عنوان: محرم
شرح:

اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهواقولى

بحث ما باشد ان شاءاللّه‏ براى بعد از دهه محرم و امروز به اندازه اقتضاى جلسه يك تذكرهاى را عرض مى‏كنم و اين تذكرها لازم است واجب است و مخصوصا اينكه آقايان فضلاى اصفهان مثل قم نيست قم همه فضلا طلبه هستند درس مى‏خوانند يك كار ديگرى غير از درس ندارند مگر انكه در نهادى رفته باشند كه آنها ديگر بيرون از طلبه هستند اما اينجا اين طور نيست هم طلبگى مى‏كند هم امام جماعت است، هم امام جماعت است هم منبر مى‏رود هم كار مردم را اصلاح مى‏كند و جنبه آن هم مشكل ولى على كل حال ديگر وضع اصفهان اين جورى است كه شما سه و چهار كاره هستيد و اين تذكرهاى كه مى‏خواهم عرض بكنم براى شما واجب‏تر مى‏شود و توجه به اين تذكرها لازمتر مى‏شود تذكر اول كه تذكر موردى است همينكه در آخر درس فقه گفتم اين قضيه انتخاب روز جمعه سرنوشت ساز است اگر اين انتخابات شكست بخورد اول دشمنهاى داخلى اين پنج شش ساله اين دشمنهاى داخلى خيلى بدى كردند ار نظر سياسى من كار ندارم آنكه كار دارم از نظر تقدس زدايى است جسارت به روحانيت زياد شد جسارت به امام به نظام زياد شد علنا در مجالس خصوصى نه تا ما بگوييم از مجالس ما داريم به شما مى‏گوييم نه علنا آن هم نه در مجله در روزنامه جسارت به پيغمبر، حضرت زهرا، ائمه طاهرين زياد شد جسارت به خدا هم شد مثل فرعون كه با خدا جنگيد اينها با خدا هم جنگيدند الا اينكه الحمدللّه‏ استقبالى از مردم نشد و از همين جهت هم كمرنگ شد و اگر اين انتخابات شكست بخورد آن چيزى كه اينها مى‏خواهند جامه عمل مى‏پوشد چه مى‏خواهند لائيك بعنى دولت منهاى دين كه همين حسابى داد مى‏زند سياست از دين جدا دين از سياست جدا است يعنى لائيك يعنى آن كارى كه رضا شاه مى‏خواست نتوانست اما اتاترك كه رفيق رضاشاه بود كه هر دوى آنها هم از انگليسيها بودند آن توانست الان در تركيه مسلمان زياد است مسلمانهاى شيعه اما دينشان براى مسجدشان خوب است كارى به اجتماع كار به مجلس كارى به دولت اينها جداى از هم هست دين منهاى سياست، سياست منهاى دين يعنى لائيك و اينها اين را مى‏خواستند نشد و يقين داشته باشيد اگر اين انتخابات شكست بخورد مى‏شود اين چيزى كه دل انسان را پاره پاره كرده اينكه آنها جسارت به پيغمبر مى‏كنند مسئولين ساكت بودند يكدفعه نشد كه بگويند، خار به چشمم و يك استخوان در گلويم نشد بگويند به پيغمبر جسارت كرده بودند نظام را له كرده بودند اما نه خارى در چشم كسى رفت نه استخوان در گلوى كسى ماند كه حالا براى خاطر چند نفر اراذل و اوباش كه عقبشان زدند خار در چشم رفته و استخوان در گلو گير كرده و اين پنج شش ساله آنهاى كه وارد قضايا بودند كار به سياستش ندارم راجع به دين تشيع خوب اينها خيلى تضعيف كردند آمريكا حمله يقينى است قبل از عراق هر وقت بتواند حمله مى‏كند اين يك قاعده كلى يقين داشته