جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    عنوان درس: برزخ
    موضوع درس:
    شماره درس: 5
    تاريخ درس: ۱۳۹۵/۳/۲۳

    متن درس:

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.

     

    اظهار ارادت کنيد خدمت قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولی‌عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» با سه صلوات.

    فصل شانزدهم بحث ما راجع به عالم برزخ بود. ديروز عرض کردم اين عالم برزخ سه مرتبه دارد. مرتبۀ اوّلش دم مرگ است که قرآن می‌فرمايد پرده‌ها عقب می‌رود و چشم‌ها تيزبين می‌شود و حتی با خدا هم صحبت می‌کند:

    «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ»[1]

    «قَالَ رَبِ‏ ارْجِعُون‏، لَعَلِّي‏ أَعْمَلُ‏ صالِحاً فيما تَرَكْتُ‏ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون»[2]

    به خدا می‌گويد خدايا مرا برگردان تا آدم حسابی شوم و فکری برای عالم برزخ و قبرم بکنم و خطاب می‌شود که ممکن نيست. اين مرحله،‌ مرحلۀ سنگينی است، اما برای کسانی که فکری برای عالم برزخ نکرده‌اند و برای آدم‌های بد و بيخود. به اندازه‌ای سخت است که در روايات داريم مثل کسی است که او را قطعه‌قطعه کنند؛ مثل کسی که از آسمان به زمين بيفتد و بالاخره اگر خدا کمک نکند، با بی‌دينی از اين دنيا می‌رود. تشيّع آباء و اجدادی را هم از دست می‌دهد. و اگر خدا کمک کند و اميرالمؤمنين کمک کند،‌ می‌تواند اقلاً شيعه‌گری ظاهری و آباء و اجدادی را ببرد و الاّ‌در روايات می‌خوانيم که شيعه‌گری را از دست می‌دهد.

    و اما برای مؤمن که قرآن دربارۀ او می‌فرمايد:

    «إِنَّ الَّذينَ‏ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‏ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»[3]

    همه به مؤمن که بهترين خلق خداست، کمک می‌کنند. ملائکه کمکش می‌کنند و عزرائيل اگر آمده باشد کمکش می‌کند و عمده اهل‌بیت«سلام‌الله‌عليهم» و لاأقل اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» که حتماً می‌آيد، کمکش می‌کند و با دل خوش و شادی از اين دنيا می‌رود. ديروز می‌گفتم مثل کسی که گلی را بو کند، اين هم مرگ را بو می‌کند و از اين دنيا می‌رود. آنگاه عالم قبر و برزخ و سایر منازل، با شادی و خوشی و خرمی است.  

    اين مرحله اول از عالم برزخ است که به آن «سکرات موت» می‌گويند.

    عالم دوم،‌ عالم قبر است. در عالم قبر، قرآن و روايات خيلی صحبت کرده‌اند. ائمّۀ طاهرين«سلام‌الله‌عليهم» خيلی به ما سفارش کرده‌اند که روزی چندين مرتبه راجع به قبر و قيامت فکر کنيم. اينکه اگر امروز مُردم و امشب شب اوّل قبر باشد، چه می‌شود. روايات دارد و قرآن دارد که اين شب اوّل قبر، برای آدم‌های بيخود،‌ شب خطرناکی است.

    شعری مربوط به اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» است. ديوانی هست که اشعار آن را به مولا اميرالمؤمنين علی«سلام‌الله‌عليه» نسبت می‌دهند. کتاب شعری است و اشعار پرمحتوايی دارد. يکی از اشعار اينست:

    «يَا مَنْ‏ بِدُنْيَاهُ‏ اشْتَغَلْ‏                       قَدْ غَرَّهُ طُولُ الْأَمَلِ‏

    الْمَوْتُ يَأْتِي بَغْتَةً                 وَ الْقَبْرُ صُنْدُوقُ الْعَمَل»[4]

    ای کسی که دنيا تو را مشغول کرده است، ای کسی که آمال و آرزوها تو را برده است، مرگ ناگهان می‌آيد و قبر يکپارچه آمال و آرزوست.

    می‌گويد ای کاش برای اين خانه کاری کرده بودم، ای کاش عالم برزخم زير پرچم مولا اميرالمؤمنين بود، ‌ای کاش آتش قبر نداشتيم. ولی به قول اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» بايد اين ای کاش ای کاش را در دنيا بکند. بگويد من شب اول قبر دارم و بايد برای شب اول قبر فکر کنم.

    روايتی هم هست که روايت انصافاً تکان‌دهنده است و البته برای اهل بصيرت است. برای کسانی که گوش شنوا و چشم بينا دارند و صدا را می‌شنوند، اما بالاخره امام«سلام‌الله‌عليه» فرموده است اين صداها هميشه از قبر هرکسی هست. می‌گويد ای صاحب من خانۀ تاريکم، چراغی بفرست. ای صاحب من، خانۀ تنهايی هستم، مونسی بفرست. ای صاحب من خانۀ بی‌اثاثيه هستم، اثاثيه‌ای بفرست. ای صاحب من برای من فکری بکن.[5]

     امام«سلام‌الله‌عليه» می‌فرمايد قبر ما مرتب اين صدا را با ما دارد. معنايش همان است که علمای علم اخلاق فرموده‌اند، مرحوم شهيد در دروس که کتاب فقهی نيز هست، روی آن اصرار دارد که برای عالم برزخ و برای قبر فکری کنيد.

    اين اگر آدم حسابی باشد، يعنی خيرالبريّه‌ای باشد، يعنی به راستی شيعه باشد، که هم تا سرحد عشق اعتقاد دارد و هم شعار گويا و پويا دارد و هم عمل دارد و متابعت از اهل‌بیت«سلام‌الله‌عليهم» دارد. آنگاه تا اينکه او را در قبر گذاشتند،‌باغی از باغ‌های بهشت برای او پيدا می‌شود و اين باغ را خودش ساخته است. چيزی که بايد همۀ ما به آن توجه کنيم، باغ‌های بهشت برزخی را خود می‌سازيم و باغ‌های بهشت آخرتی را نيز خودمان می‌سازيم. خودمان بايد کار کنيم تا بشود باغ و حورالعين و مونس و رفاه در قبر و برزخ و قيامت. همۀ اينها از خود ماست. قرآن در اين باره آيات فراوانی دارد. حال در همين‌جا وقتی مرد، وارد باغی از باغ‌های بهشت برزخی می‌شود که خودش ساخته است. آن موکّل باغ‌ها يا خدا به او می‌گويند:

    «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ»[6]

    اين باغ از توست و خودت ساختي. هرچه بخواهيد هست. يعنی هرکه هرچه بخواهد در اين باغ برزخی هست. هرچه نخواهد نيست، صددرصد در رفاه است به اندازه‌ای که خدا می‌گويد آفرين نوش جانت، اينها را خودت درست کرده‌اي. و اين علاوه بر اينکه عالم برزخ صد ميليون سال است، اما برای اين يک لحظه است.

    شخصی آمد خدمت امام صادق«سلام‌الله‌عليه» و گفت دو آيه در قرآن است و نمی‌توانم جمع کنم، چطور جمع کنم؟ يک آيه می‌فرمايد روز قيامت پنجاه هزار سال است:

    «كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَةٍ»[7]

    و يک آيۀ ديگر می‌گويد:

    «کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ»[8]

    يعنی مدتش هزار سال است. حضرت فرمودند جمعش اينست که پنجاه هزار سال بايد بماند در صف محشر و حساب و کتاب‌ها دارد. اول سوالی که می‌شود از نماز است و اين خيلی طول می‌کشد. دوم سوالی که می‌شود از حق‌الناس است و خيلی طول می‌کشد. اين آقا خيلی وحشت کرد و گفت يابن رسول الله! هزار سال در صف محشر باشيم. آقا امام صادق تبسمی کردند و فرمودند امّا برای مؤمن يک لحظه است. از بس خوش و خرم و شاد است. معلوم است لب حوض کوثر و آشاميدن آب به دست اميرالمؤمنين و بالاخره زير لوای حمد بايد چنين باشد و هزار سال يک لحظه باشد. اما برای آدم‌های ناباب و کسانی که فکری برای عالم برزخ نکرده‌اند‌و فکری برای عالم قيامت نکرده‌اند و شبانه روز به فکر دنيا بوده‌اند و آمال و آرزوی آنها دنيا بود، سخت است. به قول شاعر:

    دنیا طلبیدیم و به جایی نرسیدیم                                یا رب چه شود آخرت ناطلبیده

    برای کسانی که فکری برای قبر و قيامت نکرده‌اند،‌ يک لحظه هم هزار سال می‌شود. همان سوال نکير و منکر در قبر برايش هزار سال می‌شود. لذا برای آدم‌های خوب هم، عالم برزخ خيلی طول می‌کشد، اما مثلاً اين صد ميليون سال برای او يک لحظه است. اما برای آدم ناباب و آدمی که هميشه به فکر خود و اين دنيا و خوديت و شهوت و خورد و خوراک بوده و چيزی که به فکرش نبوده، آخرت است، يک لحظه‌اش هم هزار سال است.

    در آیات و روايات می‌خوانيم که حضرت عيسی«علیه‌السّلام» مرده زنده می‌کرد؛ اما با غرض اين کار را می‌کرد؛ مثلاً برای اظهار معجزه‌اش، مرده زنده می‌کرد. دو آدم را زنده کرد. يکی از آنها علامت قبر نداشت؛ يعنی مثلاً صد سالی بود که مرده بود. ديدند تر و تازه و شاداب است و با اینکه پيرمرد است، اما جوان و خوش و خرم است. به او گفتند چند وقت است که مرده‌اي؟ گفت الان مردم و مرا در قبر گذاشتند و باغی برايم پيدا شدو وارد باغ شدم و حورالعينم جلو آمد و در بغل هم شديم و گردنبندش پاره شده و نشستيم با هم گردنبند را جمع کنيم که تو ما را صدا کردي. من می‌گويم تو مزاحم ما شدي. بعد حضرت عيسی شخص ديگری را زنده کرد که تازه مرده بود و در روايات داريم آثار آب روی قبر هنوز خشک نشده بود. ديدند سياه و سوخته است و پيری زودرس گرفته و وضعش خيلی بد است به او گفتند چند وقت است که مرده‌ای؟ گفت بيش از هزار سال است. من وقتی مردم و روی قبر را پوشاندند و نکير و منکر آمدند و نتوانستم جواب نکير و منکر را بدهم، آنگاه قبر من گودالی از گودال‌های جهنم شد. در اين گودال می‌سوختم که شما مرا صدا کرديد.

    توجه به اين مطلب هم داشته باشید که آنکه می‌سوزد، آتش را خود افروخته است. آنکه باغ و نشاط دارد، خود آفريده است. به قول قرآن:

    «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُم‏‏»[9]

    خود می‌فرستيد. گاهی اعمال تو باغ برزخی می‌شود و تا عالم قيامت سروپا شود، خوش و خرم و عالی است و توجهی هم به قبرت داری و اگر آدم بدی باشي، جهنم برزخی و سوختن و بدبختی و نکبت و داد و فرياد است و کسی نيست که به فرياد برسد و علی و اهل‌بیت را ندارد برای اينکه تابع اهل‌بیت نبوده است. اين هم بايد بسوزد تا روز قيامت.

    از چيزهايی که در قبر خيلی به درد می‌خورد، بعد از ایمان، عمل صالح است. يعنی بايد تابع اهل‌بیت باشد:

    «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»

    که ديروز می‌گفتم بيش از دويست جا در قرآن، این معنا تکرار شده است و در قرآن معمولاً همه‌جا ایمان و عمل صالح را با هم ذکر کرده است.

    بعضی چيزها برای همين آدم حسابی مشکل ايجاد می‌کند. از جمله بداخلاقی در خانه است. اينکه خانم با شوهرش نسازد و خانه را تلخ کند. شوهر با زنش نسازد و نق بزند و چرا چرا کند و بالاخره اين ناسازگاری در خانه و ناسازگاری با بچه‌ها. مثلاً آقا با دختر بزرگش ناسازگاری کند و با پسر بزرگش نسازد و زندگی را تلخ کند. مهم‌تر از اينها، بچه‌ها با پدر و مادر نسازند که عاق پدر و مادر خيلی مشکل است. به اندازه‌ای که خطاب می‌شود هرکاری خواستی بکن که تو را نمی‌آمرزم.[10] اينکه دختر با مادرش نسازد و پسر نق‌نق راجع به زندگی در خانه داشته باشد، برای اين افراد، عالم برزخ خيلی سخت است و از جمله فشار قبر است.

    در روايتی داريم که پيغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در تشييع جنازۀ یکی از اصحاب به نام سعد بن معاذ شرکت کردند و خودشان هم کفن و دفن او را انجام دادند و می‌فرمودند ملائکه در تشييع جنازه‌اش شرکت کردند، اما در وقتی روی قبر را پوشاندند، حضرت فرمودند: قبر چنان فشاری به او داد که استخوان‌های سينه‌اش در هم شکسته شد. اصحاب گفتند يا رسول الله!‌آدم خوبی بود! فرمودند بله، بهشتی بود، اما در خانه بداخلاق بود و اين فشار قبر، از آن بداخلاقی در خانه است.[11]

    اين موارد هست و الان هم ممکن است در ميان شما باشد. معنای نساختن العياذبالله اين نيست که فحش دهد يا کتک بزند، اين کار شيعه و مسلمان نيست، همين که نق بزند و زندگی را تلخ کند،‌یعنی نساختن. فرقی هم نمی‌کند بچه‌ها باشند يا پدر و مادر، راجع به بچه‌ها باشد يا راجع به يکديگر. الان زندگی سخت و مشکل است؛ اما همه بايد بدانند که تقصير خانواده نيست. اگر پسر بزرگ شده و پدر و مادر نمی‌توانند او را زن دهند، ‌اين تقصير پدر و مادر نيست و نق‌زدن او غير از بدبختی هيچ ندارد و گره روی گره پيدا می‌شود. يا دختر بزرگ شده و بالاخره شوهر می‌خواهد و شوهر و جهيزيه نيست و آدم مناسب نيست، حال اين دختر نق بزند؛ اين که تقصير پدر و مادر نيست. يا زن و شوهر راجع به يکديگر، مثلاً زندگی که همسايه دارد و زندگی که بعضی از قوم و خويش دارند و اينها ندارند و نمی‌توانند تهيه کنند، اينها تقصير زن وشوهر نيست، اما به قول عوام زن در دل شوهر و شوهر در دل زن دق‌ّدل درمی‌آورد. اينها خيلی خطرناک است. بعضی اوقات می‌رسد به آنجا که انسان را از شيعه‌گری بيرون می‌آورد،‌ لذا اين عالم قبر و فشار قبر چيز مسلّمی است و اين آتش قبر چيز مسلّمی است؛ اما برای مثل شما عالم قبر يک عالم راحت و آسوده و عالی است و تا عالم قيامت خوش و خرم زير پرچم اهل‌بیت«سلام‌الله‌عليهم» با يک زندگی شادی هستند.

    از چيزهايی که عالم قبر را آسان می‌کند، زيارت امام حسين«سلام‌الله‌عليه» است. مرحوم محدث قمی در مفاتيح قضيه‌ای را نقل می‌کند و می‌گويد عالمی خواب ظالمی را ديد که در رفاه است. تعجب کرد و به او گفت تو در رفاه هستي؟ گفت من در رفاه نبودم، بلکه از دیروز در رفاهم و اين رفاه موقّت است. برای اينکه ديشب امام حسين به ديدن يک خانم آمد و پروردگار عالم عذاب قبر را به مناسبت قدم مولا امام حسين«سلام‌الله‌عليه» از همه برداشت. مرحوم محدث قمی می‌گويد اين عالم بيدار شد و رفت و شوهر اين خانم را پيدا کرد که يک آهنگر بود. از شوهر پرسيد اين خانم چه کرده است که اينقدر مقام دارد؟ گفت زيارت عاشورا و توسّل به امام حسين و عشق به امام حسين داشت. اين مصيبت‌ها و گريه‌ها و شوق‌ها و کربلاها، خيلی نتيجه دارد و مفيد است.

     

    نسئلک اللّهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم

    بدم المظلوم، بدم المظلوم، بدم المظلوم، یا الله

    یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک



    [1]. ق، 22: «و[لى‏] ما پرده‏ات را [از جلوى چشمانت‏] برداشتيم و ديده‏ات امروز تيز است.»

    [2]. المؤمنون، 99و100: «می‌گوید: پروردگارا، مرا بازگردانيد، شايد من در آنچه وانهاده‏ام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد.»

    [3]. البينة، 7: «در حقيقت كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده‏اند، آنانند كه بهترين آفريدگانند.»

    [4]. دیوان امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، ص 312.

    [5]. ر.ک: الكافي، ج 3، ص 242؛ تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة‏ورام)، ج 2، ص 224؛ الامالى( للطوسي)، ص 27.

    [6]. الحاقه، 24: «بخوريد و بنوشيد، گواراتان باد، به [پاداش‏] آنچه در روزهاى گذشته انجام داديد.»

    [7]. المعارج، 4: «مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‏روند.»

    [8]. السجده‏، 5: «در روزى كه مقدارش -آن چنان كه شما [آدميان‏] برمى‏شماريد- هزار سال است.»

    [9]. آل‌عمران، 182: «اين [عقوبت‏] به خاطر كار و كردار پيشين شماست‏.»

    [10]. جامع‌الاخبار، ص 84: «يُقَالُ لِلْعَاقِّ اعْمَلْ‏ مَا شِئْتَ‏ فَإِنِّي‏ لَا أَغْفِرُ لَك‏»

    [11]. امالی الصدوق، ص 384.

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365