أعوذ بالله من الشّیطان الرجیم بسم الله الرّحمن الرّحیم رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ يَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی يَفْقَهُوا قَوْلِي.
صدر مباحثۀ امروز خوانده شده و ذیلش باقی ماند و از مسائل مشکل در فقه، مباحثۀ امروز است؛ و امیدوارم با فهم و شعور شما بتوانیم این مسئلۀ مشکل را حل کنیم.
مسئله 8:
إذا نسي الركوع فهوى إلى السجود وتذكر قبل وضع جبهته على الارض رجع إلى القيام ثم ركع، ولا يكفي أن يقوم منحنيا إلى حد الركوع من دون أن ينتصب، ...
حمد و سوره را خواند و باید به رکوع رود، اما فراموش کرد و به سجده رفت، اما قبل از آنکه سر را به مهر بگذارد، متوجه شد که رکوع را به جا نیاورده است. در اینجا باید بایستد و سپس رکوع کند و نمیشود کم کم بلند شود تا به حد رکوع برسد و یا نایستد و به رکوع رود، بلکه از نشستن به رکوع برود. دیروز گفتیم برای اینکه اگر بایستد و به رکوع رود، قیام متصل به رکوع و رکوع متصل به قیام بوده و درست است و آن رکن آمده است؛ و اما اگر نشسته بلند شد تا به رکوع رسید، آنگاه رکوع را به جا آورده و بعد هم سجده را به جا میآورد، اما نمازش باطل است؛ برای اینکه رکوع او متصل به قیام نبوده، بلکه رکوعش متصل به قعود بوده است و از نشستن به رکوع رفته و نایستاده و به رکوع برود. بالاخره سه مسئله در باب قیام متصل به رکوع فرمودند.
بحث امروز که بحث مشکلی هم هست، اینست که:
وكذا لو تذكر بعد الدخول في السجود أو بعد رفع الرأس من السجدة الأولى قبل الدخول في الثانية على الأقوى، وإن كان الأحوط في هذه الصورة إعادة الصلاة أيضاً بعد إتمامها وإتيان سجدتي السهو لزيادة السجدة.
اگر سر به مُهر گذاشته باشد و حتی بین سجدتین متوجه شد که رکوع را به جا نیاورده، چه باید بکند؟!
مرحوم سیّد فتوای علی الأقوی میدهند که این نماز درست است. بلند میشود و میایستد و از ایستادن به رکوع میرود و نمازش را تمام میکند و چیزی هم بر ذمّۀ او نیست، فقط یک سجدۀ بی جا به جا آورده و برای آن سجدۀ بی جا هم بنا بر قول مرحوم سیّد، بعد از نماز دو سجدۀ سهو به جا بیاورد و بنا بر قول مشهور دو سجدۀ سهو هم لازم نیست؛ برای اینکه سجدۀ سهو در پنج مورد لازم است: کلام بیجا، سلام بیجا، شک بین چهار و پنج، سجدۀ فراموش شده و تشهد فراموش شده. و اما برای «کلی زیادة و نقیصة» خوب است که به جا بیاورد اما لازم نیست. اما مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» نتوانسته این قول را بپذیرد و میفرمایند سجدۀ سهو در شش جا واجب است و یکی از آنها هم «کل زیادة و نقیصة غیر رکن فی الصلاة» است. اگر توجه داشته باشید، در همین بحثها هفت هشت ده مرتبه فتوایش را فرمودند و دلیلش را انشاء الله بعد در باب موجبات سجدۀ سهو صحبت میکنیم.
