أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسائل لباس مصلی تمام شد. مرحوم سید در اینجا قریب چهل دستور راجع به مکروهات لباس مصلّی و راجع به مستحبات لباس مصلّی ذکر فرمودند. همۀ اینها از روایات اهل بیت «سلاماللهعلیهم» نیز گرفته شده است. اما مسئلهای که مورد مباحثه باشد، ندارد. روایتی هست که یا ضعیفالسند یا صحیحالسند راجع به لباس مصلی هست که ایشان در اینجا آوردند و روی آن فتوا دادند و در مستحبات و مکروهات علم رجال هم لازم نیست. تسامح در ادلّۀ سنن میگوید که اگر روایتی برای امر مستحبی یا امر مکروهی دیدید، عمل به آن روایت مانعی ندارد ولو اینکه ضعیفالسند باشد. به این تسامح در ادلّۀ سنن میگویند و تقریباً این چهل مورد که بیست و چهار مورد آن راجع به مکروهات و چهارده موردش راجع به مستحبات است، از این قبیل است.
مرحوم صاحب جواهر «رضواناللهتعالیعلیه» فرمودند و دیگران هم قبل و بعد صاحب جواهر فرمودند و مرحوم سید هم در اینجا فرمودند و همۀ آنها هم طبق روایات است. مرحوم صاحب وسائل «رضواناللهتعالیعلیه» دو باب راجع به مستحبات در لباس نمازگزار و مکروهات آن دارد. بعضی اوقات هم ذکر مطلق لباس است، چه برای مصلی و چه غیرمصلی و مرحوم صاحب وسائل همۀ اینها را در باب لباس مصلّی آوردند و مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» در اینجا طبق همان روایتها فتوا دادند، درحالیکه خیلی از روایتها یا مرسل است و یا از نظر سند ضعیف است. در تسامح در ادلّۀ سنن گفتند راجع به مستحبات و راجع به مکروهات، علم رجال، سهل المؤنه است. برای اینکه در روایات آمده که راجع به مستحبات و مکروهات در روایات خیلی دقت نداشته باشید و طبق روایت عمل کنید، این مستحب را آوردید و مکروه را ترک کردید. حتی بعضی از این چهل موردی که مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» آوردند، ترک مستحب است. و ایشان ترک مستحب را از جمله مکروهات ذکر کردند. درحالی که ترک مستحب، مکروه نیست بلکه فعل مستحب، فضیلت دارد. اما ترک مستحب مکروه نیست. اما چون ترک مستحب مرجوحیتی دارد، مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» در اینجا به عنوان مکروهات لباس نمازگزار آوردند. همۀ اینها برای همان قانون تسامح در ادلّۀ سنن است. استاد بزرگوار ما حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمودند من از مرحوم محدث قمی، صاحب مفاتیح، سوال کردم در همۀ این چیزهایی که در مفاتیح آوردید، روایاتی هست که میتوان به آنها تمسک کرد و همۀ آنها روایات ثقه است؟ فرمودند نه. من به دنبال سند بودم و هر روایتی که سند داشت، آوردم، خواه ضعیفالسند باشد یا صحیحالسند باشد. اما راجع به همین مفاتیح، حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمودند کلام صاعد است. حضرت امام راجع به دعا و راز و نیاز با خدا خیلی اهمیت میدادند و اسمش را کلام صاعد گذاشته بودند.
کلام نازل،قرآن است و از طرف حق تبارک و تعالی نازل شده است. به توسط پیغمبر اکرم، قرآن آمده است (لتُبین للنّاس). و کتاب مفاتیح، کلام صاعد است. یعنی ما با خدا راز و نیاز میکنیم. آن از طرف خدا بر ما نازل شده و ما دعا و راز و نیاز میکنیم و کلام ما به سوی خدا صعود میکند.
معلوم است که قرآن ذرهای کم و زیاد ندارد، (لاَ یأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ) ﴿فصلت، 42﴾؛ پروردگار عالم نیز قول داده است که (إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ)، این قرآن تا روز قیامت بدون تغییر باقی بماند. بعد قانون تسامح در ادله سنن درست شده که در اصول ما هم آمده و مرحوم آخوند «رضواناللهتعالیعلیه» در جلد دوم کفایه مفصل صحبت میکنند که در باب مستحبات و مکروهات سند نمیخواهیم. همین مقدار که روایت را دیدیم و احتمال دادیم که از طرف خداست، اگر مکروه است ترک کنیم و اگر مستحب است به جا بیاوریم، آنگاه طبق روایت عمل شده است. لذا بسیاری از بزرگان فرمودند که مستحبات و مکروهات، سند نمیخواهد. قانون تسامح در ادله سنن میگوید تسامح و تساهل در آن جایز است، لذا حضرت امام بعضی اوقات میگفتند مفاتیح، کلام صاعد است.
مصباح المتهجد شیخ طوسی که مرحوم محدث قمی از آن روایت نقل میکند، استاد بزرگوار ما آقای بروجردی میفرمودند مرحوم شیخ طوسی در وقتی که کتاب را نوشتند، اول یک دوره از اول تا آخربه آن عمل کردند. آقای بروجردی به ما طلبهها نصیحت میکردند که ما مواظب باشیم که عالم بی عمل نباشیم. بعد هم شیخ طوسی دستور دادند که یک دوره، وابستههای به ایشان یعنی خانم و بچههای ایشان به آن کتاب عمل کردند و بعد دستور انتشار آن را دادند. لذا مصباح المتهجد نیز مانند مفاتیح است. مفاتیح نیز مثل زادالمعاد است و همۀ اینها سند صحیح ندارد، اما همۀ فقها قبول کردند سند ضعیف را به جای سند صحیح؛ به قاعدۀ تسامح در ادلّۀ سنن. لذا تسامح در ادلّۀ سنن میگوید اگر شنیدی از پیغمبر اکرم، مکروه و مستحبی را و به آن عمل کردی، پروردگار عالم ثواب همان عمل را به تو میدهد، «ولا لم یعل به رسول الله». گفتند این که نمیگوید واقع و نفس الامر بلکه میگوید حال که نمیدانی سندش درست هست یا نه، پس کاری به سند نداشته باش و اگر مستحب است، به جا بیاور و اگر مکروه است، ترک کن و به قول مرحوم نائینی «رضواناللهتعالیعلیه» قانون تسامح در ادلّۀ سنن برای مکروهات و مستحبات، سند درست میکند. این حرف مشهور در میان اصحاب است و همۀ بزرگان فرمودند و کم است که کسی در قانون تسامح در ادلّۀ سنن حرف مرا نفرموده باشد و ما هم تبعا از اساتیدمان و اساتیدمان هم تبعا از بزرگان، قانون تسامح در ادلّۀ سنن را به جای رجال در مستحبات و رجال در مکروهات قرار دادند. لذا در این چهل مورد، شاید بیش از بیست موردش روایات ضعیفالسند است. بعضی از آنها مرسل است و بعضی سندش صحیح و ثقه نیست و بالاخره از نظر رجال، اشکال دارد. اما مرحوم سید در اینجا جزماً به عنوان مستحبات ذکر کردند و محشین بر عروه هم تقریباً قبول کردند و بعضیها نیز احتیاط کردند و گفتند حرف مرحوم سید درست است اما خوب است که به عنوان رجاء به جا بیاوریم. معلوم است کسی که میخواهد مستحبی را به جا بیاورد یا مکروهی را ترک کند، رجاء للثواب میآورد؛ لذا مشهور در میان اصحاب و من جمله مفاتیح محدث قمی، زادالعاد مرحوم مجلسی و مصباح المتهجد و یا اقبال از سید بن طاوس، کتابهای دعاست که بزرگان سر و کار با این دعا و راز و نیاز داشتند و میگویند مفاتیح صحیح السند است. ما میگوییم خیلی از روایات مرسل است. میگویند همین مقدار که احتمال دهیم که این روایت از اهل بیت «سلاماللهعلیه» است، کفایت میکند و قانون تسامح در ادلّۀ سنن، ضعیف را به جای صحیح قبول میکند.
حال در این چهل مورد، مورد اول، پوشیدن لباس سیاه است. این چهل موردی که مرحوم سید دارند، راجع به لباس مصلی یا غیرمصلی است. ولو در اول عنوان میکنند که «فصل فی ما یکره من اللباس حال الصلاة» و اما وقتی جلو میآیند، شاید ده موردش هم مربوط به نماز نباشد، بلکه مربوط به پوشیدن لباس باشد.
اول از آنها پوشیدن لباس سیاه است.
مرحوم سید میفرمایند: کراهة لباس الأسود للرجل و المرأة الاّ الخف والعمامه والکساء والجلباب للنساء لأنّه کساهنّ.
اگر کفشها یا عمامه یا عبا یا چادر خانم مشکی باشد، کراهت ندارد.
از اینجا استفاده میکنیم که اصلاً خیلی از این مکروهات و مستحباتی که در اینجاها ذکر شده، موردی و موسمی است. در زمانی مستحب است و در زمانی مستحب نیست یا در زمانی مکروه است و در زمانی مکروه نیست. مثلاً عمامۀ سادات، تازه درآمده است. در زمان ائمۀ طاهرین، عمامۀ مشکی برای سادات و عمامۀ سفید برای غیرسادات نبوده است بلکه سید را از راههای دیگر میشناختند. اما الان مرحوم سید باید بگویند عمامۀ مشکی برای سادات اما نگفتند و باید بگویند مستحب است که عمامه برای سادات مشکی باشد و برای غیرسادات مشکی نباشد. بگوییم اگر سید عمامۀ سفید گذاشت، حرام است و اگر غیرسید عمامۀ مشکی گذاشت، حرام است. لذا شهرت کار میکند و چیزی مستحب میشود چون مشهور در میان مردم شده و چیزی مکروه میشود چون مشهور در میان مردم شده است. لذا به اینها روایات موسمی و موردی میگویند. اما مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» این حرفها را نمیزند بلکه میفرمایند: کراهة لباس الأسود للرجل و المرأة الاّ الخف والعمامه والکساء والجلباب للنساء لأنّه کساهنّ.
در همۀ اینها میفرمایند استثنا شده و پوشیدن آنها مانعی ندارد. گفتم مثل عمامه یا عبا تازه پیدا شده است، لذا عبای مشکی نپوشد و عبایی که در میان مردم شهرت داشته باشد. چنانچه الآن در میان آقایان مشهور است و بعضی عبای مشکی و بعضی عبای قهوهای میپوشند و اشکال ندارد. لذا اینکه عبا استثنا شده، ظاهراً باید بگوییم شهرت آن را استثنا کرده است. لذا میتوان حرف را برگرداند به اینجا که لباس ما باید لباس معمولی در میان مردم باشد. لباس معمولی در میان روحانیت، برای غیر سید عمامۀ سفید و برای سید عمامۀ مشکی است و غیر از این حرام است برای اینکه لباس شهرت است.
این عرض من بهتر از فرمایش مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» است. حال لباس مشکی که میفرمایند مکروه است، اگر این لباس مشکی در میان مردم شهرت پیدا کرد، مثل اینکه الان کت مشکی یا قبای مشکی فراوان شده است، اگر چنین باشد، آن لباس هم استثنا میشود.
مرحوم صاحب حدائق میفرمایند آیا در عزای سیدالشهداء، پوشیدن لباس مشکی اشکال دارد یا نه؟ بعد میفرمایند نه.
باید قدری بالاتر بگوییم که الان یک شعار در میان شیعه است که مثلاً دهۀ محرم، پیراهن مشکی میپوشند یا لباس مشکی میپوشند. این نه تنها جایز است، بلکه خودش یک نحو عزاداری است و عزاداری امام حسین «سلاماللهعلیه» به هر ترتیبی که باشد، اگر گناه نباشد، از بهترین عبادات است. پوشیدن سیاه هم در دهۀ محرم باید چنین باشد اما معمولاً آقایان میفرمایند و هو مشکل و باید بگوییم حرف صاحب حدائق درست است و مشکل نیست، بلکه موجب ثواب هم هست برای اینکه بهترین مصداق در شعائر اسلامی است.
و صلّی الله علی محمد و آل محمد