عنوان: استحاضه قلیله، متوسطه، کثیره
شرح:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

عرض کردم از روایات به خوبی استفاده می‌شود که خون استحاضه منقسم می‌شود به سه قسم، کم، متوسط، زیاد، برای آن کم غسل ندارد اگر در رحم باشد خون، برای هر نمازی یک وضو باید بگیرد و اگر هم همان لکه فقط بوده است و رحم پاک است دیگر وضوی بعدی هم لازم نیست، خود را تطهیر می‌کند وضو می‌گیرد نماز می‌خواند و اگر خون به نحو متوسط بیرون آمده است و این در رحم هم الان هست علاوه بر این که برای هر نمازی یک وضو برای نماز صبح هم یک غسل می‌کند چنانچه مثلا اگر قبل از ظهر باشد برای نماز ظهر و عصر یک غسل می‌کند چنانچه اگر این خون را عصر ببیند شب ببیند برای نماز مغرب و عشا آن غسل را می‌کند و بالاخره تا پاک شود برای هر نمازی یک وضو، و اگر هم این خون زیاد باشد سیلان داشته باشد جریان داشته باشد باید سه تا غسل بکند بلکه بعضی اوقات 5 تا غسل بکند یعنی برای هر نمازی یک غسل و یک وضو، الا این‌که اجازه داده شده شاید هم برای تسهیلاً للامر باشد حرجی برایش جلو نیاید گفته‌اند اگر می‌تواند نماز‌ها را جمع بکند یک غسل کفایت می‌کند بنابراین فرموده‌اند یک غسل صبح بکند نمازش را بخواند با یک وضو، برای نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا هم جوع بکند و بگذارد نماز ظهر و عصرش را دم مغرب و یک غسل بکند چهار تا نماز بخواند البته با چهارتا وضو، این علاوه بر این که مسئله یک اجماعی روی آن است هم از قدماء هم متأخرین این روایات فراوانی در مسئله هست و من جمله باب اول از ابواب استحاضه البته مطالعه کرده‌اید بیش از 10 تا روایت در مسئله هست و از این روایات باب 1 از ابواب استحاضه به خوبی فهمیده می‌شود آن‌چه عرض کردم یا نه، آنچه در رساله‌ها در کتاب‌های فقهیه آمده است من‌جمله مرحوم سید در عروه.

راجع به استحاضه قلیله دیروز دوتا روایت از آن روایت‌ها خواندم و روایت‌ها صحیح السند ظاهر الدلاله که می‌فرمود اگر خون کم است این دیگر غسل ندارد برای هر نمازی یک وضو، اجازه بدهید این دوتا روایت را تکرار کنم تا برویم سر استحاضه متوسطه،

روایت 1 و 9 از باب 1 از ابواب استحاضه صحیحه معاویه بن عمار عن ابی عبدالله علیه السلام و ان کان الدم لا یثقب الکرسف یعنی توی پنبه نرفت توضأت وصلت کل صلاه بوضوء، دیروز می‌گفتم دلالتش خیلی خوب است باید بگوییم کالنص در مقصود است.

صحیحه زراره عن ابی جعفر علیه السلام تصلی کل صلوه بوضوء مالم ینفذ الدم فاذا نفذ اغتسلت وصلت که مفهومش را هم آورده اگر خون ظاهر پنبه را گرفت یعنی کم است این غسل ندارد و اما اگر نفوذ کرده است آن وقت است که اغتسلت و صلت، دوتا روایت مخصوصاً روایت اول برای مقصود خوب است مورد اتفاق فقهاء هم هست و یک مطلقاتی هم در مسئله هست آن مطلقات را هم تخصیص می‌زنیم تقیید می‌کنیم به مثل این دو تا روایت.

و اما متوسطه که خون نه سریان و جریان دارد نه مثل خراش مانند است، نه کم است نه زیاد، حد متوسط است معلوم است حد متوسطش این استکه فرو برود در پنبه، نفوذ در پنبه بکند اما از پنبه بیرون نیاید مثلا به دستمال برسد از این طرف پنبه به آن طرف پنبه نیاید گفته‌اند یک غسل باید بکند، در این‌جا هم از آن روایات باب 1 من دوتا روایت نوشته‌ام دیگر مابقی را خودتان باید ببینید حتماً دیده‌اید دیشب.

روایت 5 از باب 1 صحیحه زراره و ان لم یجز الدم الکرسف صلت بغسل واحد اگر به پنبه رسیده اما از پنبه بیرون نرفته لم یجز الدم الکرسف اگر این باشد صلت بغسل واحد، دیگر صلت بغسل واحد مثلا اگر شب بوده صبح این غسل را بکند اگر قبل از ظهر و عصر بوده این غسل را برای نماز ظهر و عصر بکند اگر هم بعد از نماز ظهر و عصر بوده موقع مغرب و عشاست این غسل را برای نماز مغرب و عشا بکند، حالا برای نماز شب هم بعد می‌آییم صحبت می‌کنیم اگر هم برای قبل ازنماز شبش است غسل را برای نماز شبش می‌کند دیگر برای نماز صبحش غسل لازم نیست و وضو می‌گیرد نماز می‌خواند دلالت روایت خیلی خوب است و ان لم یجز الدم الکرسف صلت بغسل واحد.

روایت 6 از باب 1 موثقه سماعه المستحاضه اذا ثقب الدم الکرسف اگر از پنبه تجاوز کرد که معنای ثقب همین است یعنی سوراخ کرد پنبه را از پنبه تجاوز کرد این نفوذ در پنبه کرد اغتسلت لکل صلو‌تین وللفجر غسلا اما و ان لم یجز الدم الکرسف فعلیها الغسل لکل یوم مره والوضو لکل صلوه دلالتش اگر بهتر از آن روایت 5 نباشد لااقل مثل روایت 5 که آن استحاضه کثیره را هم معنا می‌کند که بعد در باره‌اش صحبت می‌کنیم اما علی کل حال دلالتش برای استحاضه متوسطه خیلی خوب است اذا ثقب الدم الکرسف که از پنبه بیرون آمد اغتسلت لکل صلاتین و للفجر غسلاً، و ان لم یجز الدم الکرسف، اگر نه تجاوز نکرد ظاهر پنبه بود و رفت توی پنبه اما تجاوز از پنبه نکرد فعلیها الغسل لکل یوم برای شبانه روز یک غسل بکند والوضوء لکل صلاه، این جا هم همان یک اطلاقاتی هست آن اطلاقات دیگر تخصیص می‌خورد تقیید می‌خورد به این روایت و این چهار تا روایتی که خواندم سنداً دلالتاً بسیار عالی است برای ما حکم استحاضه قلیله استحاضه متوسطه را معلوم می‌کند.

اما چیزی که مسئله را مشکل کرده انصافاً هم مشکل کرده این حرف مرحوم محقق در معتبر است مرحوم علامه در منتهی و بسیاری من‌جمله از آنها مقدس اردبیلی، شیخ بهایی این شاگرد و استاد این‌ها گفته‌اند که نه، قلیله و متوسطه و کثیره نداریم بلکه یا قلیله است یا کثیره و این روایت‌ها را چه کرده‌اند؟ چه جور شده؟

تمسک به یک روایت هم کرده‌اند عبارت معتبر را بخوانم و الذی ظهر لی انه ان ظهر الدم علی الکرسف وجب ثلاثه اغسال و ان لم یظهر لم یکن لها غسل و کان علیها الوضو لکل صلاه حرف این بزرگوارها من‌جمله محقق در معتبر خیلی هم واضح است که این‌ها دیگر خون استحاضه را منقسم به سه قسم نکرده‌اند فرموده‌اند یا قلیله است یا کثیره، اگر ظاهر پنبه است قلیله است اگر نفوذ در پنبه کرده ولو از پنبه بیرون نیامده کثیره است برای هر نمازی باید یک غسل، همان روایت معاویه بن عمار را که ما صدرش را خواندیم به ذیلش تمسک کرده‌اند روایت هم از نظر ظهور خیلی خوب است، عن ابی عبدالله علیه السلام فی المستحاضه فاذا جازت ایامها ورأت الدم اگر خانمی حیضش تمام شده اما خون می‌بیند یثقب الکرسف خون می‌بیند خونش هم این قدر است که فرو رفته در پنبه فرموده اغتسلت للظهر والعصر تؤخر هذه و تعجل هذه ظهر و عصر و مغرب و عشا را جمع می‌کند آن نماز ظهر و عصر را می‌گذارد آخر تؤخر هذه، و نماز مغرب و عشاء را می‌آورد اول و تعجل هذه، یعنی مثلا یک ربع به مغرب یا به غروب مثلا غسلش را می‌کند نماز ظهر و عصرش را با دو تا وضو می‌خواند بعد توی سجاده‌اش می‌نشیند یا اگر هم مغرب شد دیگر نماز مغرب و عشا را با دو وضو می‌خواند، اغتسلت للظهر والعصر اما تؤخر هذه و تعجل هذه و للمغرب والعشاء؛ غسلاً تؤخر هذه و تعجل هذه و تغتسل للصبح خب همین متوسطه است دیگر، گفته که باید دو تا غسل بکند اگر هم نمی‌خواهد باید سه تا غسل بکند اگر هم نمی‌خواهد باید 5 تا غسل بکند اگر نمازها را متفرق می‌خواند برای هر نمازی یک غسل برای هر نمازی یک وضو، خب دلالتش خوب است انصافاً اما حالا مرحوم محقق در معتبر، در شرایع نه، همین شرایعی که الان ما داریم روی آن می‌رویم جلو این جا همان طبق مشهور فتوی داده‌اند، مرحوم علامه هم در تذکره و سایر کتابهایشان قواعد همین قول مشهور را فتوی داده‌اند اما مرحوم محقق در معتبر مرحوم علامه در منتهی و من‌جمله مرحوم مقدس اردبیلی و شاگردشان مرحوم شیخ بهایی این‌ها، هستند باز هم به این روایت عمل کرده‌اند، حالا آن روایت‌ها ضعیف السند است و این از عجایب هم هست برای این‌که این چهارتا روایتی که خواندم همه روایت صحیح السند ظاهر الدلاله لذا خودشان هم در سایر کتابهایشان طبق همین فتوی داده‌اند اما حالا چه در نظر مبارک این‌ها بوده و روایت‌ها همین روایت خب همین‌که می‌فرماید یثقب الکرسف اغتسلت للظهر والعصر تؤخر هذه و تعجل هذه و تغتسل للصبح خب همین مطلق است آن چهار تا روایت را می‌آوریم تقیید می‌کند این روایت‌ها را، تقییدش هم خیلی لازم نیست همان یثقب الکرسف را تقیید می‌کنیم به این‌که خون از پنبه بیرون بیاید و این که ایشان معنا کرده یثقب الکرسف یعنی این‌که فرو برود توی پنبه از پنبه بیرون نیاید خب ظاهرش همین است اما با آن چهار تا روایت این مطلق است. ما اصلاً کم پیدا می‌کنیم یک روایتی تخصیص نخورده باشد یک روایتی تقیید نخورده باشد همان که ما طلبه‌ها از صاحب معالم یاد گرفته‌ایم می‌گوید ما من عام الا و قد خص ما من مطلق الا تقید لذا کار هم خیلی کار آسانی است این جور نیست که یک مشکل و ان قلت قلتی باشد اختلاف در مسئله باشد یثقب الکرسف را یکی یک جور معنا کند یکی یک جور دیگر معنا کند در یک کتاب یک جور معنا کند مثل علامه آنها همه افراد بالایی هستند از نظر فقهی مثل مقدس اردبیلی انصافاً این کتابی که الحمدالله الان چاپ شده در دسترس همه ما هم هست این‌ها هم جرأت در فتوی داشته مرحوم مقدس اردبیلی هرچه ترسو در گناه بوده در شبهات بوده اما جرأت در فتوی داشته خیلی جرأت ایشان نمره اول است دیگر همچنین شاگردشان شیخ بهایی لذا نمی‌دانیم چرا؟ اگر شما این را به دست بیاورید چرا؟ چرا حمل مطلق بر مقید نکرده‌اند در حالی که قبل از این‌ها حمل مطلق بر مقید کرده در معتبر که یک کتاب مهمی هم هست اگر مهمتر از شرایع نباشد کمتر نیست یک مسائلی که مبتلی به است و ان قلت قلت روی آن است در معتبر آورده؟ چه ان قلت قلتی در مسئله بوده؟ در حالی که خب مرحوم شیخ طوسی در مبسوط گفته‌اند و دیگران، و ادعای اجماع هم کرده‌اند مرحوم شیخ طوسی در مبسوط در مابقی کتاب‌هایشان ادعای اجماع کرده‌اند که خون استحاضه منقسم می‌شود به سه قسم قلیله متوسطه کثیره این از قبل از مرحوم محقق حتی خودشان در شرایع، این علامه حتی خودشان در شرایع همین علامه در تذکره اگر مطالعه کرده باشید مطالعه بکنید همین علامه در تذکره ادعای اجماع می‌کند که خون مستحاضه منقسم می‌شود به سه قسم قلیله متوسطه کثیره اما حالا که رسیده‌اند توی منتهی می‌گویند که منتهی مثل نهایه مرحوم شیخ طوسی است گرفته شده از روایات اهل بیت هم هست ان قلت قلتش کم است مثل مرحوم شیخ طوسی نهایه ایشان این جوری است دیگر، روایت‌ها را برداشته‌اند یک کتاب فقه کرده‌اند مثل من لا یحضر، بنابراین باید بگوییم نمی‌دانیم چرا؟ اما آن چه می‌دانیم روایات ما می‌گوید تقریباً اجماع شهرت به سزاء به ما می‌گوید خون استحاضه یا قلیله است یا کثیره است یا متوسطه، قلیله‌اش را آن دو تا روایت، متوسطش هم این دو تا روایت.

این روایت معاویه بن عمار را هم خواندیم دلالتش هم خوب است فقط این کلمه یثقب الکرسف است و این مطلق است یثقب الکرسف گاهی فرو رفته است در پنبه بیرون نیامده این یک صورت، یک صورت هم از پنبه بیرون آمده، این یثقب الکرسف هر دو صورت را می‌گیرد آن دو تا روایتی که برای متوسطه خواندیم که باید اگر از پنبه بیرون نیامد یک غسل کفایت می‌کند اگر از پنبه بیرون آمد آن وقت دو سه تا غسل می‌خواهد با آن دو تا روایتی که خواندم تقیید می‌کنیم این جمله یثقب الکرسف را یعنی یک چیز فوق‌العاده عادی اگر طلبه که وارد خارج شد این حرف را بلد نباشد حتی طلبه نیست یک چیز عادی است، چه شده است این‌ها حمل مطلق بر مقید نکرده‌اند؟ در حالی که قبل از این بزرگوارها در حالی که خود این بزرگوارها حمل مطلق بر مقید کرده‌اند و گفته‌اند خون استحاضه منقسم می‌شود به سه قسم قلیله متوسطه کثیره و برای متوسطه‌اش همان روایاتی که الان خواندیم برای متوسطه همین‌ها را مثلا علامه در تذکره تمسک کرده، بنابراین باید بگوییم نمی‌دانیم این بزرگوارها چرا فرموده‌اند؟ چه شده؟ حالا اگر کسی دیشب مطالعه کرده است و چیزی دارد برای توجیه این کلمات بزرگان به من بگوید تا استفاده کنیم و اگر هم نه باز هم مطالعه بکنید ببینید چه شده مرحوم محقق در معتبر، علامه در منتهی و مرحوم مقدس اردبیلی و مرحوم شیخ بهایی تبعا با این مرحوم محقق در معتبر گفته‌اند که ما چیزی در فقه به نام خون استحاضه متوسطه نداریم؟ یا قلیله است یا کثیره، اگر مثل خراش دست است همین یک آلودگی در محل بیرون آمدن خون یا نه، استبراء می‌کند یعنی قبلا خون دیده نه اول، می‌بیند یک آلودگی است پنبه را فرو می‌کند می‌بیند که پنبه که بیرون آمد فقط ظاهرش آلوده است خب اصلاً غسل ندارد اما اگر استبراء کرد پنبه را فرو برد در داخل بیرون آورد دید خون رفته در پنبه اما این طرف پنبه بیرون نیامده، یا خون بیرون آمده امتحان این جوری بگوییم که دیگر کثیره است می‌خواهد بیرون بیاید می‌خواهد نیاید دیگر کثیره است باید برای هر نمازی یک وضو الا این‌که جمع بین نمازها بکند که می‌شود دو تا غسل و 5 تا وضو، و این‌که الان یادم نیست مثل این‌که مرحوم مقدس اردبیلی است ظاهراً علی کل حال بعضی از این بزرگوارها گفته‌اند که روایت‌ها ضعیف السند است در حالی که روایت‌ها صحیح السند است به اندازه‌ای که خود این بزرگوارها در کتابهای دیگرشان به همین روایت‌ها فتوی داده‌اند، این‌که اصرار می‌کنم تقاضا دارم یک مقدار روی آن فکر بکنید ببینید آیا می‌شود این فرمایش این بزرگوارها را یک سر و صورت علمی بدهیم؟ این را می‌خواهیم و الا مسئله واضح است و دلالت روایت‌ها خیلی خوب است و سند روایت‌ها خیلی خوب است و شهرت به سزاء مخصوصاً در قدماء، نه، در متأخرین هم شهرت به سزاست نمی‌شود که آن شهرت به سزا را که مرحوم صاحب جواهر ادعای شهرت روی آن می‌کنند اول، نمی‌شود که این شهرت را از دست بدهیم. خب این هم متوسطه.

