عنوان: شرح صدر
شرح:

اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم. بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

بحث اين چند جلسه ما درباره شرح صدر و سعه صدر بود ويك مقدارى درباره‏اش صحبت كردم و ديديم كمك،چه كمال چه كمال مادى مرهون صبر واستقامت مخصوصا شرح صدرو سعه صدر است و اگر انسان صبر نداشته باشد از ميدان در مقابل مشكلات در برود نتواند مشكلات را حل بكند قطعا به جايى نمى‏رسد كمال مادى باشد چنين است كمال معنوى هم باشد چنين است بى رنج گنج ميسر نمى‏شود بى صبر احدى به جاى نمى‏رسد و اين صبر و استقامت در كارها مخصوصا كارهاى مهم و شرح صدر در همه كارها مخصوصا كارهاى مهم از لوازم اوليه است «آلت الرياسه سعه الصدر» از همين جهت هم دراين دو دستور العمل هردو به پيغمبر اكرم امر شده است دستور داده شده است «و اصبر على مايقولون و هجرهم هجرا جميلا» واين  «و هجرهم هجرا جميلا» اگر نباشد قطعا اگر كسى بخواهد به كمال مادى برسد به كمال معنوى برسد قطعا نمى‏شود چنانچه اگر به جاى رسيده باشد نمى‏تواند حفظ كند او راو چه بسيار هم ديديم افرادى كه لياقت براى كارهاى مهم را داشتند از نظر علمى،ازنظر تقوى ،نفوذ اجتماعى اما همين مقدار كه سهصدر نبود عقب ماندند عقب رفتند همان تنگ نظرى نداشتن شرح صدر آنهارا عقب برد به عكسش هم بسيار ديديم افرادى كه آن دقت در آن علم بالا يعنى اعلم از آنها بوده بالاخره آن جربزه‏ها را نداشتند اما سعه صدر را شرح صدر را داشتند نفوذ اجتماعى جربزه براى اداره پيدا شد و ديديم كه باهمان سعه صدرشان درست اداره بكنند لذا از همه تان تقاضا دارم اين سعه صدر را اين شرح صدر را مومو بدست بياوريد بعد درباره‏اش صحبت ميكنم مه صبر واستقامت و سعه صدر را چه جورى بايد بدست آورد ولى آنكه الان سفارش ميكنم به همه اين كه اكر دنيا مى‏خواهيد بايد تسلط بر اعصاب باشد بايد بتوانيد مثل دريا گل ولاى‏هاو لجن‏ها و مردارها رادرخود هضم كنيد كارهاى مشكل را مشكلات را حرفهاى ناهنجار را در خود هضم كنيد تحمل داشته باشيد هفته گذشته مى‏گفتم كه گره وقتى جلو مى آيدمشكل وقتى جلو مى‏آيد اگر قابل حل است حل كرد اگر قابل حل نيست اگر مى‏شود از كنار آن گذشت بايد گذشت وبه مطلوب رسيد و اگر نمى‏شود از كنار آن گذشت‏بايد تحمل كرد. يا باز كردن مشكل، نشد از پهلوى مشكل رفتن جلو اگر نشد تحمل مشكل و با بار سنگين مكل به منزل رسيدن چيزى كه بحث انروزمان است و يك بحث قرانى هم هست وباى همه مان توجه بهش داشته باشيم اين است كه صبر و استقامت اين صبر و استقامت اين شرح صدر دوقسم است از نظر قرآن 1ـ شرح صدر قرآنى 2ـ شرح صدر شيطانى يعنى گاهى قرآن به شيطان منشها مى‏گويد شرح صدر دارند گاهى به رحمان منشها مى‏گويد شرح صدر دارند يعنى به عبارت ديگر گاهى انسان مى‏رسد به آنجا كه براى رسيدن به هدف رحمانى رسيدن به هدف اسلامى صبر و استقامت و شرح صدر را در قرآن به اين مى‏گويد شرح صدر رحمانى گاهى براى رسيدن به هدف شيطانى صبر دارد استقامت دارد شرح صدر دارد قرآن به اين مى‏گويد شرح صدر شيطانى شرح صدرى كه غضب خداروى آن است راجع به شرح صدرى كه انسان بايد داشته باشد براى رسيدن به هدف انسانى به هف رحمانى قرآن ميفرمايد «افمن شرح اللّه‏ صدره للاسلام فهو على نور من رب فويل للغاسيه قلوبهم من ذكر اللّه‏» يعنى طوبى لك خوشا به آن كسانى كه شرح صدر رحمانى دارند كه همان شرح صدر موجب مى‏شود نور خدا همراه اينها است «فهو على نور من ربه» بعد هم مى‏فرمايد واى به كسانى كه اينها قصى القلب هستند واى به كسانى كه آن گناهشان آن دنيا طلبى شان موجب شده كه شرح صدرى رحمانى از اينها گرفته شده است كه از همين آيه استفاده‏ديگر هم مى‏كنيم و آن استفاده اين است كه اگر گناه آمد شرح صدر از انسان گرفته مى‏شود روى گناه او رذيله‏اى آمدبه دنياطلبى رياست‏طلبى پول پرستى شهوت رانى اينها شرح صدر را از انسان مى‏گيرد «فويل للغاصيه قلوبهم من ذكر اللّه‏» واى به كسى كه سنگ دل است واى به كسى كه شرح صدر ندارد شرح صدر رحمانى. در مقابل آن در سوره نحل شرح صدرى كفرى درست ميكنند مى‏فرمايند «ولكن من شرح با لكفر فعليهم فلهم غضب اللّه‏ فلهم عذاب عظيم ذلك به انهم اصحب حياط لدنيا على الاخره»آن كسانيكه شرح صدر پيداكردنددر كفر يعنى مى‏توانند يعنى مى‏توانند مشكلهاى كفر راتحمل بكنند مشكلات گناه را تحمل بكند براى رسيدن به مقاصد شيطانيشان دريا دل هستند تحمل مى‏كنند مشكلات را گره‏هاى كفر را باز مى‏كنند از كنار مشكلها مى‏گذرند تابه هدف شيطانيشان برسند مى‏فرمايد كه غضب خدا بر اينها است عذاب بزرگ خدا بر اينها است اينها چه كسانى هستند دنيا پرستها اينها چه كسانى هستند آن كسانيكه دنيارا مقدم مى‏اندازند بر آخرت «ذلك بانهم استحب حياه الدنيا على الاخره» آيه ديگر يك مقدار رساتر براى همين شرح صدر در كفر و شرح صدر رحمانى صحبت مى‏كند مى‏فرمايد «فمن يرداللّه‏ ان يهديه يشرح للسلام» آن كسانى كه دست عنايت خدا روى سر اينها است معلوم مى‏شود شرح صدر رحمانى پداكردند بواسطه رابطه با خدا آن كسانى كه هدايت خدا يعنى هدايت عنائيه دست عنايت خدا روى سر اينها است اينها شرح صدر دارند براى چى پذيرفتن اسلام‏پذيرفتن تكاليف «فمن يرد اللّه‏ ان يهديه يشرح صدره للاسلام» ديگر پذيرفت برايش آسان است شرح صدر دارد مى‏تواند مشكلاتش را تحمل بكند مشكلات راهضم بكند اما عكسش «و من يرد ان يظله يجعل صدره ضيقا كانما يصعد فى السماء كذلك يجعل اللّه‏ الرجس على الذين لا يومنون»[1] اما كسانيكه هدايت عنائيه خدا راندارند دست عنايت خدا وى سرشان نيست به اندازه‏اى مشكل برايشان مشكل ميشود مثل اينكه بخواهند به آسمان بروند يك نماز مى‏خواهد بخواند اين نماز ايقدر براى او مشكل است مثل اينكه ميخواهد به آسمان برود «كانما يصعد الى السماء» بعد هم يك نفرين مى‏كند مى‏فرمايد پليدى برآن كسى باد كه ايمان ندارد بر آن كسيكه دست عنايت خدا روى سرش نيست وقتى هم برويم نتوى اجتماع مى‏بينيم جدا چنين است يعنى مثلا براى بعضى نماز سنگين است خيلى هم سنگين است اين نماز اگر برايش پنج دقيقه بشود خيلى برايش بهتر از اين است كه ده دقيقه بشوداما همين اگر يك ساعت دو ساعت سه ساعت بنشيند جعده داشته باشد مخصوصا نقل مجلس غيبت باشد دنيايش درآن جلسه باشد اين سه ساعت چهار ساعت براى او نيم ساعت است يعنى يك وقت ساعت نگاه مى‏كند مى‏بيند12به آنطرف است مگويد كه الان اوّل شب بود اما وقتى ميرسد به نكماز اينقدر برايش سنگين است اگر اين امام جماعت يك قدر طولش بدهد اين فرداشب نمى‏روداما اگر يك جعده چهار ساعته داشته باشد در گناه، برايش ده دقيقه زياد است چه بسيار افرادى را سراغ داريم مى‏بينيم كه وقتى به تجمل گراى، به ريا كارى، به تظاهر برسد حاضر است در يك جلسه دو ميليون بدهد اما همين دادن خمس به اندازه‏اى برايش سنگين است كه مى‏خواهد يك مقدارى از آن را خودش بدهد يك مقدارى را آقا بهش ببخشد يك مقدارش را به پسرش بدهد يك مقدارش را به دخترش بدهد در آخر كار براى اينكه سوسوى وجدانش تمام بشود يك مقدراش را به عنوان خمس بدهد، همين در جلسه قبل براى تظاهرش ده ميليون دادخيلى برايش آسان بودده ميليون براى تجمل گرايى جهيزيه دخترش داد اما وقتى ميرسد به فقرا،ضعفا،بيچاره‏ها به اندازه‏اى برايش مشكل مى‏شود همان قضيه عوامانه كه ميگويد كتهاى مراببند بعد مى‏گويد كليد را از تو جيب من بردار برو نمى‏دانم جعبه من پول درآور من اين اندازه بدهكارم بردار برو ديگر معمول است خيلى‏هااز اين كارها برايشان سنگين است باز آن دين به آن اندازه رسانده اما سنگين است از اول تا آخر يعنى راستى بعضى‏ها ببينيد در ربا خوردن مثل آب خوردن ربا مى‏خورند مسلمان است نماز مى‏خواند، نماز جماعت مى‏خواند متدين است مكه ميرود عقيده دارد آه كربلا دارد اما مثل آب ربا ميخورد يعنى ديگر شرح صدر دارد در ربا خورى ديگر برايش آسان است آسان حالا اينجا در مجلس ما نيست نمى‏دانم هست يا نه غيبت كردن برايش خيلى آسان است خيلى وبه اندازه‏اى كه حرف عادى بزند يا غيبت بكند هى تفاوتى نمى‏ند تهمت برايش خيلى آسان است قران مى‏گويد اين شرح صدر در كفر است «ولكن من شرح بالكفرصدرا وقلبهم غضب من اللّه‏»اين مورد غضب خدا است اين شرح صدر در كفر من بعضى اوقا به شما ميگفتم براى من خاطره شيرينى است از حضرت امام آمده بود درس و نفس ايشان به شماره افتاده بود درس نتوانستند بگويند رفتند تب مالتى داشتند اود كرد و سه روز از خانه نتوانستند بيرون بيايند براى اينكه يكى از طلبه‏هاى درسشان پشت سر يكى از مراجع غيبت كرده بود آن غيبت به گوش ايشان رسيده بود اما براى بعضى غيبت ردن يعنى آب خوردن اسانتر يعنى حرف عادى زدن در حاليكه گناه خيلى بزرگ است كه حالا يك سفره پهن كنند در آن سفره يك ديس از گشت مرده كباب كردندآوردند توى سفره اصلا سر سفره مى‏نشينيم؟نه  سخت است برايمان خوردنش ممكن نيست بخوريم سخت است اين را مى‏گويند تنگ نظر راجع به اين راجع به گناه شرح صدر ندارد اما همين از نظر معنويت آمده توى سفره «لا يغطب بعضكم بعضاايحب احدكم ان ياكل لحم اخيه ميتا فكرهتموه» قرآن است ديگر نمى‏شود منكر شد وقتى كه سر سفره غيبت نشستيم يك ديس گوشت مرده آن هم حتما داريم مى‏خوريم آنجا كه به ظاهر بشود نمى‏خوريم ما را تازيانه هم بزنند نمى‏خوريم اما اين را داريم با يك ولعى مى‏خوريم اين چى؟ يعنى‏بعضى اوقات انسان ميرسد به آنجا كه در گناه شرح صدر پيدا ميكند چنانچه بعضى‏ها توى نماز شب شرح صدر دارند چقدر مزه دار است يعنى روز به كارش است توى بازار «لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه‏» اما به فكر دل شب خطاب شد يا رسول اللّه‏ يك افرادى هستند كه اينها در روز به فكر اين هستند كى ميشود آخر شب مناجات با من اين شرح صدر است از خواب بيدار شدن در هواى سرد در هواى گرم جوان خواب را پشت پا گذاشتن بقول قرآن شريف پشت پا به رختخواب زدن «تتجافى جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ينفقون فلا تعلم نفس بما اخفى لهم من قرة اعين جزاءبما كانوا يعملون»[2] يعنى نمى‏دانى چه لذتى دارد تا به آن نرسى نمى‏دانى هيچ كسى نمى‏داند مگر به آن برسد چه كسانى آن كسانى دو تا صفت دارند در روزشان «ومما رزقناهم ينفقون» به اندازه‏اى لذت مى‏برد كه هيچ كس نمى‏تواند درك بكند از اينكه توانست يك دخترى را بهش جهزيه بدهد توانست يك پسرى را يك خانه بهش بدهد فقط خدا ميداند و آن كسانيكه بهش رسيدند شبشان رابه با خدا به اندازه‏اى برايش شيرين است كه بقول امام صادق  عليه‏السلام «الركعتان فى جوف ليل احب الى من الدنيا و مافيها»دو ركعت نماز شب براى من از دنيا و آنچه در دنيا هست بهتر است دو ركعت از نماز شب يعنى امام صادق  عليه‏السلام مى‏گويند كه تمام دنيا را به من بده دو ركعت نماز شب از من بگير من نمى‏كنم من نمى‏دهم اين شرح صدر دارد در تكاليف ديگر نماز برايش‏آسان است لذت بخش است روزه برايش آسان است روايت داريم حضرت عيسى رفته بود دنبال براى افطار خودش و مادرش دربه در بيابانها بودند وقتى كه برگشت مادر مرده بود يعنى چه يعنى از دربه درى بيابانها از خوردن علفها ديگر از بيشوهرى از بى كسى نجات پيدا كرده بود آن صديقه به قول قرآن شريف پيش خداآن مقام الان داشت آن مشكلات پشت سر گذاشته بود حضرت عيسى اين را زنده‏اش كردند گفتند مادر جان مى‏خواهى بر گردى گفت مى‏خواهم براى اينكه روزه بگيرم در روزهاى گرم (معلوم مى‏شود همانروز روزه بوده است از دنيا رفته كه پسرش رفته بود علف تهيه كند براى افطار) و نماز بخوانم در شبهاى بسيار سرد در وسط بيابان دربه در حضرت مريم اينكه پا بشود بگويد سبوح قدوس ربنا ورب الملائكة والروح به اين مى‏گوييم شرح صدر از آن طرفش هم گاهى العياذ باللّه‏ شرح صدر پيدا مى‏شود در گناه در معصيت نماز به اندازه‏اى برايش سنگين است روزه به اندازه‏اى برايش سنگين است خمس به اندازه‏اى برايش سنگين است به قول قرآن «كانما يصعد الى السماء» يك كسى تنگى نفس دارد مى‏خواهد از يك بلندى وقتى مى‏خواهد بود بالا با سرازيرى سر بالاى چه قدر مشكل است قرآن مى‏گويد سربالاى اين نست سر بالاى آنكه برود آسمان چقدر مشكل است مبى گويند تنگ نظرها آنهاى كه شرح صدر ندارنددر تكليف اينقدر تكاليف برايشان مشكل است مى‏بينيم در خودمان در ديگران مشكل، عكس آن مى‏بينيم در بسيارى از گناه برايش آسان است يك شرح صدر حسابى راجع به گناه دارد تمام گره‏هاى كورى را با الهام شيطان، با كمك شيطان انسى و جنى باز مى‏كند براى تينكه به مطلوب برسد به گناه برسد از تمام مشكلات رد مى‏شود حل مى‏كند براى اينكه به مطلوب گناهش برسد قرآن مى‏گويد اين شرح صدر دارد الم شرح صدر شيطانى «ولكن من شرح بالكفر صدرا و عليهم غضب من اللّه‏ ولهم عذاب اليم» اين عذاب اليم من نمى‏دانم مراد آخرت است يا دنيا شايد همين دنيا باشد يعنى بالاترين عذابها، بالاها، براى بنده چيست؟ آنكه تين حالت را پيدا بكند فقط اينكه عذاب خداى نيست قحط گناه بشود عذاب خدا اين نيست كه نا امنى باشد نه بالاترين عذاب خدا ناامنى دل است قطع رابطه با خدا است ضعفا برايش سنگين باشد اما از تجمل گرايى‏ها برايش لازم باشد واجب باشد چشم هم چشمى برايش واجب باشد كمك كردن به ديگران برايش سنگين باشد لذا اين شرح صدر براى رسيدن به مطلوب واجب است لازم است اما اين را بايد توجه كنيم كه اين صبر و استقامت و شرح صدر را گاهى رحمانى است گاهى شيطانى و خدا نكند كسى شرح صدر داشته باشد راجع به گناه شرح صدر داشته باشد راجع به كفر به عبارت ديگر شرح صدر داشته باشد براى اينكه الهامات شيطان را بپذيرد «ان الشيطان ليوحون الى اوليائهم ليجادلوكم»[3] شرح صدر راجع به الهامات شيطانى در مقابل الهامهاى خدا و به قول قرآن هم خوشا به حال آن كسانيكه شرح صدر رمانى دارند ديگر الهامها از طرف خدااست «فهو على نور من ربه» از اين آياتى كه خوانديم يك نتيجه هم ميگيريم، يك استفاده هم ميكنيم آن استفاده اين است يكى از چيزهاى كه به شرح صدر رحماى ميدهد رابطه با خدااست‏انسان بتواند كارى بكند كه دست عنايت خدا روى سرش باشد به عكسش از قرآن استفاده مى‏كنيم‏يكى از چيزهاى مهمى كه موجب مى‏شود انسان راجع به كارهاى رحمانى سعه صدر نداشته باشد راحع به كارهاى شيطانى سعه صدر داشته باشد رابطه با شيطان «فويل للقاسيه قلوبهم من ذكر اللّه‏» گناه روى گناه دل را سياه كرده باشد يا به قول اين آيه كه خواندم «ذلك بانهم استحبوا الحيـوه‏الدنياالاخره» دنيا پرستها آن كسانيكه دنيا دل آنها را برده است حالا اين دنيابه معناى عاميش است اين «ذلك بانهم استحب الحيـوة الدنيا على الاخره»علت است براى آن «ولكن من شرح بالكفر صدرا»است يعنى دنيا پرستها آن كسانيكه دنيا دل اينها را برده است‏اينها العياذ باللّه‏ شرح صدر شيطانى دارند اينها شرح صدر رحانى ندارنداينها وقتى به تكليف برسد برايشان آسان است حاضر هستند مومو با حوصله مشكلات راحل بكنند اما حاضر نيستند موموبا حوصله مشكلات عبادت را مشكلات اهداف مقدس را حل بكنند و شماها نه ولى معمولا ماها گرفتاريم گرفتار به اين سعه صدر و بدانيد مصيبت خيلى بالا است همين طور كه قرآن مى‏گويد «فلهم عذاب اليم فويل لقاسيه قلوبهم من ذكر اللّه‏» اگر هيچ چيز نگوييم جز آن «و كذلك يجعل اللّه‏ رجس على الذين لا يومنون» خياى غضب بالا است پليدى بر آن كسى كه شرح صدر رحمانى ندارد بعد ميگويد ايمان هم ندارد «كذلك يجعل اللّه‏ الرجس على الذين لا يومنون» ايمان هم ندارداگر ما چيزى نداشتيم براى بحث امروزمان جز «و كذلك يجعل اللّه‏ الرجس على الذين لا يومنون» بس بود كه مواظب باشيم يك وقت گناه براى ما آسان نباشد نيست در ميان ما اما بعضى اوقات مى‏بينيم دروغ گفتن برايش خيلى آسان است در حاليكه به او ميگويند آقا اگريك دروغ گندى ا زدهن بيرون مى‏آيد اين آسمانها را ميگيرد ملايكه اعن مى‏كنند با بت پرستس پهلوى هم گذاشته شده است و نهى شده است «فاجتنبوا الرجس من الاوثن و اجتنبوا قولا الزور» اما عادت كرده است به دروغ مى‏گويد به دروغ شوخى مى‏كند دروغ نيمه شوخى مى‏گويد دروغ جدى مى‏گويد در حاليكه هيچ فايده‏اى هم برايش ندارد دروغ براى استفاده دنيايش ميگويد براى رسيدن به هدف نامقدسش مى‏گويد بعضى اوقات ميرسد به اينجا ديگر توجيه گرى و دروغ مى‏گويد توجيه هم مى‏كند يعضى اوقات اين دروغ توام مى‏شود با تهمت تهمت هم ميزند همه‏اش برايش آسان است «كذلك يجعل اللّه‏ الرجس على الذين لا يومنون» از آن طرف هم زنها ديديم مردها ديديم كه آنها تكاليف برايشان آسان است خيلى اين جكلات نهج البلاغه اينها مربوط به امير المومنين نيست اينها همه سر مشق است مى‏فرمايد اگر از اول شب تا به صبح مرا روى خار مغيلان بغلتانند بهتر از اين است كه من حق الناس كنم ولو خيلى مختصرحتام دنيا بهتر از اين است كه من ظلمى بكنم ولو خيلى كم به اين مى‏گويند كسى كه شرح صدر ندارد شرح صدر شيطانى اينجا اينجور مى‏شود «واللّه‏ لا اوتيت الاقاليم سبع وما تحت افلاكها الا ان اعصى فى نملة اصلبها جلب الشعيرة ما فعله»عالم هستى را به من بدهند بگويند ظلم به يك مورچه بكن پوست جو را از دهنش بگير نمى‏كنم چه حالاتى اما همين در دل شب آن هم چه حالاتى راستى اين انسان اگر بيفتد آنطرف چه ميشود اگر هم برود به راهش كه خدا برايش تعين كرده است به كجا ميرسد.

خدايا به حق امير المومنين وآن شرح صدرش در رسيدن به هدفهاى رحمانى، خدايا اين نعمت بزگ را به همه ما عنايت بفرما.

خدايا اين شرح صدر شيطانى بد چيزى است همه مفاسد زير سر همين است به حق امى المومنين  عليه‏السلام قسمت ميدهيم كه ما را در اين راه در اين وادى نيندازى.

والسلام عليكم و رحمة اللّه‏ و بركاته



[1] ـ سوره انعام، آيه 125.

[2] ـ سوره سجده، آيه 16.

[3] ـ سوره انعام، آيه 121.