أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 8:
وجوب المتابعة تعبدی وليس شرطا في الصحة، فلو تقدم أو تأخر فاحشا عمدا أثم ولكن صلاته صحيحة، وإن كان الأحوط الإتمام والاعادة خصوصا إذا كان التخلف فی ركنين بل فی ركن، نعم لو تقدم أو تأخر على وجه تذهب به هيئة الجماعة بطلت جماعته.
مسئله، مسئلۀ واضح و به دردبخوری است و آن اینست که مأموم باید متابعت از امام کند. این یک امر عرفی است. در روایات هم آمده است: «ﻓﺈذا ﮐﺒر ﻓﮐﺒروا وإذا رﮐﻊ ﻓﺎرﮐﻌوا وإذا سجد ﻓﺎسجدوا»
این متابعت باید باشد. حال اگر این متابعت از بین رفت، گاهی متابعت از بین رفته به طوری که عرفاً نماز جماعت نیست. مثل اینکه آن مأموم برای خودش نماز میخواند و رکوع زیاد میکند و گاهی با امام و گاهی بدون امام رکوع میکند. اگر هیئت نماز جماعت به هم بخورد، معلوم است که نماز جماعت باطل است. اما آیا فرادای قهری میشود، که اگر خودش نماز را تمام کند طوری نیست و یا اینکه نماز باطل است و همان اختلافی است که چندین مرتبه دربارهاش صحبت کردیم و ما فرادای قهری را قبول نکردیم و از کسانی که جزماً قبول کردند، مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» بود. علی کل حالٍ متابعت یک امر عرفی است. به قول مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه»، غیر تعبدی است و این اگر عرفاً پیدا شد، نماز درست است و اگر عرفاً از بین رفت، نماز اشکال پیدا میکند. حال یا فرادای قهری میشود و بعضی اوقات موجب فساد میشود و یا مطلقا موجب فساد است.
مسئله، مبتلابه است و اختلافی هم در مسئله دیده نمیشود و این روایت و امثال این روایتها که گفته متابعت داشته باشید، یک امر ارشادی است. یعنی عقل ما میگوید نماز جماعت میخوانی پس باید متابعت از امام کنی. اگر متابعت از امام نکردی، گناه کردی. گاهی هم نمازت باطل است اما اگر این متابعت هیئت جماعت را از بین نبرد، قطعاً نماز صحیح است، اما آیا معصیت کرده است یا نه؟
این همان است که قبلاً گفتیم و الان هم مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» فرمودند.
مسئله 9:
إذا رفع رأسه من الركوع أو السجود قبل الإمام سهوا أو لزعم رفع الإمام رأسه وجب عليه العود والمتابعة، ولا يضر زيادة الركن حينئذ لأنها مغتفرة في الجماعة في نحو ذلك، وإن لم يعد أثم وصحت صلاته، لكن الأحوط إعادتها بعد الإتمام، بل لا يترك الأحتياط إذا رفع رأسه قبل الذكر الواجب ولم يتابع مع الفرصة لها، ولو ترك المتابعة حينئذ سهوا أو لزعم عدم الفرصة لا يجب الاعادة وإن كان الرفع قبل الذكر، هذا ولو رفع رأسه عامدا لم يجز له المتابعة، وإن تابع عمدا بطلت صلاته للزيادة العمدية، ولو تابع سهوا فكذلك، إذا كان ركوعا أو في كل من السجدتين، وأما في السجدة الواحدة فلا.
سر از رکوع و سجده برداشت و دید هنوز امام به رکوع و سجده است، باید برگردد و این زیادی رکن هم اشکال ندارد «ولا يضر زيادة الركن حينئذ لأنها مغتفرة في الجماعة» برای اینکه زیاد و کمیها در این نماز جماعت بخشیده شده است. حال جلو بیفتد یا عقب بیفتد و زیادی رکن شود، مانعی ندارد. ظاهراً اگر زیادی رکن یا کم بودن رکن در نماز جماعت شود، باید بگوییم زیادی رکن و کم کردن رکن نماز را باطل میکند. اما در این زیادی و کمی در اینجا نباید بگوییم رکن نماز کم یا زیاد شده، و نباید بگوییم رکن است و بخشیده شده، برای اینکه روایت هم برای این مغتفر مرحوم سیّد نداریم، بلکه آنچه هست، این زیاد و کمی ارکان در نماز جماعت، رکن نیست بلکه متابعت است. امام به رکوع است و این دوباره به رکوع میرود و یا امام به رکوع است و این سر از رکوع برمیدارد و دوباره برمیگردد، همۀ این برگشت یا زیاد شدن متابعتی است و زیاد شدن رکن نیست و اینکه مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» بلکه مشهور در میان بزرگان گفتند اگر رکن زیاد شود به واسطۀ متابعت از امام اشکال ندارد، نباید اینطور بگویند. مثلاً کسی که رکوع را زیاد کرده مثل کسی است که خم میشود بچهای را که گریه میکند، ساکت کند. به این رکوع فعلی میگویند و در اینجاها متابعتی است. باید متابعت از امام کند، لذا خم میشود و رکوع زیادی نمیکند؛ لذا زیاد کردن رکن در اینگونه مطالب یعنی متابعت و کم کردن رکن در اینگونه مطالب یعنی متابعت و زیاد کردن متابعت، خیلی خوب است و اگر متابعت نکرد، ما گفتیم اشکال ندارد. و اما اگر به حسب ظاهر رکنی از ارکان را زیاد کرد، این رکن زیاد نشده، بلکه کاری در نماز شده است. امام به رکوع است و این سر از رکوع برمیدارد و میبیند امام به این زودی بلند نمیشود و این دوباره به رکوع میرود، این نمیخواهد رکوع زیاد در نماز به جا بیاورد بلکه میخواهد متابعت از امام کند. مثل آنجا که خم میشود تا چیزی را از روی زمین بردارد. به اندازۀ رکوع هم میرود اما مانعی ندارد برای اینکه یک امر غیررکوعی است و مانحن فیه اینطور است. لذا مسئلۀ 9، مسئلۀ خوبیست اما باید این توجه را داشته باشیم که اینکه مشهور در میان اصحاب است که زیاد شدن رکن و کم شدن رکن و زیاد شدن سجدتین و امثال اینها در نماز، نماز را باطل نمیکند، چنین نیست.
مسئله 10:
لو رفع رأسه من الركوع قبل الإمام سهوا ثم عاد إليه للمتابعة فرفع الإمام رأسه قبل وصوله إلى حد الركوع فالظاهر بطلان الصلاة لزيادة الركن من غير أن يكون للمتابعة، واغتفار مثله غير معلوم، وأما في السجدة الواحدة إذا عاد إليها ورفع الإمام رأسه قبله فلا بطلان لعدم كونه زيادة ركن ولا عمدية، لكن الأحوط الاعادة بعد الإتمام.
میفرمایند: چون زیادی رکن نیست، اشکال ندارد.
تقریباً مسئلۀ 9 با مسئلۀ 10 خیلی از نظر معنا تفاوت ندارد. به عبارت دیگر از نظر حکم، حکمشان یک حکم است و آن اینست که سرش را سهواً از رکوع برداشت و دید امام به رکوع است و این دوباره به رکوع رفت. همزمان با رفتن او به رکوع، بلند شدن امام است. آیا نماز باطل است یا نه؟!
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» و خیلیها گفتند این نماز باطل است، برای اینکه رکن زیادی به جا آورده شده است و چون رکن زیادی به جا آورده شده، نماز باطل است. اما اینجا هم باید همین را بگوییم که امام به رکوع بود و این سر از رکوع برداشت و دید امام هنوز به رکوع است، این به عنوان متابعت به رکوع رفت، اگر در رکوع امام را درک کند طوری نیست، برای اینکه گفتیم این رکوع، رکوع متابعتی است. و اگر در بلند شدن امام و رفتن این به رکوع انجام بگیرد، باز طوری نیست، برای اینکه این شخص که خم شده برای رکوع نیست بلکه برای متابعت از امام است و متابعت از امام نماز را باطل نمیکند و نمیشود اسم متابعت از امام را زیادی رکن یا کمی رکن گذاشت. این کاری انجام داده و رکوعش را با امام به جا آورده و بعد ایستاده برای اینکه خیال میکرده رکوع امام تمام است و بعد دیده رکوع امام تمام نیست و این باز به رکوع رفت. نباید بگوییم رفت به رکوع، بلکه به حسب ظاهر به رکوع رفته است، بلکه واقع و نفسالامر برگشته برای متابعت از امام. لذا رکوعش را به جا آورده و یک متابعت از امام هم کرده است. حال این متابعت گاهی امام در رکوع است و این هم در رکوع با امام است تا امام کم کم بلند شود و این رکوع متابعتی است. گاهی هم امام بلند میشود و این به رکوع میرود. این فعل، فعل کثیر نیست و متابعت از امام است و متابعت از امام اشکال ندارد و از اول نماز تا آخر نماز زیادی رکن یا کم شدن رکن پیدا نمیشود و همه جا متابعت است و چون متابعت است، نماز باطل نیست.
