اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم
الله الرحمن الرحیم.
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری
واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
بحث دیروز از نظر اجتماعی بحث خوبی
است اگر هم بشود عرض من را جا بیندازیم دیگر بحث خوب تر است. بحث این بود که
موالات در غسل لازم نیست، موالات در وضو شرط است، لازم است، البته موالات عرفی اما
آن موالات عرفی در غسل شرط نیست. لذا به قول روایات خودش را تطهیر میکند، سر و
گردن را غسل میدهد گفتم مثلاً آب قطع میشود و عصر میرود طرف راست، طرف چپ را
غسل میدهد وضو درست است.
مسئله مهم هم که بعد دربارهاش مفصل
صحبت میکنیم حالا اگر حدثی هم سر زد مثل این که سر و گردن را غسل داد بعد رفت
ادرار کرد آیا وضعش چیست؟ آن هم فرمودهاند غسل تا این جا درست است بعد طرف راست،
طرف چپ را غسل میدهد غسلش درست است برای این که غسل را به جا آورده.
بله یک مسئلهای هست دیگر با این غسل
نمیشود نماز خواند باید وضو بگیرد و اما غسلش درست است، مثلاً زن حائض اگر این
جوری شد غسلش درست است اشکال ندارد. آن مسئله هم ضرر به قضیه موالات نمیزند و
مانعی ندارد که این دو سه روز بعد مثلاً طرف چپ را غسل بدهد و غسلش درست است،
تا این جا روایت داشتیم و روایتها را هم
خواندیم به خوبی دلالت داشت.
اما چیزی که مشکل است این که آیا
موالات که در سر و گردن و طرف راست و طرف چپ شرط نیست در اجزای هر عضوی این شرط است
یا نه؟ مثلاً سر و گردن را غسل داد طرف راست را غسل داد طرف چپ را غسل داد حالا
دید که یک قی گوشة چشم است مانع بوده مثلاً یک مقدار مانع به ریشش بوده این مانع
نرفته حالا این غسل درست است به این معنا که آن جا که مانع بوده مانع را رفع کند و
میشود غسل درست و اشکال ندارد.
روایت میگوید اشکال ندارد، حالا
روایتش را میخواهیم روایت میگوید که مانعی ندارد اما مرحوم سید در عروه و دیگران
هم متابعت از ایشان کردهاند فرمودهاند که اگر این مانع طرف چپ باشد بله مانعی
ندارد ، دو سه روز بعد دید که یک قیری به دست چپش است این قیر را برود رفع بکند،
به عنوان غسل دستش را مثلاً زیر شیر بگیرد غسلش درست است برای این که این مانع را
هم رفع کرده و اما اگر این مانع مثل همان مثالی که زدم مثلاً در سر باشد متوجه شد
که یک مانعی در صورت بوده این مانع را رفع نکرده غسل کرده حالا غسلش چه؟ گفتهاند
که آن مانع را رفع بکند سر و گردن غسل داده میشود اما چون ترتیب شرط است بنابراین
باید طرف راست، طرف چپ را غسل بدهد برای خاطر آن ترتیب، لذا مرحوم سید میگویند
این مانع اگر طرف چپ بوده دیگر غسلش درست است همان رفع مانع میکند و آّب میریزد
روی آن مانع و اما اگر طرف راست بوده یا سر و گردن بوده دیگر نه، ترتیب میگوید آن
مانع را رفع کردی حالا سر و گردنت غسل داده شد و چون باید اول سر و گردن بعد طرف
راست بعد طرف چپ و تو طرف راست طرف چپ را غسل ندادهای برای این که ترتیب شرط است پس طرف راست و طرف چپ را باید
غسل بدهی در رسالهها هم نوشته شده که این مانع اگر طرف چپ باشد مثلاً به دست چپ
باشد رفعش بکند غسلش درست است اما اگر طرف راست باشد نه، طرف راست را که آن مانع
را رفع کرد و غسل داد درست میشود و اما چون که طرف چپ را غسل نداده و ترتیب شرط
است باید آن طرف چپ را غسل بدهد این خلاصه حرف است، اما روایت دیگر این حرفها را
ندارد.
حالا روایت را بخوانیم تا عرض دیروزی
که کردیم ببینیم درست میشود یا نه؟
روایت 2 از باب 41 از ابواب جنابت
صحیحه زراره عن ابی جعفر علیه السلام قلت له رجل ترک بعض ذراعه او بعض جسده من غسل
الجنابه فقال ان استیقن رجع فاعاد علیه الماء و ان راه به بله مسح علیه و اعاد
الصلاه باستیقان و ان کان شاکا فلیس علیه شییء، این جمله واعاد الصلاه باستیقان و
ان کان شاکا فلیس علیه شییء این دیگر خیلی مربوط به بحث ما نیست یعنی مثلاً اگر
این مانع را بعد از نماز دید خب نمازش با حال جنابت بوده آن مانع را رفع میکند
نمازش باطل بوده پس باید نماز را بخواند اگر هم اصلاً شک در مانعیت داشته باشد که
هیچ، لذا آن جمله خیلی به درد ما نمیخورد آن که به درد ما میخورد این است گفت
رجل ترک بعض ذراعه او بعض جسده فرمودند ان استیقن رجع فاعاد علیه الماء و ان راه
به بله مسح علیه فرمودند که برگردد مثلاً دستش را آرنجش را غسل نداده برگردد آن
آرنج را غسل بدهد غسلش درست است دیگر ندارد طرف راست ، طرف چپ برای این که اگر
بخواهیم حرف آقایان را درست بکنیم، آن سائل باید گفته باشد رجل ترک بعض ذراعه او
بعض جسده من طرف الایسر، خب ندارد دیگر، لذا من طرف الایسر ندارد آن که دارد این
است غسل کرده حالا میبیند مانع به سینهاش است می بیند مانع به پشتش است می بیند
به قول سائل مانع به دستش است حضرت فرمودند برگردد همان را غسل بدهد غسلش درست است
اگر نماز خوانده نمازش را هم اعاده بکند برای این که نماز را در حال جنابت خوانده
حالا آن مانع را رفع میکند دیگر جنب نیست، چکارش بکنیم؟ آقایان تمسک کردهاند به
روایت الا این که گفتهاند خب قاعده اقتضا میکند این را لذا مثل مرحوم محقق
همدانی، مرحوم آقای حکیم، آقای خویی و محشین هم یک اشارهای دارند قاعده اقتضا میکند
این که طرف چپ باشد، این یعنی چه؟ پس روایت را حمل میکنیم بر این که طرف چپ باشد
خب قاعده چیست؟ قاعده آن که گفتیم در غسل ترتیبی باید سر و گردن اول و طرف راست
بعد و طرف چپ بعد، حالا این روایت که سوال کرده ترک بعض ذراعه مرادش این است ترک
بعض ذراعه او بعض جسده من طرف الایسر یا این که امام علیه السلام که جواب داده
همان سؤال را جواب داده که فرموده است که ان استیقن رجع فاعاد علیه الماء یعنی اذا
کان طرف چپ، آن قاعده، لذا خیلی هم سرسری از روایت رد شدهاند فرمودهاند که قاعده
اقتضا میکند طرف چپ باشد.
