جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: عالم برزخ - جلسۀ هفتم
    موضوع درس:
    شماره درس: 88
    تاريخ درس: ۱۳۰۰/۱/۱

    متن درس:

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین

     

    ديروز عرض کردم افراد در عالم برزخ، به سه گروه منقسم می‌شوند.

    يک قسمت افراد خوب که قرآن آنها را توصيف کرده به «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»؛ افرادی که شيعه هستند و بر طبق شيعه‌گری عمل کرده‌ و تابع اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» هستند. اينها در عالم برزخ، ‌زير پرچم مولا اميرالمؤمنين در باغی از باغ‌های بهشت برزخی خوش و خرم و شاد و در استکمال هستند و آن هم پيمودن مراتب قرب الهی است.

    قسمت دوّم، آدم‌هاي بد هستند؛ کسانی که مصداق «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» قرآن نيستند، برای اينکه قرآن دربارۀ «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» می‌فرمايد «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» هستند، اما اينها لاابالی و معصيت‌کار هستند و يک عمر مثل کرم ابريشم در خود تنيده‌اند و در آمال و آرزوی اين دنيا و لذت‌های اين دنيا بوده‌اند. اينها نيز عالم برزخشان خيلی بد است. ديروز گفتم پيغمبر اکرم فرموده گودالی از گودال‌های جهنم است و فرموده است وقتی رفتم در معراج و در جهنم برزخی رفتم، آنها را ديدم که در آتش جهنم برزخی می‌سوختند. وضع آنها خيلی بد است تا اينکه قيامت به پا شود و بعد از آن حساب و کتاب و اگر لياقت داشته باشند شفاعت شوند و اگر نداشته باشند‌باز به جهنم روند.

    دستۀ سوّم در عالم برزخ بين این دو گروه هستند؛ يعنی «الَّذِينَ آمَنُوا» هستند، اما «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» نيستند. از نظر عقيده و محبّت به اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» بالا هستند و از نظر شعار ولايت، بالا هستند، ولی از نظر عمل، طبق اسلام عزيز نيستند و به عبارت ديگر متابعت از اهل‌بيت نکرده‌اند. اينها به آن بهشت نمی‌توانند بروند برای اينکه آن بهشت «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» می‌خواهد. کسی می‌تواند به بهشت برزخی برود که زير پرچم علی باشد و شيعه باشد، یعنی «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» باشد؛ اما اين «آمَنُوا» بوده و «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» نبوده، بنابراين بهشت برزخی ندارد و آن جهنم برزخی را هم ندارد. چون شيعه بوده است. يعنی اين گمشده در عالم برزخ است. بی‌کس و سرگردان است و شبانه‌روز اين‌طرف و آن‌طرف می‌دود و نمی‌داند چه کند و نمی‌داند چه خواهد شد و کسی هم نيست به فريادش برسد. برای اينکه در وقتی به فريادت می‌رسند که رابطه با اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» باشد. رابطه با مثل امام حسين«سلام‌الله‌عليه» است که انسان را به جاهای بالايی می‌رساند، امّا اين رابطه با اهل‌بيت نداشته و به عبارت ديگر «آمَنُوا» بوده و «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» نبوده است. به جهنم برزخی نمی‌رود چون شيعه بوده و به بهشت برزخی هم نمی‌رود زيرا جزء «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» نبوده است. «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» و بهشت برزخی برای کسانی است که «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» باشند.

    توجه داشته باشيد عبارت «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» و مضامین مشابه آن، يک‌جا و دو‌جا و ده‌جا و بيست‌جای قرآن مطرح نشده، بلکه در بيش از دويست آیۀ قرآن، مطرح شده است. «آمَنُوا» به‌تنهایی رستگاری نمی‌آورد و «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» به تنهايی رستگار نمی‌شود، بلکه بايد «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» باشد. بايد محبّت اهل‌بيت باشد و بايد عقيده به اهل‌بيت باشد و بايد تا سرحد عشق اهل‌بيت را دوست داشته باشد و بايد شعار اهل‌بيت داشته باشد و علاوه بر اين‌ها، باید متابعت از اهل‌بيت هم داشته باشد،‌ آنگاه قرآن می‌فرمايد: «طُوبى‏ لَهُمْ»؛[1][1] خوشا به حال اينها.

    کسانی که بِین دو گروه اوّل و دوّم هستند، «آمَنُوا» آنها درست است و اما «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» آنها درست نيست، لذا نه بهشت برزخی و نه جهنّم برزخی را دارند و در عالم برزخ می‌لولند و خيلی برايشان مشکل است. شايد در ميان شما کسانی باشند مخصوصاً از خانم‌ها که در مکه يا در منی يا در مشعر و عرفات، جايشان را گم کرده باشند، همان يک ساعتی که گم شده است، چقدر برايش سخت است؛ از اين خيمه به آن خيمه و از اين راه به آن راه و بالاخره گم است و خيلی سختی می‌کشد. قرآن دربارۀ آنها می‌فرمايد: «لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيى‏»،[2][2] نه زنده است و نه مرده است. اگر می‌مرد خوب بود اما مرگ نيست. مرگ را طی کرده و از اين دنيا به عالم برزخ رفته است. مگر اينکه عالم قيامت شود و صور اسرافيل بدمد. اين زنده هم نيست برای اينکه گم شده است و بی‌خوراک و پوشاک و تشنه و گرسنه و سرگردان است و اين خيلی مشکل است.

    ما اگر برای عالم برزخ هيچ نداشتيم به جز همين جملۀ امروز، آنگاه بس بود که همه يک فکری کنيم و مصداق «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» شويم و به قول قرآن «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» شویم. موقع مرگ لاأقل اگر چهارده معصوم نيايند، اميرالمؤمنين به فريادمان برسد و ما را زير پرچم خودشان ببرد و باغی از باغ‌های بهشت برزخی را که هرچه بخواهيم هست، پیدا کنیم. بايد فکری کنيم؛ اينقدر که برای دنيايمان کوشا هستيم و به فکر آن هستيم و برايش تلاش می‌کنيم، اگر يک‌دهم برای عالم برزخ تلاش و کوشش کنيم، به اين مقام «طُوبى‏ لَهُمْ» و مقام «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» می‌رسيم و به اين مقامی که لياقت داشته باشيم اميرالمؤمنين ما را زير پرچم خودش ببرد. معمولاً مردم يک‌دهم به فکر قيامت و عالم برزخ نيستند. اصلاً نود درصد مردم اين حرف‌ها را بلد نيستند و اين خيلی خطر دارد. لاأقل در شبانه‌روز يک ساعت راجع به اعتقادات کار کنيم. اينها اعتقادات شيعه است و اين اعتقادات شيعه بايد در ذهن ما باشد و همه بلد باشيم و همه بدانيم. اين را بدانيم که اين مسلمان‌های عمومی يا شيعيان عمومی به راستی اهل‌بيت را دوست دارند و دوازده امامی هستند و به راستی عشق به اهل‌بيت دارند و برای امام حسين گريه می‌کنند و جلسه می‌گيرند و اسم کربلا آنها را به لرزه درمی‌آورد و اين خيلی عاليست. الحمدلله شعارهايمان هم خوب است و جلسۀ روضه و عزا داريم و شهادات در اذان و اقامه داريم و وقتی اسم پيغمبر بيايد، صلوات داريم و اين خيلی خوب است، ‌اما يک بال است و بال ديگری می‌خواهد. مرغ يک بال نمی‌تواند پرواز کند. هرچه آن بال قوی باشد اما دیگری شکسته باشد، اين مرغ نمی‌تواند پرواز کند، بلکه بال ديگری می‌خواهد و آن بال ديگر «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» است.

    بايد از اين حرف‌ها نگذريم و نگوييم ان‌شاء‌الله درست می‌شود و نگوييم همه غرق گناهيم و يک حسين داريم. بلکه بگوييم قرآن در دويست‌جا به بالا، می‌فرمايد رستگار و «طُوبى‏ لَهُمْ» و «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» کسی است که دو بال داشته باشد: يکی بال تشيّع و اعتقاد به دوازده امام و محبّت و شعار و يکی هم متابعت از اهل‌بيت‌«سلام‌الله‌عليهم». ما که نمی‌توانيم مثل آنها باشيم، اما اميرالمومنين «سلام‌الله‌عليه» نامه‌ای به استاندارشان دارند و نامه خيلی بالاست. البته خود اميرالمؤمنين هم می‌فرمايند اينطور نمی‌خواهيم و نمی‌توانيد اما بالاخره راهی که اميرالمؤمنين رفته، شما هم برويد. او رو به قبله رفته و ما هم رو به قبله رويم. اما اينکه او برود رو به قبله و ما پشت به قبله رويم، آنگاه هر قدمی برداريم دور می‌شويم. اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» به استاندارهایشان می‌نويسند:

    «أَدِقُّوا أَقْلَامَكُمْ‏ وَ قَارِبُوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ وَ احْذِفُوا عَنِّي فُضُولَكُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِي وَ إِيَّاكُمْ وَ الْإِكْثَارَ فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِينَ لَا تَحْتَمِلُ الْإِضْرَارَ»[3][3]

    استاندار من! وقتی به من نامه می‌نويسی، قلمت را ريز کن و قلمت درشت نباشد و بين سطرها فاصله نينداز و جان کلام را بنويس و قلمفرسايی نکن، برای اينکه اگر قلمت درشت باشد و فاصله بين سطرها باشد و قلمفرسايی کنی، کاغذ و مرکب زياد مصرف می‌کنی و اموال بيت‌المال طاقت اينگونه چيزها را ندارد. بدانيد که مشابه اينها در نهج‌البلاغه هست و اميرالمؤمنين از استاندارشان اینگونه می‌خواهند. در نهج‌البلاغه اميرالمؤمنين به استاندارشان می‌فرمايند من که علی هستم در مدت عمرم اکتفا کردم به دو نان جو و گاهی هم داغ‌ترش بوده و گاهی هم آب می‌زده و می‌خورده است. دو لباس خيلی متوسط. يک لباس را درمی‌آورده و لباس ديگر را می‌پوشيده و آن لباس را می‌شسته است. می‌فرمايند شما نمی‌توانيد این‌گونه باشید، امّا:

    «أَعِينُونِي‏ بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ»[4][4]

    اميرالمؤمنين به ما التماس کرده که شما را به خدا مثل من نه، اما به من کمک کنيد. در «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کوشا باشيد و در متابعت از من کوشا باشيد و در عمل به طريق من باشيد. يعنی لاأقل راهی که اميرالمؤمنين می‌روند، ما هم دنباله‌رو او باشيم. اما او بگويد «اَدِقُّوا اَقلامَکُم» و ناگهان کسی که مربوط به بيت‌المال است، سه ميليارد از بيت‌المال بخورد! آنگاه اين مردم با اين وضع بد اقتصادی، چه کنند؟

    لذا بايد «آمَنُوا» و «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» باشد و لذا اگر «آمَنُوا» باشد و «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» نباشد، خدمت اميرالمؤمنين نيست و آن جهنم برزخی هم نيست، اما سرگردان در بيابان است و از اين راه به آن راه می‌رود و می‌بيند به جايی نرسيد. البته قرآن در اين باره خيلی عالی صحبت دارد. قرآن می‌فرمايد: «لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيى‏» نه مرده است و نه زنده است.

    پس بياييد در اين ماه مبارک رمضان فکری کنيد برای عالم برزخ. زيرا عالم برزخ مشکل است اگر دو بال نباشد. البته اگر دو بال باشد، پرواز می‌کند و زير چتر مولا اميرالمؤمنين می‌رود و زير حمايت اميرالمؤمنين می‌رود در آن باغی که هرچه بخواهد هست و گم هم نيست و لاأقل سر و  کار با ملائکه دارد. ديروز می‌گفتم سر و کار با اهل‌بيت و سر و کار با خدا دارد. خدا با او حرف می‌زند و اين با خدا حرف می‌زند. پيدا کردن اين، کاری ندارد، بلکه غفلت ما را گرفته است. ما حاضر نيستيم در شبانه‌روز يکساعت به عالم برزخ فکر کنيم و برای عالم برزخ کار کنيم. اسلام گفته به فکر دنيايت هستی، باش:

    «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ»[5][5]

    در دنيا در رفاه و آسايش باش، اما به اين اندازه که به فکر رفاه دنيا هستي،‌يک دهم به فکر رفاه عالم برزخ باش. آنگاه عالی درمی‌آيد و تو «خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» می‌شوي، يعنی بهترين انسان‌ها و در وقت مرگ به سوی اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» پرواز می‌کني.

    اين هم دستۀ سوّم است که شيعه‌گری کار می‌کند و در روز قيامت هم تا بشود شيعه به جهنّم نمی‌رود. بعد صحبت می‌کنم ممکن است پنجاه هزار سال او را نگاه دارند و حساب و کتاب دقيق کنند و صدماتی ببيند برای اينکه پاک شود و لياقت شفاعت پيدا کند و بالاخره در آخر کار مثل امام حسين«سلام‌الله‌عليه» شفاعت او را بکند يا مثل پيغمبر اکرم«صلّی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» که خيلی دلش می‌سوزد و خدا خدا می‌کند و قرآن هم می‌فرمايد «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى»[6][6]، تو را راضی می‌کنم؛ اما بايد اين انسان لياقت شفاعت داشته باشد. کسی که يک عمر گناه کند، نمی‌شود شفاعت او را کرد.

    می‌گويند: کسی از بلندی افتاد و مرد و بعد خوابش را ديدند و پرسيدند چه شد؟ گفت اين چيزها که آخوندها می‌گويند درست نيست و من از آن بالا صاف به جهنم رفتم. پس در شبانه‌روز يک ساعت کار کن تا به اينجاها نرسد. شيعه هستيم، امّا اعتقادی و شيعه هستيم، امّا شعاری و اين خوب است، امّا شيعۀ عمل‌گرا نيستيم و متابعت از اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» نداريم. بايد به هر اندازه می‌توانيم متابعت داشته باشيم، به اندازه‌ای که مورد شفاعت واقع شويم. بالاخره شيعه در جهنم نمی‌ماند و تا بشود شفاعتش می‌کنند، اما همۀ اينها دست ماست و خود ما بايد يک شيعۀ تابع باشيم، ايثار و گذشت و فداکاری داشته باشيم و يک در ميليون مثل امام حسين«سلام‌الله‌عليه» باشيم. يا يک در ميليون مثل پيغمبر اکرم«صلّی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» باشيم. اگر بيست و سه سال تاريخ پيغمبر را مطالعه کنيد، اگر ما يک در ميليون ايثار و گذشت و فداکاری داشته باشيم، آنگاه «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» می‌شويم.



    [1][1]. الرعد، 29: «خوشا به حالشان.»

    [2][2]. طه، 74: «در آن نه مى‏ميرد و نه زندگى مى‏يابد.»

    [3][3]. الخصال، ج 1، ص 310.

    [4][4]. نهج‌البلاغه، نامه 45.

    [5][5]. الاعراف، 32: «[اى پيامبر] بگو: زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده، و [نيز ] روزي‌هاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده؟»

    [6][6]. الضحى‏، 5: «و به‌زودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردى.»

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365