باشيد و دشمنى كه با ايران دارد باعراق نداشت با سوريه هم ندارد با هيچ مملكتى اين قدر دشمنى ندارد قارونهاى خليج فارس كه خوب باشد مى‏گويد بگو مى‏گويند چشم مى‏گويد نگو مى‏گويد چشم مى‏گويند خقه شو مى‏گويند چشم آنها كه هيچى حالا فعلاً اين ايران است كه راستى يك استخوان در گلويش است خار در چشمش شده هر وقت بتواند حمله كند مى‏كند تا حال نشده نمى‏تواند عمده هم اينها گفتم كه آدمهايشان كه به عنوان دموكراسى امثال اين الفاظ ما را يعنى دشمنهاى داخلى را گول زده آنها هم گول خوردند با دموكراسى امثال اين الفاظ اگر مردم در صحنه باشند مى‏گويند نمى‏شود اگر مردم در صحنه نباشند مى‏گويند مى‏شود مسلم در جلسه ما افرادى هستند روشنفكر اين حرفها را مطالعه كن در ذهن داشت و مى‏دانند من چه مى‏گويم خيلى واضح است هميشه يك ضربه حسابى يك عقب گرد حسابى براى آمريكا بوده و الحمدللّه امسال بهتر از سالهاى ديگر بود و خيلى عصبانى هستند حالا گفتند مى‏گويند در روزنامه‏ها از همين پياده نظامها از بعضى آخوندها نوشند اين بيست و دوم بهمن مناط نيست انتخابات مناط است اگر كردم شركت بكنند معلوم مى‏شود در صحنه هستند و الا نه لذااگر در صحنه نباشيد زمينه هست براى حمله آمريكا و اين زمينه را هم درست كرده‏اند پادگانهاى فراوانى در اطراف درست كرده‏اند هم در عراق هم در آذربايجان هم در اين آسياى ميانه چند تا خيلى جاها كويت، قطر مهيا هستند اين پياده نظامها هم دارند چراغ سبز نشان مى‏دهند و من نمى‏دانم روزنامه‏ها را مطالعه مى‏كنيد يا نه حسابى كه گويند بيا به قول مشهور فرش سرخ پهن كردند چراغهايش هم نصب كردند بيا و فقط اين انتخابات كه سرنوشت ساز است اگر مثل بيست و دو بهمن ماه بشود پاى صندوقها قطعا عقب نشينى است و اين لائيك مائيك به گورستان مى‏رود خودشان هم به گورستان زباله دان تاريخ مى‏روند و الا لائيكش قطعى حمله آمريكا هم مسلم از اين جهت حسابى اين تبليغ بكنيم كه نظام، نظام را كه كسى نمى‏گويد بد است اگر بگويد خيلى احمق است بگويد كه مسئولين بد هستند تورم است فساد اخلاقى است اينها خيلى خوب اما يك حرف ديگر اينكه دين ما مملكت ما در مخاطره است اين انتخابات سرنوشت ساز است و هر كه شركت در اين انتخابات نكند آب به آسياب دشمن ريخته
است هر كه مِن مِن بكند گناهش خيلى بزرگ است و من از شما تقاضا دارم به ديگران هم بگوييد در اين انتخابات شركت بكنند شركت بكنيم خوب اين مطلب اول.  مطلب دوم، مطلب واقعى، هميشگى و آن دهه محرم اين شيعه گرى را تا اينجا آورده است همه مى‏دانند دشمن، دوست، اسلام در مخاطره بود با خون حسين با آن درخت اسلام آبيارى شد با اسارت زينب و آن چند ماهه اين انقلاب سر تا سرى شد و از آن وقت تا الان عزادارى‏ها ادامه آن كار زينب است و دشمن هميشه، جاى ديگرى كه نيست غير ايران مى‏خواسته اين عزاداريها نباشد من خودم بخشنامه از رضا شاه ديدم به استانداريها من جمله