنوان کند، روزه متحقق میشود و اگر قصد عنوان نکند روزه متحقق نمیشود.
مسأله این است: «إذا نذر صوم یوم خمیس معیّن، و نذر صوم یوم معیّن من شهر معیّن، فاتّفق فی ذلک الخمیس المعیّن، یکفیه صومه و یسقط النذران، فإن قصدهما أُثیب علیهما، و إن قصد أحدهما أُثیب علیه و سقط عنه الآخر»؛ مثلاً نیت کرد روز پنجم ماه روزه بگیرد و اتفاقاً پنجشنبه روز عید شد. میفرمایند: اگر این امر تکویناً واقع شد، «یکفیه صومه و یسقط النذران»، بصوم مطلق نذرش آمده است.
حالا «یکفیه صومه» برای چه روزهای است؟ اگر بگوییم: طبیعی که متحقق نمیشود؛ برای اینکه مرحوم سید و همه فرمـودهاند: تحقق صوم به عنوانش است و سابقا مثال زدیم به جنس و فصل و گفتیم: جنس بدون فصل، تحقق خارجی ندارد، ایـنها هم بالاخره به جنس و فصل شباهت دارند. جنس فقط معقول نیست در خارج متحقق شود و باید فصلش هم بیاید. طبیعی روزه مثلاً صد قسم روزه را میگیرد؛ روزهی مستحب، روزهی واجب، روزهی نذر، روزهی نذر معین، روزهی قضا و روزهی استیجاری را میگیرد و همه اینها جنس است و اگر بخواهیم در خارج متحقق کنیم، باید عنوان بیاید و بشود صوم نذر، یا صوم عید غدیرخم یا صوم قضاء یا صوم استیجاری، تا اینکه تحقق خارجی پیدا کند. یک صورتش را تعبدا گفتند قصد عنوان نمیخواهد و آن روزهی ماه مبارک رمضان است که آقایان محشین گفتند: قصد عنوان نمیخواهد، برای اینکه خود به خود متحقق میشود و به روایت سماعه تمسک کردند و تعبد درست کردند. که ما تعبد را قبول نکردیم و گفتیم: از باب تبدیل است و از باب این نیست که جنس بدون فصل در خارج تحقق پیدا میکند. تعبد بالایی میخواهد که شارع مقدس بگوید طبیعت شی را به جای فصل قبول میکنم. گاهی در فقه ما هست. لذا حرف اول که میفرمایند: «یکفیه صوم و یسقط النذران» به چه دلیل؟
بعد میفرمایند: «فإن قصدهما أُثیب علیهما»؛ اما در ثوابش قصد عنوان میخواهد. اگر قصد پنجشنبه و قصد عید غدیر کند، ثواب هر دو را میبرد؛ «فإن قصدهما أُثیب علیهما، و إن قصد أحدهما أُثیب علیه و سقط عنه الآخر» و اگر یکی را قصد کند، فقط ثواب همان را میبرد؛ برای اینکه قصد عنوان میخواهد که بگوید روزهی عید غدیر خم میگیرم و اگر عید غدیر خم را نگوید، ثواب ندارد. اما درحالی که ثواب ندارد، نذر را ساقط میکند.
خوب اگر نذر را ساقط میکند پس عید را هم ساقط میکند. میگویند: برای اینکه عید غدیر را نذر کرده و عید غدیرش نیامده و روزهاش آمده، پس آن نذر ساقط میشود، اما ثوابش دائرمدار نیت عنوان است و اما سقوط آن، دائرمدار نیت عنوان نیست. حالا اگر کسی بگوید: تداخل، که مرحوم سید از کسانی هستند که تداخل اسباب و مسببات را در جایی قبول ندارند و اصلاً معنا هم ندارد. یک شخصی روزهی قضا دارد و مثلاً پنجشنبه هم میخواهد روزه بگیرد، اینجا نمیتوان گفت اگر روزه گرفت هم روزهی قضایش درست است و هم روزهی پنجشنبهی او درست است. اگر نیت پنجشنبه نکرده، ثواب پنجشنبه را ندارد. لذا مرحوم سیّد اول میگویند: اگر کسی دو روزهی نذری به ذمهاش باشد، یکی اینکه نذر کرده عید غدیرخم روزه بگیرد و یکی هم نذر کرده پنجشنبهی اول ماه روزه بگیرد و حال تصادفا این دو یکی شد، یعنی روز عید غدیرخم، روز پنجشنبه شد، میفرمایند: این شخص روزه بگیرد و وقتی روزه گرفت، هم روزهی روز پنجشنبه گرفته و هم روز عید غدیر و نذرها ساقط میشود و چیزی به ذمهاش نیست؛ درحالی که نه نیت خمیس کرده و نه نیت عید، ولی خود به خود واقع میشود.