و اما کثیره در همین باب 1 از ابواب مستحاضه روایاتی نقل کرده است حالا این روایت‌ها را دو تا بخوانم دو تا برای آن خواندیم دو تا برای متوسطه دو تا هم برای کثیره،

روایت معاویه بن عمار باز روایت 1 از باب 1 است آن روایت معویه بن عمار می‌توانیم بگوییم دلالت بر قلیله و متوسطه و کثیره هر سه می‌کند، حالا این برای کثیره‌اش، اذا تجاوز الدم عن الکرسف و خرج الی الخرقه یجب فیها مضافاً الی ما ذکر غسل آخر للظهرین تجمع بینهما و غسل للعشائین تجمع بینهما و روایتی هم که الان خواندیم آن هم همین است که فرمود اذا جاوزت ایامها ورأت الدم یثقب الکرسف اغتسلت للظهر و العصر تؤخر هذه و تعجل هذه وللمغرب والعشاء غسلاً تؤخر هذه و تعجل هذه و تغتسل للصبح خب لااقل قدر متیقنش، اطلاق که بناشد تقیید بکنیم قدر متیقن آن همان استحاضه کثیره که استحاضه کثیره را همین معنا کرده‌اند اذا تجاوز الدم عن الکرسف و خرج الی الخرقه ظاهر پنبه که آلوده است خون نفوذ کرده است در پنبه از آن پنبه بیرون آمده رسیده است به آن طرف پارچه‌ای که با آن پنبه خودش را پوشانده است و خرج الی الخرقه فرموده‌اند که باید دو تا غسل بکند للظهرین تجمع بینهما و غسل للعشائین تجمع بینهما در این مسئله اختلافی نیست فقط در مسئله دیروز و امروز ما اختلافی که هست که آن اختلاف هم در مقابل شهرت و در مقابل روایت‌ها اهمیت نداشت همین در خون استحاضه متوسطه که بعضی گفته‌اند نداریم، قلیله و کثیره، اما روایات ما شهرت به سزا می‌‌گوید نه، منقسم می‌شود به سه قسم، قلیله داریم متوسطه داریم کثیره داریم، دیگر مطلب تمام شد یک فروعاتی هست برای همین جاها برای فرداء اما این را باز تکرار بکنم این‌که پنبه و دستمال و این‌ها، این‌ها هیچ کدام لازم نیست، آن‌که لازم است عرفا این است که عقلا هم همین‌طور است عرفا همین است خون مستحاضه منقسم می‌شود به سه قسم کم متوسط و زیاد از کجا بشناسیم؟

این یک امر عرفی است، عرف گاهی می‌گوید کم است احکام کم را دارد، گاهی می‌گوید متوسط است احکام متوسط را دارد گاهی می‌گوید زیاد است احکام زیاد و کثیره را دارد اما این خصوصیت پنبه و خصوصیت خرقه و امثال این‌ها، این‌ها هیچ کدام خصوصیت ندارد.

و صلی الله علی محمد و آل محمد