اعوذ بالله من
الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. ربّ اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل
عقده من لسانی یفقهوا قولی
مشهور در اصول
و من جمله در کفایه این است که واجب غیری ثواب ندارد، چون توصلی است و واجب توصلی
ثواب بار بر او نیست. ثواب آن جاست که تعبد باشد، از آن طرف هم قصد قربت لازم
ندارد. قصد قربت در واجبات تعبدی است، نه در واجبات توصلی. لذا در مقدمات واجب اگر
به جا نیاورد. خُب؛ کتک میخورد میگویند: چرا مقدمه را نیاوردی؟ اما بگویند حالا
چرا وضو نگرفتی؟ مسلم این جور نیست. ثواب هم ندارد بلکه ثواب روی ذی المقدمه است.
لذا کسی که مثلاً؛ درنماز مقدمات نماز را – داخلی، خارجی نیاورد مثل این که مثلاً؛
وضو نگرفت، روبه قبله نایستاد در وقت نماز نخواندی؟ اگر بگوید: خواندم، میگویند:
نماز بدون طهارت که نماز نبود، کتک میزنند روی آن نماز و اما مقدمه کتک داشته
باشد ثواب داشته باشد، نمیدانم قصد قربت بخواهد، نه قصد قربت میخواهد، نه ثواب
دارد، نه ثواب دارد، نه ترکش عقاب دارد، بعد مرحوم آخوند(ره) مسأله را میبرند روی
طهارات ثلاث، میگویند: طهارات ثلاث را چه جواب میدهی؟ برای این که هم قصد قربت
میخواهد وضو هم نورٌ علی نور است. ثواب دارد و هم یک تعبدی است از تعبدیات که
مرحوم آخوند(ره) میافتند تو آن بحث و مثل این که نمیتوانند درست حلش بکنند،
اقرار میکنند، نمیشود و از مسأله رد میشوند.
در باب مقدمه
واجب و مقدمه حرام ما قائل هستیم مقدمه واجب خود مثلاً؛ دارد. قصد قربت هم روی آن
میشود کرد، و اگر قصد قربت کرد، آن هم ثواب دارد، در مقدمه حرام هم ما قائلیم
مقدمه حرام، حرام است. چه به ذی المقدمه برسد و موصله باشد، چه نرسد؟ مقدمه حرام
مثل ذی المقدمه حرم است. بله در ترک مقدمه گناه روی ذی المقدمه است که نیاورده. نه
روی مقدمه این ادعای ما است. که همه آقایان آن را بردهاند روی ترک مقدمه. آن ترک
مقدمه را قبول داریم. اگر کسی مقدمات داخلی، مقدمات خارجی نیاورد. تا نماز از بین
رفت کتک روی ذی المقدمه دارد، نه مقدمه چه مقدمه داخلی باشد چه مقدمه خارجی باشد.
وضو نگرفت نماز خواند دیگر دو تا کتک ندارد. یکی روی وضو، ترک وضوۀ یکی روی ترک
نماز، بلکه میگویند: چرا نماز نخواندی؟ میگوید: خواندم میگویند: نماز بی وضو
نماز نبود. کتک میآید روی نماز و اما در همین نماز و مقدماتش ما قائلیم به این که
همین جوری که ذی المقدمه فعلش، ذی المقدمه ثواب دارد. مقدمات هم ثواب دارد. چنانچه
راجع به نواهی اگر کسی حرامی را به جا نیاورد، اجتناب کرد. درمقدماتش هم اجتناب
کرد از مقدمه حرام کرد این همین جور که اجتناب از گناه ثواب دارد اجتناب از مقدمه
گناه هم ثواب دارد، و اما اگر مقدمه را آورد، مقدمه حرام را اما ذی المقدمه را
نیاورد، ما میگوییم همین روی این مقدمات کتک میخورد، چنانچه اگر مقدمه را آورد
ذی المقدمه هم آورد، هم روی مقدمه کتک میخورد، هم روی ذی المقدمه کتک میخورد. البته
این حرف من خلاف شهرت است. البته این حرف من مخالف آن چه در کفایه است. اما حالا
برویم جلو ببینیم این حرف را میشود اثبا کرد یا نه؟
دلیل اول ما
این است که عرفاً وقتی که شروع در مقدمه میکند چه در واجبات، چه در مستحبات، چه
در محرمات، شروع در مقدمه شروع در ذی المقدمه است، یعنی عرفاً وقتی که میرود مشهد
در راه زیارت، این شروع قدم برداشتن این ذی المقدمه است، تا آن جا که میگوید
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا. با دقت عقلی یکی را اسمش را میگذاریم مقدمه،
یکی را اسمش را میگذاریم ذی المقدمه، یک جا هم اسمش را میگذاریم در راه، اما همه
اینها عرفاً ذی المقدمه، یک جا هم اسمش را میگذاریم در راه اما همه اینها عرفاً
ذی المقدمه است، و بر همه اینها هم ثواب بار است. روایت هم به اندازه تواتر
داریم، که بر مقدمات ثواب قرار داده اند، لذا فرموده اند: هر قدمی برای کربلا، ثواب
یک حج و عمره دارد. همچنین کسی که دارد رو به گناه میرود، از این جا چا میشود
برود تهران برای این که بین یک زن و شوهر را به هم بزند، برای نمامی و سخن چینی،
عرف از همان وقتی که مینشیند تو ماشین این را ذی المقدمه میداند، این مقدمه و ذی
المقدمه سرش نمیشود، این نمامی و سخن چینی میداند، اینها را در راه مقدمات تا
برسد به تهران برود تو آن خانه، بنشیند تو آن خانه، تعارف بکند، حرفهایش را بزند،
در وسط حرفها، نمامی و سخن چینی بکند، از آن وقتی که شروع میکند تا آن وقتی که
نمامی و سخن چینی میکند، همه اینها را عرف ذی المقدمه میداند لذا در روایات ما
هم روی همین مقدمه گناه داده است. گناهان بزرگ، حتی قرآن روی محبتش، «ان الذین
یُحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذابٌ الیم فی الدنیا و الاخره» حالا
این محبت را شما هر جوری معنا بکنید، هرچه معنا بکنید، بالاخره روی مقدمه حرام
گناه بار شده است. لذا اگر توبه بکند از گذشتهها، خدا میآمرزد آیندهاش هم که به
جا نیاورده است، مثلاً؛ نمامی و سخن چینی کرد، بعد توبه کرد، توبهاش قبول است،
اما آیا اینها، یعنی این مقدمات مستحب، این مقدمات واجب، لذا مثلاً؛ میگویند:
آقا در شب دو ساعت بیدار است دو ساعت عبادت میکند، خُب؛ در این دو ساعت یک مقدارش
را میرود تطهیر، یک مقدارش را وضو میگیرد یک مقدارش را تهیُاً پیدا میکند، یک
مقدارش را حال پیدا میکند، اما هم اینها را عرف، بلکه شرع امضاء میکند، فهم
تسامحی عرف را، و همهاش را به آن ثواب میدهد، همهاش را ذی المقدمه حساب میکند
لذا یک معنا این است که عقلاً یکی مقدمه است یکی ذی المقدمه است، یکی علت است، یکی
معلول است، یکی شرط است، یک مشروط، این حرف است، یک حرف این که مثلاً؛ در مقدمات
داخلی اوُلُه التکبیر آخرهُ التسلیم. این را عرف یک عبادت حساب میکند، همهاش ذی
المقدمه حساب میکند در حالی که ذی المقدمه اصلاً؛ نیست، این وقتی که میگوید:
الله اکبر ذی المقدمه نیست عقلاً، در وقتی که حمد و سوره میخواند ذی المقدمه
نیست، تا بگوید: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته، یک عنوان انتزاع بشود بنام
نماز، آن نماز بگویید: که ثواب دارد، نماز پیدا شد، رفع تکلیف شد ثواب بار بر آن
است، در حالی که این جور نیست، عرفاً از آن وقتی که شروع میکند به اقامه تا آن
وقتی که میگوید: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته میگوید: از نماز فارغ شدی،
تو روایات ما هم همین است، حالا بخواهیم ما فلسفه بازی دربیاوریم، بگوییم: وقتی که
اذان و اقامه میگوید: این که مقدمه مستحب است، ثواب ندارد وقتی هم الله اکبر میگوید:
این که مقدمه است، مقدمه داخلیه است، حمد و سوره میخواند، هیچی تا السلام علیکم و
رحمه الله و برکاته هیچی، وقتی گفت: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته انتزاع میشود
از او صلاه، آن وقت رفع تکلیف میشود ثواب هم بار بر آن است، ایجاد بیایید تو حرام
یک کسی میرود برای نمامی و سخن چینی، آهسته میرود برای دکان شراب خواری، برای
این که مردم حرام میدانند، میخواهد برود خانه فاحشه، میخواهد کسی نبیند، چون میگویند:
چه آدم بدی است، تا برود در خانه فاحشه در بزند، نباشد، همه اینها پیش عرف شروع
است، در فاحشه گری، همه اینها قبیح است پیش عرف، بر همه اینها گناه بار است، حسابی
گناه بار است، و ما بخواهیم بگوییم: نه، پا گذاشتیم رو ارتکاز خودمان، مثلاً؛: یک
کسی که میرود برای نمامی و سخن چینی، این همان که شروع میکند اگر ما بفهمیم به
او میگوییم: زنی که پات لب گور است، چه کار میخواهی بکنی؟ و اگر هم در وسط راه
بمیرد، اسلام میگوید: جهنم میرود، ماها میگوییم: جهنم برای خاطر این که در حال
گناه از بین رفت، اگر نتواند نمامی و سخن چینی بکند، همین است. نتواند هم همین
است، قبح دارد، یعنی مقدمات حرام قبیح است، عقلاً عرفاً؛ عند العقلاء گناه هم بر
او بار است، در شریعت مقدس اسلام، هر قدمی بردارد رو به جهنم است، لذا ما اسمش را
میگذاریم شروع در مقدمه شروع در ذی المقدمه است عرفاً پیش عرف هم شروع در مقدمه
شروع در ذی المقدمه است الا این که ذی المقدمه گاهی مقدمه ندارد، گاهی مقدماتش کم
است، گاهی مقدماتش زیاد است، اما ازاین نظرها تفاوت نمیکند که این پیش عرف یک عمل
است مثل همان نماز که اوّله التّکبیر آخِرُه التسلیم پیش عرف یک عمل است، این هم
در مقدمات داخلی در مقدمات خارجی هم پیش عرف یک عمل است، پیش شارع مقدس یک عمل
است، نماز قرب الی الله است، مقدماتش هم قرب الی الله است. و همه اینها چه مقدمه،
چه ذی المقدمه، در مفاسد نفس الامری آن مقدمه حرام است، عقاب دارد. آنکه مقدمه است
یک کسی بینی و بین الله میخواهد برود مشهد میگویند: برای چی؟ میگوید: برای
تجارت. خیلی خوب یک کسی میخواهد برود مشهد برای چی؟ آنجا توطئه بکند. برود این
دانشجویان را تحریک بکند، این هم یکی، یکی هم کجا میخواهی بروی؟ دلم هوای اما رضا
را کرده. اینها هیچ تفاوت ندارد؟ یعنی این آقا که با اتومبیلش میرود مشهد برای
تجارت، این آقا که میرود برای توطئه گری، حالا آن تجارت میخواهد سود داشته باشد
میخواهد سود نداشته باشد این هم مقدمه است توطئه بتواند یا نکند. یکی هم میرود
دلش هوای اما رضا علیهالسّلام را کرده است، حالا بتواند زیارت بکند یا نتواند، سه
نفر در یک ماشین نشستند سه تا فکر دارند یکی فکر اما رضا، یکی فکر تجارت، یکی فکر
توطئه اینها هیچ تفاوت با هم ندارند، بگوییم: آقا مقدمه حرام که حرام نیست. مقدمه
مستحب که مستحب نیست. مقدمه مباح که مباح نیست. بنابراین این سه با هم هیچ تفاوت
ندارند. وجدان خودمان به ریش ما میخندد. میگوید: میان ماه من تا ماه گردون،
تفاوت از زمین تا آسمان است، آن که به فکر حضرت رضا علیهالسّلام است، با آن به
فکر توطئه ضدّ حضرت رضا علیهالسّلام است، اینها با هم تفاوت ندارد، ما میگوییم:
که ثواب بار بر این سه، بر آن تجارت نه ثواب است، نه گناه. برای آن توطئه گر گناه
بزرگ است، بر آن زیارت کننده حضرت رضا علیهالسّلام ثواب است، هر قدمی ثواب حج و
عمره، این حرف اول ما.
حرف دوم ما
راجع به تجری و انقیاد است. همین مرحوم آخوند(ره) که اینجا میفرمایند: مقدمه
حرام، حرام نیست. مقدمه واجب ثواب ندارد. واجب نیست. وجود و عدمش مثل هم است. همین
مرحوم آخوند(ره) در اول همین کفایه جلد دوم و همچنین در جلسه اول میفرماید: که
تجری استحقاق عقوبت دارد، انقیاد استحقاق مُیوبت دارد، خُب؛ تجری کدام است؟ یک کسی
برود تا در خانه فاحشه، اما در بسته باشد، نتواند برود داخل، به این میگوییم:
تجری مرحوم آخوند میگوید: استحقاق عقوبت دارد، حالا اگر بتواند برود داخل حالا
بگوییم اگر بتواند برود العیاذ بالله گناه کند این گناه ندارد مقدمات آن، اما اگر
نتواند برود و در بسته باشد، این تجری است و این گناه دارد. میشود گفت؟ یا در
انقیادش اگر ساعت بگذارد التماس بکند با خدا التماس بکند که خدایا من برای نماز شب
بیدار بشوم، نشد خوابش بُرد، «نیهُ المؤمن خیرٌ من عَمِله» ثواب دارد، همین ساعت
گذاشتنش ثواب دارد، ثواب انقیادی، همان خوابش ثواب دارد ولی اگر بیدار شد دیگر
ساعت گذاشتنش ثواب ندارد، دیگر ثواب روی ذی المقدمه است، انقیاد آن جا که است که
به ذی المقدمه نرسد، تجری آن جاست که به ذی المقدمه نرسد، میشود گفت؟ لذا مرحوم
آخوند(ره) از کسانی که روی تجری، استحقاق در مثوبتش، در انقیادش، در حرمتش،
استحقاق قائل هستند که روی تجری، استحقاق در مثوبتش در انقیادش، در حرمتش، استحقاق
قائل هستند فعل متجری حرام آن مربوط به بحث ما نیست. خُب؛ کسی آب بخورد، نمیشود
گفت این حرام است، اما همین آب به عنوان ثانوی مرحوم آخوند(ره) میفرماید: به
عنوان ثانوی بخوری، استحقاق عقوبت داری، ولو حرام هم نخوری، آب خوردی اما چونکه
همین بازی که بعضی اوقات در تلویزیون درمی آورد، خود این فیلم حرام است. نمیدانم
آن ظرف را بگذارد، آب لیوانش را بگذارد، و چیز بریزد بخورد، آب میخورد اما همین
حرام است، کارش حرام است، فیلمش حرام است، حالا بگویید عنوان ثانوی، بگویید باشد
اما همین تجری عل المولی حرام است، حالا بگویید عنوان ثانوی، بگویید باشد، اما
همین تجری علی المولی حرام است، چنانجچه خودش را شبیه گریه کنندگان دربیاورد همین
ثواب دارد انقیاد است، و اینها را که نمیشود انسان پا روی آن بگذارد بگوید عقلاً
این که نماز نخوانده این هم که گناه نکرده، گناه و عقاب هم روی ذی المقدمه است، پس
این مقدمه هیچی، نه روایات اهل بیت علیهم السلام میپسندد، روایات هم یکی و دوتا
که نیست، همین روایاتی که مرحوم شیخ انصاری(رضوان الله تعالی علیه) در اول فوائد
ده، بیست تایش را نقل میکنند، بنابراین حرف دوم ما هم این است که که آقا تجری و
انقیاد، و اتیان به مقدمه حرام تجری است و از این باب استحقاق عقوبت دارد، در باب
ثوابش هم انقیاد و اتیان به مقدمه حرام تجری است و از این باب استحقاق عقوبت دارد،
در باب ثوابش هم انقیاد است و انقیاد این خودش من حیث هو انقیاد ثواب دارد، لذا
ولو به ذی المقدمه نرسد مضافاً این که به مقدمه برسد ثواب دارد حسابی ثواب دارد
حرف سوم که برای فردا است، این است که اصلاً؛ از نظر شریعت مقدس اسلام از همه اینها
که بگذریم ثواب قراردادی است چنانچه گناه هم قراردادی است، و شارع مقدس است که میتواند
روی مقدمه ثواب بدهد و شارع مقدس است که میتواند روی مقدمه عقاب بدهد، این یک حرف
عرفی هم هست. إن شاء الله برای فردایمان. برای روز شنبه.
و صلی الله
علی محمد و آل محمد