أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
الثالث: أن لا یكون من أجزاء المیتة سواء كان حیوانه محلل اللحم أو محرمه، بل لا فرق بین أن یكون مما میتته نجسة أو لا كمیتة السمك ونحوه مما لیس له نفس سائلة على الأحوط، وكذا لا فرق بین أن یكون مدبوغا أو لا، والمأخوذ من ید المسلم وما علیه أثر استعماله بحكم المذكى، بل وكذا المطروح فی أرضهم وسوقهم وكان علیه أثر الاستعمال، وإن كان الأحوط اجتنابه كما أن الأحوط اجتناب ما فی ید المسلم المستحل للمیتة بالدبغ، ویستثنى من المیتة صوفها وشعرها ووبرها وغیر ذلك مما مر فی بحث النجاسات.
تا اینجا مسئله یک ضرورت در فقه است و هیچ اشکالی در مسئله نیست. نمازگزار باید اجزاء میته یا خود میته مثل ماهی مرده همراهش نباشد، حال کل باشد یا جزء باشد، محمول باشد یا ملبوس باشد. اگر نمیداند که میته است یا نه، اگر از بازار مسلمانها گرفته باشد یا در میان مسلمانها پیدا کرده باشد، به حکم طهارت است. کلّ شیء طاهر یا ید مسلم و سوق مسلم و امثال اینها، آن را میگیرد. استثنا شده است در مثلاً پشم میته یا موی میته. گوسفندی را ذبح غیرشرعی کردند یا مرده و الان موهای او را میچینند. این مو حکم میته را ندارد. به آن میگویند «مالاتحل به الحیوة». هر چیزی که «لاتحل به الحیوة» یا «لاتحل فیه الحیوة» است، هم پاک است و هم استعمال آن اشکال ندارد. لذا مسئله تا اینجا علاوه بر اینکه صاحب عروه فرمودند و همۀ محشین امضا کردند، یک مسئلۀ ضروری در فقه است و اشکالی در مسئله نیست.
اشکالی که در مسئله هست و در اصول خیلی مفصل دربارهاش صحبت میکنند، اینست که اگر چیزی که مربوط به حیوانهاست از خارج بیاورند، مثلاً زین دوچرخه یا صندلی اتومبیل که چرم است، البته اگر نمیداند که چرم است یا نه،اصالة الطهاره داریم و اما اگر میداند که چرم است و از خارج آورده، اگر بداند ذبح شرعی نشده، معلوم است که نجس است و تصرف در آن جایز نیست و نماز هم در آن باطل است. و اما اگر نمیداند ذبح شرعی شده یا نه، مثلاً احتمال میدهد از ممالک اسلامی پوست گوسفند یا گاو یا امثال اینها به خارج رفته و زین اتومبیل یا زین دوچرخه شده و برگشته، که اگر از آنجا باشد، نجس است. استعمالش هم جایز نیست. اگر از اینجا رفته است و بضاعتنا ردّت الینا، آنگاه پاک است و استعمالش هم اشکال ندارد. بنابراین بگوییم پاک است یا نه؟ آیا میشود از آن استعمال کرد یا نه؟ زین چرخ یا صندلی اتومبیل است و میدانیم از چرم گوسفند است اما نمیدانیم آیا حلال است یا نه. یعنی از ممالک اسلامی رفته و برگشته و آنچه از ممالک اسلامی رفته پوست گوسفند بوده و الان که برگشته زین دوچرخه یا صندلی اتومبیل است. آیا این پاک است یا نه؟!
در اصول اسم این را اصالة عدم تذکیه میگذارند و این اختلافی بزرگی در اصول ماست. اگر یادتان باشد، مرحوم شیخ انصاری خیلی مفصل و بعد هم مرحوم آخوند خیلی مفصل، کسانی هم که درس خارج گفتند و میگویند خیلی مفصل در این بارۀ اصالةعدم تذکیه صحبت میکنند. مشهور در میان اصحاب اصالة عدم تذکیه را قبول میکنند. میگویند زین چرخ یا صندلی اتومبیل مذکی نبوده است و نمیدانیم مذکی شده یا نه، پس اصل عدم تذکیه است. و از کسانی که اصالةعدم تذکیه را قبول دارد، مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» است. لذا اصالة عدم تذکیه جاری میکند و میفرماید اگر چیزی مربوط به حیوانات است و از خارج بیاورند، هم نجس است و هم نمیشود استعمال کرد و اگر مربوط به لباس باشد یا محمول لباسی باشد، نمیتوان با آن نماز خواند. مرحوم سید در عروه شاید بیش از هفت هشت ده مرتبه این اصالة عدم تذکیه را جاری میکنند.
اما اساتید بزرگ ما مثل مرحوم آقای بروجردی «رضواناللهتعالیعلیه» میگفتند استصحاب عدم ازلی عرفیت ندارد. تمسک میکردند و میفرمودند استصحاب عدم ازلی از مدرسهها پیدا شده و استاد بزرگوار ما آقای داماد قبول نداشتند و میگفتند در اصالةعدم تذکیه، قضیه متیقنه غیر مشکوکه است. حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در دو جا، یکی در همین باب اصالة عدم تذکیه در جلد اول و یکی هم در تنبیهات استصحاب جلد دوم، چند روزی مباحثه کردند و میفرمودند استصحاب عدم ازلی واقعیت ندارد. قضیۀ متیقنه غیر مشکوکه است. ما هم تبعاً از اساتید عزیزمان میگوییم اصالة عدم تذکیه جاری نیست. زیرا قضیه متیقنه غیرمشکوکه و قضیه مشکوکه غیرمتیقنه است. قضیه متیقنه ما عدم تزکیۀ قبل از به دنیا آمدن این گوسفند است. به قول اینها مفاد کان تامه. این مذکی نبوده چون خودش نبوده است. قضیه مشکوکه اینکه بوده و نمیدانیم تذکیه شده یا نه. به این میگویند مفاد کان ناقصه. لذا قضیه متیقنه غیرمشکوکه و قضیه مشکوکه غیرمتیقنه است، پس اصالةعدم تذکیه نداریم. وقتی اصالة عدم تذکیه نداشتیم، چیزهایی که از خارج میآید و مربوط به حیوانات است، مثل چیزهایی است که از خارج میآید و مربوط به حیوانات نیست. همینطور که آنها اصالة الطهاره دارد اینها نیز اصالة الطهاره دارد.
مسلّم همۀ شما در اصول مسئله را خواندید و همیشه اختلاف بوده و مرحوم آخوند در کفایه میخواستند این را درست کنند اما نتوانستند و خیلی این طرف و آنطرف زدند که قضیه متیقنه و مشکوکه را یکی کنند اما نمیشود و اساتید ما میگویند استصحاب عدم ازلی نداریم. برای اینکه قضیه متیقنه غیر مشکوکه و قضیه مشکوکه غیر قضیه متیقنه است. قضیه متیقنه مفاد کان تامه است و قضیه مشکوکه مفاد کان ناقصه است. به عبارت دیگر قضیه متیقنه شما سالبه به انتفاء موضوع است و قضیه مشکوکه سالبه به انتفاء محمول است و لذا شرط است در استصحاب که قضیه متیقنه عین مشکوکه و قضیه مشکوکه عین متیقنه باشد.
فرض ما در اصالةعدم تذکیه آنجاست که اگر دلیل نداشته باشیم، آیا اصالة عدم تذکیه به ما میگوید این نجس العین است! این زین دوچرخه یا صندلی اتومبیل نجس است و خریدن آن حرام است و یا اصالةعدم تذکیه نداریم و «کلّ شیء طاهر» میگوید پاک است و ممکن است چرمش از بلاد اسلامی به خارج رفته باشد و صندلی اتومبیل شده باشد. حال اگر شما بتوانید درست کنید، مثل مرحوم سید که استصحاب عدم تذکیه را قبول دارند باید بگویید نجس است و اگر چیزی از خارج بیاید که مربوط به حیوانات است، نجس العین است و مثل آنجاست که بدانی میته است. آنجا که میدانی میته است، میته و آنجا که نمیدانی، اصالة عدم تذکیه میگوید میته است.
حال اگر کسی ایراد دارد و بتواند اصالة عدم تذکیه، قضیه متیقنه و مشکوکه را یکی کند، بنویسد تا استفاده کنیم.
درس اخلاق:
درس اخلاق امروز دو بخش دارد. یک بخش مربوط به صدیقه طاهره حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» است. حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» خیلی امتیاز دارد. امتیازاتی که حتی پدرش هم ندارد. بهترین امتیازها برای حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» مُصحف زهراست، که در این دو سه ماهه که زهرای عزیز بعد از پدرش زنده بوده است، جبرئیل از طرف خدا وحی میآورده خدمت حضرت زهرا و کاتب وحی، امیرالمؤمنین علی «سلاماللهعلیه» بوده و یک کتاب به نام مُصحف فاطمه نوشته شده است. این کتاب الان پیش آقا امام زمان است. گفتند این کتاب از اسرار است. معمولاً وقتی بزرگان سوال میکنند که مصحف زهرا چیست که اینقدر اهمیت دارد! برای اینکه قرآن هرچه بوده، داده است (مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیءٍ) (الأنعام، 38)، (وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ) (الأنعام، 59). پس این مصحف چیست که به حضرت زهرا وحی شده و امیرالمؤمنین نوشتند و معلوم است که این کتاب در زمان امام زمان ظاهر میشود.
روایتی داریم که این روایت را ائمۀ طاهرین و من جمله آقا امام زمان بعضی اوقات فرمودند.
«فی ابنة رسول الله لی اسوه حسنه»، در حکومت اسلامی، فرماندۀ کل قوا، حضرت زهراست. امام هادی هم این را فرمودند و مضمونش را دیگران از ائمۀ طاهرین فرمودند که حضرت زهرا سرمشق ائمۀ طاهرین «سلاماللهعلیهم» است. اسوه اوست، لذا در عالم ظهور تا رجعت و قیامت که چندین میلیون سال طول میکشد، حکومت، حکومت اسلامی است و حاکم یکی از ائمۀ طاهرین «سلاماللهعلیهم» است. و فرماندۀ کل قوا، حضرت زهراست. من خیال میکنم مصحف، قانون اساسی در زمان ظهور ائمۀ طاهرین «سلاماللهعلیهم» است.
آقا امام زمان میآیند و بعد از امام زمان رجعت میشود و ائمۀ طاهرین یکی پس از دیگری میآیند و هرکدام بیش از هزار سال حکومت میکنند، اما حضرت زهرا در همۀ این حکومتها هست. «فی ابنة رسول الله لی اسوه حسنه» و این فاطمه فرماندۀ کل قواست. مصحف او هم قانون اساسی در اسلام جهانی است،اسلامی که حکومتی از اهل بیت «سلاماللهعلیهم» است. لذا اگر گفتند بالاترین امتیازها برای حضرت زهرا قضیۀ مصحف است، درست فرمودند و روی عرضی که من میگویم، مصحف از اسرار نیست و حضرت زهرا در ظهور امام زمان و در رجعت اهل بیت، فرماندۀکل قوا میشود و مصحف او هم قانون اساسی در حکومت جهانی اسلام میشود.
ان شاء الله هرچه زودتر آقا امام زمان نظر لطفی کنند و این مشکلها و سختیها مبدل به آسانی و آسایش شود.
و صلّی الله علی محمد و آل محمد