أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
بحث دیروز دربارۀ این جملات مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» در باب ستر و ساتر بود. فرمودند: «ویجب ستر المرأة تمام بدنها عمّن عدا الزوج و المحارم إلّا الوجه و الکفّین مع عدم التلذّذ و الریبة، و أمّا معهما فیجب الستر، ویحرم النظر حتّی بالنسبة إلی المحارم، وبالنسبة إلی الوجه و الکفّین،والأحوط سترها عن المحارم من السرّة إلی الرکبة مطلقاً، کما أنّ الأحوط ستر الوجه و الکفّین عن غیر المحارم مطلقاً».
زن باید تمام بدنش را بپوشاند به غیر از شوهرش و به غیر از محارم، اما وجه و کفین یعنی صورت و دو تا دست تا مچ اشکال ندارد اما باید لذت از این نگاه نداشته باشد و باید مفسدهای هم نداشته باشد. اما اگر با لذت باشد، نگاه به همدیگر حرام است ولو اینکه محرم باشند و اگر احتمال مفسده باشد، حرام است، ولو محرم باشند، مثلاً دختر و پدر باشند.
عرض کردم که این مسئله مسلّم در فقه ماست. به غیر از قضیۀ وجه و کفین که مسلّم در فقه ما نیست. بسیاری از بزرگان یا فتوا دادند به حرمت که زن نمیتواند صورت را از نامحرم نپوشاند. یا احتیاط واجب کردند، مثل بسیاری از محشین بر عروه که واجب است صورت را هم از نامحرم بپوشانند، ولو اینکه لذتی نباشد، ولو اینکه ریبه و احتمال مفسده هم نباشد.
دیروز راجع به دو آیه و جمع بین آیتین صحبت کردم. آیه31 در سورۀ نور است و میفرماید که: (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...)؛ صورت زینتدار به غیر از محرم باید از همه پوشیده شود. در همان آیه میفرماید: (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...)، باید صورت خود را بپوشاند و زینت خود را بپوشاند، الاّ اینکه خود به خود ظاهر باشد. که ما هم معنا کردیم، مثل مقنعهای که جالب باشد یا مثل چادری که جالب باشد و دیگری را جذب کند. اما به غیر از این مقنعه و چادر (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ...).
معمولاً زینت برای صورت است و اگر بگوید (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ...)، یعنی صورت زینت شده. لذا آیۀ اول میفرماید: ولایبدین صورتش را به غیر از محرم. «بُعُولَتِهنَّ» را هم تفسیر میدهد و برای اینکه کلام را جا بیندازد همۀ محارم را ذکر میکند و به جای (إلا المحرم) هفت هشت تا مصداق آورده است که این تاکید مطلب است. لذا جمع بین آیۀ (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...) با آیاتی که هر دو حصر است، باید اینطور باشد که (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا للمَحارم)، و الّا زینتی که خود به خود ظاهر باشد. خواه ناخواه مختص میشود به لباس مثل مقنعۀ جالب که جلب نظر کند یا چادر جالب که جلب نظر کند. لذا اینگونه جمع بین آیات کردیم. ظاهراً چارهای هم جز این نیست. یعنی اگر بخواهید بگویید (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...)، آنگاه زینت در بدن مختص به صورت است و آیۀ اول با دوم تهافت پیدا میکند. خواه ناخواه باید (إلَّا ما ظَهَر) را بزنیم به زینت غیر از صورت و زینت غیر از صورت، همین لباس است. اینکه باید لباسش جالب نباشد و جلب نظر نکند.
زینت مختص میشود به صورت و اگر کسی بگوید صورت غیر ظاهر مثل زیر گلو و سینه و امثال اینهاست. اما به اینها زینت نمیگویند. لذا زینت ظاهر منحصر است به صورت و در آیۀ اول فرمود: (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا للمَحارم...) و اگر بخواهیم بگوییم (وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...)، آنگاه منافات پیدا میکند با آیۀ اول. پس باید (إلَّا ما ظَهَرَ مِنهَا) را به لباس بزنیم. یک دفعه چادر معمولی یا مقنعه معمولی است و اما یک دفعه چادر و مقنعه جالب است که صدق زینت برای او میکند. قرآن میفرماید این را هم بپوشان.
بنابراین زینت میشود ما یتزین به و «ما یتزین به» اینست که مثلاً کسی ریش دارد و میگویند ریشت را شانه کن برای اینکه شانه کردن زینت است و یا به خانم میگویند زینت کن برای شوهرت، همچنین به خانم میگویند زینتت را نشان نده. یعنی صورتی که زینت دارد، به جز محرم به کسی نشان نده و اما برای محرم نیز همه قید عقلی میزنند و میگویند آنجا که تلذّذ و ریبهای در کار نباشد. دیروز میگفتم این دو قید، قید عقلی و قید ارشادی است. اینکه اجماع فقهاست و همه فرمودند و مرحوم سید هم میفرمایند، اگر تلذّذی در کار باشد و اگر ریبهای در کار باشد، مسلّم جایز نیست. یک نفر را نداریم که بگوید صورت آرایش کرده را که زینت ظاهر است، اگر به نامحرم نشان دهی اشکال ندارد. بنابراین زینت یعنی «ما یتزین به».
خانمی نزد حضرت زهرا آمد و دیدند که او متبتّل است یعنی زینت برای شوهرش ندارد. حضرت فرمودند چرا زینت نداری؟ گفت شوهر من با دو رفیقش معاهده کردند که تماس با مردم و تماس با زن و لذتهای جنسی و غیره نداشته باشند. حضرت زهرا به پیغمبر گفتند و پیغمبر همان وقت به مسجد آمدند. مرحوم فیض «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند دوان دوان آمدند و عبایشان روی زمین میکشید و روی پلۀ اول ایستادند و فرمودند من که پیغمبر شما هستم غذای لذیذ میخورم و در دل مردم هستم و با زن تماس دارم. پس «من رغب عن سنّتی فلیس منّی».
سفارش شده که برای شوهرت زینت کن و به شوهر هم سفارش شده که به او بارک الله بگو و جواب زینتش را بده. به هرکسی بگویند زینت یعنی چه، میگوید یعنی آرایش کرده و ابروهایش را درست کرده و مهیای شوهرداری است.
روایت هم داریم که قبل از آمدن شوهر باید مهیای شوهرداری باشد و خودش پشت در برود و در را باز کند و سلام کند و با تبسّم شوهر را در خانه بیاورد. یا اگر مردی غم و غصه و کارهای اجتماعی دارد، مثل کسی که میخواهد وارد خانه شود و کفشهایش گلی است، گلهای کفش را پاک کند و وارد خانه شود و زینت و تهیأ خانم را جواب دهد و به او بارک الله بگوید.
همۀ این زینتها مربوط به صورت میشود. خیلی بالاتر روید، مثلاً به انگشتر در دست، زینت بگویید و الاّ معمولاً زینتها مربوط به صورت است، آنگاه جمع بین دو آیه به ما میگوید (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا للمَحارم...). فقها هم قید عقلی میزنند و میگویند فقط برای محارم به شرط اینکه تلذّذ در کار نباشد و به شرط اینکه احتمال مفسده هم نباشد؛ لذا مثلاً خواهر و برادر اگر نگاه شهوتآمیز به یکدیگر کنند، همه میگویند حرام است. این خانم میداند که پسرش نگاه ریبهای به مادرش دارد، حتماً باید مواظب باشد و حتماً با او حرف بزند.
کسانی که مثل مرحوم سید شدند و میگویند زن میتواند صورت خودش را به نامحرم نشان دهد به شرط اینکه ریبه و تلذّذ نباشد.
روایت 5 از باب 109 از ابواب مُقدمات النکاح، وسائلالشیعه، جلد 20، صفحه 202:
صحیحه مسعدة بن زیاد، قال: سمعت جعفراً «علیهالسلام» و سئل عمّا تُظهر المرأة من زینتها؟ قال: الوجه و الکفین.
روایت 3 نیز از نظر سند و دلالت خوب است.
میفرمایند میتواند صورت و دستها تا مچ را ولو اینکه زینت کرده باشد، به نامحرم نشان دهد.
بنابراین میگوییم زینت مختص به صورت است و اگر کسی بگوید، انگشتر در دست است. آنگاه آیۀ (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) با این روایت شریف منافات پیدا میکند. آیه میگوید جایز نیست و این روایت میگوید جایز است.
مرحوم سید و دیگران صورتی را میگویند که زینت کرده نباشد. زنی که بدون زینت و با صورت باز در کوچه بیاید و اما احدی نگفته که زن با صورت زینت شده میتواند به کوچه بیاید. اگر بخواهد چادر سرش باشد اما صورتش زینت کرده باشد و با زینت در کوچه بیاید، هیچ فقیهی را سراغ نداریم که فرموده باشند،بلکه همه روی صورت معمولی حرف دارند. به شرط اینکه به او نگاه شهوتآمیز نکنند و خودش خودنمایی نکند. این جایز است و اما فقیهی را پیدا نمیکنیم که بگوید زن با چادر و آرایش کرده در کوچه بیاید.
این روایت میگوید جایز است و همۀ فقها میگویند جایز نیست و آیه (... وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) نیز میگوید جایز نیست.
الان حرف در اینست که فقیهی را پیدا نمیکنید که بگوید زن با چادر اما رو نگرفته و بَزَک کرده در کوچه بیاید. کسانی هم که گفتند، این را گفتن که زینت نباشد یعنی وجه و کفینی که زینت نداشته باشد.
و صلّی الله علی محمد و آل محمد