أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
فصل فی وقت وجوبها و هو دخول لیلة العید...
در این باره روایات فراوانی داریم که شب عید اول وقت دادن فطره است. مرحوم صاحب وسائل روایات را در باب 11 از ابواب زکات فطره نقل میکنند.
روایت 1، جلد9، صفحه 352:
صحیحه معاویة بن عمار عن أبی عبدالله علیهالسلام: لیس الفطرة الاّعلی من أدرک الشهر.
تا شب عید نشود، فطره واجب نیست.
روایت 2، جلد9، صفحه 352:
سألته عن مولود ولد لیلة الفطر علیه الفطرة؟ قال: لا و سألته عن یهودی أسلم و لیلة الفطر علیه الفطرة؟ قال: لا.
اما در باب 11 روایت صحیحالسندی هم نقل شده است.
روایت 5 از باب 12، جلد9، صفحه 354:
صحیحه العیص عن أبی عبدالله علیهالسلام: عن الفطرة متی هی؟ فقال: قبل الصلاة.
قبل از اینکه نماز بخوانی باید فطره بدهی و تا قبل نماز واجب نیست.
فقها و اصحاب گفتند این متی هی مرادش وقت اخراج است و نه وقت وجوب. وقت وجوب وقتی است که شب عید شود. این روایت عیص میگوید وقت اخراجش قبل از اینست که برای نماز عید برویم. لذا آن روایتها وقت وجوب را میگوید و این وقت اخراج را میگوید و منافاتی با هم ندارد که ما بگوییم وقت وجوب شب عید است و وقتی که مثلاً ماه دیده شود فطره واجب است. تا وقتی که میخواهی نماز بخوانی و قبل از نماز باید این فطره را بدهی. جمع بین روایات میشود و وقت وجوب، مغرب میشود و وقت ادا هم قبل از نماز. اگر بخواهی بعد از نماز بدهی، جایز نیست. اینکه جایز نیست مسئلۀ بعد است و باید دربارهاش صحبت کنیم. علی کل حالٍ گفتند این روایتها با هم منافات ندارد و یکی وقت وجوب را میگوید و یکی وقت اخراج را میگوید. اینکه وقت اخراج معین باشد یا نه، بحث بعد است، اما فعلاً روایتها با هم تهافتی ندارد و به خوبی قابل جمع است. اگر کسی نتوانست اینطور جمع کند، قاعده اقتضاء میکند روایت عیص را کنار بگذاریم و مابقی روایات را بگیریم و آن اینست که وقت وجوب قبل از غروب نمیشود، بلکه باید غروب به بعد باشد. لذا در این جملۀ مرحوم سید که میفرماید «و هو دخول لیلة العید»، اختلاف ندارند و گفتند جایز است. وقتی که ماه دیده میشود، وقت وجوبش است.
مرحوم سید میگویند «و یستمرّ الی الزوال»، وقتی که عید دیده شود، اول وقتش است که میتواند بدهد تا ظهر و تا وقتی که میخواهد نماز ظهر و عصر را بخواند. در این مدت هرگاه زکات فطره را بدهد، اشکال ندارد.
در این باره نیز روایات فراوانی در باب 12 هست.
روایت 1 از باب 12، جلد9، صفحه 353:
صحیحه عبدالله ابن سنان عن أبی عبدالله علیهالسلام: إِعْطَاءُ الْفِطْرَةِ قَبْلَ الصَّلَاةِ أَفْضَلُ وَ بَعْدَ الصَّلَاةِ صَدَقَةٌ.
اگر قبل از نماز بدهی خیلی خوب است، اما اگر ندهی تا ظهر شود، وقتش گذشته و به عنوان فطره نیست بلکه باید به عنوان صدقه بدهی. لذا این روایت عبدالله ابن سنان و امثال آن به خوبی دلالت دارد که اولش مغرب و آخرش ظهر است. لذا مرحوم سید هم میفرماید وقت وجوب دخول عید است «و یستمرّ الی الزوال».
اما روایتی هست که این روایت هم صحیحالسند و هم ظاهرالدلاله است؛ اما نمیدانم چرا مرحوم سید نتوانستند به آن عمل کنند.
روایت 5 از باب 12، جلد9، صفحه 354:
صحیحه عیص عن أبی عبدالله علیهالسلام: عن الفطرة متی هی فقال: قبل الصلاة یوم الفطر. قلت: فإن بقی شیئٌ بعد الصلاة؟ قال: لابأس.
گفت اگر قبل از نماز نداد و میخواهد بعد از نماز بدهد. یا تا ظهر نداد و بعد از ظهر میخواهد بدهد، چطور میشود؟ حضرت فرمودند طوری نیست.
اگر بخواهیم جمع بین روایات کنیم، باید بگوییم که اول وقت مغرب و آخر وقت هم مغرب فرداست. برای اینکه یوم العید صادق است و حضرت هم فرمودند بعد از نماز بدهی طوری نیست. گفتند جمع بین روایات میگوید بعد از عید بده. قدری بالاتر اینکه تا مغرب فردا بده. علاوه بر این اگر کسی نتوانست جمع بین روایات کند، استصحاب هم در مسئله هست. برای اینکه مثلاً بعد از ظهر نمیداند برایش واجب است یا نه، بنابراین استصحاب وجوب میکند. لذا استصحاب میگوید اولش مغرب روز عید و آخرش مغرب فرداست. همینطور استصحاب دارد تا یقین داشته باشد که وقت آن گذشته است. لذا این استصحاب هم دلالت میکند بر اینکه میتواند شب عید بدهد یا میتواند روز عید بدهد یا قبل از ظهر یا بعد از ظهر بدهد و همچنین تا مغرب. اگر کسی جرئت داشته باشد و بگوید اصلاً قضا نیست. خیلی چیزها واجب است اما واجب دائمی است. مثلاً نماز زلزله در وقتی که زلزله میآید واجب است، اما هیچ وقت قضا نمیشود و اگر در این ساعت نخواند ساعت دیگر یا فردا میخواند و هروقت بخواند، آن نماز را خوانده و درست است و هرچه زودتر باشد بهتر است، و اما قضا نیست. حال کسی بگوید زکات فطره نیز همینطور است. وجوبش در وقت مغرب شب عید است اما هیچ وقت قضا ندارد و هروقت که بدهد، اداست و ما نعی ندارد. با استصحاب درست کند و اینکه میتواند هروقتی ادا کند. «یستمرّالی الابد» به ذمّهاش است و هروقت بخواهد به جا بیاورد، درست است؛ الاّ اینکه اگر یادتان باشد در زکات مال، سه چهار روایت داشتیم و روایتها صحیحالسند و ظاهرالدلاله بود و مورد فتوای اصحاب هم بود که سؤال میکرد و میگفت زکات مال را میخواهم قبل از حلول حول بدهم، جایز است یا نه؟ حضرت میفرمودند نه و بعد مثال میزدند به اینکه نماز را قبل از وقت میتوان خواند یا نه و یا نماز را بعد از وقت میتوان خواند یا نه! روزه را قبل از وقت یا بعد از وقت میتوان گرفت یا نه! همینطور که آنها را نمیشود، زکات مال هم تا حلول حول نشود برایش واجب نیست. اما ممکن است کسی جواب دهد که زکات مال با زکات فطره تفاوت دارد. اگر زکات مال یک حکمی داشت، نمیتوان زکات فطره را نیز همانطور گفت. اگر بخواهیم زکات فطره را قیاس کنیم به زکات مال، قیاس است و قیاس جایز نیست. وقتی چنین باشد، بگوییم در مانحن فیه اینطور است که بر ما واجب شده و نمیدانیم این وجوب موقت است یا نه، استصحاب میکنم و استصحاب به ما میگوید موقت نیست. بنابراین اگر یک روایت داریم که میگوید قبل از صلاة عید و یک روایت داریم که میگوید الی الزوال و یک روایت داریم که هروقت میخواهی بده، جمع بین روایات اینست که هرچه زودتر، بهتر، اما اگر دیرتر هم دادی، به جا دادی. آنگاه جمع بین روایات این استصحاب هم دارد. نمیدانیم اگر شب دوم یا شب سوم زکات فطره را بدهد درست داده یا نه؛ استصحاب میگوید واجب بوده و الان هم واجب است. ما اگر بخواهیم چیزی را واجب موقت کنیم، دلیل میخواهد و در مسئله دلیل ندارند. یعنی اگر ما گفتیم الأفضل فالأفضل است، روایتها میگوید قبل از نماز عید بده و یک دسته روایات میگوید قبل از زوال بده و یک دسته از روایات میگوید افضل است که قبل از صلاة باشد و روایاتی میگوید باید تا زوال باشد و ما نمیدانیم آیا تا شب هم میتوان داد یا نه؛ بنابراین بگوییم استصحاب به ما میگوید هروقت بدهی، به جا دادی. بعد از آنکه روایت داشته باشیم الأفضل فالأفضل، اگر شک کردیم که این هم افضل است یا موقت به وقت است، استصحاب به ما میگوید موقت به وقت نیست، مگر اینکه کسی بگوید من شک ندارم که «یستمرّ الی الزوال» است. یا مثلاً کسی بگوید فطره مربوط به عید است و شب دوم و روز دوم عید نیست و وقتی عید نیست، زکات فطره صدق نمیکند و باید به عنوان صدقه بدهد. علی کل حالٍ اینکه تا مغرب را بگوییم، هم استصحاب دلالت دارد و هم عرفیت دارد. برای اینکه زکات فطره را باید روز عید داد،حال قبل از زوال باشد یا بعد از زوال باشد. شب عید باشد یا روز عید باشد، قبل از نماز باشد یا بعد از نماز باشد. اگر کسی بگوید من از این روایتها که یکی میگوید شب عید بده و یکی میگوید قبل از نماز بده و یکی میگوید بعد از نماز بده و یکی هم میگوید قبل زوال بده و دیگری میگوید اگر بعد از زوال هم دادی طوری نیست، میفهمم که هروقت بدهی طوری نیست. همۀ اینها دلالت بر افضلیت میکند. اگر کسی نتواند تا این اندازه استصحاب را جلو بیاورد و بگوید قضیه متیقنه غیر مشکوکه است، لاأقل بتواند بگوید اول مغرب وجوب و انتها تا مغرب شب دوم است. این عرفیت دارد و بگوییم روایاتی که میگوید قبل از عید بده یا بعد از نماز بده و قبل از نماز افضل است، به ما میگوید هرچه زودتر بدهی أفضل است و اما اگر بگوید فردا بده، استصحاب برای ما کار نکند. اما ظاهراً استصحاب اشکال ندارد مگر کسی از اجماع بترسد. زیرا کسی نگفته روز دوم عید به عنوان ادا بده. اگر کسی از این اجماع بترسد و الاّ اگر ما باشیم، قاعده اقتضاء میکند که مثل واجباتی باشد که موقت نیست و وقتی واجب آمد، همیشه اداست تا اینکه ادا کند ولو یک سال دیگر باشد.
