عنوان: بررسي موارد نسخ در آیات قرآن
شرح:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم.رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.

بحث دیروز ،بحث حساسی است ،بحث روز هم است و ما باید این بحث را هضم شده در نظرمان باشد که قران راجع به کفار چه می فرماید.

دیروز عرض کردم از قران 4،5 تا قاعده استفاده می شود که این قواعد خیلی مهم است و از امهات قران است.بله به عقیده داریم که ولو از امهات قران است،ولی ارشاد است و قران را تایید می کند و عقل ما روی این 4،5 تا قاعده حکم دارد.بعبارت دیگر این قواعد که می خواهیم بگوییم،هیچ کدام تعبدی نیست،بلکه ارشادی و عقلایی است.

قاعده اولی که دیروز گفتم،این بود که به خوبی از قران استفاده می شود که در مقابل دشمنی که می خواهد ما را بکشد،می خواهد ما را از خانه و زندگیمان بیرون کند،باید مقاتله بکنیم،یعنی با کسی که با ما می جنگد،که اسمش را محارب می گذاریم،بجنگیم.باید با محارب جنگید او را سر جای خودشان نشاند.الان بر همه مسلمانها واجب عینی است که اسرائیل را یک ساعته نابود کنند و نگویید نمی شود حتماً می شود.در آن وقتی که امریکا خیلی قدرت داشت-چون الان امریکا قدرت ندارد، رسوای در جهان است-در آن وقتی که آمریکا قویی بود تأیید اسرائیل می کرد،حضرت امام هم در عراق قوی بود،داد می زد می گفت:مسلمانها اگر یکی یک سطل آب خرج اسرائیل کنید،سیل اسرائیل را می برد.که من آن وقتها می گفتم حضرت امام ادب در کلام را مراعات کرده اند،باید فرموده باشند مسلمانها یکی یک تف خرج اسرائیل کنید،سیل تف اسرائیل را از بین می برد.الان هم این جوری است که بر همه مسلمانها واجب عینی است که با آمریکا بجنگند و یقیناً پیروزند.دلیلش هم 8سال جنگ ما است که با دنیا جنگیدیم،ولی بالاخره دنیا نتوانست به ما زور بگوید.بله خسارت دیدیم،ولی خسارت در مقابل این چیزها،شهادت باشد،اسارت باشد،معلولیت و مجروحیت باشد،رفتن زندگی باشد،جا دارد.

انسان همه چیزرابرای شخصیتش می خواهد.نمی گوید نمی شودحتماً می شود،قرآن می فرماید: «فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم»[1]یعنی محارب.

«یاایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلط علیهم».[2]

«انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتلوا او یصلبوا او یقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض»[3]

آیا جمعش،یا به تناسب؟که معمولاً بزرگان می گویند به تناسب جرم این چند چیز ذکر شده است،این آیات در قرآن زیاد است.

این قاعده اول که عقل ما می گوید آری،قرآن هم عقل ما را تأیید می کند.

قاعده دومی که در قرآن زیاد روی آن پافشاری شده است و این هم خیلی مهم است،این است که قدرت اقتصادیمان را،قدرت نظامیمان را،قدرت فرهنگیمان را به دشمن بدهیم،از آمریکا مشاور بگیریم،ارتش ما دست آمریکا باشد.مثل الان که همه ممالک اسلامی،غیر از ایران این جوری است، یعنی فرهنگش،اقتصادش و ارتشش دست آمریکا یا دست روسها،یا دست اروپاییهاست.

قرآن اسم این را«بطانه»گذاشته،بعضی اوقات هم اسمش را«ولایه»گذاشته است و داغ روی ین صحبت کرده که ای مسلمان مواظب باش سرپرست از اجنبی نگیری،اجنبی مسلط بر شؤنتان نشود.بعد قرآن در آیه بطانه علتش را هم ذکر کرده می فرماید:«یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا بطانةً من دونکم» بطانه بمعنای مساور است،بمعنای تسلط بر امر اقتصادی،امر فرهنگی،بر امر نظامی و امثال اینهاست،به معنای دخالت است،که کفر بخواهد در اسلام عزیز دخالت بکند.قرآن می فرماید:علت اینکه می گویم «تتخذوا بطانةً من دونکم»این است«لا یألونکم خبالاً»کفر با اسلام سازگاری ندارد و هر وقت بتواند ضربه خودش را بزند،حسابی ضربه می زند.

«ودّوا ما عنتم»دوست می دارد که شما استقلال نداشته باشید،دوست دارد که شما در رنج باشید، دوست دارد او آقا باشد،شما نوکر باشید.

«قد بدت البغضاء من افواههم»،گاهی از زبانشان بطور ناخودآگاه گفته می شود.

«و ما تخفی صدورهم اکبر»آنکه می گوید یک در هزار است.واقعاً ته دلش چیست؟اینکه اسلام عزیز نباشد.این نیست که بگوید جنگ صلیبی جلو آمده است،این نیست که بگوید چونکه من قدرتمندم تو باید زیر سلطه من باشی.اینها گاهی گفته می شود.آنچه در دل دارد،نابود اسلام عزیز است.

