جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: 1- اگر کسی دو سجده یا یک سجده را فراموش کند 2- آیا جلسۀ استراحت واجب است
    موضوع درس:
    شماره درس: 164
    تاريخ درس: ۱۳۹۸/۹/۱۸

    متن درس:

    أَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

     

    مسئله 16:

    إذا نسي السجدتين أو إحداهما وتذكر قبل الدخول في الركوع وجب العود إليها، وإن كان بعد الركوع مضى إن كان المنسي واحدة وقضاها بعد السلام، وتبطل الصلاة إن كان اثنتين، وإن كان في الركعة الأخيرة يرجع ما لم يُسلّم، وإن تذكر بعد السلام بطلت الصلاة إن كان المنسي اثنتين، وإن كان واحدة قضاها.

    همۀ این فرمایشات قبلاً گفته شده و همۀ اینها هم امضا شده است و اشکالی در مسئله دیده نمی­شود، مگر در اینجا که می‌فرمایند اگر سجده را فراموش کرده باشد؛ اگر دو سجده باشد و تشهد و سلام را گفته باشد، معلوم است که نماز باطل است، برای اینکه رکنی از ارکان از بین رفته است. اما اگر یک سجده باشد، اشکال ندارد و آن سجده را به جا می­آورد و برای سجدۀ فراموش شده هم دو سجدۀ سهو به جا می­آورد.

    یک فرع باقی مانده و آن اینست که اگر سلام داده، اما منافی به جا نیاورده، آیا باز هم نماز باطل است یا نه؟! مرحوم سیّد در اینجا می­گویند نماز باطل است، برای اینکه سلام مُخرج است و وقتی خارج از نماز باشد، قضای سجده و سجدۀ سهو معنا ندارد. و اما اگر کسی بگوید که سلام داد اما منافی به جا نیاورد، بلافاصله فهمید که یک سجده نکرده، در اینجا می­تواند برگردد و سجده را به جا بیاورد و برای زیاد و کمی هم از نظر ما سجدۀ سهو مستحب است و از نظر مرحوم سیّد هم برای «لکل زیادة و نقیصة» سجدۀ سهو به جا بیاورد. لذا باید بفرمایند: «و إن کان فی الرکعة الأخیرة یرجع ما لم یُسلم ولا ینافی، ما یبطل الصلاة». و اما به جای «و إن تذکر بعد السلام بطلت» باید بگویند «و إن تذکر بعد السلام و تنافی من المنافیات بطلت الصلاة».

    مثل اینکه مرحوم سیّد به این جمله توجه داشتند که اوله التکبیر و آخره التسلیم و وقتی سلام را گفت، از نماز خارج شده و وقتی از نماز خارج شد، تشهد فراموش شده را جدا به جا بیاورد با سجدۀ سهو و سجدۀ فراموش شده را نیز با سجدۀ سهو به جا بیاورد و اگر دو سجده را فراموش کرده، نماز باطل است. و اما روی عرض من، اگر گفت السلام علیکم و رحمة الله و برکاته و متوجه شد که یک سجده به جا نیاورده، آنگاه برمی­گردد و سجده را به جا می­آورد و اگر گفت السلام علیکم و رحمة الله و برکاته و فهمید که دو سجده را به جا نیاورده، باز برمی­گردد دو سجده را به جا می­آورد و نمازش هم درست است و از نظر ما سجدۀ سهو هم ندارد برای اینکه همۀ نماز آمده است. این دائرمدار این حرف است که مرحوم سیّد قبلاً این عرض مرا می­فرمودند و می­گفتند سلام تنها مُخرج نیست و سلام با منافی مُخرج است. مثلاً سلام بدهد و برگردد با کسی حرف بزند، آنگاه این حرفها درست است و اما اگر سلام دهد و با کسی حرف نزده باشد و صورت از قبله برنگردانده باشد، هنوز در نماز است و وقتی در نماز باشد، فقط تشهد و سلام بیجا داده است و تشهد و سلام بیجا مانعی به نماز ندارد و در سلام بیجا که می­گویید سجدۀ سهو لازم دارد، در اینجا هم بگویید و اگر گفتید سجدۀ سهو لازم نیست، در نماز مقداری بیخودی جلو آمده و برمی­گردد و سجده را به جا می­آورد و بعد هم تشهد و سلام را به جا می­آورد و نمازش تمام است.

     

    مسئله 17:

    لا تجوز الصلاة على ما لا تستقر المساجد عليه، كالقطن المندوف والمخدة من الريش والكومة من التراب الناعم أو كدائس الحنطة ونحوها.

    در وقتی که سر را به زمین گذاشت، باید استقرار پیدا کند، اما اگر سر را گذاشته باشد روی چیزی که مستقر نیست، مثال می‌زنند به «کالقطن المندوف»، مثل پنبه­ای که بافته شده اما وقتی سر را روی آن بگذارند، بالا و پایین می­رود. یا مثل ساقه­های گندم که اگر سر را روی آن بگذارند، بالا و پائین می­رود و با این بالا و پایین رفتن در حال گفتن مستقر نیست و باید در حال ذکر استقرار داشته باشد.