مسئله 1:
لا یجوز تقدیمها على وقتها فی شهر رمضان على الأحوط، كما لا إشكال فی عدم جواز تقدیمها على شهر رمضان.
الان گفتیم که اول وقتش دخول عید است اما اگر کسی بخواهد پانزدهم ماه رمضان بدهد یا اینکه یک روز به ماه رمضان مانده میخواهد مسافرت کند، آیا جایز است زکات فطره را بدهد یا نه؟ مرحوم سید میفرمایند جایز نیست، اما نتوانستند فتوا دهند و میفرمایند علی الأحوط. اگر کسی بخواهد در ماه رجب یا شعبان بدهد، مسلّم نمیشود، اما اگر کسی بخواهد در ماه رمضان بدهد، نتوانستند فتوا دهند و میفرمایند علی الأحوط، اما أحوطش واجب است.
این برای اینست که یک روایت داریم که اسمش را صحیحۀ فضلا گذاشتند و این روایت به خوبی دلالت دارد بر اینکه در ماه مبارک رمضان هروقتی که زکات فطره را بدهد، کفایت میکند.
روایت 4 از باب 12 از ابواب زکات فطره، جلد9، صفحه 354:
صحیحه فضلاء عن الباقر والصادق «علیهماالسلام»: علی الرجل أن یعطی زکاة الفطرة قبل الصلاة فهو أفضل، وهو فی سعة أن یعطیها من أول یوم یدخل من شهر رمضان إلى آخره.
روایت عالیست و از نظر سند و دلالت خوب است و اینکه مرحوم سید نتوانستند به آن فتوا دهند، برای اینست که « کلّ ما زاد فی صحته زادَ فی سقم»،میبیند روایت خوب دلالت دارد اما اصحاب نگفتند. مرحوم سید میبیند از یک طرف شهرت هست که در ماه رمضان نمیتوان داد بلکه باید زکات فطره را بعد از ماه رمضان بدهد. از یک طرف هم صحیحه فضلاءدلالت دارد که در ماه رمضان در هر روزی که بدهد اشکال ندارد، لذا مرحوم سید در این ماندند و احتیاط واجب کردند که در ماه رمضان ندهد و اگر بخواهد در ماه رمضان بدهد به عنوان قرض بدهد و شب عید یا قبل از نماز قرضش را به عنوان زکات فطره ادا کند. این احتیاط است اما اگر بخواهیم صحیحه فضلا را از کار بیندازیم،وجه ندارد. گرچه قول مشهور است یعنی مشهور عمل نکردند، اما از آن طرف هم بزرگانی به روایت عمل کردند و اگر جرئت باشد، بگوییم اول وقت زکات فطره اول وقت ماه مبارک رمضان است. شب عید افضل است و قبل از نماز افضل است،تا ظهر روز عید هم افضل است، اما بعد از آن احتیاط اینست که ندهد. احتیاط اینست که قبل از ماه رمضان ندهد و بعد از عید هم ندهد و افضل اینست که غروب شب عید واجب است تا قبل از زوال. همۀ اینها احتیاط است و اگر انسان جدا بخواهد فتوا دهد، میتواند فتوا دهد که زکات فطره در ماه رمضان در هر روز بدهد طوری نیست و در غیر ماه رمضان هم هروقت بدهد، طوری نیست؛ اما قبل از ماه رمضان صحیحه فضلا هست و برای بعد از ماه رمضان استصحاب هست و هر دو دلیل خوبیست مگر اینکه انسان از شهرت بترسد.
و صلّی الله علی محمّد وَ آل محمّد