بحث امروز اینست که مشهور در میان فقها فرمودند که اگر رکوع را فراموش کرد و به سجده رفت؛ اگر سرش را به سجده نگذاشته، برگردد و بایستد و از ایستادن به رکوع رود و اما اگر سرش را به سجده گذاشته، نمازش باطل است و نمیتواند برگردد. این مشهور در میان اصحاب است و حتی صاحب جواهر «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند مخالفی نداریم به جز مرحوم صاحب مدارک و مرحوم صاحب حدائق که در مقابل فقها احتمال این دو نفر خیلی اهمیت ندارد. این قول مشهور است که اگر سر را به مهر گذاشت و متوجه شد که رکوع را به جا نیاورده است، نماز باطل است و نمیتواند برگردد. اما مرحوم سید میفرمایند اگر سر را روی مهر گذاشت و یادش آمد، برگردد و اگر سجده را به جا آورد و یادش آمد، نمازش درست است و برگردد و رکوع را به جا بیاورد. و اما اگر نشست و خواست به سجدۀ دوم برود، باز نمازش درست است. سجدۀ بیجا را رها میکند و میایستد و رکوع را به جا میآورد؛ لذا مرحوم سیّد میفرمایند علی الأقوی اینست که ولو سر را به مهر گذاشته و ذکر را هم گفته و حتی نشسته اما هنوز به سجدۀ دوم نرفته و یادش آمد، طوری نیست. در اینجا بایستد و به رکوع رود و بعد از نماز به خاطر زیادی که به جا آورده، دو سجده سهو به جا بیاورد. این فتوای مرحوم سید است که خلاف شهرت است؛ و حتی گفتم مرحوم صاحب جواهر و دیگران میفرمایند اگر سر را به مهر گذاشت، نماز باطل است و مخالفی نداریم به جز دو نفر از متأخرین؛ یکی صاحب مدارک و یکی هم صاحب حدائق.
حاشیههای بر عروه نیز قول مشهور را میگویند، که اگر سر را روی مهر گذاشتی و یادت آمد که رکوع را به جا نیاوردی، نماز باطل است و نمیتوانی برگردی. زمانی میتوانی برگردی که هنوز «وضع الجبهه علی الأرض» نباشد. یعنی مثلاً حمد و سوره را خوانده و خیال میکند رکوع کرده، بنابراین به سجده میرود و هنوز سر را به مهر نگذاشته، یادش آمد که رکوع را نیاورده است. در اینجا برمیگردد و رکوع را به جا میآورد و همه میگویند نماز درست است. و اما اگر سر به مهر گذاشته باشد، همه میگویند نماز باطل است و نمیتواند برگردد و باید این نماز را رها کند و نماز دیگری بخواند؛ لذا بنا بر قول صاحب جواهر، مخالفی نداریم به جز صاحب مدارک و صاحب حدائق. اما مرحوم سیّد مدارکی هست و حدائقی شدهاند. بنا بر فتوای مرحوم سید در اینجا، حمد و سوره را خواند و خیال کرد رکوع کرده و به سجده رفت و سر را به مهر گذاشت و ذکر گفت و حتی نشست و بدنش آرام گرفت و الله اکبر را هم گفت و خواست به سجدۀ دوم برود که ناگهان یادش آمد که رکوع را به جا نیاورده است. مرحوم سیّد در اینجا میفرمایند: علی الأقوی، برگردد و رکوعش را به جا بیاورد و بعد هم سجدهها را به جا بیاورد و نمازش درست است، فقط یک سجدۀ بیجا به جا آورده و برای این سجدۀ بیجا، دو سجدۀ سهو به جا بیاورد.
کسانی هم که میگویند سجدۀ سهو در پنج مورد است، میگویند سجدۀ زیادی، سجدۀ سهو ندارد.
بنابراین این قول مشهور که میگویند به مجرد اینکه سر را روی مهر گذاشت، نماز باطل است و نمیتواند برگردد؛ مرحوم سید میفرمایند که میتواند برگردد و حتی اگر نشسته باشد و بین سجدتین یادش بیاید، مانعی ندارد. آنچه به جا آورده رها میکند و میایستد و رکوعش را به جا میآورد و نمازش را تمام میکند و این سجدۀ زیادی اشکال ندارد.
از نظر روایت، دو سه تا روایت نقل میکنند که به مجرد اینکه رکوع را فراموش کرد و به سجده رفت و سر را روی مهر گذاشت، نماز باطل است؛ و اما این روایتها درست نیست.
روایت 1 از باب 10 از ابواب رکوع:
صحیحه عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ نَسِيَ أَنْ يَرْكَعَ حَتَّى يَسْجُدَ وَ يَقُومَ قَالَ يَسْتَقْبِلُ .
اگر این روایت «یقوم» را نداشت و یا معنا میکردیم به بعد سجده، حرفی بود اما علی کل حال این روایت میگوید سر گذاشتن به مهر بدون رکوع، نماز را باطل میکند. اما مرحوم سیّد این روایت را اینطور معنا میکند که « سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ نَسِيَ أَنْ يَرْكَعَ حَتَّى يَسْجُدَ وَ يَقُومَ عن السجود، قَالَ يَسْتَقْبِلُ»؛ و اما اگر «یَقُوم» نباشد، نماز درست است. ولی ظاهراً اینطور نیست.
این روایت به این اندازه دلالت دارد که رکوع را به جا نیاورده، سجده را به جا آورد و ایستاد و نماز را تمام کرد. در اینجا حضرت فرمودند نمازش باطل است. ولی مسئلۀ ما اینست که رکوع را به جا آورده، اما یک زیادی در نماز آمده و آن یک سجده است. آقایان میگویند وضع الجبهه، وارد رکن شده و نماز باطل است. اگر بخواهیم قول مرحوم سیّد را بزنیم، باید بگوییم این روایت میگوید اگر سر به مهر گذاشت و سجده را به جا آورد، بلکه اگر سر از سجده هم برداشت، آنوقت نماز باطل است؛ اما اگر سر بر نداشت، نماز صحیح است. حال اگر کسی این حرف را هم بزند، باز نه حرف مشهور را زده و نه حرف مرحوم سیّد را. برای اینکه حرف مشهور اینست که به مجرد اینکه سر را روی مُهر گذاشت، نماز باطل است و حرف غیرمشهور اینست که اگر روی سجدۀ دوم سر گذاشت، نماز باطل است. لذا روایت نه قول مشهور و نه قول غیرمشهور است و ین «یَسجد» و «یقوم» را هرطور معنا کنیم، نه با قول مشهور میسازد و نه با قول غیرمشهور.
روایت اینست که:
صحیحه عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ نَسِيَ أَنْ يَرْكَعَ حَتَّى يَسْجُدَ وَ يَقُومَ قَالَ يَسْتَقْبِلُ .
اگر «یقوم» را معنا کنیم به اینکه برگشت، آنگاه میگوید نماز باطل است. اما مرحوم سیّد میفرمایند نماز صحیح است. میگویند اگر سجده را به جا آورد و نشست و اما به سجدۀ دوم نرفته، باز هم نماز درست است.
عبارت مرحوم سیّد اینست که:
ولا يكفي أن يقوم منحنيا إلى حد الركوع من دون أن ينتصب، وكذا لو تذكر بعد الدخول في السجود أو بعد رفع الرأس من السجدة الأولى قبل الدخول في الثانية على الأقوى، وإن كان الأحوط في هذه الصورة إعادة الصلاة أيضاً بعد إتمامها وإتيان سجدتي السهو لزيادة السجدة.
میفرمایند اگر رکوع را فراموش کرد و به سجده رفت، اما قبل از رفتن به سجدۀ دوم علی الأقوی، باز نماز درست است. این قول غیرمشهور است که میگویند صاحب مدارک و صاحب حدائق گفتند و مرحوم سید با علی الأقوی درست میکند و میفرمایند اگر کسی رکوع را فراموش کرد و به سجده فت و ذکر سجده را گفت و نشست و وقتی خواست به سجدۀ دوم برود، ناگهان متوجه شد که رکوع را به جا نیاورده؛ طوری نیست و برگردد و رکوع را به جا بیاورد.
این قول مرحوم سید است اما روایت این دلالت را ندارد. الاّ اینکه کسی روایت را اینطور معنا کند که: « عَنِ اَلرَّجُلِ نَسِيَ أَنْ يَرْكَعَ حَتَّى يَسْجُدَ وَ يَقُومَ من السّجدة».
لذا هرکاری کنیم، این روایت نه میتواند قول مشهور را درست کند و نه قول سیّد را درست کند؛ برای اینکه اگر بخواهد قول سیّد را درست کند، باید «یستقبل» را نگوید بلکه بگوید «صلاتُهُ صحیحاً» و اگر بخواهد قول مشهور را بگوید، قول مشهور «یقوم» ندارد و به مجرد وضع الجبهه، نماز باطل است. لذا روایت نه قول مشهور و نه قول غیرمشهور را میگوید و نمیتوانیم به این روایت تمسک کنیم.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد