اعوذ بالله من
الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی
راجع به مسئله دیروز
من میگفتم که اگر کسی مثلا غسل روز جمعه را بهجا آورد اول اذان صبح رفت حمام و
غسل را بهجا آورد دیگر برای نماز جمعه لازم نیست غسل بکند.
مرحوم سید هم دیروز
همین جور فرمودند؛ فرمودند غسل جمعه واقع شده است و حدث اصغر حدث اکبر هم نمی
تواند ناقض آن باشد که معنا کردیم ناقض آن باشد البته جاهای دیگر خود سید هم معنا
کردهاند یعنی غسل جمعه واقع شد دیگر حالا بخواهد غسل جمعه دوم به جا بیاورد دیگر
لازم نیست که من میگفتم که نه لازم نیست بلکه ممکن نیست برای اینکه غسل جمعه را
بهجا آورده است مأموربه ساقط شده دیگر مأتیبه غسل جمعه دیگر وجهی ندارد، اما
آقایان دوتا روایت نقل کردهاند که برای این وجه پیدا کردهاند یعنی گفتهاند که
مستحب است دو دفعه که میخواهد نماز جمعه برود غسل بکند و دوتا روایت دلالتش با هم
متعارض است لذا مثل صاحب جواهر حمل کردهاند دوتا روایت را بر استحباب که بعضی از
فضلای درس هم همان حرف صاحب جواهر را فرمودهاند و روایتها را بخوانم روایت 4 از
باب 11 از ابواب اغسال مسنونه روایت مال عبدالله بن بکیر است لذا روایت لااقل
موثقه است سئل الصادق علیه السلام عن الغسل فی رمضان الی ان قال والغسل اول اللیل
قلت فان نام بعد الغسل؟ قال هو مثل غسل الجمعه اذا اغتسلت بعد الفجر اجزأک که این
حرف دیروز من بود که غسل جمعه به جا آورده دیگر حالا دو دفعه غسل بکند برای رفتن
نماز فرمودند نه، مجزی است که مرحوم سید هم دیروز میفرمودند غسل را بهجا آورده و
چیزی ناقض آن نمیتواند بشود به معنا اینکه همان غسل میتواند غسل نماز جمعه باشد
و دیروز اگر یادتان باشد من میگفتم که نه میتواند بلکه باید بگوییم نمیتواند
غسل دوم را بکند برای اینکه مأتی به در مقابل مأموربه واقع شد و مأموربه را ساقط
کرد دیگر مأموربه دیگر نیست تا بخواهیم بگوییم غسل دوم را بکند آن وقت یک روایتی
نقل کردهاند روایت 1 از باب 10 ابواب احرام باز روایت صحیح السند است عن ابی
الحسن علیه السلام قال سئلته عن الرجل یغتسل للاحرام ثم ینام قبل ان یحرم قال علیه
اعاده الغسل، خب این با آن یک تعارضی دارد آن میگفت اجزأک آن میگوید که اعاده
غسل، مرحوم صاحب جواهر همچنین این فاضل عزیزی که این نوشته را به من داده خب میگوید
که روایت را حمل بر استحباب بکنید، آن روایت میگوید اجرأک این روایت میگوید علیه
اعاده الغسل دیگر معنایش این است که آن غسل اول مجزی نیست برای احرام و آن غسل از
بین رفته برای احرام باید یک غسل دیگری بکنم باید یعنی مستحب است.
این حرف خوب است اما
همینکه مرحوم سید هم اختلاف دارند، دو سه
تا فتوی مرحوم سید در این جا دارند که بعضی از فتاوی مثل همان دیروز میفرمودند
غسل جمعه واقع شد دیگر لازم نیست غسل جمعه برای نماز بکند بعضی جاها هم میفرمایند
که نه ناقض است اگر خوابید نقض غسلش میشود دو دفعه باید غسل بکند که دیروز اگر
یادتان باشد میگفتم این اختلاف فتوی را مرحوم سید دارند برای خاطر همین نمیدانم
چیست؟ در نظر مبارکشان یک وقت بوده است که اجزأک یک وقت هم بوده علیه اعاده الغسل
طبق هر دو مرحوم سید فتوی داده و یک تهافتی در کلام مرحوم سید هست و مرحوم صاحب
جواهر هم جازم نیست این فاضل عزیزی که این را برای من نوشته این جایز است حتی
ایشان نوشته بر خلاف فرمایش شما مسئله دو دسته است یک دسته میگوید مجزی است یک
دسته میگوید مجزی نیست جمع بین روایات اقتضا میکند اینکه قائل به استحباب
بشویم، میفرمایند چنانچه مرحوم صاحب جواهر هم فرمودهاند اینکه مستحب است اعاده
غسل به این حدثهایی که واقع شده لا انتقاض الغسل الاول، علی کل حال این مسئله
مسئله اختلافی است در باب احرام هم همین مسئله هست بعضی ها گفتهاند غسل مجزی است
دیگر لازم نیست بعضیها گفتهاند که نه حتی آنها دیگر گفتهاند اصلا غسل از بین
رفته باید یک غسل دیگری انجام بدهد،
مرحوم صاحب جواهر
گفتهاند که خب یک روایت می گوید اجزأک یک روایت میگوید علیه اعاده الغسل معنایش
این است که آن غسل به حال خود باقی باشد یک غسل دیگر هم انجام بده علیه اعاده
الغسل را حمل بر استحباب بکنیم ولی همینطور که مرحوم سید اختلاف فتوی دارد حق
مطلب مثل اینکه عرض دیروز میباشد و آن این است که غسل را بهجا آورده غسل بعدی
را بخواهد بهجا بیاورد باید روی قاعده صلاه معاده درستش بکنیم و این صلاه معاده
یک دلیل خاصی میخواهد تا آن دلیل نباشد نمیشود گفت نمیشود قاعده را بههم زد
بگوییم که در حالی که غسل روز جمعه کرده حالا میخواهد برود نماز جمعه دو دفعه غسل
بکند آن غسل اول باطل شده از بین رفته یا احرام میخواهد ببندد اول اذان صبح رفته
غسل احرام کرده بعد آمده خوابیده حالا میخواهد محرم بشود آن غسل اول هیچ، دو دفعه
باید غسل بکند این مشکل است نمیشود گفت برای اینکه روایتها با هم معارض است و
بخواهیم جمع بکنیم مثل صلاه معاده که بگوییم مثلا برای احرام غسل کرده حالا دو
دفعه غسل بکند مثل نماز ظهر و عصر را خوانده حالا جماعت پیدا کرده دو دفعه همان
نماز ظهر و عصر را بخواند اسمش را میگذارند معاده که معاده را هم این جور درستش
میکنیم که آن نماز درست است آن نماز فرادی درست است مأتی به مأموربه را ساقط کرده
اما باز هم حالا یک استحباب دیگر هست نماز ظهر و عصر به عنوان استحباب، یک تعبد
حسابی محکمی میخواهد و ظاهراً این جور تعبدی را در مسئله نداریم.
مجزی است حالا دو
دفعه بخواهد غسل کند یک وجهی باید برایش درست بکنیم اگر این علیه الاعاده را کسی
بتواند وجه برایش درست بکند بگوید نظیر صلاه معاده است این جا هم غسل معاده، آن
غسل را کرده دو دفعه مستحب است یک غسل دیگر بکند اگر کسی بتواند این حرف را بزند
که این فاضل عزیز هم زده، این آقا هم دیروز روایتش را می خواندند و امروز میگویند
میشود نظیر صلاه معاده اگر کسی بتواند بگوید خب خوب است بگوییم که کسی که غسل
احرام را بهجا آورده و خوابیده و حالا از خواب بیدار شده آن غسل به واسطه آن خواب
دیگر نمیتواند مثلا آن کسی که میگوید با غسل میشود نماز خواند با این نمیشود
نماز خواند آن غسل واقع شده اما مستحب است دو دفعه غسل بکند برای احرام یا مثلا
کسانی که غسل احرام را واجب میدانند میگوید آن غسل اول تمام شد مجزی است و میتواند
با همان غسل دو دفعه احرام ببندد اما مستحب است اینکه یک غسلی بکند بعد احرام
ببنددنظیر همان صلاه معاده اگر کسی بتواند این جورها حرف بزند یعنی نظیر صلاه
معاده این جاها درست بکند خوب است و الا مسئله مشکل است انصافا.
بالاخره غسل واقع شد
آن خوابی هم که رفته نقض آن نیست به قول مرحوم سید دیروز میگفتند که لاینتقض غسل
جمعه بالحدث الاصغروالاکبر نقض هم نیست نقض به این معنا که آن را باطل کرده باشد
خب معنا ندارد چیزی که واقع شد باطل بشود غسل جنابت هم همین طور است یک کسی غسل
جنابت کرد بعد از خواب که پا شد که نباید غسل جنابت دودفعه بکند آن غسل جنابت واقع
شد تمام شد حالا این میخواهد نماز بخواند باید وضو بگیرد و به واسطه آن غسلی که
خوابیده خب نمیشود نماز خواند در این جا هم این طور است غسل را بهجا آورد برای
احرام غسل را بهجا آورد برای جمعه دیگر تمام شد حالا میخواهد برود نماز جمعه دو
دفعه غسل کند مأتی به مطابق با مأموربه دیگر مأموربه نیست که دو دفعه غسل بکند اگر
بخواهید بگویید دو دفعه میتواند غسل بکند یا باید غسل بکند باید نظیر صلاه معاده
درست بکنید یعنی مستحب تعبدی است غسل جمعه مستحب تعبدی است غسل احرام و گفتن اینها
انصافا مشکل است دیگر، تعبدا، در حالی که غسل احرام به ذمهاش نیست غسل بکند تعبدا
در حالی که غسل جمعه به ذمهاش نیست باز هم غسل بکند یک دلیل محکم میخواهد، گفتم
مرحوم سید این جا خب حسابی توی مسئله سوم فرمودهاند که حدث اصغر حدث اکبر غسل
جمعه را باطل نمیکند معنایش این است که با همان غسل میتواند نماز برود و بخواهد
هم غسل بکند نمیشود این حرف مرحوم سید بود دیروز و دیروز هم میگفتیم حرف مرحوم
سید درست است برای اینکه مأموربه ساقط شده دیگر مأموربه نیست تا دو دفعه غسل بکند
اما عبارت خواندم از مرحوم سید یک جا هم ایشان میفرمایند نافض است میفرماید حدث
اصغر حدث اکبر غسل جمعه را باطل میکند یا اغسال مستحبی را باطل میکند باطل میکند
به این معنا که آن غسل که واقع شده، نمیشود، بگوییم باطلش میکند معنایش این است
که حالا مثلا غسل برای اول ماه کرده حالا میخواهد با آن غسل نماز بخواند آن غسل
که واقع شده حالا بخواهد نماز بخواند دو دفعه یک غسل بکند این جمله علیه الاعاده
در این روایت موسی بن جعفر سلام الله علیه علیه ظاهرش همین است میشود نظیر صلاه
معاده و صلاه معاده را ما میگوییم که چهار پنج جا هم میتواند نماز بخواند یعنی
مثلا نماز ظهر و عصرش را فرادی خواند حالا جماعت پیدا شده میتواند همان نماز را
دو دفعه بخواند یا اینکه مثلا نماز جماعت یک جا خوانده دو دفعه میخواهد جای دیگر
نماز جماعت بخواند دو دفعه میتواند همان نماز ظهر و عصر را البته مستحب نماز
بخواند همچنین سوم و چهارم و پنجم که اینها یک دلیل خاصی میخواهد بگوید در حالی
که مأموربه ساقط است اما دودفعه یک مأموربه مستحب آمده قصد آن مأموربه مستحب بکند،
دیروز میگفتم راجع به نماز معاده خب روایت داریم اختلاف است آیا تا چه اندازه؟
بعضی از آقایان خب میفرمایند یک مرتبه، آن هم جایی که نمیدانسته نماز جماعت به
پا میشود، نماز فرادی خوانده اتفاقا جماعت پیدا شده میگفتند همین جا و اما اگر
میدانسته نماز جماعت بهپا میشود نماز فرادی خوانده گفته اند نماز جماعت دیگر
نمیتواند بخواند صلاه معاده نه و یک جماعت میشود بعضی از آقایان مثلا فرمودند
دوتا و ما عرض میکنیم که نه، روایات صلاه معاده میگوید نماز ظهر و عصر را مثلا
یا نماز صبح را نماز مغرب و عشا را این نمازهای پنجگانه را میشود چندین مرتبه به
جماعت خواند، خب حالا دفعه اول مأتیبه مأموربه را ساقط کرد دفعه دوم چه؟ دفعه سوم
و چهارم چه؟ همان نماز ظهر و عصر را مستحب است دو مرتبه بخواند یا اجزأک میتواند
دو مرتبه بخواند و اما راجعب ه غیر صلوات یومیه بخواهیم جای دیگر بگوییم آن قاعدهای
که دیروز می گفتیم آن قاعده را نمیشود شکست یعنی مأموربه آمده به واسطه مأتیبه
مأموربه ساقط شده حالا دو دفعه میخواهد مأموربه بیاورد مثلا میگفتم مسلم پیش
اصحاب است یک کسی نماز فرادایش را خوانده حالا حال پیدا کرده میخواهد دو دفعه
نماز ظهر و عصر را بخواند میشود یا نه؟ خب همه فقهاء میگویند نه، همچنین تا آخر،
واجبی را به جا آورده حالا به دلش ننشسته میخواهد همان واجب را دو دفعه بهجا
بیاورد میشود یا نه؟ همه فقهاء گفتهاند نه حتی دیروز مثال میزدم به نماز شب،
نماز شب را 11 رکعت خوانده اما حال نداشته حالا میخواهد توی نماز وترش خیلی کار
بکند آن عباداتی که هست نماز وتر را همین جوری خوانده حالا دو دفعه میخواهد نماز
وتر بخواند با آن خصوصیاتی که در قنوت است می شود یا نه؟ نه، برای اینکه نماز وتر
را خواند دو دفعه بخواهد نماز وتر بخواند نمیشود عمده هم همین است که مأتیبه
مطابق شد با مأموربه، مأموربه را ساقط کرد حالا که ساقط شد دو دفعه مأتیبه بخواهد
بیاید مأموربه نیست تا تطابق پیدا بکند از خودش یک چیزی است و نمیشود که در
عبادات ما از خودمان خودآوری یک چیزی درست بکنیم و این اغسال چونکه این را هم
اصرار میکنم برای خاطر این است که این اغسال یکی و دوتا نیست بیش از 100 تا غسل
غسلهای مستحبی داریم که همین جا این حرف را عرض بکنم مثل اینکه مرحوم سید هم همین
جور استفاده کردهاند بگوییم که اصلا یک قاعده کلی برای رفتن در هر مکان شریفی میشود
غسل کرد برای هر کار عبادتی میشود غسل کرد ولو مثلا خدمت کردن به خلق خدا برای هر
مکان مقدسی که میخواهد داخل بشود میشود غسل کرد از روایاتی که بیش از 100 تا
روایت توی مسئله هست استفاده بکنیم بگوییم که از این روایتها یک قاعده کلی
استفاده میشود مرحوم سید فتوی دادند و ان قلت قلت هم روی ان ندارند و میفرمایند
که از این روایتها از این اقوال فقهاء میشود استفاده کرد یک قاعده کلی و آن
قاعده کلی همه اغسال زمانیه و مکانیه و فعلیه یک قاعده کلی وضع بکنیم بگوییم که
مورد خصوصیت ندارد اگر گفته مثلا در شبهای ماه مبارک رمضان همه شب غسل بکن یا یک
در میان غسل بکن یا شبهای قدر غسلهای متعدد از اینها استفاده میشود این جوری که
ما میتوانیم برای هر چیز مقدسی مثلا میخواهد برود حاجتی از مردم برآورد این فعل
مقدس اول غسل بکند بعد از غسل قصد قربت برود برای برآوردن حاجات دیگران این غسل
مستحب است یا مثلا میخواهد برود مسجد برای رفتن مسجد همین جور که در خانه خدا
روایت داریم بگوییم که بیت الله غسل بکند برود مسجد مثلا میخواهد برود امام زاده
ای غسل بکند برود امامزاده همچنین زمان، هر زمان شریفی که یوم الله باشد فذکر هم
بایامالله یومالله باشد شریف باشد در اسلام روی ان شرافت داده شده باشد میشود
غسل کرد لذا لکل زمان شریف و کل مکان شریف و کل فعل شریف یجوز بلکه یستجب اینکه
غسل بکند خب این یک قاعده کلی گفتم مرحوم سید هم روی آن فتوی دادهاند و مشهور هم
روی آن فتوی دادهاند خب وقتی چنین باشد حالا غسل را به جا آورد دو دفعه غسل روی
غسل دیگر معنا ندارد.
خب یک مسئله 13
مرحوم سید فرموده اند این را سابقا هم روی آن صحبت کردیم ایشان می فرمایند غسل
جمعه مجزی از غسل جنابت است از غسل حیض است و یک کسی روز جمعه جنب است میرود حمام
غسل میکند بدون اینکه نیت غسل جنابت بکند ایشان میگویند هم غسل جمعه واقع میشود
هم غسل جنابت، این مسئله اختلافی است، بعضی از بزرگان سابقا روی آن صحبت کرده ایم
میگویند که مثلا هفت هشت ده تا غسل بهجا بیاورد گفتهاند که یک نیت بکند همه
اغسال خود به خود واقع میشود مثلا غسل جنابت بکند برایش طهارت پیدا میشود دیگر
غسل جمعه اش ساقط است اگر حائض باشد غسل حیضش ساقط است مابقی اغسال هم ولو نیت
نکرده باشد این یک غسل جای هفت هشت ده تا غسل را میگیرد، مرحوم سید این کلی را نه
اما سابقا گفتند غسل جنابت کافی از غسل جمعه، غسل جنابت کافی از غسل حیض این جا میفرمایند
غسل جمعه کافی از غسل حیض و از غسل جنابت و مطلقا گفتن این حرف مشکل است مخصوصا
توی این مسئله غسل جمعه خب غسل جمعه نیت میخواهد نیت غسل جمعه می کند غسل میکند
غسل جمعه واقع میشود و اما بگوییم که غسل جنابت هم واقع شد دیگر دلیل ندارد بله
یک دلیل داشتیم مسلم پیش فقهاء هم هست اینکه میشود چهار پنج تا نیت بکند یک غسل
بکند بگوید غسل جنابت مثلا زن پاک شده بگوید غسل حیض، غسل جنابت غسل حیض غسل زیارت
مثلا غسل توبه غسل کون علی الطهاره منجمله روز جمعه است بگوید غسل جمعه 5، 6 تا
نیت یک غسل بکند 5، 6 تا غسل میشود در این باره مسلم است روایت داریم سابقا
روایتش را خواندیم و اجماع فقهاء هم روی آن هست کسی هم اختلاف نکرده تا این جا
مسلم و اما نیت نکرده بخواهد غسل واقع بشود این ظاهرا نه دلیل داریم نه وجهی میشود
برایش پیدا کرد.
لذا این جور می گوید
غسل جنابت غسل مس میت یعنی این غسلها حتی اگر آن دلیل را نداشتیم میگفتیم اگر کسی
جنب است غسل جمعه هم میخواهد بکند دوتا غسل باید بکند برای اینکه غسل جنابت غیر
غسل جمعه است غسل جمعه غیر غسل جنابت است دوتا غسل باید بکند آن دلیل میگوید که
دوتا نیت بکن یک غسل بکن این هم خوب است بحث همین است آیا اینکه از جنابت پاک میشود
جای غسل جمعه را هم میگیرد؟ یا این جا مرحوم سید میگوید غسل جمعه کن غسل جنابت
دیگر پاک میشوی میگوییم پاک میشوی در وقتی که نیتش را بکنی برای اینکه غسل
جنابت با غسل حیض باغسل جمعه باغسل اول ماه اینها همه این با آن اضافهها متعدد
میشود دیگر، حالا الان غسل جمعه کرده است خب غسل جمعه واقع شد یعنی نیت غسل جمعه
کرده اما جنب بوده نیت جنابت نکرده بگوییم غسل جمعه جای غسل جنابت، نمیشود دیگر،
لذا غسل جمعه با غسل جنابت دوتا غسل است نمیشود که بگوییم یک غسل است حالا در آن
مثلا مثل جنابت و حیض بعضیها گفته اند این غسل کون علی الطهاره غسل طهارت بکند هر
دو، آن هم خوب است که غسل کون علی الطهاره هر دو را، اما این جا کون علی الطهاره
هم نیست غسل جمعه بکند غسل جنابت ساقط میشود هیچ وجه ندارد وقتی نه اگر نیت جنابت
بکند هم غسل جمعه واقع میشود هم غسل جنابت اگر نیت جنابت بکند جمعه واقع نمیشود
اگر نیت جمعه بکند جنابت واقع نمیشود به عبارت دیگر هرچه پول داد آش میخورد هرچه
نیت کرد آن غسل متعدد میشود که آن هم تعبد است اگر نداشتیم این را هم نمی گفتیم
اما اینکه روایت داریم و دلالت دارد و خیلی هم خوب است اما یک غسل چهار پنج تا
غسل باشد بدون نیت مرحوم سید این جا این را میگویند، میگویند غسل جمعه بکن اگر
غسل جنابت نیتش را نکرده باشی دیگر غسل جنابت از تو ساقط میشود ظاهراً این جور
نیست.
و صلی الله
علی محمد و آل محمد