به چه آیه خوبی!قرآن می فرماید:این بطانه نباشد،بمیر،اما نباید شخصیتت بمیرد.

من یادم نمی رود در عربستان که با بعضی ها مباحثه می کردیم،آنها می گفتند:این مرگ بر آمریکای ایران چیست؟آمریکا اینقدر خدمت کردده است.ببینید الان یخچال ما مال آمریکاست،این پنکه ما مال آمریکاست،این کولر ما مال آمریکاست،این برق ما مال آمریکاست،و ما اینقدر در رفاهیم.اگر آمریکا نبود ما هیچکدام این چیزها را نداشتیم.بنابراین مرگ بر آمریکا چیست؟باید حسابی از آمریکا تشکر کرد.یک دفعه فرهنگ این جور می کند،لذا ما الان می گوییم مرگ بر آمریکا،عربستان می گوید بارک الله آمریکا.اما همین آمریکا یک روزی فرصت پیدا کند-که زمزمه اش هم هست-عربستان را مثل عراق می کند.

در آیه دیگر می فرماید«لا تتخ المؤمنون الکافرین اولیاء»[4]«ولی»به معنای دوست نیست.استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی«رضوان الله تعالی علیه»هر کجا به اینجور آیات می رسند می گویند این همان ولی به معنای سرپرست است.ما الان آمریکا روی جهان دارد،همه جنگها هم زیر سر همین یک کلمه است.ما می گوییم ما حرف نداریم با تو رابطه داشته باشیم اما تو نخواه که آقا بالاسر من باشی.او می گوید نه.من حتماً باید آقابالاسر تو باشم.همه این جنگهای25ساله برای همین است و همه این بارک الله ها به کویت و این قارونهای خلیج فارس سر همین است.راستی همین دبی30سال قبل یک بیابان بود،اما الان بازار ایران و بازار آمریکا شده است و بالاترین بازار آمریکا شده است و بالاترین بازار آمریکا در دبی است.خب معلوم می شود این دبی می گوید آمریکا من بازار تو هستم،تو هم مرا آباد کن.خب در این30سال دبی خیلی ترقی کرده است،عروس خلیج فارس شده است.اما کی عروس شد؟ وقتی که خودش عروس آمریکا شدوقتی وطیءاقتصادی باشد،وطیءنظامی باشد،آنوقت به حسب ظاهر عروس خلیج فارس می شود.

خب قرآن می فرماید:باید این نباشد«لا تتخ المؤمنون الکافرین اولیاء و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء».

این جمله مختص به این ایه است و اصلاً در جای دیگر قرآن نداریم،که به این اندازه تهدید کرده باشد.راجع به اختلاف داریم که راجع به پیغمبراکرم می فرماید:یارسول الله«لست منهم»[5] اما اینجا بالاتر از این است.می فرماید:«و من یفعل ذلک»اگر کفر آقابالاسر اسلام شد،«فلیس من الله فی شیء»دیگر خدا اصلاً به شما اعتنا ندارد.

گفتم در قرآن راجع به هیچ چیز اینقدر تهدید نشده که راجع به این امر شده است و این«فلیس من الله فی شیء»منحصر بفرد است و همین یک جا استعمال شده است.

«الا ان تتقوا منهم تقاةو یحذرکم الله نفسه و الی الله المصیر»[6]الا اینکه برگردید.

مفسرین معنا کرده اند که تقیه در کار باشد،ولی مسلم مفسرین اشتباه کرده اند و معنایش این است که ای مسلمان آقابالاسر موقوف،مثل ایران که در زمان شاه آقابالاسر حسابی داشت،این آقابالاسر را جمهوری اسلامی گفت برو گم شو.آنوقت دیگر دست عنایت پروردگار عالم روی سرتان است و در حالی که ما بد هم هستیم و به جمهوری اسلامی عمل نمی کنیم،ولی بالاخره دست عنایت خدا روی سرمان است،به اندازه ای که دنیا8سال با ما جنگ کرد.این قارونهای خلیج فارس بیش از100دلار مجانی به صدام دادند.همین اصفهان ما با بمبهای شوروی آن وضع را پیدا کرد.همین عزیزان ما که دارند یکی پس از دیگری شهید می شوند،مواد شیمیایی آنرا آلمان،فرانسه دادند.تا دندان از آمریکا مسلح،سیا و موساد نوگر او،تمام دنیا علیه ما قدم برداشتند،بلکه سازمان ملل ما را بارها و بارها محکوم کرد،اما هیچ غلطی نتوانستند بکنند.

بلکه شکی نیست که ضرر زدند ،اما حرف در این است که ما شهید ندهیم و آقا بالاسر داشته باشیم،یا اینکه شهید بدهیم و آقا باشیم و این افتخار جمهوری اسلامی است.حالا بعضی از ما نمی پسندیم و نق می زنیم،از نفهمیدگی است

اما راستی این جمهوری اسلامی در دنیا یک درخشندگی خاص دارد چرا؟عمده همین است که دنیا می گوید ایران می گوید من آقا بالاسر نمی خواهم.

گفتیم:ما با امریکا جنگ نداریم،طوری نیست که روابط اقتصادی ،روابط فرهنگی،روابط صنعتی با هم داشته باشیم،حرف ما با امریکا همین است که می گوییم آقا بالاسر نشو،دیگر کاری به تو نداریم.نه تو کاری به ما داشته باش،نه ما کاری به تو داریم،ولی اگر بخواهی بخواهی آقا بالاسر داشته باشی،نمی شود.

این آیه شریفه هم زمان هم زمان شاه را می گوید ،هم الان را«لا یتخذ المومنون الکافرین اولیاء من دون المومنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء الا ان تتقوا منهم تقاة و یحذرکم الله نفسه»خدا شما را می ترساند،برگردید آقا بالاسر را کنار بگذارید.

نظیر این دو آیه در قران زیاد است،که می فرماید:مسلمان باید مستقل باشد.روایات ما سنت پیغمبر اکرم و ائمه طاهرین (ع) و همچنین این آیات به ما قاعده دوم می دهد و قاعده دوم این است که بطانه نه،ولی و سرپرست نه واگر اینها باشد،مردن و شهادت آری،اما زیر بار رفتن نه.

خب این هم یک واجب عقلی است.عقل ما هم همین را می گوید،الا اینکه عقل عربستانی پیدا شود که بگوید:از امریکا تشکر می کنم چون که کولر به من داده است و الا راستی عقل سالم می گوید:بمیر،اما زیر بار نرو.حالا راستی حجاز 30 سال قبل با حجاز حالا،از نظر تمدن خیلی پیشرفت کرده است

اما از نظر بی شخصیتی چه؟شخصیت آنها تضعیف شده

که می بینید.متأسفانه همه ممالک اسلامی چنین است.

قاعده سوم که قاعده خیلی خوبی است و آیه هم خیلی آیه رسایی است .آیات 8و9 سوره ممتحنه است که می فرماید:اگر آقا بالاسر نباشد

روابط با اینها اشکال ندارداگر آقا بالاسر نباشد روابط فرهنگیروابط اقتصادیروابط نظامی با آنها اشکال نداردمثل نیروگاه بوشهر که روسها دارند می سازنداگر این جوری باشداگر توطئه گر نباشد ،دوستی کردن با اینها،یا خوبی کردن به اینها اشکال ندارد.

آیه خیلی عالی است.می فرماید«لاینها کم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروا و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین».

خوبی کردن به کفار خیلی خوب است آدم بتواند اخلاق اسلامی را در لندن پیاده کند،خیلی عالی است.

بعد می فرماید:«انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان توبوا و من یتولهم فاولئک هم الظالمون»اگر با آقا بالاسرها ،با کافر حربی بخواهی دوستی کنی،تو ظالمی و اما با کسی که تظاهر علیه اسلام ندارد،آن کسی که نمی خواهد تو را از خانه ات بیرون کند،مثل اسرائیل که می خواهد فلسطینی ها را از خانه هایشان بیرون کند،آن کسی که با تو جنگ ندارد،مثل امریکا که با ما جنگ دارد،اگر این جور باشد،اشکال ندارد،مثل امریکا که با ما جنگ دارد،اگر این جور باشد،اشکال ندارد که«ان تبروهم و تقسطوا الیهم».

بنابراین بر می گردد به اینکه اسلام با دیگران روابط بین المللی داشته باشد خیلی خوب است،در لندن خوبی بکند،اسلام را پیاده کند و صداقت و صمیمیت و صفای اسلام را پیاده کند،معلوم است که خوب است و آنها به طور ناخود آگاه ترغیب می شوند،تحریص می شوند و اسلام یک روشنایی خاصی پیدا می کند.این هم قاعده سوم است.

قاعده اول و قاعده دوم و قاعده سوم که مانعة الجمع نیست،باید هر سه قاعده در میان مسلمانها پیاده شود،آن وقت می شود اسلامی که پیغمبر اکرم می خواهد ،می شود اسلامی که پیاده شدنش ،نشان دادنش خود اسلام است .

مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی-خدا رحمتش کند- در غرب لندن می گفت:الاسلام محجور فی المسلمین والا اگر اسلام محجور نباشد هر کسی ببیند می پسندد.

این خلاصه حرف است و دیگر بین خیلی آیات هم جمع می شود ،عالی هم جمع می شود.گفتم:همه اینها هم عقلی است،هیچ کدامش تعبدی نیست و آن عقل سالم ما را این آیات یکی پس از دیگری تأیید می کند.

امیدوارم که ان شاء الله این آیات سرمشق زندگی همه مسلمانها بشود.

                                                                           و صلی الله علی محمد و آل محمد

 



[1] - سوره توبه،آیه5

[2] - سوره توبه،آیه73

[3] - سوره مائده،آیه33

[4] - سوره آل عمران،آیه28

[5] - «ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فی شیء»سوره انعام،آیه159

[6] - سوره آل عمران،آیه28