أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 2:
لا تشرع الجماعة في شيء من النوافل الأصلية وإن وجبت بالعارض بنذر أو نحوه حتى صلاة الغدير على الأقوى إلا في صلاة الاستسقاء، نعم لا بأس بها فيما صار نفلا بالعارض كصلاة العيدين مع عدم اجتماع شرائط الوجوب، والصلاة المعادة جماعة، والفريضة المتبرع بها عن الغير، والمأتي بها من جهة الاحتياط الاستحبابي.
نماز جماعت برای فرائض است؛ مانند نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء. اما نوافلش جماعتبردار نیست. ولو نذر هم روی آن کرده باشد، باید نوافل را برای نذرش به جا بیاورد، اما نمیشود با جماعت به جا بیاورد. نمازی داریم به نام صلاة غدیر که مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» همین جا و در مسئلۀ بعد متعرض آن میشوند. در این یک اختلاف هست و بعضیها گفتند این نماز غدیر را میشود با جماعت خواند و بعضی گفتند نه، بلکه اگر بخواهد بخواند باید فرادا بخواند.
صلاة غدیر دوازده رکعت به یک سلام است و در اسلام و در فقه ما چنین نمازی نداریم؛ چه در واجبات و چه در مستحبات. اما مثل اینکه اصحاب پذیرفتند به واسطۀ روایت، البته با تسامح در ادلّۀ سنن، که نماز غدیر داریم. لذا میتواند نماز غدیر را برای ثوابش دوازده رکعت پشت سر هم با یک سلام بخواند؛ و اما اگر همین را بخواهد با جماعت بخواند، نمیشود. نشدن آن هم به خاطر اینست که ولو گفته شده که میشود با جماعت خواند، اما جمع بین دلیلها همینطور که مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» فرمودند، میشود نماز غدیر خواند اما به صورت فرادا، به قاعدۀ تسامح در ادلّۀ سنن. اما نمیشود با جماعت بخوانیم، برای اینکه نمیدانیم آیا میشود با جماعت خواند یا نه؛ خواه ناخواه اصل میگوید نه و اگر بخواهیم تمسّک کنیم به آن روایت، آن هم تمسّک به عام در شبهۀ مصداقیه است. به معنای اینکه نماز غدیر را میشود به فرادا خواند یا نه، دلیل دارد. یا میشود با جماعت خواند یا نه، دلیل ندارد و بخواهیم تسامح در ادلۀ سنن را در اینجا بیاوریم، تمسّک کردیم به عامی و آن تسامح در ادلّۀ سنن است. برای اثبات کردن خاصی، نماز غدیر با جماعت. لذا همینطور که مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در اول فرمودند، اگر بخواهیم نماز جماعت بخوانیم، یا باید دلیل داشته باشد یا از فرائض باشد. مثلاً برای نماز عید دلیل داریم و میشود با جماعت خواند؛ اما اگر بخواهیم نماز غدیر را با جماعت بخوانیم، اصل مطلب صاف است و دلیل داریم بر اینکه مستحب است نماز غدیر بخوانیم اما آن نماز غدیر را با جماعت بخوانیم یا نه، دلیل ندارد و باید تمسّک کنیم به قانون تسامح در ادلّۀ سنن و تسامح در ادلّۀ سنن اصل را نمیتواند درست کند، برای اینکه اگر بخواهد اصل را درست کند، تمسک به عام در شبهۀ مصداقیه است. البته فرع را میتواند درست کند. روایت ضعیفی داریم که نمیدانیم مثلاً آیا میشود نماز نافله با نذر خواند یا نه و دلیل ضعیفی میگوید بله، و در اینجا بگویید تسامح در ادلۀ سنن. و اما اگر بخواهیم چیزی را با دلیل درست کنیم، نمیشود و راجع به نماز غدیر چنین است. البته فرعش را میتوان درست کرد و روایت داریم اما اصلش را نمیشود درست کرد یعنی برای جماعت دلیل نداریم. تمسک به عام است و اگر بخواهیم بگوییم قانون تسامح در ادلۀ سنن است، میگوییم «ثبّت العرش ثم اُنقش»؛ اول باید این سنّت را درست کنیم تا بعد بگوییم تسامح در ادلۀ سنن است. لذا مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» میفرماید: «لا تشرع الجماعة في شيء من النوافل الأصلية وإن وجبت بالعارض بنذر أو نحوه حتى صلاة الغدير على الأقوى»
اگر نوافل را نذر کرده باشد، نمیشود با جماعت خواند. صلاة غدیر را هم نمیشود با جماعت خواند. اما به دلیلی که میتوان خواند، نمیشود تمسّک کرد برای اینکه اصلش را نمیتوانیم اثبات کنیم. وقتی نتوانستیم اثبات کنیم، خواه ناخواه نمیتوان گفت تسامح در ادلّۀ سنن میگوید مستحب است که با جماعت بخوانیم. مطلب تا اینجا مطلب عالیست و روایاتی هم در این باره هست. راجع به صلاة غدیر دو دسته روایت داریم و چون خیلی اهمیت ندارد، مرحوم سیّد در این باره صحبت نکرده است. فقط گفتند که نمیشود با جماعت خواند برای تمسّک به عام در شبهۀ مصداقیه است. اما در اصل مطلب که نماز جماعت مربوط به واجبات است، ادلّۀ فراوان داریم.
روایت از حضرت رضا«سلاماللهعلیه» است که: «لایجوز أن یصلّی تطوع فی جماعة لأنّ ذلک بدعة و کلّ بدعة ضلاله و کل ضلالة الی النار.»
روایت خوب است و دلالتش عالیست و سندش هم خوب است الاّ اینکه روایت خیلی به گفتۀ فقها شباهت دارد و بعضیها از لحن گفتن میفهمند که این روایت است یا نه. بعضیها ادّعا هم کردند که من روایت را از غیر روایت، از لحن گفتار تشخیص میدهم. من جمله در اینجا، خیلی به گفتن فقها شباهت دارد ولی خیلی تفاوت ندارد. روایت باشد، درست است و اگر روایت نباشد، گفتۀ فقهاست، اما از روایت گرفته شده و آن هم مانعی ندارد؛ لذا علی کل حالٍ دلالت روایت حضرت رضا«سلاماللهعلیه» خوب است.
روایت 1 از باب 20 از ابواب نوافل جماعت، وسائل الشیعه(ط الاسلامیه، طبع قدیم)، جلد 5، صفحه 406:
صحیحه عبدالرحمن عن أبا عبدالله (عليه السلام) عَنِ الْمَرْأَةِ هَلْ تَؤُمُّ النِّسَاءَ قَالَ تَؤُمُّهُنَّ فِي النَّافِلَةِ فَأَمَّا فِي الْمَكْتُوبَةِ فَلا.
روایت دیگر:
روایت 13 از باب 20 از ابواب نوافل جماعت، وسائل الشیعه(ط الاسلامیه، طبع قدیم)، جلد 5، صفحه 408:
صَلِّ بِأَهْلِكَ فِي رَمَضَانَ الْفَرِيضَةَ وَ النَّافِلَةَ فَإِنِّي أَفْعَلُهُ.
این دو روایت از روایات معارض است، ولو اینکه سند هم خوب است اما اعراض اصحاب روایتها را از کار میاندازد و علی کل حالٍ نمیتوانیم به آن تمسّک کنیم. لاأقل روایت شاذ و نادر میشود و اعراض اصحاب است و روایتی که مورد اعراض اصحاب است، «ودع الشاذ النادر فانّ شاذ النادر لایعبأ به».
تا اینجا هم روایتها دلالت داشت و هم مطلب صاف بود و حرف نداشت و فقط صلاة غدیر است که بعضی گفتند که میشود با جماعت خواند و تمسّک به روایت هم کردند اما ما تبعاً از مرحوم سیّد نتوانستیم بگوییم. اصل نماز غدیر درست است و کسی در دلش شب حال دارد و دوازده رکعت نماز با یک سلام به نام صلاة غدیر میخواند. روایت داریم و تسامح در ادلۀ سنن هم میگوید درست است؛ اما همین نماز را نمیشود با جماعت خواند؛ برای اینکه اعراض اصحاب روی روایت است و در اصل آن هم شک داریم و گفتم قانون تسامح در ادلۀ سنن نمیتواند بیاید؛ پس هیچ نافلهای را نمیشود با جماعت خواند، ولو اینکه به قول مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه»، آن را واجب بالعَرَض کرده باشیم؛ که ما در این واجب بالعرض هم اشکال داشتیم که اگر کسی نذر کند مثلاً نماز غدیر بخواند، آیا واجب میشود یا نه؟ ما گفتیم واجب نمیشود و این میتواند نماز را بخواند و اگر نخواند، کفاره دارد، اما نیت وجوب نیست و باید نیت استحباب کند برای اینکه اصلش مستحب است و وجوبش هم وجوب عرَضی است؛ به معنای اینکه مخالفت آن کفارۀ نذر دارد.
بعد مرحوم سیّد میفرمایند:
إلا في صلاة الاستسقاء، نعم لا بأس بها فيما صار نفلا بالعارض كصلاة العيدين مع عدم اجتماع شرائط الوجوب، والصلاة المعادة جماعة، والفريضة المتبرع بها عن الغير، والمأتي بها من جهة الاحتياط الاستحبابي.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» میخواهند بگویند اینها را با جماعت میتوان خواند برای اینکه وجوب دارد، اما در مباحثۀ دیروز ما میگفتیم وجوب ندارد و اگر بخواهیم نماز جماعت درست کنیم غیر فرائض، باید دلیل داشته باشد، مثل صلاة استسقاء؛ یعنی نماز باران و این نماز باران مثل نماز عید است و تفاوتی با نماز عید ندارد و همینطور که میتوان نماز عید را با جماعت خواند، این نماز استسقاء را نیز میتوان با جماعت خواند.
دیگری نماز معاده است. راجع به صلاة مُعاده، بحثها شده و ما از آن گذشتیم. بحث مُعاده اینست که انسان میتواند نماز واجبی که خوانده، دوباره به جماعت بخواند. مشهور در میان فقها میگویند معنایش اینست که مثلاً امام جماعت نیامد و این نماز فرادا خواند و بعد امام جماعت آمد و جماعت تشکیل شد، در این صورت میتواند دومرتبه نماز بخواند؛ اما بسیاری از بزرگان میگویند نه. نماز ظهر و عصر را چندین مرتبه میخواند. مثلاً در این مسجد نماز ظهر و عصر میخواند و به مسجد دیگری میرود و میبیند جماعت است و باز نماز ظهر و عصر میخواند و به اینها نماز معاده میگویند و ما سابقاً گفتیم اینها اشکال ندارد و احکام نماز واجب هم بر این بار است؛ بنابراین از جاهایی که میشود نماز جماعت مستحبی خواند، صلاة معاده است و به عبارت دیگر صلاة تکراری است.
بله، در صلاة معاده حرفهایی هست و الان مورد بحث نیست، اما به طور مُجمل از جاهایی که میشود نماز مستحب را به جماعت خواند، صلاة معاده است. از جاهایی که میشود نماز غیرواجب را به جماعت خواند، نمازی که انسان برای پدر و مادرش و برای رفقایش میخواند. مثلاً رفیقش نماز و روزه دارد و این نماز و روزه را متبرعاً برای رفیقش میخواند. حال این نماز مستحب است، اما میتوان با جماعت خواند. چنانچه اگر واجب باشد، یعنی نماز استیجاری باشد، میتوان با جماعت خواند. یک قاعدۀ کلی میتوان گفت و آن اینست که نماز جماعت مختصّ به فرائض است. اگر ما جواز برای غیر فرائض پیدا کردیم، باید آن را با دلیل درست کنیم؛ اگر دلیل باشد، آن دلیل به ما میگوید این نماز را میشود با جماعت خواند؛ ولو برای خودش مستحب است، مثل اینکه گفتم برای رفیقش نماز میخواند که میداند این نماز به ذمّهاش است. در این صورت میتواند با جماعت بخواند. نماز جماعت میخواند برای خودش به عنوان احتیاط. این حرف دارد. اگر احتیاط واجبی باشد، میشود و اما اگر احتیاط مستحبی باشد، اختلاف در میان فقهاست که میشود یا نه. ما میگوییم و سابقاً هم صحبت کردیم و گفتیم که مانعی ندارد که انسان در دو سه مسجد، دو سه تا نماز بخواند به عنوان احتیاط مستحبی. لذا نماز معاده بخواند، طوری نیست و نماز غیر معاده هم بخواند، طوری نیست؛ اما فقها میگویند مختص به واجبات است و اگر بخواهیم غیر واجبات درست کنیم، دلیل محکمی میخواهد.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد
[1]. وسائل الشیعه، ج 8، ص 335، ح 6.