    سابقاً این مسئله را فرمودند که استقرار بدن از اول نماز تا آخر نماز، و این ربطی به سجده ندارد. مثلاً در حالی که ایستاده اگر روی جایی ایستاده که بالا و پائین می­رود، نمی­تواند نماز بخواند. اگر رکوع کند و درحال رکوع تکان بخورد و بالا و پائین برود، استقرار ندارد و اگر به سجده برود، باز چنین است. و این استقرار را سابقاً فرمودند و در اینجا تکرار می­کنند. یک جمله هم اضافه کردند و اینکه اگر این کوتاه و بلند شدن؛ یعنی زمینی باشد که انسان نمی­تواند روی آن مستقر باشد، اگر کم باشد، طوری نیست. مثلاً روی جایی ایستاده که تکان می­خورد و خواه ناخواه این هم تکان می­خورد اما کم است؛ می­فرمایند اگر کم باشد، طوری نیست. این هم دائرمدار عرف است و عرف باید بگوید این مستقر هست یا مستقر نیست و کم و زیاد ندارد و علی کل حال کاری به سجده ندارد و «لاتجوز الصلاة علی ما لا تستقر الصلاة» است، خواه سجده باشد و خواه رکوع باشد یا در حال گفتن حمد باشد. از اول نماز تا آخر نماز باید طمأنینه داشته باشد و مستقر باشد؛ اما اگر عدم استقرارش پیش عرف عدم باشد، می­فرمایند اشکال ندارد. برمی­گردد به اینکه از شرایط نماز، استقرار بدن است و سابقاً در مبطلات نماز مفصل صحبت کردند و صحبت در اینجا تکرار ماسبق است.

    تا اینجا چیزی نداشتیم، لذا این مسئلۀ 16 و 17 تکرار ماسبق بوده و قبلاً مفصل درباره­اش صحبت کردیم و آنچه مرحوم سید می‌فرمایند قبول نداشتیم، در اینجا هم قبول نداریم و مرحوم سیّد نباید تکرار کرده باشد، اما از این تکرارها در عروه زیاد دیده می­شود.

    درجاتش عالیست عالیتر، مرجع تقلید خوب، آقا سید ابوالحسن اصفهانی مدیسه­ای، زوائد عروه را انداختند که به نام وسیله چاپ شده است. حضرت امام «رضوان­الله­تعالی­علیه» دیدند که باز هم زائد دارد، لذا در وقتی که در ترکیه تبعید بودند، در آن یک سال یک دورۀ فقه نوشتند. در غربت و در تبعید بودند و اسلام به عقیدۀ خودشان در مخاطره بوده است و برای همین قیام کردند، و علی کل حال حضرت امام یک دوره فقه نوشتند و زوائد عروه و وسائل را انداختند. غیر از فتاوایشان تصرف در عروة الوثقی و وسائل نکردند بلکه زوائد آن را انداختند و به عنوان تحریرالوسیله چاپ کردند و این یک دوره فقه از حضرت امام در تبعید شد.

    مسائل سجده تمام شد، بعد مرحوم سیّد چهل مسئله راجع به مستحبات و مکروهات در اینجا آوردند. در وسیله همۀ آنها حذف شده و در تحریرالوسیله نیز همۀ آنها حذف شده برای اینکه ان قلت قلت نداشته و این چهل مورد را همه قبول داشتند با تسامح در ادلۀ سنن آنچه مرحوم سیّد در عروه فرموده، محشین عروه هم در حاشیه­های عروه فتوا دادند. فقط یک مسئلۀ مشکل در وسط آوردند و ای کاش این مسئله را در اینجا آورده بودند، اما نمی­دانم چه شده که بردند در مستحبات. یکی از آنها جلسۀ استراحت است؛ یعنی وقتی سجده را گفت، باید بنشیند و بدن مستقر شود و بعد در رکعت اول بلند شود و در رکعت سوم بلند شود و حمد یا تسبیحات اربع بخواند. اما اگر ذکر سجده را گفت و وقتی بلند شد، ننشست و بدون نشستن بلند شد، به این جلسۀ استراحت می‌گویند و در اینجا اختلاف است و بعضیها گفتند جلسۀ استراحت واجب است، مثل مرحوم سیّد می­گویند جلسۀ استراحت واجب نیست و عمده هم روایاتی است که در مسئله هست و جلسۀ استراحت از نظر ما واجب است و انشاء الله فردا درباره­اش صحبت می­کنیم.

    حال دو دسته روایت راجع به جلسۀ استراحت داریم. یک دسته از روایتها می­گویند واجب است و یک دسته از روایتها می­گویند واجب نیست. روایتها زیاد است اما ما می­بینیم که جمع بین روایات به استحباب عرفی نیست بلکه قرائنی در کار است که آن قرائن می­گوید جلسۀ استراحت واجب است و روایاتی که می­گویند جلسۀ استراحت واجب نیست، تقیه است؛ برای اینکه یک مسئله متفّق با هم می­گویند جلسۀ استراحت واجب نیست. و اما یک دسته از روایات دلالت می­کند بر اینکه کسانی که می­گویند واجب نیست، تقیه در کار بوده است. حتی گاهی ائمۀ طاهرین «سلام­الله­علیهم» تقیه می­کردند و وقتی از آنها سوال می­کردند، می‌فرمودند شما کاری به من نداشته باشید و شما جلسۀ استراحت را به جا بیاورید.

    مرحوم سیّد در مسئلۀ 4 از مسائل مستحب سجده می­فرمایند:

    الأحوط عدم ترك جلسة الاستراحة، وهي الجلوس بعد السجدة الثانية في الركعة الأولى والثالثة مما لا تشهد فيه، بل وجوبها لا يخلو عن قوة.

    این حرف مرحوم سید است در مقابل خیلی از بزرگان که گفتند نه، می­تواند وقتی سر از مهر برداشت، بدون نشستن بلند شود. یعنی همینطور که در حال سجده است، بلند شود و می­گویند در اینجا جلسۀ استراحت نیامده است.

     

    روایت 3 از باب 5 از ابواب السجود، وسائل الشیعه، جلد 6، صفحه 346:

    صحیحه عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِذَا رَفَعْتَ رَأْسَكَ مِنَ اَلسَّجْدَةِ اَلثَّانِيَةِ فِي اَلرَّكْعَةِ اَلْأُولَى حِينَ تُرِيدُ أَنْ تَقُومَ فَاسْتَوِ جَالِساً ثُمَّ قُمْ.

    دلالت و سند روایت خوب است.

     

    روایت 9 از باب 1 از ابواب افعال الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 465:

    صحیحه أبی بصیر عن أبی عبدالله علیه السلام: إذا کان فی الرکعة الأولی والثالثة فرفعت رأسک من السّجود فاستقم جالساً فان علیاً علیه السلام، هکذا کان یفعل.

    دلالت خوب است و شاهد هم آورده شده که امیرالمؤمنین علی «سلام­الله­علیه» جلسۀ استراحت داشتند.

     

    روایت 16 از باب 1 از ابواب افعال الصلاة، وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 471:

    صحیحه محمد بن مسلم عن أبی عبدالله علیه السلام عن آبائه عن أمیرالمؤمنین علیه السلام: إجلسوا فی الرکعتین حتی تسکن جوارحکم ثمّ قوموا، إنّ ذلک من فعلنا.

    عامه است که جلسۀ استراحت ندارند و ما جلسۀ استراحت داریم و تو هم مواظب باش که جلسۀ استراحت داشته باش.

    روایتها هم ظاهرالدلاله است و هم اشاره دارد به اینکه این جلسۀ استراحت یکی از اختلافهای بین سنی و شیعه است. سنّی‌ها جلسۀ استراحت نداشتند بلکه مقید بودند و الان هم هستند که جلسۀ استراحت نداشته باشند به خلاف شیعه که مقید است این جلسۀ استراحت را داشته باشد و دلالت این روایتها هم خیلی خوب است.

    و تعارضها روایاة تدلّ علی عدم الوجوب، منها:

    روایت 2 از باب 5 از ابواب السجود، وسائل الشیعه، جلد 6، صفحه 346:

    رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا رَفَعَا رُءُوسَهُمَا مِنَ السَّجْدَةِ الثَّانِيَةِ نَهَضَا وَ لَمْ يَجْلِسَا.

    می­فرمایند من دیدم هم امام صادق و هم امام باقر، جلسۀ استراحت نداشتند و مثل اینکه سیرۀ ایشان بوده است.

     

    روایت 6 از باب 5 از ابواب السجود، وسائل الشیعه، جلد 6، صفحه 347:

    قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع جُعِلْتُ فِدَاكَ أَرَاكَ إِذَا صَلَّيْتَ فَرَفَعْتَ رَأْسَكَ مِنَ السُّجُودِ فِي الرَّكْعَةِ الْأُولَى وَ الثَّالِثَةِ تَسْتَوِي جَالِساً ثُمَّ تَقُومُ فَنَصْنَعُ كَمَا تَصْنَعُ فَقَالَ لَا تَنْظُرُوا إِلَى مَا أَصْنَعُ أَنَا اصْنَعُوا مَا تُؤْمَرُون‏.

    من می­دیدم که اینها جلسۀ استراحت داشتند و مثل اینکه تعجب کرده بود و سوال کرد و حضرت فرمودند کاری به من نداشته باشید و خودتان همینطور که جلسۀ استراحت به جا نمی­آورید، به جا نیاورید.

    این حسابی دلالت می­کند به اینکه مسئله یک مسئلۀ تقیه­ای بوده و دیروز می­گفتم از این تقیۀ مدارایی در کلمات ائمۀ طاهرین و حتی در رفتار ائمۀ طاهرین زیاد بوده، به اندازه­ای که به ما گفتند «التقیة دینی و دین آبائی»، ولو اینکه واجبی از بین رود و حرامی جلو بیاید، باید مدارا کرد و مخالفت با آنها نکرد و امام باقر می­فرمایند اینکه می­بینید من جلسۀ استراحت داریم، شما کاری به من نداشته باشید و شما مثل آنها جلسه استراحت نداشته باشید.

    صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365