اصفهان كه وقتى يك مقدار قدرت پيدا كرد گفت دو چيز نباشد يكى آخوند يكى هم منبر حسينيه و مسجد اين يكى كه ديگر همه آن يك چيز است يكى هم چادر نباشد در بخشنامه آنها اول اين بود كه چادر فقط حتى روبنده اما زير گلو را حتما بايد بپوشانند، دستكش بايد دست بكنند اين بازيها را اول در آورد ديگر فقط چادر نه كه ديگر كم كم منجر به آن لختى بازى شد و اينكه آخوند نباشد روضه نباشد خيلى رضا شاه كار كرد حتى در دِه امنيه مى‏فرستاد در حسنيه را ببندند در روضه را ببندند كتك بزنند زندان بكنند و آنها مى‏دانستند كه دهه محرم براى اسلام براى تشيع خيلى كار مى‏كند و بايد اين دهه را خيلى اهميت به آن بدهيم آنها كه منبرى هستند كه خوب آنهاى كه در مسجد هستند بايد اين دهه در منبر بروند صبح به صبح مثلاً يا شب به شب و مجالس عزا بايد شركت بكنيم و اين عزادارى يعنى ادامه آن شهادت ابى عبداللّه‏ اگر هم مى‏بينى اينقدر ثواب دارد خوب خيلى ثواب دارد «بكى او ابكى او على الحسين وجبت له الجنه» اينها كه ثوابش استحقاقى نيست به قول حضرت امام اينها دانه مى‏ريزند كبوتر بگيرند اينها اين را مى‏دهند براى اينكه اين تشكلها عالى بشود دشمن يك مى‏خواست اين تشكلها را از بين ببرد نشد الا اينكه كار فرهنكى حالا دارد مى‏كند و اين خيلى مصيبت اين تهاجم فرهنگى رشته‏ها دارد يك رشته‏اش راجع به اين عزاداريها را بى محتوا كردن يك رنگى به آن دادند كه رنگ عزادارى نباشد و روى اين خيلى هميشه كار كرده آنوقتها كه قبل از نظام خوب ميان آن افرادى كه راستى عزادارى را يك چيز بزرگى مى‏دانستند خرافتها پيش آنها خيلى سنگين بود مثلاً تعزيه مى‏گرفتند اما در اصفهان خيلى كم خيلى منفى من يادم نمى‏رود يك جا قبل از انقلاب رفته بوديم منبر بروم من ظهرها كه نماز مى‏خواندم در همان محله مى‏ماندم آنها وضع را جورى كرده بودند چون تعزيه مى‏خواندند در همان محله مرا روز تاسوعا و عاشورا مجبور مى‏كردند محله‏هاى ديگر وعده مى‏گرفتند و من وعده اينها مى‏رفتم آنجا شب مى‏آمدند كه من اين تعزيه شان را نبينم يعنى مخفى اما حالا كم كم تعزيه شان آمده در تلوزيون همان كار خرافات آن دهاتيها را حالا در تلوزيون تعزيه مى‏گيرد قمه زدن در اصفهان در ايران اصلاً كم بود باز اين سده آنوقتها چندتا قمه مى‏زدند و از اينجا مى‏رفتند آنجا مى‏گفتند رفتيم قمه زن‏ها را ديديم براى خودشان هم يك معجزاتى درست مى‏كردند اما حالا قمه زدن آمده حتى در خيابان‏ها در همين مجالسهاو اين خيلى مصيبت است سعى دارند اين عزادارى را بى محتوا كنند معمولاً وقتى به جاى روضه خواندن به جاى سينه زدن بشود قمه زدن بشودرقص موجى به جاى شفيع كردن حسين بشود حسين اللهى و به جاى سينه زدن بشود رقص يا موجى وضع سينه زدن را جورى مثل اينكه دارد مى‏رقصد معلوم است محتوى از بين مى‏رود ديگر از درون مى‏پوسد رضا شاه نتوانست از بيرون بپوساند با تهاجم فرهنگى مى‏خواهند از