أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
یک مسئله از مسائل سجدۀ واجب یا سجدۀ مستحب باقی مانده است و این مسئلۀ آخر مسئلۀ خوبی است و دو جهت هم دارد.
جهت اول اینکه ما باید شکر نعمتها را داشته باشیم، و الاّ کفران نعمت گناهش بزرگ است. توجه به اینکه (انْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها)؛ لذا برسیم به آنجا که از خدا، صد در صد راضی باشیم؛ الحمدلله رب العالمین را زیاد بگوییم، مخصوصاً در سجده. همینطور که مرحوم سید فرمودند، قضیۀ ما یصحّ السجود و هفت موضع و غیره هم نیست و حتی در روایات دارد که پیشانی را روی خاک و بعد طرف راست و بعد طرف چپ را بگذارد و سجده را طول دهد و شکر نعمتهای خدا کند. ای کاش این جمله را فرموده بودند نظیر موسی بن جعفر «سلاماللهعلیه» در آن وقتی که در زندان بودند بعد از نماز صبح و بعد از تعقیبات، سر روی خاک میگذاشتند و تا ظهر شکر خدا میکردند و با همان وضوی صبح، نماز ظهر و عصر میخواندند و این جملۀ (انْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها) را مراعات میکردند و توجه داشتند به اینکه همۀ چیزی که از خدا صادر شود، صد در صد بر وفق حکمت است. (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ). آیه خیلی تهدیدکننده است، اما اول آن هم خیلی امیدوارکننده است و ما باید شکر نعمتها را داشته باشیم. نعمتهایی که تا حال شکرش را نکردیم و این جملۀ سعدی است که:
هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است. چون برمیگردد مفرّح ذات است، پس در هر نفسی دو نعمت موجود است. برای هر نعمتی، شکری لازم است. از دست و زبان که برآید که شکر نعمتهای خدا کند.
استاد بزرگوار ما، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، بعضی اوقات این شعر سعدی را میخواندند و میفرمودند سعدی اشتباه کرده و در هر نفسی، چهار نعمت موجود است. یکی مربوط به مغز و یکی مربوط به قلب است. هر نفسی که فرو میرود دو نعمت موجود است و برای هر دو نعمت شکری لازم است؛ لذا فرمایش آقای بروجردی هم مثل خودشان، لطافت خاصی دارد.
یک نفر غربی، کتابی نوشته به نام آئین دوست یابی. این کتاب چندین هزار مرتبه به تعداد چندین میلیون چاپ شده است. کتابی خوبیست. اما به شما عزیزان بگویم که من یک مرتبه تطبیقی به این کتاب نگاه کردم و تطبیق دادم با روایات اهل بیت «سلاماللهعلیهم» و دیدم که در تمام این کتاب، هشت روایت از ائمۀ طاهرین «سلاماللهعلیهم» است. یکی از جملههای این کتاب اینست که ای کسی که سرتاپا گرفتاری، ای کسی که غم و غصه سرتاپایت را گرفته است، من دو چشم تو را میگیرم و تمام دنیا را به تو میدهم، آیا میدهی یا نه؟ همه میگویند نه. میپرسد من زبان تو را میگیرم و تمام پولهای دنیا را به تو میدهم، آیا میدهی یا نه؟ من تمام هستی جهان را به تو میدهم اما دو گوش تو را میگیرم یا دو دست یا دو پای تو را میگیرم. حال این نعمتها را خدا به تو داده و آیا تا حال شده که بگویی الحمدلله که چشم دارم، الحمدلله که گوش دارم، الحمدلله که من پا دارم. تمام دنیا از تو باشد اما عقل نداشته باشی. در کوچهها سنگ به مردم بزنی و مردم به تو سنگ بزنند، آیا حاضری یا نه؟
یکی از چیزهایی که خیلی باید شکرش را بکنیم و متأسفانه فراموش کردیم، روحانیت ماست. ما مدعی هستیم که سرباز امام زمانیم. چه نعمتی بالاتر از این که ما سرباز امام زمان باشیم. چه نعمتی بالاتر از این که ما مروّج اسلام عزیز باشیم. و علی کل حالٍ شکر این نعمتها خیلی لازم است. «الحمدلله علی کل نعمة، الحمدلله علی کل حال». اما این شکر فقط زبانی نباشد، بلکه دل از خدا راضی باشد، دل سرافکنده باشد در مقابل خدا. این همه نعمت هست اما کوتاهی ما در عبادت و کوتاهی ما در تذلل در مقابل خداست.
این مطلب اول است که انصافاً مطلب خوبی است و همه کوتاهی میکنند و ما روحانیت باید به اندازۀ وُسعمان از خدا راضی باشیم. شکر کنیم خدا را در همین جزئیات.
هر نفسی که فرو رود ممدّ حیات است و چون برگردد مفرح ذات است؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و به قول آقای بروجردی در هر نفسی چهار نعمت موجود است.
مسئله دوم که روی آن هم خیلی سر و صدا هست و بالاخره مرحوم سید در اینجا نه تنها نتوانستند تصمیم بگیرند، بلکه تصمیم به عدم گرفتند و آن عتبه بوسی است که در میان مردم مشهور است. اولاً اینها سجده نمیکنند، عتبه بوسی غیر از سجده کردن به قبر امام «سلاماللهعلیه» است و اینها عتبه میبوسند. همینطور که ضریح را میبوسند، عتبه هم میبوسند. حال اگر سجده هم بکنند؛ سجده دو قسم است: یک سجدۀ عبادی است که هر مسلمانی میداند که خدا یکی است و دو نیست. لذا میگویند اصلاً اصول دین تقلیدی نیست و استدلالی هم نیست بلکه امر ارتکازی است، مخصوصاً اثبات ذات خدا و یگانه بودن او. (وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ)؛ به این سجدۀ عبادی میگویند.
سجدۀ دیگر، سجدۀ عظمتی است و قرآن روی این سجدۀ عظمتی اصرار دارد. به ملائکه خطاب شد که: (فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ). حضرت یعقوب وقتی با بچههای نزد حضرت یوسف آمدند و حضرت یوسف پدر و مادرش را روی تخت نشاند، برادرها که وارد شدند، حضرت یعقوب گفت به برادرتان سجده کنید (و خَرّوا له سجّدا). به این سجدۀ عظمتی میگویند.
ما فارسیها دست به سینه میگذاریم و بعضی اوقات خم میشویم و اگر خیلی بخواهیم احترام بگذاریم، حسابی خم میشویم. به این رکوع عظمتی میگویند. یک رکوع هم داریم لله تبارک و تعالی و مختص به نماز است. لذا سجدۀ عظمتی اشکال ندارد. نه تنها اشکال ندارد بلکه قرآن شریف چندین جا تکرار کرده که ما سجدۀ عظمتی داریم و مثل ملائکه (سَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلاَّ إبلیس) قرآن میفرماید به ابلیس گفتند چرا سجده نکردی؟ گفت من بهتر از این هستم (خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ)؛ لذا پروردگار عالم به ملائکه گفت به آدم سجده کنید. این سجدۀ عظمتی بود و مافوق تذللها، همین سجده است. گاهی سجدۀ عبادی است و مختص به ذات خداست و هرکس شعور داشته باشد هیچگاه به کسی سجدۀ عبادی نمیکند. همه میدانند سجده مختص نماز است و نماز هم مختص خداست و هیچکس برای غیر خدا نماز نمیخواند و وقتی سجده میکند، میگوید «سبحان ربی الأعلی و بحمده». رکوع عبادی نیز همینطور است و میگوید «سبحان ربی العظیم و بحمده»؛ اما سجده کردن به در و دیوار و بوسیدن چگونه است؟!
من یادم نمیرود بعضی اوقات استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی وقتی وارد میشدند به صحن مطهر حضرت معصومه، درها را یکی یکی میبوسیدند تا ضریح مطهر و برگشت هم میبوسیدند تا در آخر. لذا عوام مردم اولاً سجده نمیکنند، بلکه این عتبه بوسی است و سجده کردن نیست. اصل مطلب اینست که تذلل در مقابل امیرالمؤمنین دارد و عتبه و در و دیوار را میبوسد و اگر دستش برسد، ضریح مطهر را میبوسد. خودش را تبرک میکند به ضریح مطهر.
آقایی بود که تاولی به پا داشت و میخواست روز اربعین به کربلا رود. پیش من آمد و من گفتم از هواپیما که پیاده شدی به حرم امیرالمؤمنین برو و وقتی زیارت خواندی پایت را به دیوار حرم بمال. آنوقت پایت خوب میشود و میتوانی زیارت کنی. آن آقا رفت و برگشت و همان وقت که از حرم امیرالمؤمنین بیرون آمده بود، اثری به پایش نبود و پیاده به کربلا رفت با آن جمعیت و سالم برگشت. عوام مردم همینطور هستند و تا سرحد عشق به ائمۀ طاهرین علاقه دارند، به روحانیت علاقه دارند، و ما باید مواظب خودمان باشیم و این علاقه را کم نکنیم و از بین نبریم و الاّ امر ارتکازی است که ارادت به روحانیت دارند برای اینکه سرباز امام زمان و مروج اسلام عزیز است؛ لذا دست ما را میبوسند. اینکه بعضیها اشکال میکنند، از دل او بپرسید که محبت یعنی چه. آن محبت وامیدارد که دست ببوسد. بوسیدن محبت آمیز و عظمتی، رکوع عظمتی، یعنی دست به سینه میگذارد و در مقابل بزرگان خم میشود، سجدۀ عظمتی، مربوط به سجده نیست تا اینکه مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» در اینجا میفرمایند سجده برای غیر خدا حرام است. همه این را میدانند که سجده برای خداست. عتبه بوسی حرام است ولو اینکه وقتی عتبه را میبوسد، به عنوان این باشد که اینها بزرگند. من خیال میکنم مرحوم سید کم لطفی کرده است و ما باید سجده را منقسم کنیم به دو قسم؛ یکی سجدۀ عبادی که همه میدانند مختص ذات خداست و یکی هم سجدۀ عظمتی که همه میدانند مختص ذات خدا نیست، گاهی برای خداست و اینطرف و آنطرف سر و صورت را روی زمین میگذارد و میگوید «الحمدلله رب العالمین». گاهی هم در مقابل امیرالمؤمنین علی «سلاماللهعلیه» است و ضریح و در و دیوار را میبوسد و گاهی هم سجده به عتبۀ مقدسه میکند. به این سجدۀ عظمتی میگویند و سجدۀ عظمتی اشکال ندارد.
مطلب دیگری هست که باید مراعات کنیم و اینست که چون به ما اتهام میزنند و سنّیها علیه ما دست گرفتند و اینکه میگویند اینها مشرکند و علاوه بر اینکه خدا را میپرستند، چهارده معصوم را میپرستند. دلیلش هم اینست که وقتی وارد حرم میشوند، در مقابل ضریح مطهر سجده میکنند. این تهمت هست، برای همین به جای عتبه بوسی، ضریح مطهر یا در و دیوار حرم امیرالمؤمنین را ببوسد و بگوید یا علی. در و دیوار حرم حضرت ابوالفضل یا حضرت معصومه را ببوسد و بگوید «یافاطمه! اشفع لی فی الجنة».
امیدوارم پروردگار عالم این عشق به ولایت را که همۀ ما داریم، روز به روز بیشتر کند و ما بتوانیم ادب را در مقابل ائمه طاهرین در توسلاتمان مراعات کنیم.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد