اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم. بسم اللّه
الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى واحلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.
يكى
از گناهان بزرگ كه تبعات فراوانى هم دارد انسان را زمين گير مىكند غرور است غرور
راجع به صفاتش، نظير غرور علمى، نظير غرور به جمالش به حسبش به نسبش غرور راجع به
رياستش، راجع به مالش و من جمله از غرورها آمال و آرزوها براى آينده است. و از همه
مهمتر كه قرآن خيلى پافشارى روى آن دارد غرور راجع به خداى تبارك و تعالى كه اين
غرور آخرى در ميان همه مخصوصا عوام مردم زياد است «يا ايها الناس ان وعداللّه حق
فلاتغرنكم الحياة الدنيا و لا يغرنكم باللّه الغرور» اى مسلمان مواظب باش دو تا غرور بد بختت مىكند
اين دو تا غرور نباشد يكى غرور مربوط به دنيا كه اين حيات دنيا يك معناى عامى دارد
غرور علمى، غرور رياست، غرور مال، غرور حسد، غرور نسب. يك غرور هم مربوط به خدا
«لاتغرنكم الحياة الدنيا و لايغرنكم باللّه الغرور» انسان با رحمت خدا بدون اينكه
عملى انجام دهد مغرور بشود خدا مرا مىآمرزد و اين غرور اگر رسوخ در دل انسان بكند
مىرسد به آنجا كه درباره حجاج بن يوسف ثقفى خيلى جاها من سراغ دارم من جمله
مىگويند دم مرگ مىگفت: شما خدا را نشناختيد خدا در روز قيامت مرا مىآمرزد آن
رحمتى كه من از خدا سراغ دارم غير از آن چيزى است كه شما درباره
خدا مىگوييد. من گناه خيلى كردم اما خدا هم مرا مىآمرزد كه بسيارى از
عوام مردم بلكه بعضى از خواص با همين غرور جهنم مىروند جملاتش هم در ميان مردم
زياد است همه غرق گناه هستيم، يك حسين داريم. شب عاشورا شراب مىخورد براى اينكه
فردا بتواند قمه بزند و اين قمه زدن را موجب بهشت مىداند و مىگويد مراجع تقليد
سرشان نمىشود من مىفهمم يا اينكه نماز نمىخواند سينه مىزند مىگويد نادعلى هفت
جد نماز است و امثال اينها و اين آيه شريفه در قرآن تكرار هم شده «لاتغرنكم الحياة
الدنيا و لايغرنكم باللّه الغرور» اين حرفهارا اگر ما بخواهيم درستش بكنيم بايد
هر كجا با قرآن بسازد بگوييم درست است هر كجا نسازد بگوييم غلط است. قرآن الگو دست
مىدهد «و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنة هى المأوا» «و اما من طغى و آثر الحياة الدنيا فان
الجحيم هى المأوا» حالا هزار حرف در مقابل اين آيه هست يك قضيه نقل مىكنند زيدالنور
اين زيدالنار برادر امام رضاست اين پسر
موسى بن جعفر است اما آدم بىخودى است در يك جلسه كه حضرت رضا هم بودند مدام من من
كرد غرور حسب و نسب، من پسر موسى جعفرم، من جدم حضرت زهراست من آن هستم كه در
قيامت در صف آنها هستم حضرت امام رضا گوش مىدادند بعد حضرت رضا سر مبارك را بلند
كردند گفتند برادرم اگر چنين باشد موسى بن جعفر اشتباه كرده براى اينكه آن همه
عبادات موسى بن جعفر، آن همه شكنجهها، خب اين حرفهاى تو معلوم مىشود تو و موسى
بن جعفر مثل هم هستيد. پس موسى بن جعفر معلوم است درست رفتار نكرده است اين فرمايش
حضرت رضا برگشتش به همين است ما بايد
ببينيم قرآن چه مىگويد. قرآن اينطور مىگويد «و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس
عن الهوى فان الجنة هى المأوا» بهشت مال كيست؟ آن كسى كه روح خدا ترسى در عمق جان
او حكمفرما باشد آن كه از هواو هوس مبرا باشد اين بهشت مال اوست. جهنم مال كيست؟
«و اما من طغى» نفس سركش «و آثر الحياة الدنيا» آدم دنياپرست اين حتما جهنم مىرود ديگر در
مقابل اين آيه اگر كسى حرف بزند به او مىگوييم غرور و بدترين غرورها هم، همين است
غرور به خدا «لاتغرنكم الحياة الدنيا و لا يغرنكم باللّه الغرور» و شيطان راههاى
مختلف دارد به قول يكى از بزرگان مىگفت كه همه
شيطان دارند ما طلبهها ملا شيطان داريم و راستى اين شيطان خيلى ملاست خوب
بلد است چه كار كند هر كسى را از راهى. قرآن مىفرمايد شيطان در مقابل خدا قد علم
كرد چندين جا تشر به خدا زده من جمله در اين آيه مىگويد «فبما اغويتنى لاقعدن لهم
صراطك المستقيم» معلوم مىشود فقط يك راه است راه مستقيم،
راه اسلام عزيز غير از اين راه، راه ديگر نيست شيطان مىگويد من سر اين راه
مىنشينم نمىگذارم توى راه مستقيم بيفتند «ثم لاتينهم من بين ايديهم ومن خلفهم و
عن ايمانهم وعن شمائلهم و لاتجد اكثرهم شاكرين» من ازيك راه نمىآيم امام صادق
عليهالسلام مىفرمايد معناى آيه اين است كه از جلو مىآيم آخرت را در نظرشان كم
جلوه مىدهم با جمله همه غرق گناهيم و يك حسين داريم خداارحم الراحمين است خدا مىآمرزد
و امثال اينهااز راه پشت مىآيم دنيا را در نظرشان جلوه مىدهم زرق و برق دنيا از
راه چپ مىآيم از راه گناه از راه راست مىآيم از راه عبادت تظاهر، رياكارى و من
جمله غرور به خدا و اين چهار تا راه كه جلو، عقب، يكى هم طرف راست يكى هم طرف چپ.
خب ديگر چيزى باقى نمىماند همان كه «لاقعدن لهم صراطك المستقيم » و من تقاضا دارم
از همه شما كه شما راجع به خدا مواظب باشيد يك دفعه خدا از راه رحمت شمارا مغرور
نكند اما مهمتر از اين منبرهاتان بايد طورى باشد كه اين منبرهاى شما مردم را مغرور
نكند اينكه آقا سينه بزن درست مىشود آقا عشق به حسين پيدا بكن كار درست مىشود. يك
مقاله چند روزى يكى از اين تشكلها نوشته، واى به آن تشكلى كه زير نظر روحانيت
نباشد آن تشكلها كه مرتب درميان جوانها پيدا مى شود وقتى مىآيند پيش من اول حرف
من به اينهاهمين است كه اين تشكل شما بايد زير نظر يك روحانى آن هم روحانى فهميده، آشنا به اسلام. و الا
انحراف است و الا تحكيم و حدت مىشود و الا منافقين مىشود اين منافقين در زمان ما
خيلى اظهار دين و تقدس و طرفدارى از امام مىكردند اما چون زير نظر چون مطهرىها
نرفتند رسيد به اينجا كه مىبينيد من تقاضا دارم از همه شما مواظب باشيد تشكل
منهاى روحانى بدانيد انحراف است. بدانيد شيطان
همانجا نفوذ پيدا مىكند اگر سال اول و دوم نه بالاخره سال سوم خراب مىشود
حالا يكى از اين تشكلها كه زير نظر روحانى هم نيست ديدم يك مقاله نوشته در آن
مقاله حالا در حاليكه ادعامى كند اسلام، ادعاى ترويج اسلام مىگويد آخوندها نتوانستند
دين را عرضه بدارند دين را بد عرضه داشتند جوانها را نتوانستند بكشند جوانها را
بايد از راه اينكه خدا ارحم الرحمين است از راه اينكه بهشت هست از اين راهها بايد
بيايند جلو چرا از راه جهنم جلو آمدند و روحانى
كه از راه جهنم جلو بيايد اين نمىتواند دين را عرضه بدارد اسلام غير از آن
است كه روحانىها دارند عرضه مىدارند خب اينها را اسمش را مى گذاريم غرور از طرف
حق تبارك و تعالى يعنى بواسطه خدا گول مىخورند كار مىرسد به آنجا كه اين جوان
است بگذار عيش و نوشش را بكند اختلاط دختر و پسر باشد بگذار كارشان را بكنند خدا
ارحمالراحمين است تو هم روى منبر بگو خدا ارحمالرحمين است هر غلطى بكنى خدا تو
را مىآمرزد. آن وقت استقبال پيدا مىكند به دين. خب اين همان است كه قرآن
مىگويد: «لاتغرنكم الحياة الدنيا و لايغرنكم باللّه الغرور» غرور علمى نداشته
باش. اما غرور اينكه خدا ارحم الراحمين است را هم نداشته باش. در تاريخ يك جملهاى
نقل مىكنند مرحوم علامه مجلسى نقل مىكند خيلى خوب است كه اين آقاى لقمان اول
غلام بود اما جا افتاده، يك اربابى مغرور داشت و و اين هر چه به او مىگفت رابطه
با خدا داشته باش عمل نمىكرد. شب مىگفت با خدا ارتباط داشته باش مىگفت خدا ارحمالراحمين
است روز مىگفت خدمت به خلق خدا بكن مىگفت خدا ارحمالراحمين است همچنين يك آدم
متوغل در گناه مىگفت خدا ارحمالراحمين است يك مقدار گندم داد به اين غلام گفت
برو در فلان صحرا بكار. رفت كاشت اما به جايش ارزن كاشت. يك روزى كه اين غلام
(حضرت لقمان) با اين ارباب مغرور مىرفتند ديدند كه علف هرزه در آمده گفت: مگر گندمها
را اينجا نكاشتى؟ گفت نه من ديدم گندم گران است گفتيم علف مىكاريم خدا ان
شاءللّه گندم مىدهد به او خنديدند. گفت: مگر مىشود گفت: از تو ياد گرفتم، شبانه
روز گناه كنى بعد هم بگويى خدا ارحم الراحمين است دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر. كه اى نور چشم من به جز از كشته
خود ندروى اين مسأله غرور بحث خيلى دارد ان شاءللّه در چند هفته بايد در اين باره
صحبت بكنم آنچه الان جلو آمد اين غرور به واسطه خداست. انسان به واسطه ارحم
الراحمينى خدا، انسان به واسطه شفاعت اهل بيت، انسان به واسطه رأفت اهل بيت و
امثال اينها همه به جا درست است خب خدا الرحم الراحمين است اما در اول دعاى افتتاح
همين را مىخوانيم «اللهم انك ارحم الراحمين فى موضع العفو و الرحمة و اشد
المعاقبين فى موضع النكال و النقمة» و ما اين ارحم الراحمين را استعمال شى در غير
ما وضع له مىدانيم بعضى اوقات. ما منبريها هم همين طور هستيم كه بايد خيلى مواظب
باشيم يك الگو از قرآن بگيريد. شما نمىتوانيد در قرآن يك جا پيدا كنيد كه بهشت را
كه مىگويد جهنم را نگويد، جهنم را كه مىگويد بهشت را نگويد در قرآن خيلى كم است.
شايد تنها بهشت گفتن نه جهنم و جهنم گفتن نه بهشت يك درصد جاى قرآن هم نيست اما آن
نود و نه جا هر كجا بهشت مىگويد جهنم هم مىگويد هر كجا جهنم مى گويد بهشت هم
مىگويد هر كجا خوف است رجاست هر كجا رجاست خوف هم هست و منبرهاى ما، گفتههاى ما،
نوشتههاى ما بايد اين جور باشد بعضى اوقات ما مىخواهيم سرمه چشمش كنيم كورش
مىكنيم. مىخواهيم جوانها را بكشيم. جوانها چه مىخواهند اينكه كار خودشان را
بكنند بهشت هم بروند اختلاط دختر و پسر هم باشد بى حجابى و بد حجابى هم باشد و اما
ما آخوندها هم به او بگوييم تو بهشتى هم هستى. اين را مىخواهند اگر هم اين را
بگوييم اطرافمان را مىگيرند اما معلوم است اين اطراف گرفتنها همهاش ضلالت است
بايد مواظب باشيم يك دفعه خداى نكرده در نوشته هايمان جوانها را فريب ندهيم غرورشان
ندهيم، غرور به چه چيز غرور به خدا قرآن مىگويد همينطور كه غرور علمى خطرناك است
غرور مال و رياست خطرناك است غرور به خدا هم خطرناك است ان شاء اللّه امروز بعد
از نماز ظهر و عصر در مسجد حكيم كمى صحبت مىكنم ان شاء اللّه اما حالا يك
جملهاى به شما عرض كنم و آن اين است كه اين بسيج الحمدللّه جا افتاده و اين نظام
ما مرهون اين بسيج است اگر اين بسيج نبود در همين چند ساله، پنج، شش تا براندازى
بود و اگر اين بسيج نبود براندازى دانشگاه، كوى دانشگاه كار را تمام كرده بود بسيج
عزيز هم كار راتمام كرد. در چهار پنج ساعت يك براندازى كه تبريك آن را هم استكبار
جهانى گفته بود، تمام كرد.اين بسيج خيلى كار كرده، و اين بسيج طلاب خيلى لازم بود
و ما تشكر مىكنيم از مسؤلين بسيج زحمت كشيدند انصافا. ما تشكر مىكنيم از آنها.
من در جريان آنها حسابى هستم و اين بسيج طلاب را تشكيل دادند اما كم رنگ است اگر
بشود اين بسيج ائمه جمعه، ائمه جماعات، بسيج طلاب، بسيج فضلا و راستى فعال بشود
خيلى كار مىتواند بكند و يقين داشته باشيد اين تشكل خيلى مىتواند كار بكند، و
بهترين راهها در زمان ما براى ترويج اسلام. همين تشكل فضلا، تشكل طلاب، تشكل
مدرسين، مخصوصا تشكل ائمه جماعات و ائمه جمعه خيلى مىتواند كار بكند و من از شما
تقاضا دارم اين مانورى كه الان داريد اين ادامه روى آن تشكل و تقويت تشكل طلاب،
تشكل ائمه جماعات، تشكل ائمه جمعه و اين تشكل به قول اميرالمومنين خيلى عالى
است.«اللّه اللّه فى نظم اموركم »خدا را قسمش مىدهم به حق آقا امام زمان اين
كار امروز را از بسيج قبول بكند دست عنايت امام زمان روى سر بسيج مخصوصا بسيج طلاب
باشد.ان شاءاللّه
و صلى اللّه على محمد وآل محمد