درون بپوسانند و همه ما بايد خيلى مواظب باشيم حضرت امام متوجه بودند هى مى‏گفتند عزادارى بايد باشد اين سينه زدنها اين راه افتادن در خياباها اين مجالس روضه اينها انقلاب را به ما داد امام فورا مى‏گفتند كه عزاداريها سنتى همان كه بوده ديگر ما چيزى روى آن نگذاريم ما خرافات بازى در نياوريم و اين درستش كردند عوا مردم هستند ديگر امروز اين درست مى‏كند فردا رو دست او مى‏خواهد بزند آن درستش مى‏كند كم كم كف زدن يك چيز مشهورى مى‏شود در تلويزيون مى‏رود براى جشن‏ها كف زدنى كه فقها در عروسيها اشكال مى‏كنند يكدفعه مى‏آيد آخوند در منبر كف مى‏زند مردم هم كف مى‏زنند مى‏گويند آخوند چرا چنين كردى مى‏گويد روز شادى است بايد كف زد مى‏رسانند به اينجا اينها يكى ديگر پشت قضيه است اينها مى‏خواهند اين محتوا نباشد وقتى محتوا نشد حتى مثلاً من چند شب قبل ديدم كه كميل مى‏خواند كميل حضرت امير كه توى اصفهان ما ابتكارش مرحوم آقاى ريزى در تخت فولاد بود رفت در تخت فولاد و سر قبر مرده‏ها آنجا گريه و زارى كميل بخواند ديدم كميل را با موسيقى يك موسيقى نابى آنهم يك صداى خوبى البته صدايش هم غنا بود كميل حضرت امير مى‏خواند اينها را خيال نكنيد ساده است اينها خيلى حرف در او است و حال راجع به ما چى «اذا ظهرت البدع فعلى العالم ان يظهر علمه و الا فعليه لعنة اللّه» اينمال ما است لذا ما نبايد بگذاريم اين بازى‏ها در بيايد تك تك نمى‏شود حتى خيلى هم قوى باشد مرجع تقليد باشد تك تك بخواهد كار كند نمى‏شود يك فتوا يك جورى مى‏گيرد ضد او و زمينش مى‏زند تك تك نمى‏شود اما دست جمعى خيلى مى‏شود كار كرد خيلى و به روحانيت اصفهان بگويم كه مسئول هستيد بايد اين عزاداريها رنگ اسلام داشته باشد پارك‏ها هم رنگ اسلام داشته باشد خيابانها هم رنگ اسلام داشته باشد اگر ما بى تفاوت نبوديم همه با همديگر اين بى تفاوتى به اينجا نمى‏رسيد الان كه فساد اخلاقى توى پارك‏ها كولاك مى‏كند بى تفاوت شديم ديگر خواه ناخواه هم قاعده‏اش همين است دشمن هم جسور است مثل شيطان مى‏ماند شيطان از كم شروع مى‏كند به كم قانع نيست و اين عزاداريها را اين مجالس كه مال خودمان است ديگر نگذاريد آلوده بشود اين عزاداريها كه مال آخوند است نگذاريد آلوده بشود يك كارى بكنيد اين كسوتى‏ها بيانند توى صحنه متأسفانه يك چيز ناراحت كننده‏اى كه هست اين است كه بعضى از آخوندها اين كسوتى‏ها را ضد انقلاب كردند همه شان نه بعضى هاشان و اينها با انقلاب سر و كارى ندارند دشمن انقلاب هستند و جورى درست كرده كه اصلا اسمى از انقلاب و نظام و امثال اينها توى اين ده روز در دسته جاتشان ديده نمى‏شود سر و كار ندارند ولى على كل حال اين كسوتى‏ها براى خدا اينها راستى خيلى كار مى‏توانند بكنند خيلى كار مى‏كنند خرافتهايشان را بگيريم همه ما بگوييم كه حيف است كه در يك دسته در جمهورى اسلامى اصلا اسمى از نظام برده نشود اين نمى‏شود اين عقل مى‏گويد نمى‏شود دين مى‏گويد نمى‏شود ولى الان در اصفهان اين جور شده خيلى هم ناراحت كننده است انصافا تقصير ما هم هست ما كسوتى را خراب كرديم بعضى از آنها ما هم بايد بسازيم اينها اين دسته جات خيلى مى‏تواند كار بكند اگر محتوا داشته باشد خيلى مى‏تواند كار بكند و خيلى هم كار كرده مى‏كويم حضرت امام گفتند اصلاً ما نظام رااز اين دسته‏ها داريم.  يك جيزى كه به شما بگويم اينكه ما بايد اين مجالس را رنگ خدا به آن بدهيم «صبغه‏اللّه‏و من احسن من‏اللّه‏صبغه» رنگ خدا خلوص و راستى اين رنگ رابدهيم استاد بزرگوار ما آقاى بروجردى رضوان‏اللّه‏تعالى عليه در نود سالگى خوب ايشان در مسجد بالا سر كه آنوقت يك مسجد خرابى بود چراغى نداشت و ايشان بدون چراغ تاريك هم بود وسائل را روى منبر مى‏خواندند بدون عينك و ايشان نقل مى‏كنند مسلم است گفته بودند در جوانى من چشمهايم به اندازه اى خراب بود كه با عينك سه چهار بازهم نمى‏ديدم يك روز عينكم شسكت از خانه نتوانستم بيرون بيايم مطالعه هم نتوانستم بكنم گفته بودند كه در دهه محرم دستجات مى‏آمدند خانه ما روضه و يك دسته آمد گل به سرش بود سينه زن و من ديدم عجب خلوصى ديدم حسين اينجا دارد كار مى‏كند من يك مقدار گل از سر اينها بدون توجه گرفتم ماليدم پشت چشمهايم دسته هنوز از خانه بيرون نرفته چشم چهار و پنج من شد بدون عينك اينها زياد است از همين دستجات از همين سينه زنها از همين زنجيرزنان اگر راستى خلوص باشد كه ما اين خلوص ما بايد بهشان بدهيم ما طلبه‏ها شما فضلا يادشان بدهيد مأيوس نباشد كار بكنيد روى آنها در مجالس ابى عبدالله حسين اولاً خودتان اصلا اينكه حالا پول مى‏دهد يا نمى‏دهد بعضى از بزرگان در همين اصفهان در اين دو ماهه اصلاً پاكتى كه بهشان مى‏دادند نگاه نمى‏كرد چقدر است چى هر چه مى‏خواهد باشد آنها بايد خيلى بدهند و كم مى‏دهند بد كارى مى‏كنند يكدفعه مى‏گفتم يكى از ننگها همين است اين ننگ براى ما اين نقصى است براى اصفهان جاهاى ديگر هم هست اما اصفهان زرنگ نبايد باشد حالا او به او بدى مى‏كند اما ما دگر نبايد احترام خودمان را از بين ببريم حالا هر چه داد پروردگار عالم حتما اگر كسى خلوص داشته باشد «و من يتق‏اللّه‏يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب» خدا جبران مى‏كند امام حسين جبران مى‏كند قطعا جبران مى‏كند ما بايد در گفتارمان خلوص داشته باشيم در منبر رفتنمام خلوص داشته باشيم غير از خدا چيزى در نظرمان نباشد اينكه مردم خوششان بيايد اگر راستى ما حق گو باشيم قرآن مى‏گويد كه محبتت در دل آنها هم ريخته مى‏شود «انّ الذّين امنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا» و تأثير هم مى‏كند خيلى و ما بايد به اين زنها به اين مردها به اين بى سوادها ذهن عوامانه خيلى كار مى‏كند بفهمانيم كه اين خلوص كه پدر و مادرتان داشته‏اند كم شد و حالا نيست آن صاحب منزله هم بهش بفهمانيم آن روضه‏اى كه پدرت مى‏خواند حالا حتى بعضى از مجالس حالا الان اجاق است در اين و آن خلوصى كه آن سابقى‏ها داشتند نيست حالا كم است نيست به معناى كم است و ما بايد به صاحب منزل بفهمانيم خلوص اين مجلس پشتوانه‏اش تشيع است اين مجلس روضه خوانى يعنى پشتوانه تشيع يعنى ادامه كار حسين و زينب لذا ما منبريها خلوص مى‏خواهيم صاحب منزل خلوص مى‏خواهد آن افرادى كه مى‏آيند فقط براى اينكه گريه كنند و ما مرتب همه چيز را زديم حتى رسانديم به اينجا كه آقا گريه يعنى چه و اينها كه از ما نيست دشمن مى‏خواهد اين ظاهر را كه محتوا دارد محتواى آن را از ما بگيرد بنابر اين از شما تقاضا دارم اين دهه محرم را خيلى به آن اهميت بدهيد و از جمله اهميتها اين است كه ما اين بيست و پنج سال نظام شما بنشينيد امروز يك تحليل سياسى بكنيد ببينيد از آن وقتى كه به امر حضرت امام در بيست و يكم بهمن مردم ريختند در خيابان و خدا ترس را انداخت در دل ارتش و ارتش رفت در سوراخهايش و انقلاب پيروز شد از آن وقت معجزه بود ديگر خرق عادت بود تا الان اين نظام با خرق عادت آمده جلو شايد بيش از بيست مورد نابودى نظام دو دو تا چهار تا بود اما خدا اين توطئه را خنثى كرد با خرق عادت با معجره با شنهاى بيابان با سگ در خانه و امثال اينها بنابراين دعا براى اين نظام خيلى لازم است و من تقاضا دارم ار مردم مخصوصا وقتى جلسه تان گرفت حالى پيدا شد براى اين نظام براى جمهورى اسلامى دعا كنيد واجب است لازم است انتخابات كه موردى بود لازم است دعا براى اين نظام خيلى لازم است دعايش براى خوتان درباره خودتان مستجاب مى‏شود خودتان عاقبت بخير مى‏شويد و اگر در جلسه ما هم كسى هست كه ضد نظام است العياذ باللّه ضد انقلاب است ضد امام است اين مسلم بداند اين جاهل به جهل مركب است من حاضرم بنشينم با او يك جا سه چهار روز مثلاً يك ساعت با هم صحبت بكنيم ببينيم كه ما درست مى‏گوييم يا آن نگذاريد شبهه در ذهنتان بماند تا عقده بشود نگذاريد شبهه در ذهنتان بماند تا ضد انقلاب بشويد و متأسفانه در طلبه‏هاى اصفهان هست در قم كمتر هست و اين هم يك مصيبت انصافا بنابراين اگر حرف من را نمى‏شنويد ماحاضريم با هم محاجه بكنيم حتى من حاضرم با آن ضد انقلاب مباهله بكنم چنانچه حاضرم مباحثه كنم اقلاً بيايد با من حرف بزند ديگر رو در رو وجهل مركب شما برساند كار را به اينجا كه ديگر نمى‏گويم به كجاها مى‏رسد من نمى‏گويم كه در مدرسه علمى لعن به حضرت امام مى‏شود كجا مى‏شود چى مى‏شود اينها ذنب لا يغفر است و چه داعى دارى به جهنم بروى دنيا كه ندارى آخرتت هم بدبخت وجهنمى باشد لذا من حاضرم هر كدامتان اشكالى داريد شماها به ديگرى بگويد راستى اشكال هست من هم حاضرم هم مباحثه كنم هم محاجه كنم هم مباهله كنم تقاضا دارم به اين دو تاامر مهم اهميت بدهيد يكى انتخابات فردا، يكى هم اهميت دادن به عزاداريها.

و صلّى اللّه‏ على محمد و آل محمد.