أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 2:
لا یشترط فیه نیّة الخروج من الصلاة،بل هو مخرج قهراً، و إن قصد عدم الخروج،لکن الأحوط عدم قصد عدم الخروج، بل لو قصد ذلک فالأحوط إعادة الصلاة.
در وقتی که میگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» لازم نیست که نیت کند که به واسطۀ «السلام علیکم» از نماز بیرون رفتم و وقتی «السلام علیکم» را بگوید، قهراً، خود به خود از نماز بیرون میرود.
تا اینجا معلوم است و از حرفهای سابق هم معلوم شد و از حرفهای آینده هم معلوم میشود که قصد معانی از اول نماز تا آخر نماز، لازم نیست و اگر مثلاً در قرائت قصد قرآنیت کند، نماز باطل است. همین مقدار که از اول نماز تا آخر نماز را بخواند، به تکلیف عمل کرده است؛ لذا در مانحن فیه نیز قصد اینکه به واسطۀ «السلام علیکم» از نماز خارج شده، لازم نیست. اما اگر قصد کند که میگویم «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» اما از نماز خارج نمیشوم، چگونه است؟!
مرحوم سید احتیاط واجب میکند که این نماز باطل است؛ ولی ظاهراً نباید بگویند «أحوط» بلکه باید بگویند اگر نیت کند که از «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» از نماز خارجش نکرد، کلام آدمی میشود و کلام آدمی نماز را باطل میکند. لذا در اول فرمودند: «لایشترط فیه نیّة الخروج من الصلاة بل هو مخرج قهراً».
بنابراین باید اصلاً نیت نداشته باشد جز اینکه شارع مقدس به ما گفته نماز بخوان و اولش بگو الله اکبر و آخرش هم بگو «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»؛ لذا قصد خروج لازم نیست. حال اگر خطوری باشد، طوری نیست اما به عنوان بیرون رفتن از نماز باشد. مثل اینکه الله اکبر بگوید به عنوان تحیت و السلام علیک أیها النبی بگوید به عنوان تحیت. لذا این جملۀ «و إن قصد عدم الخروج» نماز درست است، ظاهراً باید بگوییم نماز درست نیست برای اینکه اگر قصد کند عدم خروج را؛ مثل آنجاست که سلام بگوید و قصد کند سلام به دیگران را و حتی «السلام علیک أیها النبی» بگوید به قصد تحیت. همینطور که فرمودند نماز باطل است، در اینجا هم اگر قصد کند از نماز بیرون رفتم، نمیشود و اگر نیت کند که وقتی میگویم «السلام علیک ایها النبی» از نماز بیرون نرفتم، باز نمیشود و کلام آدمی است؛ لذا باید فرموده باشند: «لایشترط فیه نیة الخروج من الصلاة بل هو مخرج قهراً» و اما اینطور نیست که با «ان قصد عدم الخروج» نماز درست باشد و اگر قصد عدم خروج کند، نماز باطل است. لذا به شرط اینکه من از نماز بیرون نروم، میگویم «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته». این کلام آدمی است و سلام نمازی نیست؛ برای اینکه سلام نمازی آنست که وقتی میگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، قهراً از نماز خارج شود؛ و اما اینکه بگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» و قصد خروج نکند و بعد دوباره بگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» و قصد خروج کند؛ هیچکدام از اینها درست نیست.
بنابراین نماز را باید از اول تا آخر به عنوان نماز بخوانیم؛ معنایش را بفهمم یا نفهمم، خطور دل راجع به معانی داشته باشم یا نداشته باشم، باید نماز را به عنوان این بخوانم که خدا گفته است صبح به صبح دو رکعت نماز بخوان و پیغمبر خدا هم گفته نماز اینست که اول بگو الله اکبر و بعد حمد و سوره بخوان و تا آخر که یک سلام بده. همۀ اینها باید قربة الی الله باشد.
مسئله 3:
یجب تعلّم السلام علی نحو ما مرّ فی التشهّد، وقبله یجب متابعة الملقّن إن کان،وإلّا اکتفی بالترجمة،و إن عجز فبالقلب ینویه مع الإشارة بالید علی الأحوط،والأخرس یخطر ألفاظه بالبال،ویشیر إلیها بالید أو غیرها.
کسی که نماز میخواند، از باب مقدمۀ واجب باید بداند و بتواند نماز بخواند، و اما اگر نداند و یا مطابق مأمورٌبه نیاورد، آنگاه مأتیٌبه مطابق مأمورٌبه نیست و نماز باطل است. اما چیزی که هست و دو سه مرتبه هم گفتیم، اینست که اگر کسی نمیتواند نماز بخواند یا نمیتواند الفاظ را بگوید یا نمیتواند رکوع و سجده و تشهد را به جا بیاورد «الصلاة لایترک بحال»، هرطور که هست باید یک نماز بخواند. وقتی نتوانست، غلط بخواند و وقتی نتوانست به رکوع برود، رکوع ندارد یا وقتی نتوانست ایستاده بخواند، بنشیند و اگر نشد، بخوابد و علی کل حالٍ به اندازۀ مقدورش باید نماز خوانده شود.
دو سه روز قبل روایتی خواندیم که فرمودند نماز را بخواند، ولو اینکه نتواند مثل افراد عالم نماز بخواند و نتواند با مخارج بخواند. امام صادق «سلاماللهعلیه» فرمودند مانعی ندارد برای اینکه آنچه از عالم میخواهند، از جاهل نمیخواهند. یا آنچه از قادر میخواهند از عاجز نمیخواهند، اما اصل نماز را میخواهند. به اندازهای که فقها نماز حریق یا نماز غریق درست کردند. اگر کسی در آتش میسوزد و توجه کرد نماز نخوانده، باید نماز را شروع کند تا بسوزد و بمیرد و یا غرق شود و خفه شود. لذا گفتند غریق و حریق هم نماز را ترک نکند. کسی که وضعش خیلی بد است و دم مرگ است، باید نماز را بخواند و حتی کسی که فاقد الطهورین است، باید نماز را بخواند. کسی که نمیتواند حرف بزند، باید به اندازۀ نماز توجه به خدای عزیز داشته باشد و اگر میتواند در دل نماز را بخواند، وگرنه به اندازۀ تشهد یا به اندازۀ اول نماز تا آخر نماز رو به قبله باشد و «الصلاة لایترک بحال». این امر مسلّمی است، اما از آن طرف هم امر فوقالعاده مهمی است، برای اینکه اگر نماز صحیح بخواهند، هشتاد درصد مردم نمازهایشان صحیح نیست، مخصوصاً در مخارج گیرند. هشتاد درصد مردم بلکه بیشتر، مسئله بلد نیستند. متأسفانه ما طلبهها هم مسئله بلد نیستیم و این مصیبت است که یک طلبه مسئلۀ فقهی نداند. ما طلبهها باید در همان مرتبۀ اول آشنایی کامل به رساله و آشنایی کامل به اعتقادات و آشنایی کامل به اخلاق داشته باشیم و بعد بگوییم که بدان (أیّدک الله تعالی) که کلمات و لغات عرب بر سه گونه است که همۀ اینها مقدمه برای آن سه مورد است. در میان طلبهها سراغ داریم که در اعتقادات و در احکام و اخلاق، کار نکردند. مثلاً باسواد است اما در توضیحالمسائل گیر است. این ننگ بزرگی است و جداً از او میخواهند. حال اگر از هشتاد درصد مردم نخواهند و بگویند همین نماز غلط تو را قبول داریم، اما به طلبه میگویند تو باید از نظر احکام و از نظر اخلاق و از نظر اعتقادات، ملاّ باشی. هرچه جلو بیاید و هرکس چیزی راجع به اخلاق و احکام و اعتقادات از تو بپرسد، بلد باشی. اینطور نباشد که مثلاً یک غیرطلبه بتواند شما را در احکام گیر بیندازد یا در اعتقادات گیر بیندازد و ببیند اخلاق اسلامی که یک مسلمان باید داشته باشد، ندارید. بالاخره راجع به نماز از هرکس یک نمازی میخواهند. از عالم یک نماز میخواهند و از جاهل عامی هم یک نماز دیگری میخواهند. گفتیم که این فرمایش دلیل بر آن عرض ماست که جاهل قاصر، معذور است و جاهل مقصر نیز، معذور است به گفتۀ بعضیها. مرحوم سید در عروه نتوانستند تصمیم بگیرند و گاهی میفرمایند جاهل مقصر معذور است و گاهی میفرمایند معذور نیست و گاهی میفرمایند «فی الجاهل المقصر اشکالٌ». ولی این بحثهای چند روزه به ما میگوید که جاهل مقصر، معذور است. بله، اگر کوتاهی کرده باشد همینطور که در اینجا میفرمایند: «یجب تعلّم السلام علی نحو ما مرّ فی التشهّد»، سابقاً هم فرمودند: «یجب تعلّم الصلاة علی نحو الصحیح العربیة».
مسئله 5:
الأحوط أن لا یقصد بالتسلیم التحیّة حقیقة؛ بأن یقصد السلام علی الإمام أو المأمومین أو الملکین، نعم لا بأس بإخطار ذلک بالبال،فالمنفرد یخطر بباله الملکین الکاتبین حین السلام الثانی، والإمام یخطرهما مع المأمومین، و المأموم یخطرهم مع الإمام، وفی «السلام علینا وعلی عباد اللّٰه الصالحین» یخطر بباله الأنبیاء و الأئمّة و الحفظة.
در این دو سه روز گفتیم باید سلام را بگوید و به عنوان قصد تحیت نباشد بلکه به عنوان نماز بگوید. به عبارت دیگر حکایت باشد نه تحیت. لذا اگر بخواهیم با «السلام علیکم»، تحیت را اراده کنیم، نمیشود.
مرحوم سیّد مرادشان همین است اما به جای فتوا، احتیاط میکنند. مثلاً وقتی میگوید «السلام علیک ایها النبی»، اگر خطاب به پیغمبر کند نماز باطل است و اگر به عنوان این بگوید که آخر نماز است، خوب است. و اما اگر به صورت خطوری باشد، وقتی میگوید «السلام علیک ایها النبی» به ذهنش بیاید که در محضر پیغمبر اکرم است، طوری نیست و اما به عنوان تحیت نمیشود. تا اینجا ایراد به مرحوم سید اینست که سابقاً فرمودید که باید قصد تحیّت نباشد و باید قصد قرآنیت نباشد و در اینجا احتیاط واجب کردید و اما بعد میفرمایید: «فالمنفرد یخطر بباله الملکین الکاتبین حین السلام الثانی، والإمام یخطرهما مع المأمومین، و المأموم یخطرهم مع الإمام، وفی «السلام علینا وعلی عباد اللّٰه الصالحین» یخطر بباله الأنبیاء و الأئمّة و الحفظة».
در وقتی که میگوید «السلام علیک ایها النبی» پیغمبر را اراده کند یا در وقتی که میگوید «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» ملائکه را اراده کند و یا در نماز جماعت به یکدیگر سلام کنند.
در این مورد روایت هست اما فقط مرحوم صدوق در من لایحضر به عنوان مرسل آوردند. اما این را توجه داشته باشیم که ملائکه را اراده کند، نه به عنوان تحیت باشد بلکه به عنوان خطور باشد. مثل نمازهای ما که از اول تا آخرش خطوری است. لذا خطورات زیاد است و از وقتی که وارد نماز میشود، خطورات شروع میشود تا وقتی که بگوید «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته». حال خطورات گرچه فضیلت نماز را کم میکند اما نماز را باطل نمیکند؛ لذا اینکه مرحوم سید میفرمایند، صدوق «رضواناللهتعالیعلیه» تعیین مصداق کرده به عنوان خطور؛ و اما اگر به عنوان تحیت باشد، نماز باطل است و در اینجا احتیاط واجب میکنند؛ اما باید احتیاط واجب نکنند و بگویند اگر در سلام ارادۀ تحیت کند، نماز باطل است و اگر ارادۀ تحیت نکند و خطورات باشد، مثلاً بگوید «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» و ملائکه به دل خطور کند، مانعی ندارد؛ اما آنچه خیلی خوب است، این کار عوامانه است. عوام در وقتی که میگویند الله اکبر، میگویند چهار رکعت نماز میخوانم قربة الی الله و خدا گفته الله اکبر بگو و حمد و سوره بخوان و رکوع و سجده کن و شارع گفته بگو السلام علیکم و رحمة الله و برکاته و از طرف خداست و قربة الی الله است. عوام نیز به عنوان صلاة نماز میخوانند و حتی من عقیده دارم خطوری هم نباشد، بهتر است و روایت هم نداریم به غیر از صدوق در من لا یحضر که این روایت را نقل کرده و معارض هم دارد.
صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد