رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً
مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي
مسئلۀ دیروز، مسئلۀ مشکلی بود. مشهور در میان فقهاء، چه قدماء و
چه متأخرین فرموده بودند که اگر کسی تیمّم بدل از غسل کرد و نماز خواند. مثلاً
نماز صبح را با آن تیمم خواند و حالا میخواهد نماز ظهر و عصر را بخواند و آب
ندارد. آیا باید تیمّم بدل از وضو کند یا اگر آب دارد وضو بگیرد و یا اینکه تیمّم
بدل از غسل کند و خواه آب داشته باشد یا نداشته باشد، با همان تیمّم نماز بخواند.
همچنین مغرب و عشا، آب برای غسل کردن ندارد، فرمودند تیمّم بدل از غسل میکند و با
همان تیمّم نماز میخواند. همچنین تا آخر یعنی تا وقتی که به آب برسد. که مرحوم
سیّد اینجا اسمش را این گذاشتند که حدث اصغر، تیمّم را باطل میکند. این مشهور در
میان اصحاب، از قدماء و از متأخرین بوده است. اما دلیل حسابی برای مطلب ندارند. به
اندازهای دلیل ندارند که مرحوم آقای خوئی در اینجا میفرمایند که تیمّم حدث را
رفع میکند اما جنابت را رفع نمیکند. بنابراین این همیشه جُنُب است تا به آب برسد
و غسل کند. درحقیقت اینقدر بدون دلیل شدند که مثل مرحوم آقای خوئی که میخواهد
متابعت از قدماء کند، اینطور حرفها را میزنند. دلیل حسابی برای مطلب ندارند. اما
از آن طرف، بعضی از متأخرین و بعضی از قدماء، من جمله مرحوم سیّد در عروه، میفرمایند
که آب ندارد و تیمّم بدل از غسل میکند و این تیمّم جای غسل است. همینطور جای غسل
هست تا آب پیدا کند. بنابراین صبح تیمم بدل از غسل میکند و ظهر که دوباره آب
ندارد، تیمم نمیکند و اگر آب برای وضو دارد که وضو میگیرد و اگر آب ندارد، تیمم
بدل از وضو میکند. دوباره برای مغرب و عشاء آب ندارد، اگر برای وضو آب دارد که
وضو میگیرد و اگر برای وضو آب ندارد، تیمم بدل از وضو میکند. تا اینکه آب پیدا
کند و غسلش را انجام دهد. که مرحوم سیّد در عروه و بعضی از محشین وبعضی از قدماء و
بعضی از متأخرین میگویند تیمم کار غسل را میکند و اینها دلیلهای حسابی دارند و
هرکسی به دلیلشان رسیده است، میخواهد توجیه کند اما نمیشود که توجیه کند و حتی
میرسد به آنجا که مثل مرحوم آقای خوئی میگویند که این تیمم رفع حدث میکند و رفع
جنابت نمیکند و جنابت الاّ از از حدث است و حدث الاّ جنابت است. یعنی به اینگونه
و الاّ دلیلهایی که دیروز خواندم خیلی رسا و روایتها خیلی رسا و من دو تا روایت
خواندم ولی هفت هشت ده تا روایت در ابواب تیمم میتوانید پیدا کنید. لذا دیروز میگفتم
که حرف مرحوم سیّد از نظر دلیل خیلی محکم است و به اندازهای محکم است که مرحوم
سیّد در حالی که مرد محتاطی است و درحالی که مردی نیست که با شهرت بجنگند و در
مقابل شهرت قد علم کند، اما اینجا بدون دغدغه و بدون احتیاط میگوید تیمم کار غسل
را میکند و تیمّم کار وضو را میکند. در ظرفی که آب ندارد یعنی در ظرف تیمّم و
آنجا که فان لم تجدوا الماء فتیمّموا است و آنجا که باید تیمّم کند، وقتی بدل از
غسل تیمّم کند، مثل اینست که غسل کرده است که ما گفتیم چرا گفتند مثل اینکه غسل
کرده بلکه غسل کرده است و أحدالطهورین است و طهارت پیدا شده است. دیروز میگفتیم
که حتی امام علیه السلام میگوید این جُنُب است، تیمم کند و به مسجد برود و نماز
جماعت بخواند. پنج شش تا روایت داریم که یک روایتش را دیروز خواندم که میگوید
امام راتب ما، امام جماعت ما جُنُب شده و آیا حالا من امام راتب شوم، حضرت میفرمایند
نه، همان که جنُب است تیمم کند و نماز جماعت بخواند. روایتها اینطور خیلی رسا و
عالیست که تیمم کار غسل را میکند و سابقاً ما در این باره حسابی صحبت کردیم و
دیروز میگفتم خیال هم نکنید که مشهور اینجا یک چیزی گفته و تا آخر رفته است، بلکه
مشهور این حرفهایی که ما الان میزنیم، مشهور در جاهای دیگر زده است و در جاهای
دیگر میگوید و کم پیدا میشود که کسی بگوید آب ندارد و این تیمم بدل از غسل میکند
و حالا نمیتواند به مسجد برود. سابقاً گفتند میتواند به مسجد برود و میتواند
نماز جماعت هم بخواند. حتی محشین بر عروه غیر از استاد بزرگوار ما آقای بروجردی که
مرد محتاط است، همین نماز جماعت را فتوا میدهند. و سابقاً و در آینده در فروعات
این قول مرحوم سیّد، قول مشهوری است. حال اینجا شاذ شده است و من نمیدانم چرا
مشهور اینجا این فتوا را دادند در حالی که مشهور در جاهای دیگر این فتوا را ندارند
که تیمّم مبیح للصلاة است و تیمم فقط کار نماز را میکند و تیمم به مجردی که حدث
اصغر آمد، باطل میشود و به درد نمیخورد و امثال اینها در اینجا این مسئله پیدا
شده و این هم بغرنج است که همین مشهوی که در اینجا میگویند حدث اصغر تیمم را باطل
میکند، در جاهای دیگر نمیگویند و در فروعات دیگر نمیگویند. لذا مسئله انصافاً
مسئلۀ مشکلی است. ولی انصاف قضیه همین است که مرحوم سیّد رضوان الله تعالی علیه
فرمودند. بله اگر شما نتوانید در مقابل شهرت قد علم کنید که مرحوم سیّد قد علم
کرده است، اگر نتوانید لاأقل باید احتیاط کنید و بگویید که برای نماز صبح تیمّم بدل از غسل کرد و نماز صبحش را خواند و
حالا ظهر و عصر است و آب ندارد، یک تیمم بکند بدل از غسل و یک وضو هم بگیرد بدل از
وضو و نماز بخواند. اما مشهور این احتیاط را نکردند و مرحوم سیّد هم در اینجا این
احتیاط را نکرده است. بله احتیاط چیز خوبی است. حال یا آن کسانی که نمیتوانند در
مقابل شهرت قد علم کنند که انصافاً هم در مقابل شهرت قد علم کردن، مشکل است، آنها
یک احتیاط واجب، لایُترک اینکه ظهر و عصر که میخواهد نماز بخواند، باید وضو
بگیرد اما یک تیمم بدل از غسل هم بکند. برای مغرب و عشا این باید وضو بگیرد اما یک
تیمم بدل از غسل هم بکند که معمولاً وضو هم نمیخواهد اما احتیاط کند و وضو بگیرد
تا آخر، تا به آب برسد. راهش اینست. هم شهرت باید این احتیاط را کرده باشند و یا
اینکه مرحوم سیّد باید این احتیاط را کرده باشند اما نمیدانم که چه شده که مرحوم
سیّد این احتیاط را هم نکرده و میفرماید ظهر و عصر که شد، اگر آب دارد که تیمم
بدل از وضو و اگر آب ندارد، تیمم بدل از وضو کند و نه بدل از غسل که غسلش را کرده
و تمام شده یعنی تیمم کرد و جای غسل است. حال مرحوم محقق در مُعتبر همین را میگوید
و یکی از ادلّهای که برای مشهور آورده شده، حرف مرحوم محقق در مُعتبر است که میفرماید
آنچه موجب جنابت است، خروج منی است و یا دخول بدون خروج منی. اما دیگر ما چیزی در
فقه نداریم که بگوییم این موجب جنابت است. در اینجا اگر این آب پیدا کرد، تیمم که
باطل است، پس شما باید بگویید که چه چیز موجب جنابت است. یکی دخول و یکی خروج منی
و یکی آب. این را که نمیتوانید بگویید، بنابراین بگویید تیمم مبیح للصلاة است. از
نظر عقلی که مرحوم محقق در مُعتبر آوردند، بهترین دلیل همین است. اما جوابش هم
همین است که اینکه آب آمد و تیمّم باطل شد، یک تعبّد است و الاّ ما نمیگفتیم. بله
تعبّد است و ما قائل به این حرف هستیم. آب آمد و تیمّم باطل شد، چنانچه مرحوم سیّد
اگر یادتان باشد، دو چیز میگفتند که تیمم را باطل میکند، یعنی موجب جنابت میشود؛
یکی خروج منی و یکی دخول و یکی هم دیدن آب و یکی هم رفع عذر. لذا ما میگفتیم برای
رفع عذرش دلیل نداریم و مرحوم صاحب جواهر میگفت اجماع است. آنجاها خود مرحوم محقق
و دیگران ملتزم میشوند. اینکه شما میگویید آب موجب جنایت است، میگوییم بله،
دیدن آب موجب جنابت است برای اینکه چهار پنج روایت داشتیم. تعبُّد است و الاّ اگر
ما باشیم و آن روایتها نباشد، همین است که مشهور گفتند که موجب جنابت، یکی دخول
است و یکی هم خروج منی. اما آب هم گاهی موجب جنابت است، چنانچه رفع عذر هم موجب
جنابت است. برای این مطلب که رفع عذر موجب جنابت است، دلیل پیدا نکردیم اما مرحوم
صاحب جواهر میگوید بله، رفع عذر موجب جنابت است و دلیلش هم اجماع است. راجع به
اینکه آب آمد و تیمّم باطل شد، روایت داریم. روایت به ما میگوید که آب آمد و
تیمّم باطل شد و آن هم نمیگوید که آب آمد و تیمم باطل شد و تو جُنُب هستی بلکه میگوید
آب آمد، غسل کن. باز غیر از اینست که مرحوم محقق میگوید آب آمد و جنابت پیدا شد.
جنابت را هم ما نمیگوییم بلکه میگوییم که تعبّد است و میگوید وقتی آب پیدا
کردی، غسل کن و الاّ اگر این روایتها نبود ما میگفتیم این تیمّم بدل از غسل کرد و
کار غسل را کرد و آب آمد و تیمّم باطل نشد و رفع عذر شد، باز تیمّم باطل نشد و
تیمّم در ظرف خودش، کار خودش را کرد و این را طاهر کرد. دلیلمان هم روایاتی است که
میگوید لأنّه صار طهورا، لأنّه أحدالطهورین.لذا در رفع عذرش میگوییم
أحدالطهورین. میگوییم اما باید شما یک دلیل بیاورید و شماها دلیل ندارید. مرحوم
صاحب جواهر مسئله را متعرض شده و میگوید دلیل نداریم که رفع عذر موجب اینست که
غسل کند، اما اجماع هست و ما هم به خاطر اجماع، مجبوراً میگوییم اما اینکه آب آمد
و تیمّم باطل شد به معنای اینکه وقتی آب پیدا کردی، باید دوباره غسل کنی، آن
روایتها هم نمیگوید که تو جُنُب هستی که مرحوم محقق بگوید آب که موجب جنابت نمیشود.
آن میگوید تو طاهری اما تعبّداً غسل کن. اگر روایت نبود، میگفتیم که این لازم
نیست غسل کند اما حالا که روایت هست، تعبّداً میگوییم و این یک تعبّد است و از
این تعبُّدها زیاد داریم. به مرحوم محقق میگوییم هیچ جا این روایتها دلالت ندارد
که تو جُنُب شدی که مرحوم آقای خوئی بگوید جُنُب نشده و رفع حدث شده و اصلاً از
اول جُنُب بوده و تیمم اصلاً جنابتش را برطرف نکرده است. اینها معلوم است که در
این ماندند و لذا میرسد به آنجا که مرحوم آقای خوئی میگویند تیمم اصلاً جنابت را
رفع نمیکند. حال فرق بین جنابت و حدث اکبر چیست؟ مرحوم آقای خوئی میخواهند فرق
بگذارند و میگویند یک حدث اکبر دایم و یک جنابت داریم. غسل هر دو را رفع میکند و
تیمم یک کدام را رفع میکند. درحالی که همه میدانند که حدث اکبر یعنی جنابت و
جنابت یعنی حدث اکبر. مترادف است و اصلاً در فقه ما ترادف دارد. بنابراین دلیل
مرحوم محقق که مرحوم محقق در معتبر دلیل عقلی آورده است. اینکه میگوید تیمم مبیح
للصلاة است. میگوییم اینکه تیمم مبیح للصلاة است را در خیلی از جاها نمیگویید.
همین مرحوم محقق در معتبر و در شرایع خیلی جاها نمیگوید. لذا مثلاً مرحوم محقق در
جاهای دیگر بگوید تیمم مبیح للصلاة است، آن تیممی که در تنگی وقت باشد و اما اگر
تیمم برای عذر باشد، مبیح نیست و بلکه موجب طهارت است. که ما اگر یادتان باشد در
آنجا میگفتیم اینکه تیمم در تنگی وقت، مبیح للصلاة است، به چه دلیل است؟ . از
همین جهت میگفتیم که در تنگی وقت تیمم میکند و به مسجد میرود و حتی مثل روایاتی
که دیروز خواندیم، امام جماعت میشود. برای اینکه به قول امام (ع)، لأنّه طهورٌ.
عمده دو تا روایت است که این روایتها را بخوانیم و ببینیم که آیا
میشود این روایتها دلالت بر مطلب بکند یا نه؟
تمسّک شده به روایت چهار و مرحوم صاحب جواهر تمسّک کرده اما
خودشان در آن ماندند.
روایت 4 از باب 12 از ابواب تیمّم: صحیحۀ زراره عن أبی جعفر علیه
السلام: متى أصبت الماء فعلیک الغسل إن کنت جنبا والوضوء إن لم تکن جنبا.
وقتی آب پیدا کردی اگر جُنُبی که برو و غسل کن و اگر جُنُب نیستی
برو وضو بگیر. حال چه دلالتی بر بحث ما دارد؟
گفتند معنای روایت اینست که متى أصبت الماء، یعنی تو که تیمم
کردی و نماز خواندی و حالا دوباره آب پیدا کردی، فعلیک الغسل إن کنت جنبا والوضوء
إن لم تکن جنبا. میگوییم اگر فرض شما باشد، باید بفرمایند که متى أصبت الماء
فعلیک الغسل إن کنت جنبا، ولی دیگر وضو نمیخواهد. برای اینکه همینطور که میفرمایند
و اصلاً مسئلۀ ما در اینجا همین است که اگر کسی جُنُب است و برای نماز صبحش غسل
کرد، آنگاه دیگر وضو نمیخواهد. برای نماز ظهر و عصرش هم غسل کند، وضو نمیخواهد.
مشهور این را گفتند که وضو نمیخواهد و با همان تیمم نماز بخواند. که مرحوم سیّد
گفتند نه، تیمم بدل از غسل نمیخواهد و وضو بگیرد وگرنه تیمم بدل از وضو بگیرد.
مشهور نمیگویند وضو بگیرد بلکه مشهور میگویند تیمم کند و آن تیمم بدل از غسل
جنابت است و غسل جنابت وضو نمیخواهد. اما روایت میفرماید که: متى أصبت الماء
فعلیک الغسل إن کنت جنبا والوضوء إن لم تکن جنبا. معلوم میشود که میخواهند یک
قاعدۀ کلی بگویند که وقتی آب پیدا کردی اگر غسل برای تو واجب است که غسل کن و اگر
غسل برایت واجب نیست، پس وضو بگیر و اما معنا کنیم که متى أصبت الماء، یعنی تو که
آب نداشتی و تیمم کردی، حالا که به آب رسیدی، فعلیک الغسل إن کنت جنبا، والوضوء إن
لم تکن جنبا، معنا ندارد و نباید روایت را اینطور معنا کنیم. لذا خود روایت اگر
دلالت بر بحث ما نداشته باشد یعنی دلالت بر فرمایش مرحوم سید نداشته باشد، مرحوم
آقای خوئی میگوید با اطلاق روایت، و مرحوم صاحب جواهر اطلاق را نمیآورد و میفرماید
این روایت و امثال اینها دلالت میکند که تو که جُنُب بودی و تیمم کردی، حال که به
آب رسیدی، غسل کن.
این متی أصبت الماء، ندارد که از قبل تیمم کرده یا نکرده است و
شما میخواهید با اطلاق بیاورید. بگویید یک صورتش اینست که آب پیدا کرده و جُنُب
است، دفعۀ اول تیمم کن، متى أصبت الماء فعلیک الغسل إن کنت جنبا. و اگر آب نداری
وضو بگیر. معنایش اینست که اگر جُنُبی که غسل کن و اگر جُنُب نیستی وضو بگیر. معنایش
اینست که اول تیمم کرد و حالا به آب رسیده و این لازم نیست که تیمم کند یا غسل
کند. حال مشهور میگویند نه و بگویید این غسل میکند و تمام شد. اما این فرض مسئله
را ببریم آنجا که این اول تیمم بدل از غسل کرده و نماز صبحش را خوانده و حالا
دوباره ظهر و عصر است و میخواهد نماز ظهر و عصرش را بخواند و آب دارد. حضرت
فرمودند غسل کن. خوب غسل کن اما آنگاه آن إن لم تکن جنبا، وضو بگیر، زائد است. حال
امام علیه السلام، زائد را هم فرمودند. فرمودند اگر جُنُب نیستی، وضو بگیر یعنی یک
جملهای که مربوط به بحث نیست، امام علیه السلام در اینجا فرمودند.
اولاً باید اطلاق گیری کنید و بعد هم باید والوضوء إن لم تکن
جنبا را یک چیز زائد بگیرید. انصافاً مشکل است. این غیر از حرف دیروز ماست. حرف
روایت حماد را ببینید. عن الرجل لا یجد الماء أیتیمّم لکلّ صلاة؟ فقال: لا هو
بمنزلة الماء.
حال روایت جمیل را ببینید. امام قوم أصابته جنابة فی السفر و لیس
معه من الماء ما یکفیه للغسل أیتوضأ بعضهم ویصلّی بهم؟ فقال: لا، ولکن تیمم الجنب
ویصلی بهم فان الله عزوجل جعل التراب طهورا.
این با آن دلیلی که مرحوم صاحب جواهر و دیگران میآورند برای آن
کسانی که وقتی حدث اصغر آمد، تیمم باطل شد و دوباره باید تیمم کند. آن کجا و این
کجا.
حرف در اینست که عرفاً چطور جلو برویم. اگر بخواهیم توجیه کنیم
که هر ظاهری را میشود توجیه کرد. مرحوم شیخ طوسی (رضوان الله تعالی علیه) در
تهذیب با ما بحث طلبگی کرده که ما یاد بگیریم. به هر روایت که رسیده یک توجیه خلاف
ظاهر کرده است. حتی هیچ جا در تهذیب پیدا نمیشود الاّ شاذا، که جمع بین متنافی ها
را نکرده باشد. أکرم العلماء لا تکرم العلماء. این أکرم العلماء یعنی عدول و
لاتکرم العلماء یعنی فسّاق.
یک دفعه میخواهیم بحث طلبگی و توجیه و ان قلت قلت باشد، یک حرفی
است اما یک وقت میخواهیم روی آن فتوا دهیم و آن هم با ظواهر و بگوییم ظاهر اینست،
یا اطلاق اینست و یا عام اینست و میخواهم روی آن فتوا دهم. حال بینی و بین الله
آقای خوئی و آقای حکیم خیلی این طرف و آن طرف زدند. به آنها میگوییم اگر به راستی
قول مشهور نبود، آیا شما همینطور روایتها را معنا میکردید و همینطور میفرمودید؟
مرحوم صاحب جواهر که سرمشق همۀ ماست، همین است و خوب میتواند
انصافاً بر هم بار کند و هفت هشت ده تا دلیل روی هم بریزد و تیمم را باطل کند.
برای نماز ظهر و عصر این باید تیمم بدل از غسل کند و اگر آب دارد نباید وضو بگیرد.
دیدند که این شهرت هست و میخواستند این شهرت را درست کنند. لذا تمسّک کردند به
روایت صحیحۀ زراره.
روایت 4 از باب 24 از ابواب تیمم: صحیحۀ محمد بن مسلم عن أحدهما:
فی رجل أجنب فی السفر و معه ماءٌ قدر ما یتوضأ قال: یتیمم و لا یتوضأ.
گفتند اطلاقش میگوید اگر تیمم کردی و نماز خواندی و حالا دوباره
آب نداری تیمم کن و وضو نگیر. آیا این معنایش است و یا معنایش اینست که از اول
جُنُب هستی. حال چه کنی؟ حضرت فرمودند اگر آب داری وضو بگیر و اگر آب نداری، تیمم
کن. فی رجل أجنب فی السفر و معه ماءٌ قدر ما یتوضأ و حضرت فرمودند: یتیمّم و لا
یتوضأ، تیمم کن و وضو نگیر. همین قول مشهور برای دفعۀ اول. اما اینکه اطلاقش دفعۀ
دوم را هم میگیرد. اصلاً اطلاق ندارد که ما بگوییم اطلاقش دفعۀ دوم را میگیرد.
دلیل نیست، توجیه هست اما دلیل نیست. فرق صاحب جواهر و دیگران همین است که صاحب
جواهر که مُلاست برای اینکه یک تسلط حسابی بر فقه دارد و میتواند هفت هشت ده تا
دلیل بیاورد. مثل اینجا که هفت هشت ده تا دلیل آورده اما این دلیلها مثل همین
روایت شریف است که این روایات باب 24 از بهترین روایات است و ما میگوییم اصلاً روایات باب 24 دلالت بر
قول سیّد میکند که دفعۀ اول تیمم کردی و تمام شد و این تیمم کار غسل را کرد و
دفعۀ دوم باید وضو بگیری. دفعۀ سوم هم باید وضو بگیری، مگر اینکه دوباره جُنُب
شوی. حتی اگر ما دلیل نداشتیم، میگفتیم این تیمم کار غسل را کرد و این الان برای
همیشه متطهر است حتی اگر آب هم پیدا کند، لازم نیست غسل کند و یا رفع عذر هم بشود،
لازم نیست غسل کند. اما روایات اینکه تیمم آمد و باطل شد، جلوی ما را میگیرد.
اجماع صاحب جواهر، رفع عذر شد و تیمم باطل شد، جلوی ما را میگیرد و الاّ نمیگفتیم
و میگفتیم که التیمّم أحدالطهورین و معنای أحدالطهورین اینست که ما میگوییم ظرف
و مرحوم صاحب جواهر سابقاً بهتر از ما میفرمودید که کسی که تیمم صحیح یعنی به جا
بکند، این تیمم صحیح مثل اینست که غسل کرده باشد. انّه أحدالطهورین. لذا در اینجا
حق با مرحوم سیّد است و کسی که آب نداشت و جُنُب بود و تیمم کرد و نماز خواند که
با این تیمم همه کار میشد کرد و حتی نماز جماعت بخواند و به مسجد برود و دست روی
خط قرآن بمالد و همه کاری بکند، این دفعۀ دوم که حدث اصغر از او سر زده و مثلاً میخواهد
نماز ظهر و عصر بخواند، آیا باید تیمم بدل از غسل کند. مرحوم سیّد میگویند نه،
این که تیمم بدل از غسل را کرده و تمام شد، پس باید چه کند؟ اگر آب دارد که وضو
بگیرد که وضو بگیرد. حرف خیلی متین و با مدرک است و اینکه مشهور گفته نه، حدث اصغر
تیمم را باطل میکند و حالا برای ظهر و عصر باید تیمم کند، میگوییم به چه دلیل. و
دلیل ندارد. بالاترین دلیل عقلی همان حرف محقق در معتبر است که گفتم و بالاترین
دلیل از نظر روایت، این دو تا روایت است که صاحب جواهر پنج شش تا از اینها را نقل
میکنند. این دو تا بالاترین دلیلهاست. مخصوصاً روایت محمد بن مسلم که در باب 24
است و ما مدعی هستیم که این روایات باب 24
بر حرف مرحوم سیّد دلالت میکند. حال اگر هم نگوید که هیچ، ولی ما که نمیتوانیم
دست از روایت فُضیل و روایت زراره برداریم، برای اینکه آن روایات حسابی، هفت هشت
ده تا روایت به اندازۀ تواتر معنی میگوید التیمّم أحدالطهورین یکفیک السنه و حالا
ما بگوییم التیمّم أحدالطهورین یکفیک السنه تا اینکه بول نکرده باشد یا نخوابیده
باشد و وقتی خواب رفت، آنگاه خواب آمد و تیمم باطل شد. به عبارت دیگر تیمّم،
أحدالطهورین یعنی مبیح للصلاة. مخصوصاً مرحوم صاحب جواهر اصرار دارد که از روایات
استفاده میکنیم که تیمّم مبیح للصلاة فقط است. میگوییم پس آن روایاتی که میگوید
میتوان نماز جماعت خواند، چه میشود. میگوید اعراض اصحاب است. لذا این اعراض
اصحاب را صاحب جواهر در اینجا آورده و یک درد سر حسابی برای خودشان و برای ما درست
کرده و بالاخره با اعراض اصحاب میخواهند حرف مرحوم سید را زمین بزنند.
این خلاصۀ بحث است ولی باز اگر مطالعه نکردید و به جایی نرسیدید
که هیچ. اگر مطالعه نکردید، مطالعه کنید، شاید به جایی برسید و بتوانید سیّد را رد
کنید و برای شهرت یک دلیل حسابی بیاورید.
و صلّی الله علی محمد و آل محمّد