معنایش این است که طبیعی صوم خود به خود واقع میشود و نیت عنوان نمیخواهیم؛ درحالی که میگفتند: در غیر ماه رمضان، همه جا نیت عنوان میخواهیم و میگفتیم: معنا ندارد جنس بدون فصل تحقق پیدا کند. و در ماه رمضان چون دلیل داریم، تعبدا میگوییم نیت عنوان نمیخواهد. لذا اگر نیت عید غدیر کرد، آن نذر عید غدیر ساقط میشود، نذر روز پنجشنبه به حال خود باقی میماند و چون حنث نذر کرده، باید کفاره بدهد.
حالا عمده اشکال اینجا است که مرحوم سید نذر را دائرمدار عنوان نمیداند، اما ثواب را دائرمدار عنوان میداند و میگوید: اگر ثواب میخواهی، باید نیت عنوان کنی و اگر ثواب نمیخواهی، نیت عنوان نکن. حالا اگر این شخص ثواب نمیخواهد، اما میخواهد روزهاش متحقق شود، طبیعی صوم که وجود خارجی پیدا نمیکند. اگربخواهد نذر عید غدیر تحقق پیدا کند، باید نیت صوم عیدغدیر خم کند و این اضافه باید بیاید و مرحوم سید اسم آن را عنوان گذاشتهاند و تا این عنوان نیاید، روزه نمیآید. البته تداخل این خوبی را دارد که اگر نیت هر دو کرد، هر دو نذر ساقط میشود، اما مرحوم سید میگویند: طبیعی صوم را نیت کن، آن وقت یک روزه تبدیل به دو روزه میشود و دو نذر تحقق خارجی پیدا میکند. درحالی که نذر روز پنجشنبه نکرده، تا بگوییم واقع شده است. دو نیت داشته: یکی پنجشنبه و یکی عید غدیر و این دو عنوان باید بیاید و وقتی میآید که نیت کند روز پنجشنبه معین روزه بگیرد و عید غدیر را هم روزه بگیرد و هر دو را نیت میکند و به قول مرحوم سید دو ثواب میبرد و نذرها هم ساقط میشود.
مرحوم سید میفرمایند: اگر کسی روزهی عید غدیر را نذر کرده و حالا فراموش کرد و قصد روزهی قضا کرد، یا قصد روزهی مستحبی کرد و روزه گرفت، نذرش را ادا نکرده، اما اگر قصد کرده باشد، ثواب روزه را می برد. اصلاً سرتاپای حرفهای مرحوم سید تا اینجا چهار پنج مرتبه تکرار است و نباید تکرار کند، زیرا عروة الوثقی کتاب استدلالی نیست، بلکه فرعی است؛ یعنی باید به مرحوم سید بگوییم: آفرین به تو که یک مسأله را بیست و دو فرع کردی. مرحوم محقق یک مسأله میگویند و ایشان یک مسأله را بیست و دو فرع میکنند. مرحوم محقق، گاهی فروعی هم حرف میزنند، اما کم است. ولی مرحوم سید برای یک اصل، چند فرع میگویند. مثل مسألهی ما که در روزه دو نیت میخواهیم: یکی نیت امتثال و قربة الی الله و نیت روزه و یکی هم قصد عنوان روزه معین، مثلاً روزهی قضا، یا روزهی ادا، یا روزهی عید غدیر، یا روزهی ایام البیض.
مرحوم سید میفرمایند: «فإن قصدهما أُثیب علیهما، و إن قصد أحدهما أُثیب علیه و سقط عنه الآخر»؛ اگر قصد یوم الخمیس کرد، قصد عید غدیر هم کرد، دو ثواب را میبرد؛ برای اینکه روزهی روز پنجشنبه ثواب دارد و روزه عید غدیر هم ثواب دارد و این هم قصد کرده است. اگر هم فقط روز غدیرخم را قصد کرد، أثیب علیه و برای روز پنجشنبه ثواب ندارد؛ زیرا قصد نکرده است. وقتی دو نذر کرد و مصادف شد به یک نذر، آن وقت دو نذر ساقط میشود، بدون اینکه قصد کند.
اگر بدون اینکه قصد کند، طبیعی روزه متحقق میشود، پس باید هم روزه قضا متحقق شود و هم ثواب هر دو را ببرد و اگر متحقق نمیشود، هیچکدام نیست، یعنی ثواب ندارد، نذر هم ادا نمیشود و اما ثواب را فرمودهاند، اما نذر را نمیفرمایند و میفرمایند: نذرش متحقق میشود، ولی ثواب ندارد. میگویند اگر یکی را نیت کرد، ثواب همان را میبرد. اگر دائرمدار قصد است، پس عید غدیر را نیت کرده و ثواب میبرد و نذرش هم ساقط است. لذا ما میگوییم: دو نذر دارد و باید نیت عنوان کند، تا نذرها متحقق شود؛ نذر روز پنجشنبه را نیت کند و بگوید فردا پنجشنبه است و روزه میگیرم و برای نذر عید غدیر هم بگوید: فردا عید غدیر است و روزه میگیرم، آن وقت سقط نذرها، یعنی نذرش ادا شده است و ثواب هم روی آن بار شده است، هم ثواب عید غدیر و هم ثواب روز پنجشنبه. اما اگر بگوید: من فردا در روز عید غدیر روزه میگیرم و راجع به روز پنجشنبه هیچ نگوید، آن وقت روزه عید غدیر در خارج متحقق میشود و آن نذر ساقط میشود، ثواب عید غدیر را هم میبرد و نذر روزه پنجشنبه هم ادا نشده و ثواب هم ندارد. مرحوم سید میفرمایند ثواب ندارد، اما روزه متحقق شده است.
بنابراین مسأله این است که مرحوم سید میفرمایند: اگر کسی دو نذر کند و متعلق نذرها یکی شود، مثلاً روز پنجشنبه با غدیرخم مصادف شود و او بدون نیت عدیرخم و بدون نیت روز پنجشنبه روزه بگیرد، هر دو روزه ساقط میشود و لازم نیست کفارهی حنث نذر بدهد. اما اگر بخواهد ثواب ببرد، باید نیت کند و اگر نیت نکند، ثواب ندارد. لذا اگر نیت خمیس کرد، ثواب خمیس را دارد و اگر عیدغدیر را نیت کرد، ثواب عید غدیر را دارد و اگر هیچکدام را نیت نکرد، هیچ ثوابی ندارد، اما هر دو از او ساقط میشود.
این نمیشود، اگر نذر ساقط شده، پس باید بگویید: ثواب هم دارد و اگر لم یسقط باشد، باید بگویید: دائرمدار نیت است و اگر نیت عید کند، روزهی عید ساقط است، ثواب هم دارد، اگر هم قصد روز پنجشنبه نکند، نذرش باقی مانده و باید کفاره بدهد؛ برای اینکه روز معین بوده و بعد نمیتواند به جا بیاورد و باید کفاره بدهد و علاوه بر آن ثواب روز پنجشنبه را هم ندارد.
لذا اینکه مرحوم سید میگویند: روزه ساقط است، اما ثواب ندارد؛ میگوییم: اگر عنوانی است، پس هر دو باید باشد و اگر عنوانی نیست، هیچکدام نباید باشد. روی حرفهایی که قبلاً از مرحوم سید استفاده کردیم، حق مطلب این است که عنوانی است. آن وقت این شخص نذر کرده که روز پنجشنبهی معینی روزه بگیرد، روز عید غدیر را هم نذر کرده و الان هر دو با هم مصادف شده است. اگر یک روزه با دو نیت بگیرد، هم نیت پنجشنبه و هم نیت عیدغدیر، آن وقت متعلق نذرها آمده، ثواب هم دارد. اما اگر هیچ نیت نکرد، اصلاً هیچ چیز متحقق نمیشود. . لذا به مرحوم سید میگوییم: چطور نذرها ساقط میشود، درحالی که طبیعت بدون خصوصیت و طبیعت بدون فصل چگونه در خارج متحقق میشود؟
مرحوم آقای خوئی حرفی دارد که مربوط به حرف ما نیست و البته حرف درستی هم نیست. ایشان میفرمایند: نذر چون واجب توصلی است، اصلاً نیت نمیخواهد. اما مرحوم سید میگویند: درحالی که توصلی است، نیت میخواهد و اگر نیت بیاید درست است و اینکه مرحوم آقای خوئی میگویند چون واجب توصلی است، پس نیت نمیخواهد، این ربطی به حرف مرحوم سید ندارد و مرحوم سید این را نگفته است.
وصلی الله علی محمد و آل محمد