شاید یک حرف بهتر از این شما بزنید
بگویید عام و خاص است و عام و خاص آن روایات ترتیب تخصیص میدهد این روایت را، آن
میگوید ترتیب شرط است و این روایت که میگوید اگر طرف دست راست و چپ باشد آن
روایتها میگوید الا این که طرف چپ باشد این هم مشکل است انصافاً خب به عکس
بگوییم، بگوییم آن که میگوید ترتیب میگوید الا در این جا، ترتیب هست طرف راست
طرف چپ، سر و گردن اول، اما اگر یک جزئی باقی ماند ور فت طرف چپ بعد یادش آمد یا
به او گفتند همان جا را غسل بدهد کفایت میکند که آن روایات ترتیب که در مسئله هست
بگوییم این روایت تخصیص میدهد آن روایات ترتیب را، خب اگر نه حرف آقایان چرا؟
بینشان عامین من وجه است عامین من وجه که نمیتواند تخصیص بدهد، لذا باید یک ظهور
عرفی درست بکنیم و ظهور عرفی خب همین است که وقتی روایت را با روایات ترتیب دستش
دادند بگوییم که روایات ترتیب آن جا میگوید که همه طرف راست باید شسته بشود تا
طرف چپ را بتوانی بشویی، و اما اگر یک کمی از طرف راست شسته نشد و طرف چپ را شستی
اشکال ندارد، چرا؟ این روایت میگوید و حتی این روایت صورت سهو هم ندارد میفرماید
که قلت له رجل ترک بعض ذراعه او بعض جسده من غسل الجنابه فقال ان استیقن رجع فاعاد
علیه الماء و غسلش درست است صورت عمدش را هم میگیرد حالا شما خیلی پافشاری کنید
بگویید صورت عمدش نه، انصراف دارد، من یادم نمیرود لاتعاد الصلوه الا من خمس و
نظیر اینها استاد بزرگوار ما آقای بروجردی روی منبر میفرمودند عمدش را هم میگیرد
با یک تبسمی، الا این که انسان ادعای انصراف بکند بگوید صورت عمدش را نمیگیرد
صورت جهلش را میگیرد صورت سهوش را میگیرد و بالاخره اگر ناخود آگاه نه عمداً طرف
راست را یک مقدارش را نشست طرف چپ را شست بعد فهمید، همان طرف راست را بشوید یک
لمعهای که طرف راست نشسته آن را بشوید کفایت میکند، اگر یادتان باشد یک روایت هم
چند روز قبل خواندیم که آقا امام صادق علیه السلام میفرماید پدرم داشتند غسل میکردند
پشتشان را شسته بودند یک کسی گفت که یابن رسول الله یک مقدارش باقی مانده اول امام
اعتراض کردند که فضولی آخر چیست؟ برای چه گفتی؟ بعد آقا دست ترشان را مالیدند همان
جا، باید روایت را حمل بکنید به آن جا که طرف چپ بوده خب اینها همه مؤونه میخواهد
خیلی.
آن وقت یک حرف دیگر من دیروز داشتم
اگر حرف من را بپذیرید تمام این مؤونهها و تمام این قلت قلتها هم حل میشود و آن
این است که در باب طهارت قاعده لاتعاد میگوید که برائت جاری نیست اما راجع به اصل
طهارت اگر حدیث لاتعاد نداشتیم راجع به اصلش هم میگفتیم اما حدیث لاتعاد راجع به
اصلش به اصل غسل اصل وضو اصل تیمم، اما راجع به اجزاء دیگر حدیث لاتعاد شاملش نمیشود
وقتی شامل نشد راجع به خصوصیات ما برائت جاری میکنیم خود غسل را خود وضو را به جا
آورده اما ترتیب را نمیدانسته، به جا نیاورده، خب رفع مالایعلمون میگوید طوری
نیست، مثل نماز خب حدیث لاتعاد راجع به اصل نماز نداریم، یک نفر با حدیث لاتعاد
بخواهد بگوید کسی که فراموش کرد آفتاب زد یا خوابش برد با حدیث لاتعاد بخواهد اصل
نماز را درست بکند خب نمیشود، با برائت بخواهد درست بکند نمیشود اما حدیت لاتعاد
راجع به اصل است و حدیث رفع راجع به اجزاء یعنی یشترط در باب غسل اول سر و گردن
بعد طرف راست بعد طرف چپ، این شرط، حالا با چه میخواهی بگویی این شرط واقعی است؟
در حالی که رفع النسیان داریم رفع ما لایعلمون داریم همین طور که رفع مالایعلمون
در اجزای نماز میآید در اجزای غسل هم میآید در اجزای وضو هم میآید اگر کسی این
حرف را بزند دیگر مطلب صاف میشود.
لاتعاد میگوید اگر وضو نگرفتی نمازت
غلط است اما لاتعاد نمیگوید اگر ترتیب را مراعات نکردی نمازت باطل است، لاتعاد میگوید
اگر غسل نکردی بعد یادت آمد نمازت باطل است به خلاف آن جا که اگر حمد و سوره
نخواندی بعد یادت آمد نماز درست است لاتعاد الصلوه الا من خمس میگوید راجع به
طهارت این جور نیست، درست است، راجع به اصل طهارت لاتعاد هست اما راجع به اجزاء
لاتعاد نیست.
رفع ما لایعلمون میگوید این نماز
بدون حمد و سوره برای تو نماز است حالا حکم ظاهری و واقعی هر دو جمع کردیم ما میگوییم
رفع ید از تکلیف میکند یعنی رفع ما لایعلمون رفع النسیان حتی حدیث لاتعاد راجع به
غیر آن 5 تا ما میگوییم رفع ید از تکلیف میکند میگوید تکلیف این آقا که نمیدانسته
همین نماز است، تقبل ناقص به جای کامل میکند، خب دیگر همین حکم واقعی و ظاهری، آن
کسانی که شما که اصل جاری میکنید معنایش این است که واقع نیامده حدیث لاتعاد میگوید
اگر واقع نیامد الا در این 5 تا نمازت درست است خب در حالی که نماز نیاورده که،
کسی که تشهد را فراموش کند خب نماز نیامده کسی که حمد و سوره را فراموش کند نماز
نیاورده و همچنین تا آخر همه اجزاء و شرایط، خب نماز نیامده اما تقبل ناقص به جای
کامل خدا میگوید منتا علیک رفع ما لایعلمون حدیث امتنانی این معنایش است دیگر،
رفع ما لایعلمون امتناناً این نماز ناقص که آوردی به جای کامل قبول دارم یا حکم
ظاهری اصلاً برای جاهل همین نماز است، برای ساهی همین نماز است و مانعی ندارد برای
یک کسی نماز تام الاجزاء و الشرایط باشد آن که میداند، برای یک کسی هم نماز تام
الاجزاء و الشرایط باشد آن که نمیداند مثل مسافر و حاضر برای آن دو رکعت است برای
آن 4 رکعت.
من مسئله را یقین دارم گر چه حالا چون
که شهرت در کار است آدم توی رساله مشکلش است بنویسد اما این که حدیث رفع راجع به
نماز هست راجع به وضو هم هست، استثناء خورده اصل وضو به اندازه استثنا ما بر میداریم
اما ما بقی دیگر استثنا نخورده وقتی استثنا نخورده راجع به اجزا و شرایط وضو و غسل
و تیمم میگوییم و رفع ما لایعلمون ترتیب را برمیدارد یک کسی این زیاد هم از من
سوال شده، سوال میشود یک کسی مثلاً 60 سال غسل کرده اما غسل بدون ترتیب، حالا میآید
سؤال میکند خب رسالهها میگوید 60 سال باید نماز بخوانی، آن کسانی هم که میگویند
در حال جنابت اگر سهواً روزه گرفتی روزهات باطل است میگوید 60 سال هم روزه بگیر
هر سالی یک ماه، اما اگر عرض من را بگویید خب خیلی کار آسان میشود با رفع
مالایعلمون مثل رفع السهو میگوییم آقا نمازت درست است از این به بعد غسل که میکنی
اول سر و گردن بعد طرف راست بعد طرف چپ، یا مثلاً مدتها یک قیری به شانهاش بوده
نمیدانسته حالا یک کسی شانهاش را دید وگفت قیری به شانه توست مانع از نمازت است،
زیاد هم اینها اتفاق میافتد خب آقایان میگویند این قیر را رفع کن برو غسل کن