بزرگان فرض کردند که وقتی خم میشود، رکوع به جا میآورد و رکوع هم متابعت از امام نیست، پس نمازش باطل است. باید بگوییم امام سر از رکوع برداشته و این خیال کرده که امام به رکوع است و به رکوع رفته است و اما امام سر از رکوع برداشت. اگر از او بپرسند چه کردی، میگوید رکوعم را با امام به جا آوردم و میخواستم متابعتی هم از امام بکنم که نشد و این یک متابعتی است که گاهی اتفاق میافتد. این سر از رکوع برمیدارد و میبیند امام در رکوع است و این برمیگردد به رکوع و مقداری ذکر با امام گفته میشود و یا ساکت میماند تا امام سر از رکوع بردارد و این هم سر از رکوع برمیدارد. پس اولی که بلند شده و بعد برگشته، رکوع نبوده است. نه بلند شدن او مربوط به رکوع بوده و نه خم شدن او مربوط به رکوع است، بلکه همۀ اینها متابعت از امام است. پس اینکه مرحوم سیّد و دیگران میگویند زیاد شدن رکن و کم شدن رکن، مغتفر در نماز جماعت است، چنین نیست. این باید ارکانش را به جا بیاورد و اگر متابعت نکرد و کم یا زیاد شد، اشکال ندارد، برای اینکه فعلی از افعال که مربوط به ارکان بلکه مربوط به نماز نیست، از او سر زده است. به این معنا که امام سر از رکوع برداشت و این هم به رکوع رفته است. اما بلند شده و این به رکوع رفته البته برای متابعت رفته اما این متابعت پیدا نشده است. گاهی متابعت پیدا میشود و گاهی متابعت پیدا نمیشود و هیچکدام اینها زیادی رکن نیست.
مسئلۀ 9 و مسئلۀ 10 مفصل است اما مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» میتوانست بحث امروز یعنی مسائل 8 و 9 و 10 را به طور موجز در چند سطر بفرماید.
در اینجا میفرمایند:
لو رفع رأسه من الركوع قبل الإمام سهوا ثم عاد إليه للمتابعة فرفع الإمام رأسه قبل وصوله إلى حد الركوع فالظاهر بطلان الصلاة لزيادة الركن ...
ما میگوییم: «فالظاهر صحّة الصلاة لزیادة فعل غیر رکنی» و نمیشود اسم فعل غیررکنی را زیاد کردن رکن گذاشت.
علی کل حال بحث امروز اینست که متابعت از امام بسیار عالیست. در روایات داریم که امام به رکوع میرود و این هم به رکوع برود و امام سر از رکوع برمیدارد این هم سر از رکوع بردارد و اختلاف و تأخیر و تأخّر نشود، و اما اگر اختلافی شد و اگر تأخیر و تأخّری شد، همه جا نماز صحیح است، برای اینکه این رکن زیاد نکرده، بلکه زیاد و کم مربوط به متابعت است و متابعت از امام یک جا نماز را باطل میکند و آن جایی است که صورت جماعت به طور کلی از بین برود. مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» در مباحثۀ امروز یک جا فرمودند مگر اینکه هیئت جماعت از دست برود. مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» گفتند اگر هیئت جماعت از دست داده شود، فرادای قهری میشود و ما گفتیم نماز باطل است.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد