جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: شرایط وضو ، قصد قربت
    موضوع درس:
    شماره درس: 206
    تاريخ درس: ۱۳۸۸/۱۰/۲۸

    متن درس:

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

    مسئله دوم در باب نیت این است که نیت آیه جزء است یا شرط؟ مرحوم سید در عروه آن را شرط دانسته‌اند استاد بزرگوار ما حضرت امام در همین کتاب طهارت آن را جزء دانسته‌اند و معمولاً هم محشین بر عروه آن را جزء دانسته‌اند بعضی هم آن را شرط دانسته‌اند، لذا مسئله اختلافی است ، نتیجه عملی ندارد حالا شرط باشد یا جزء باشد از ارکان است و باید آن را آورد.

    اما چیزی که مسئله را مشکل می‌کند این که مرحوم سید در عروه این جا نیت را شرط می‌داند اما در مثل نماز و روزه و حج و امثال این‌ها نیت را جزء می‌داند و چرا  این اختلاف فتوی پیدا شده؟ این مسئله مشکل است لذا این را مطالعه بکنید تا فردا ببینیم آیا چیزی به نظر شما می‌آید یا نه؟

    فرق بین جزء و شرط این است که گاهی چیزی را جزء مرکب قرار می‌دهند و آن مرکب را امر می‌آورند روی آن به این می‌گویند جزء شیئ، گاهی آن شییء را جزء مرکب قرار نمی‌دهند مرکب انتساب به آن است به این می‌گویند شرط و برمی‌گردد به این که فرق بین شرط و جزء این است که جزء داخل در مأمور به است، مأمور به هم مرکب باید باشد، داخل در مأمور به است، اما شرط داخل در مأمور به نیست اما مأمور به یک انتسابی به آن دارد که مرحوم حاجی سبزواری رضوان الله تعالی علیه در منظومه خیلی عالی فرموده می‌فرمایند فرق بین شرط و جزء این است تقید جزء و شرط خارج اگر ما چیزی را گفتیم شرط برای چیزی است معنایش این است که آن چیز خارج است اما تقید داخل است به عبارت دیگر همین که گفتم این مرکب گاهی مثلاً 9 جزء دارد مثل این که مثلاً می‌گویند مقارنات نماز 12 چیز است خب این مقارنات نماز 12 چیز است یعنی این مرکب 12 تا جزء دارد حالا ولو این که شما از این 12 جزء یک عنوان بسیطی انتزاع بکنید امر را بیاورید روی آن امر انتزاعی، روی آن بسیط اما بالاخره این نماز در خارج 12 تا جزء دارد.

    شرط کدام است؟ این که به قول فقهاء در رساله‌های عملیه اول می‌گویند مقدمات نماز 6 تاست 5 تاست بعد هم می‌گویند اجزای نماز 12 تاست که آن شرط را خارج می‌دانند از جزء ، از مرکب، اما مرکب بدون انتساب هم نیست یک انتسابی به آن شرط دارد و به قول حاجی سبزواری تقید جزء است نه قید، تقید جزء و قید خارج.

    خب اگر بخواهیم با این حرف بیایم جلو باید بگوییم که این مقدمات نماز که فقهاء فرموده‌اند 5 تا یا 6 تا این‌ها همه باید بگوییم اجزاء هستند نه شرط، یک دفعه مثلاً شما شستن بدن را حساب می‌کنید این شرط است برای این که شستن بدن جزء نماز نیست یک دفعه وضو آن غسلات و مسحات را حساب می‌کنید آن شرط است جزء نیست اما یک وقت طهارت را شرط می‌دانید دیگر طهارت شرط نیست مسلم طهارت جزء نماز است و این 5 چیز که گفتند یکی طهارت از حدث و  یکی طهارت از خبث و یکی وقت و یکی قبله این‌ها همه دیگر می‌شود جزء نماز به معنا این که نماز شرطش قبله نیست برای این که قبله خارج نیست، قبله داخل است، باید این نماز بخواند رو به قبله یا مثلاً مثل طهارت این باید نماز بخواند با طهارت، این باید نماز بخواند در وقت با وقت، دیگر این 5 تا همه می‌شود جزء و ما اصلاً دیگر شرط در نماز پیدا نمی‌کنیم با این حرفی که گفتم تقید جزء و قید خارج، یک دفعه ما حساب می‌کنیم وضویی که دارد می‌گیرد، طهارت را کاری نداریم خب این می‌شود شرط برای نماز یا مثلاً مثل شستن لباس شستن دست از نجاست این قبل از نماز است این می‌شود شرط، اما اگر این جور نگفتیم که نمی‌گوییم هم می‌گوییم که طهارت باید از اول نماز تا آخر نماز باشد همان وقتی که می‌گوید الله اکبر باید طاهر باشد، کاری به وضو نداریم وضو تمام شد یا این که طهارت از خبث باید بدن از اول نماز تا آخر نماز  بدن طاهر باشد، یا وقت باید نماز در وقت باشد، یا قبله باید نماز رو به قبله باشد.

    لذا باید بگوییم همه این‌ها اجزاء هستند اما فقهاء معمولاً هم در فقه استدلالی مثل همین بحث‌هایی که داریم می‌کنیم صاحب جواهر و دیگران بحث می‌کنند این‌ها همه برای نماز یک مقدمات درست کردند بنام شروط، شروط نماز، یک اجزاء درست کردند به نام مقارنات، لذا می‌گویند اجزای نماز 12 چیز است اوله التکبیر آخره التسلیم و این اوله التکبیر آخره التسلیم از روایات هم گرفته شده لذا می‌گوید اوله التکبیر آخره التسلیم این‌ها اجزای نماز است و اما مقدمات نماز یعنی شروط، مقدمه یعنی شرط دیگر، مقدمات نماز چیست؟ مثلاً می‌گویند 5 تاست، 6 تاست، 4 تاست آن وقت این مقدمات چیست؟ می‌گویند طهارت از حدث، طهارت از خبث و وقت و قبله این‌ها هم مقدمات نماز.

    خب یک حرف در این است که مثلاً مثل شستن لباس قبلاً پیدا می‌شود طهارت قبلاً پیدا می‌شود اما الان که این‌ می‌خواهد نماز بخواند باید با طهارت باشد طهارت می‌شود جزء چه طهارت خبث چه طهارت حدث، قبله می‌شود جزء، وقت می‌شود جزء، تمام این مقدماتی که فرمودند همه این‌ها می‌شود اجزای نماز، دیگر هیچ کدام شرط نیست.

    لذا اگر هم بخواهید یک قدری مطلب را علمی بکنید بگویید جزء الجزء این را هم داریم دیگر در نماز، جزء الجزء معنایش این است که این جزء نماز است اما همه اجزاء این باید با آنها باشد این جزء هست اما جزء این جوری، یک دفعه جزء مثل الله اکبر است خب الله اکبر جزء نماز است وقتی گفت الله اکبر دیگر تمام می‌شود اما آن مقدمات باید با این الله اکبر باشد با حمد و سوره هم باید باشد با رکوع و سجده هم باید باشد جزء این جوری است اگر بگویید جزء نماز درست است اگر بگویید جزء الجزء آن هم درست است اما بخواهیم بگوییم شرط، نمی‌شود برای این که اگر شرطش کردیم باید انتساب این نماز به آن وضو باشد مثلاً اگر کسی بگوید که ما تبعاً لاستاد بزرگوارمان حضرت امام قبول کردیم گفتیم که به واسطه غسلات و مسحات طهارت پیدا نمی‌شود اگر یک کسی این جور بگوید آن وقت شرط کردن حسابی درست می‌شود و آن این است که این وضو خارج از نماز است وضو چیست؟ غسلات و مسحات و چون غسلات و مسحات است اما نماز یک انتساب به این خارج دارد تقید جزء و قید خارج آن وقت وضو می‌شود شرط نماز اما مشهور در میان اصحاب من جمله خود مرحوم سید که محصِل و محصَل درست کردند گفتند از این غسلات و مسحات طهارت پیدا می‌شود و آن طهارت شرط نماز است می‌گوییم نه طهارت دیگر جزء نماز است برای این که این توی خود نماز از اول تا آخر باید باشد آن وقت یا جزء الجزء بگویید شاید بهتر باشد و الا بگویید جزء این جوری جزء ادامه دار از اول نماز تا آخر نماز، همچنین طهارت از خبث و طهارت  از حدث، یک دفعه یک کسی بگوید که طهارت از خبث هیچ چیز پیدا نمی‌شود و این  که شما می‌خواهید بگویید پاکی یک حالتی پیدا می‌شود، نه، وقتی دست نجس باشد بزنید توی آب پاک می‌شود اما طهارت پیدا بشود نه، خیلی خوب، اگر این جور بگویید شرط درست است برای این که دستتان را آب کشیدید و چیزی پیدا نشد اما دست آب کشیده شد دیگر پاک است حالا نماز باید با آن دست آب کشیدن، خود دست آب کشیدن نه، تقید جزء و قید خارج، این جا خوب در می‌آید ولی اگر کسی بگوید نه آن وقتی که لباس را شستی انتزاعاً طهارت پیدا می‌شود حالا که طهارت پیدا شد دیگر از اول نماز تا آخر نماز این طهارت باید باشد دیگر شرط نیست جزء است برای این که فرق بین جزء و شرط همین است که شرط همه‌اش بیرون است و مربوط به مرکب نیست اما مرکب یک انتسابی هم با آن دارد نمی‌شود آن قبلش نباشد لذا به آن می‌گویند مقدمه، نمی‌شود قبلش نباشد، قبل باید باشد، وضو گرفتن، غسلات و مسحات، هیچ چیزی هم پیدا نمی‌شود شارع مقدس گفته است که اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق خب این می‌شود مقدمه می‌شود شرط به واسطه این هیچ چیزی هم پیدا نمی‌شود وقتی هم من نماز می‌خوانم اول نماز تا آخر نماز هیچ کدام طهارتی در کار نیست اما نماز منتسب به این وضوست برای این که اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا این حرف‌ها خب در طهارت می‌آید برای این که وقت را قبلاً ما پیدا بکنیم مثل وضو، نه، تاوقت نیامده نمازی نیست، در آن وقتی که وقت بیاید آن موقع باید نماز خواند نماز اول تا آخر باید با این وقت باشد مثل جزء باید بگوییم با، مثل نماز با تکبیره الاحرام، نماز با رکوع یعنی اجزای مرکب را می‌گیریم یک مع می‌گوییم لذا اوله التکبیر آخره التسلیم این اوله التکبیر آخره التسلیم چیست؟ این طور می‌گوییم که الله اکبر با حمد و سوره، حمد و سوره با رکوع، رکوع با حمد و سوره، رکوع با سجده، سجده با تشهد، تشهد با سلام، سلام با الله اکبر خب این‌ها می‌شود جزء درست هم هست حالا وقت چه؟ مثل الله اکبر است شما اگر می‌خواهید دقت روی آن بکنید بگویید فرق بین الله اکبر و آن وقت این است که آن وقت روی همه اجزاء می‌آید پس جزء الجزء است اما بالاخره جزء است، جزء دائمی اسمش را بگذارید یا جزء الجزء اما بخواهیم بگوییم شرط دیگر معنا ندارد برای این که شرط باید خارج باشد این داخل است همچنین قبله، نماز باید با قبله باشد حالا یک دفعه قبله را نمی‌دانی، تجسس می‌کنی  تفحص می‌کنی آنها قبله نمی‌شود، یک دفعه قبله پیدا می‌شود قبله پیدا شد دیگر باید رو به قبله باشد این رو به قبله استقبال از اول الله اکبر تا آخر السلام علیکم می‌شود جزء نماز حالا یا جزء الجزء یا جزء اما شرط نیست بالاخره لذا این یک مشکلی است در فقه اگر بتوایند حلش بکنید یک خدمتی کرده‌اید نمی‌دانم چرا مسئله را متعرض نشده‌اند معمولاً این جور رفته‌اند جلو که مفروض عنه گرفته اند ما یک شروطی داریم در نماز، یک اجزائی داریم اجزاء را هم اسمش را گذاشته‌اند مقارنات می‌گویند اجزای نماز اوله التکبیر آخره التسلیم مقدمات نماز هم یکی وضو و یکی طهارت لباس و بدن و یکی هم وقت و یکی هم قبله، به آنها عرض می‌کنیم آقا این شرط و جزء فرقش چیست؟ می‌گوییم شرط آن است که خارج از مأمور به است اما مأمور به انتساب به آن دارد، جزء چیست؟ آن است که داخل در مأمور به است امر آمده روی آن، روی خودش آمده، امر خارجی نیست، امر داخلی است، آن اجزای داخلی را اسمش را می‌گذاریم جزء، اجزا خارجی را اسمش را می‌گذاریم شرط، خب می‌گوییم آیا وقت و قبله این‌ها خارج از نماز است یا داخل در نماز؟ خب داخل در نماز است، وقتی داخل در نماز است باید بگوییم جزء، مقارنات نماز را باید بگوییم 14 تا، مثلاً 20 تا، آن 6 تا را هم بیاوریم و بگوییم این‌ها همه جزء است، استقبال یک امری است مال من توی نماز باید بیاید، بنابراین استقبال قبله، نماز در وقت (آن امر تکوینی را نگویید امر تکوینی همه‌اش امر تکوینی است ربطی به بحث ما ندارد) این امرهای انتزاعی یعنی نماز در وقت می‌گوییم این وقت این خارج نماز است یا داخل در نماز؟ این استقبال داخل در نماز است یا خارج از نماز؟ مثل الله اکبر و رکوع و سجده خب همه این‌ها جزء نماز است دیگر همه این‌ها جزء نماز است بله گفتم.

    بله گفتم اگر یک کسی که این را مشهور نمی‌گویند مرحوم سید نمی‌گویند مشهور در میان فقهاء نمی‌گویند اگر یک کسی بگوید که وضو طهارت‌آور نیست بلکه ظاهر آیه شریفه که می‌فرماید اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا و جوهکم و ایدیکم الی المرافق غسلات و مسحات را اسمش را می‌گذاریم وضو، هیچ چیزی هم از آن پیدا نمی‌شود اگر این جور بگوید خب این می‌شود شرط، شرط حسابی می‌شود برای این که غسلات و مسحات باید باشد بعد که وارد نماز می‌شویم نماز منتسب به غسلات و مسحات قبلی، این شرط حسابی است و اما اگر یک کسی بگوید نه، به واسطه وضو طهارت پیدا می‌شود یک امر تکوینی، یک حالت خب اگر این باشد خب دیگر می‌شود جزء، آن غسلات و مسحات آن برای ما محصِل می‌شود، متحصل آن حالتی است که برای ما پیدا شده و آن حالت از اول نماز تا آخر نماز هست، همچنین راجع به طهارت خبثی اگر یک کسی بگوید که دست را که آب بکشی هیچ چیزی پیدا نمی‌شود خب اگر کسی این جور بگوید خوب است برای این که بگویید طهارت هیچ، همین آب کشیدن دست است و چیزی پیدا نمی‌شود، نماز باید منتسب به این طهارت باشد می‌شود شرط، شرط خوب می‌شود و نماز منتسب به کار قبلی شما، آن کار قبلی شما حالت به شما می‌دهد، یک کار است، طهارت خبثی، طهارت حدثی یک کار است اما نماز باید منتسب به این باشد یا نماز باید بعد از این باشد این‌ها باید قبل از نماز باشد قبل و بعدی که انتساب هم درست بکند که بگوییم نماز با وضو یعنی نمازی که قبلش غسلات و مسحات بوده خب این می‌شود شرط درست هم هست و اما اگر کسی بگوید طهارت پیدا می‌شود و آن طهارت است که انسان در نماز است می‌گوییم آن طهارت یک امر تکوینی یک حالت است وقتی حالت باشد اوله التکبیر نه اوله باید آن حالت باشد طهارت باشد.

    یک حرف در بحث ماست که آیا این غسلات و مسحات جزء است یا شرط ؟ مرحوم سید این جا می‌گویند شرط است می‌گویند که نیت شرط است نیت شرط است یعنی چه؟ یعنی آوردن برای خدا آن غسلات و مسحات را این شرط نماز است تقید جزء است قید خارج است اما در نماز که می‌رسند می‌گویند نه نیت جزء نماز است، ایراد ما این است چه فرق می‌کند بین وضو و بین نماز ؟ این یک ایراد است که این ایراد را باید جواب بدهید چه فرق است بین وضو و بین نماز؟ اگر قصد قربت می‌خواهد هر دو قصد قربت می‌خواهد اگر خارج است هر دو خارج است اگر داخل است هر دو داخل است و اما نماز و روزه و حج و همه عبادات را مرحوم سید همه عبادات را می‌گویند جزء است اما به این وضو و غسل و تیمم که رسیدند می‌گویند شرط است لذا می‌گویند شرط دوازدهم برای وضو نیت است یعنی آوردن به قصد امتثال، حالا می‌گوییم این نیت را که شما شرط کردید یعنی می‌شود توی نماز نیت نباشد؟ همین که قبل پیدا شد کفایت می‌کند؟ این که نیست مسلم، مسلم در وقتی که وضو می‌گیرد از اول نماز تا آخر نماز باید با وضو باشد باید به قصد قربت باشد چنانچه در وقتی که نماز می‌خواند از اول که می‌گوید الله اکبر تا السلام علیکم و رحمه الله و برکاته این قصد قربت باید توی نماز باشد اگر وسط نماز ریا آمد خب نماز باطل می‌شود، قبلش اصلاً می‌خواهد باشد می‌خواهد نباشد همین است که حضرت امام رضوان الله تعالی علیه همین جا می‌گویند که جزء نماز است جزء وضو است، قصد قربت جزء غسل است جزء همه عبادات است اما چه شده که مرحوم سید در نماز می‌گویند جزء است دروضو می‌گویند شرط است؟ اگر بخواهند تمسک به قرآن بکنند خب نمازش هم همین است برای این که اذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا و وجوهکم و ایدیکم الی المرافق این می‌گوید وضو همین است، غسلات و مسحات اما مقید به نیت است مثلاً شرط درست کنیم، خب می‌گوید خب  نماز را هم می‌گوید اوله التکبیر آخره التسلیم اسم نیت را نمی‌آورد همین طور که درآیه شریفه نیت آورده نشده در اوله التکبیر آخره التسلیم هم اسم نیت آورده نشده، واقعاً اگر بخواهیم حساب بکنیم نیت جزء نماز است به قول حضرت امام و ما بخواهیم شرط حساب بکنیم شرط آن است که خارج باشد مثلاً یک کسی قصد قربت بکند اول بعد وضو بگیرد این وضو انتساب به آن قصد قربت پیدا بکند تا بشود شرط درحالی که از آن وقتی که وضو می‌گیرد تا آخر باید توی قصد قربت باشد با قصد قربت باشد می‌شود جزء الجزء، می‌شود جزء دائمی و دیگر شرط نیست. یک حرف دیگر هم این که چه فرق بین وضو و بین سایر عبادات؟

    حرف سوم  این که ما اصلاً در باب عبادات شرط نداریم هر چه هست جزء است و این که فقهاء فرموده‌اند مقدمات نماز داریم مقارنات نماز داریم این جور نیست همه‌اش مقارنات نماز است و نداریم در نماز که مقدمات یعنی خارج از نماز یعنی نماز منتسب به آن و آن جزء آن نباشد، نداریم در نماز، نماز وقتی که می‌خواهد بخواند این همان وقت باید با طهارت باشد، لذا این حالت آن کسانی که می‌گویند وضو حالت است این حالت باید باشد چنانچه باید با وقت باشد قبلش می‌خواهد وقت باشد می‌خواهد نباشد، استقبال می‌خواهد قبلاً باشد می‌خواهد نباشد اصلاً وجود قبلی‌اش هیچ مناط نیست آن که مناط است توی نماز باید استقبال باشد توی نماز باید وقت باشد توی نماز باید طهارت از خبث طهارت از حدث باشد، یک جا می‌شود درست کرد این که کسی بگوید وضو غسلات و مسحات فقط است و طهارت آور نیست آن وقت می‌شود شرط درست بکنیم بگوییم نماز منتسب به غسلات و مسحات خارجی این نماز واجب است آن وقت می‌شود شرط، آن هم می‌شود جزء.

    و اما در وقت و امثال این‌ها دیگر این حرف را نمی‌شود زد، مشهور در میان فقهاء من جمله مرحوم سید هم راجع به وضو و غسل و تیمم می‌گویند که یک حالت پیدا می‌شود می‌گویند محصل و متحصل است و از همین جهت هم اشکال می‌کنند در این که اقل و اکثر نمی‌توانیم درست بکنیم از همین راه است حالا دیگر وقت تمام شد این سه تا اشکال را داریم اگر بتوانید جواب بدهید خدمت خوبی به فقه شده، حالا بحث بعد راجع به این که این قصد قربت آیا داعی است یا نه؟ مرحوم سید می‌گویند داعی است فکرش را بکنید ببینیم آیا داعی برای نماز است یا نه؟

    و صلی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365