نمازهایت را اعاده کن روزههایت را هم اعاده کن، خب اگر شما بتوانید رفع ما
لایعلمون در اجزاء و شرایط جاری بکنید میگویید این غسلش درست است و همان جا را بشوید غسلت درست
است اگر هم نتوانید، شهرت میگوید نمیشود اما دلیل ندارد، دلیلش فقط همین است آقا
حدیث لاتعاد میگوید الا وضو، خب ما هم میگوییم حدیث لاتعاد میگوید الا وضو اما
حدیث لاتعاد نمیگوید لاتعاد الصلواه الا در باب وضو و اجزاء وضو، در باب غسل و
اجزای غسل، این اجزای غسل را ما باید روی آن بگذاریم و اگر نتوانیم روی آن بگذاریم
حدیث لاتعاد راجع به اصل است کسی که وضو نگرفت جاهل باشد ساهی باشد هر چه این
وضویش باطل است درست است، اما کسی که وضو گرفت، نه نگرفت، وضو گرفت اما ترتیب
رامراعات نکرد این وضویش درست است به چه دلیل وضویش درست است؟ لاتعاد ندارد که
حکومت داشته باشد قاعده رفع میگوید که رفع مالایعلمون، دیگر چیزی نداریم اگر شما
این عرض من را بپسندید دیگر خواه ناخواه این مسئله هم حل میشود و ترتیبش را با
رفع مالایعلمون برمیداریم و خیلی انصافاً زور میخواهد که آن عمل امام باقر علیه
السلام را بگوییم آن جا بوده که طرف چپ بوده یا این روایت شریف که خواندیم بگوییم
آن جا را میگوید که طرف چپ باشد ، حالا به چه دلیل؟ دیگر دلیل ندارد.
مسئله امروز به بعد ما راجع به غسل
ارتماسی و این یک تعبد است والا عقلاً که نمیشود درستش کرد، برای این که غسل
ارتماسی میگوید اگر کسی بدنش را تطهیر کرد افتاد توی آب غسل است، اما آن غسل
ترتیبی میگوید اول سر و گردن را باید بشویی بعد از تطهیر، بعد طرف راست و بعد طرف
چپ ، لذا با نیت هم تفاوت میکند اگر نیت کردی خودت را انداختی توی آب غسل است،
دیگر نه سر و گردن میخواهد نه طرف راست میخواهد نه طرف چپ، اما اگر نیت کردی
ترتیبی را باید حتماً اول سر و گردن بعد طرف راست بعد طرف چپ خب عقل میگوید آقا
اگر راستی خودت را بیندازی توی آب آن غسل پیدا میشود خب دیگر این همه داد و فریادها
واول سر و گردن و بعد طرف راست و بعد طرف چپ و اینها برای چه؟
لذا تعبد است از آن تعبدها که یک
مقدار دربارهاش حرف بزنیم بعضی اوقات این جور چیزها که جلو میآمد استاد بزرگوار
ما حضرت امام میگفتند که امام صادق علیه السلام فرموده، فضولی موقوف خب چشم این خوب
است که امام صادق علیه السلام فرمودهاند، دیگر فضولی موقوف، فرمودهاند غسل دو
قسم است یک غسل این که بعد از آن که تطهیر کردی خودت را سر و گردن را بشوی بعد طرف
راست را بعد طرف چپ و یک صورت دیگر هم این که اگر خودت را تطهیر کردی و خودت را
انداختی توی آب و همه بدنت را آب گرفت غسل درست است غسل ارتماسی و کسی هم شبهه در
آن نکرده همان حرف حضرت امام رضوان الله تعالی علیه است فضولی موقوف، کسی شبهه
نکرده برای این که روایات صحیح السند ظاهر الدلاله در مسئله داریم، روایتش را
بخوانم.
روایت 5، 12، 13، 15 از باب 26 از ابواب
جنابت، صحیحه زراره عن ابی عبدالله علیه السلام ولو ان رجلا جنبا ارتمس فی الماء
ارتماسه واحده اجزأه معلوم است بدنش را آب کشیده، حالا آن را هم بعد میآییم میگوییم
که میشود بدنش آب کشیده میشود، بدنش نجس است اما مانع و دست مالیدن و اینها نمیخواهد حالا این خودش
را میاندازد توی آب در وقتی که افتاد توی آب قهراً بدنش پاک میشود نیت غسل
ارتماسی هم بکند غسل ارتماسی واقع میشود، میشود یا نه؟ ما میگوییم میشود مرحوم
سید میگویند نه، مشهور میگوید نه، مسئلهاش را بعد میآییم میگوییم حالا فعلاً
فرض میکنیم که بدنش را تطهیر کرده برای این که آن بدن را تطهیر کند اگر یادتان
باشد در غسل دستت را بشوی بعد عورتین را بشوی بعد سر و گردن، طرف راست، طرف چپ،
حالا این فرض را بکنیم آن جاست که خب دیگر پاک است، آن وقتها من یادم است حمامهای
توی دهات این جور بود که همه حمامها یک سکو توی خزینه درست میکردند و این سکو
بالای آب بود آن وقت آن کسانی که میخواستند غسل ارتماسی کنند یا تعدد در آب را
لازم میدانست مقلد او این میرفت روی آن سکو خودش را میانداخت توی آب، روایت این
را میگوید ولو ان رجلا جنبا ارتمس فی الماء از تماسة واحده اجزائه اگر راستی
بخواهیم مصداق درست بکنیم آن سکو که درست کرده بودند آنها مسئله دان بودند مقید به
این حرفها بودند تابع مراجع بودند مراجع هم تعدد در آب را لازم میدانستند هم غسل
ارتماسی را میگفتند همه بدن باید بیرون از آب باشد، صحیحه حلبی قال سمعت ابا عبدالله
علیه السلام یقول اذا ارتمس الجنب فی الماء ارتماسه واحده اجزاء موثقه سکونی عن
ابی عبدالله علیه السلام الرجل یجنب فیر تمس فی الماء ارتماسه واحده یجزیه قال
نعم.
صحیحه حلبی فی الفقیه آن در کافی بود
این در من لایحضر است اذا اغتسل الجنب فی الماء اغتماسه واحده اجزاه ذلک من غسله
خب این تا این جا، بنابراین اصل مسئله را هیچ اشکال نداریم که غسل دو قسم است یکی
ترتیبی یکی ارتماسی، ترتیبی اول سر و گردن بعد طرف راست بعد طرف چپ، غسل ارتماسی
یک دفعه خودش را بیندازد توی آب به طوری که همه بدن را آب دفعه واحد بگیرد ، حالا
مسائلی در این جا هست یک مسئلهاش را عرض کنم دیگر مسائل بعدی برای بعد ما
ان شاءالله.
و این که گفتهاند غسل ترتیبی بهتر از
غسل ارتماسی است چرا؟ دلیلی که مرحوم صاحب جواهر میآورد دیگران هم تقریباً متابعت
از ایشان کردهاند میگویند این روایتها همه میگوید اجزاه اما آن روایتها در
غسل ترتیبی نمیگوید اجزاه، امر میکند غسل رأسک، غسل طرف الایمن غسل طرف الایسر و
چون آن امر است این اجزاء معلوم میشود آن مقدم بر این است، میشود گفت؟ برای این
که اجزأه این غسل است، غسل آن هم غسل است حالا فرق بگذاریم بین اجزأه که معلوم است
به ساحت مقدس صاحب جواهر نمیخورد، حالا یک کسی بگوید، بگوید این جای آن است خب
چرا افضل باشد؟ خب وقتی غسل ارتماسی به جا میآورد شاید بهتر هم باشد خودش را راحت
کند فوراً اما مشهور در میان اصحاب است غسل ترتیبی بهتر از غسل ارتماسی است، میشود
افضل الاعمال احمزها را بیاوریم؟ مشکل هم هست آن، که بگوییم غسل ترتیبی خیلی کار
دارد غسل ارتماسی کار ندارد افضل الاعمال احمزها پس آن بهتر از آن است و علی کل
حال یک دلیل خوبی یک دلیل حسابی که بخواهیم بگوییم غسل ترتیبی بهتر از غسل ارتماسی
است نداریم، اگر پیدا کردید به من بفرمایید.
وصلی الله علی محمد و
آل محمد