أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
فرمودند:
و یجب فیه المحافظة علی أداء الحروف و الکلمات علی النهج الصحیح مع العربیة والموالاة، والأقوی عدم کفایة قوله: «سلام علیکم»؛ بحذف الألف و اللام.
مثل مابقی نماز، باید سلام نماز هم عربی صحیح باشد، و باید آنطوری که به ما گفتهاند نماز بخوانیم؛ لذا به ما گفتهاند اگر میخواهی از نماز خارج شوی، بگو «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته». ما نباید فکر کنیم که این ضمیر «السلام علیکم» راجع به چیزست. باید بگوییم ضمیر مرجع خودش را پیدا میکند. به تو گفتهاند بگو «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» و تو هم بگو «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته». حتی اگر به جای «السلام» بگویی «سلامٌ علیکم»، تنوین در اینجا به جای الف و لام است و تفاوتی ندارد اما حق نداریم این کار را بکنیم، بلکه باید بگوییم «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته». عجب است از مرحوم محقق در معتبر! این کتاب معتبر کتاب خوبیست، اما شذوذات زیادی دارد، از همین جهت هم متروکه شده است. به خلاف شرایع که بیش از صد شرح بر آن نوشته شده است، از جمله جواهر. و مرحوم محقق، مقید بوده که در شرایع از شهرت متابعت کند. این هم که مشهور شده شرح بعد شرح دادند به خاطر همین است، اما مُعتبر از نظر علمی بالاتر از شرایع است اما شذوذات زیادی دارد.
تذکرۀ مرحوم علامه نیز اختلافات زیادی دارد. انصافاً مرحوم علامه خیلی برای جمع این تذکره زحمت کشیده است، ولی تذکره، شذوذات و اختلاف زیاد دارد. برای ما طلبهها نوشته شده است، برای اینکه مجتهد شویم، اختلافات را ببینیم و بررسی کنیم؛ لذا این دو بزرگوار در «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» گفتند میتوانیم بگوییم «سلامٌ علیکم». بعد علت آوردند و گفتند تنوین «سلامٌ» به جای الف و لام است و الف و لام هم به جای تنوین است، حال من اگر بگویم «السلام علیکم» درست است و اگر بگویم «سلامٌ علیکم» باز درست است. مرحوم سیّد صاحب عروه میفرمایند «سلامٌ علیکم» وارد نشده است. به ما گفتند که بگو «السلام علیک أیها النبی و رحمة الله و برکاته» و قصد تحیت هم نکن. اگر کسی بگوید حضرت رسول همه جا هست، لذا من الان در مقابل حضرت رسول هستم و خطاب به حضرت رسول میکنم و میگویم «السلام علیک أیها النبی و رحمة الله و برکاته». در اینجا نماز باطل است، برای اینکه گفتند به قصد تحیت نگویید بلکه به قصد نماز و حکایت بگویید. اما حال چه شده که مرحوم علامه در تذکره و مرحوم محقق در معتبر گفتند که میتوانیم به جای «السلام علیکم» بگوییم «سلامٌ علیکم». اینها تفاوت هم ندارند و بدل الف و لام، تنوین میآوریم. لذا مرحوم سید میفرمایند: «والأقوی عدم کفایة قوله: «سلام علیکم»؛ بحذف الألف و اللام».
ایشان در اینجا عالی میگویند اما بعد میرسیم به «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» و مرحوم سید میفرمایند مراد از «السلام علینا»، ملائکه هستند. اگر فرادی میخواند، منظور ملائکه هستند و اگر جماعت میخواند، مراد مأمومین هستند. حتی صاحب عروه و دیگران گفتند سه مرتبه بگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» و یکی مرادش ملائکه یا امام جماعت باشد و یا به چشم اشاره کند به طرف راست و مراد مأمومین طرف راست باشند و یا به چشم اشاره به طرف چپ کند و مراد مأمومین طرف چپ باشند. درحالی که در اینجا جدی میگویند که نمیشود به جای «السلام علیکم» بگویم سلامٌ علیکم؛ برای اینکه «السلام علیکم» تحیت نیست بلکه جزء نماز است. وقتی تحیت نباشد و جزء نماز باشد، باید ببینیم که چه چیزی وارد شده است. لذا در اینجا میفرماید:
و یجب فیه المحافظة علی أداء الحروف و الکلمات علی النهج الصحیح مع العربیة والموالاة، والأقوی عدم کفایة قوله: «سلام علیکم»؛ بحذف الألف و اللام.
و اما بعد چه شده که دست از این حرف برداشتند و رفتند روی تحیت و روی اینکه «سلامٌ علیکم» با «السلام علیکم» تفاوت ندارد و اگر بگویم «السلام علیکم» تنوین را نیاوردم و اگر بگویم «سلامٌ علیکم»، تنوین به جای الف و لام است. اما حرف اینست که به ما گفتند نماز بخوان. در نماز هم خطورات غیر از توجهات است. به ما گفتند نماز بخوان با توجه به اینکه در محضر خدا هستی. بالاترین مقام، حضور در محضر خداست و نماز از اول تا آخرش حضور در محضر خداست و همه جا محضر خداست و ما در محضر خدائیم و باید ادب حضور مراعات شود. به ما گفتند اینطور نماز بخوانید. حتی اگر کسی حمد و سوره را به عنوان قرآن بخواند، نماز باطل است. حمد و سورۀ نماز غیر از حمد و سورۀ قرائت قرآن است. (فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ) یک وادی برای خودش است. «صلّ» نیز برای خودش یک وادی است و فکر اینکه ضمیر «السلام علیک أیها النبی» کیست و فکر اینکه «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» چه کسانی هستند و فکر اینکه در «السلام علیکم» مراد از خطاب چیست؛ اصلاً خطاب نداریم بلکه تعبد داریم و به ما گفتند نماز را اینطور بخوانید و ما نیز همینطور بخوانیم و مرجع ضمیر هم خود به خود معلوم میشود؛ لذا «سلامٌ علیکم» در نماز غلط است و باید بگوییم «السلام علیکم»؛ ولو اینکه از نظر معنا تفاوت ندارد و تنوین به جای الف و لام است و الف و لام به جای تنوین است؛ اما اگر بگویم «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، مراعات طرز نماز را کردم و اگر بگویم «سلامٌ علیکم» مراعات طرز نماز را نکردم و نماز باطل است.
این مسئلۀ سلام همینطور که مرحوم شهید دوم صاحب شرح لمعه میگوید قضیۀ تحیت در نماز و قضیۀ حکایت، یک مسئلۀ خیلی مشکل است. اما باید به این توجه کنیم که مثلاً کسی میگوید «السلام علیک أیها النبی» و خطاب به پیغمبر میکند و نمازش باطل است. یکی میگوید «السلام علیک ایها النبی» برای اینکه به او گفتند اینطور بگو، آنگاه نمازش صحیح است. اما اگر وقتی میگوید «السلام علیکم»، خطور در دل باشد؛ آن خطورات مربوط به نماز نیست. از اول نماز تا آخر نماز، خطورات است. به قول بزرگی که میگوید من در مدت عمرم نشده که دو رکعت نماز با حضور قلب بخوانم. مخصوصاً اینکه شیطان میآید و تفکرها و تخیلها را میآورد و از اول نماز تا آخز نماز چیزی که به فکرش نیست، حضور است. خطورات و تصورات و توهمات هم خیلی فراوان است. در اینجا نماز باطل نیست، اما بی مغز است و گردوی پوچ است. از همین جهت هم روایت داریم که در نماز به هر اندازه حضور قلب باشد، خدا قبول میکند. مابقی هم صحیح است اما صحیح عندالله نیست؛ اینکه یعنی خود را بیابد در محضر خدا وبا اجتناب از گناه رسیده باشد به آنجا که میتواند در وقتی که نماز میخواند، واقعاً نماز بخواند و نه در فکر دنیا و اشتغالات دنیا باشد. لذا آن نماز هم صحیح است اما مقبول نیست. بنابراین نماز تحیتی داریم که باطل است و حتی به قول مرحوم سید اگر به جای «السلام علیکم» بگویم سلامٌ علیکم، آنگاه نماز باطل است و کلام آدمی در نماز آمده است. اگر نماز بخوانیم، نماز صحیح است ولو خطورات و حتی خطور معنا داشته باشیم و اما آنچه خوب است، توجه الی الله تبارک و تعالی است و اینکه به من گفتند اینطور نماز بخوان و من هم متابعت لله، نماز میخوانم اوله التکبیر و آخره التسلیم.
مسئله 1:
لو أحدث أو أتی ببعض المنافیات الاُخر قبل السلام بطلت الصلاة،نعم لو کان ذلک بعد نسیانه؛بأن اعتقد خروجه من الصلاة لم تبطل، والفرق أنّ مع الأوّل یصدق الحدث فی الأثناء، ومع الثانی لا یصدق؛ لأنّ المفروض أنّه ترک نسیاناً جزءاً غیر رکنی،فیکون الحدث خارج الصلاة.
کسی صلوات فرستاد و قبل از اینکه بگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، عمداً صورتش را از قبله برگرداند. یا اینکه به به گفت کنار برو. در اینجا نماز باطل است؛ برای اینکه هنوز نماز تمام نشده و تمام شدن نماز به گفتن «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» است. یا اینکه صلوات را فرستاد و خیال کرد که نمازش تمام شد و هنوز «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» را نگفته و خیال کرد که گفته است. یعنی صلوات را فرستاد و خیال کرد از نماز بیرون رفته و سرش را از قبله برگرداند و ناگهان متوجه شد که در نماز است. در اینجا میگویند نماز صحیح است. میفرمایند اگر عمداً باشد، منافی در نماز واقع شده است. یا مثلاً بعد از اینکه صلوات فرستاد، دانسته به بچه گفت کنار برو. در اینجا میداند کلام آدمی در وسط نماز آمده و نماز باطل است؛ اما اگر سهواً گفت، میفرمایند از نماز خارج شده است.
مرحوم سید علت میآورند و میفرمایند: «والفرق أنّ مع الأوّل یصدق الحدث فی الأثناء، ومع الثانی لا یصدق؛ لأنّ المفروض أنّه ترک نسیاناً جزءاً غیر رکنی»؛ درحقیقت از نماز خارج شده و حدث در خارج نماز واقع شده است و نماز صحیح است.
همۀ محشین بر عروه به مرحوم سید ایراد میکنند. میفرمایند اینطور نیست، برای اینکه بالاخره این در نماز واقع شده است و چون در نماز واقع شده، منافی در نماز است و در هر دو صورت نماز باطل است. ولی انصافاً حرف مرحوم سید حرف به جایی است. وقتی صلوات را فرستاد، یک دفعه میداند در نماز است و به بچه میگوید برو کنار. در اینجا نماز باطل است. اما یک دفعه نمیداند در نماز است و به بچه میگوید برو کنار و این مثل اینست که در نماز نباشد. برای اینکه سهو کرده که در نماز هست یا نه و قاعدۀ رفع میگوید نماز تو تمام شد. وقتی میگوید نماز تو تمام شد، میگوید کنار برو و ناگهان متوجه میشود که در نماز است و سلام نماز را نگفته است. لذا حرف مرحوم سیّد، حرف به جایی است و اینکه همۀ محشین ایراد میکنند به مرحوم سیّد که چه تفاوتی میکند بین صورت اول و دوم. هر دو در نماز است و منافی آوردن در نماز، نماز را باطل میکند. مثلاً اگر کسی در وسط حمد و سوره به بچه بگوید کنار برو، نماز باطل است؛ اما اگر سهواً بگوید، نماز صحیح است. صورت اول عمد بوده و منافی در نماز واقع شده و صورت دوم سهو بوده و در نماز واقع نشده است. رفع مالایعلمون میگوید مثل اینست که در نماز نباشی و نمازت صحیح است. مانحن فیه نیز صلوات را فرستاده و عمداً به بچه میگوید کنار برو، و نمازش باطل است و اگر سهواً بگوید، نمازش صحیح است. بنابراین فرمایش مرحوم سید که میفرماید: «والفرق أنّ مع الأوّل یصدق الحدث فی الأثناء، ومع الثانی لا یصدق؛ لأنّ المفروض أنّه ترک نسیاناً جزءاً غیر رکنی،فیکون الحدث خارج الصلاة»؛ وقتی نسیان باشد، جزء غیر رکنی در نماز آمده و به بچه گفته کنار برو و جزء غیررکنی نماز را باطل نمیکند.
آنچه من میفهمم حق با مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» است و اینکه محشین بر عروه میگویند هنوز در نماز است؛ میگوییم هنوز در نماز نیست. در صورت عمدش در نماز بوده و از نماز بیرون رفته و نمازش باطل است اما در صورت سهو، از نماز بیرون نرفته و سهواً چیز غیررکنی آورده در نماز و نمازش صحیح است.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد
[1]. التذکره، ج 3، ص 247.
[2]. المعتبر، ج 2، ص 236.