عنوان: عدم تداخل اسباب و مسببات
شرح:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم . رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی .

بحث در باب قاعده عدم تداخل اسباب و مسببات بود گفتم مسائلی راباید متعرض شویم  مسأله اول اینکه عدم تداخل یک امر ضروری است هم از نظر فلسفه اگر در امور تکوینه باشد ، هم از نظر اصول ما اگر از امور تشریعه باشد برای این که ظهور لفظ  به ما می گوید هر شرطی مشروط می خواهد هر مشروطی شرطی می خواهد لذا اگر گفت که " ان ظاهرت فاعتق رقبه "و" ان افطرت فاعتق رقبه" 2 تا شرط است 2 تا مشروط خوب 2 تا عتق رقبه می خواهد لذا این عدم تداخل اسباب و مسببات در تکوین یک امر ضروری است در تشریع هم یک امر ضروری است .این یک مسأله بود لذا پایه مسأله عدم تداخل اسباب و مسببات تمام شد .دیگر فروعاتی است که بار براین است و الا اصل مسأله احتیاج به گفتگو ندارد و این که ما هر کجا شک کنیم با بود ظهور که آنها آیا تداخل اسباب و مسببات آری یا نه ، می گوئیم نه ، چرا ؟ برای این که ظهور شرط می گوید من شروط می خواهم اگر 10 تا شرط باشد ، ظهورش می گوید من 10 تا مشروط می خواهم تکویناً همین است ، تشریعاً هم همین است ، الا این که مسأله دیروز ،که عرض کردم بعضی کردم بعضی اوقات اصلاً از قضیه سبب و مسببی بیرون می رود لذا گفتند تداخل اسباب و مسببات و این که آقایان می خواهند در این موارد بگویند که استثناء خورده عدم تداخل اسباب و مسببات دیروز گفتم این جور نیست آن وقت مثال زدم گفتم مثل زدم گفتم مثل ان قلت فتوضاً ظهورش این است که اگر 3-2 مرتبه باید وضو بگیرد ، ان نومت ، فتوضاً اگر هم خوابید ، هم بول کرد ، ظهور لفظ این است که باید 2 تا وضو بگیرد یکی از نناحیه نوم ، گفتند این جا تداخل اسباب و مسببات است برای این که می دانیم شارع مقدس این جا ها نمی خواهد این که 3 تا وضو بگیریم ضرورت در فقه است نمی خواهد 2 تا وضو بگیرد یکی از جهت نوم ، یکی از جهت بول دیروز ما گفتیم این ها اصلاً از باب تداخل اسباب و مسببات نیست  برای این که کسی که بول کرد برایش حدث پیدا شد ، حالا 10 مرتبه هم بول بکند محدث است حالا حدث روی حدث ، حدث روی حدث معنی ندارد اگر کسی بول کرد ، بعد هم خوابید این محدث است حالا 10 مرتبه بخوابد 10 مرتبه بول بکند ، آن چیزهایی که وضو را باطل می کند همه را بجا بیاورد بعضی اش را بجا بیاورد اصلاً قضیه تکرار در سبب نیست تا بگوئیم 2 تا مسبب می خواهد ، می گفتیم این موارد از این باب است از باب نبود سبب مکرر نه از باب تداخل اسباب این آقا یان خیال کردند که کسی 2 تا بول کرد ، این تداخل 2 تا سبب است ، نه ، آن بول اول محدثش میکند وقتی محدث شد ، دیگر بول دوم برای او حدثی ایجا د نمی کند تا ما بگوئیم که تداخل شد یک سبب است 10 مرتبه پیدا شده و این یک سبب 10 مرتبه پیدا شده و این یک سبب 10 مرتبه پیدا شدن بواسطه 10 تا مسبب باشد یا بواسطه یک سبب باشد ، این ها همه حدث روی حدث است و حدث روی حدث درطهارت و نجاساتش هم همین طور است اگر مثلاً کسی دستش نجس به بول شد بعد دستش به منی نجس شد ، بعد دستش به خون نجس شد ، یک مرتبه آب بکشد همه پاک می شودئیم 3 مرتبه آب بکشد ، نه ، این همان وقتی که لباس نجس شد ، الا این که راجع به بولش که تکرار می گویند آن حالا بحث ما نیست آنجاهایی که این بواسطه بول دستش نجس شد بعد بواسطه خون بعد بواسطه منی بعد به واسطه سایرنجاسات این 3 تا نجاست نیست که 3 تا تطهیر بخواهد تقریباً این جور است ، یک نجاست است یک تطهیر می خواهد و آن نجاست روی نجاست ، نجاست  روی نجاست این ها تکرر سبب نیست بلکه یک سبب ایجاد شد ،  ما بقی اصلاً سببیت ندارد .این خلاصه حرف است که دیروز گفتم که این تداخل سبب نیست بواسطه همان حدث مثلاً دستش را به بول گذاشت ، حدث پیداشد ، دیگر آن حدث دوم اصلاٌ سببیت ندارد بلکه همان سبب است این خلاصه این حرف ، بنابراین دیروز عرض کردم که این مبحث را بحث تداخل اسباب و مسببات نکنید ، مبحث تداخل اسباب و مسببات آن جاست که 2 تا سبب مستقلاً موجود باشد ، بعد شارع بگوید یک مسبب بیاور کفایت می کند این جا بحث ماست و اما شارع مقدس بگوید اگر دستت نجس شد آب بکش اگر 10 مرتبه دستت نجس شد 10 مرتبه آب بکش اصلاً این نیست این بحث سالبه به انتفاع موضوع است همچنین در ماه مبارک رمضان اگر افطار کرد خوب 10 مرتبه چیز خورد ، این دیگر 10 تا سبب نیست که 10 تا کفاره بخواهد ، به مجرد این که اول چیز خورد ، دیگر روزه اش باطل شد دیگر روزه نیست تاما بگوئیم خوردن دوم روزه را باطل می کند ، اصلاً به آن خوردن اول روزه باطل شد ، حالا 10 مرتبه این چیز بخورد خوب خورده 10 مرتبه این چیز خورده ، جماع هم بکند ، خوب این اصلاٌ روزه نیست تا ما بگوئیم ان افطرت ، ان افطرت همان دفعه اول است یکی از مبطلات روزه که آمد، به همان ان افطرت روزه باطل است دیگر ، این روزه نیست حالا که روزه نیست 10 مرتبه چیز بخورد ، 10 تا سبب ایجاد نکرده است ، 10 مرتبه مقید باشد همه مفطرات را بجا بیاورد جرأتاً للمولی ، خوب این 10 تا سبب هیچکدام سببیت ندارد ، چرا سببیت ندارد؟ برای این که آن جا می گوید ان افطرت ، ان افطرت آنجاست که روزه باشد و ان افطرت بشود ، وقتی که خورد و بعد جماع کرد،  (برای) اول آن افطرت صادق است ، (ولی برای) دوم ان افطرت صادق نیست ، اصلاً روزه نیست تا بگوئیم ان افطرت این هم مال این که عدم تداخل اسباب و مسببات ته نمی شودبه تکرار در مثل افطار و در مثل حدث و امثال این ها .

راجع به غسلش  هم از بزرگان همین را گفته اند ، گفتند اگر کسی جنب شد بعد حائض شد ، بعد هم دست را به میت گذاشت و امثال این ها موجبات غسل را آورد گفتند خوب این آیا 10 تا حدث است یا حدث آیا یک مسبب – یعنی آوردن غسل – این یک غسل همه آن حدث ها را از بین می برد یا نه ؟ بعضی گفتند بله ، حالا بله اش هم یا گفتند برای این که حدث روی حدث حدث نیست ، یا این که گفتند آن غسل ، مثل تطهیر برای حدث اصغر که چطور 5-4 تا نجاست وقتی دست را آب بکشد آن تطهیر بواسطه آن آب هر چهار تا را از بین می برد ، گفتند یک غسل هم همه این ها را از بین می برد این مشهور هم هست ، بعضی ها گفتند . ما قبول نکردیم ، گفتیم که باب غسل غیر آن حدث اصغر است  برای این که گفتیم آن حدث حیضی ، غیر از حدث بعد شارع جنابتی است عرفاً آن حدث مس میت غیر از آن حدث جنابتی است عرفاً ان حدث مس میت غیر از ان حدث جنابتی است واین ها 5-4 تا حدث مستقل است و 5-4 تا غسل می خواهد ، الا این که روایت به ما  گفته اگر یک غسل بکنی با 5-4 تا نیت ، این یک غسل می شود ، 5 تا غسل خوب این حرفی ، شاید هم انصافاً این عرفیتی داشته باشد که 5 غسل نه ، اما چون از عناوین قصدیه است نیت می خواد .لذا نیت بکند غسل جنابت را ، غسل حیض ، غسل مس میت ، غسلهای مستحبی ، غسل روز جمعه و امثال این ها ، خوب این قصد ها آن یک غسل را می کند 5 تا غسل روایت هم داریم و روایات هم صحیح السند است ، ظاهر الدلاله است ، اما این هم نمی توانیم بگوئیم تخصیص در قاعده عدم سبب و مسبب ، نه ، آن هم این جور می گوئیم این یک غسل با 4 تا نیت می شود 4 تا غسل عرفاً ، و معنی غسل یعنی آن تطهیر ، و ان تطهیر از عناوین قصدیه است ، هر چه قصد اضافه برآن بشود ، غسل متعدد می شود . این جور نیست که بگوئیم که تداخل مسبب ، نه ، تداخل مسبب یا تداخل اسباب آنجاست که گفتم که خیلی ها گفتند الان هم در رساله ها هست که اگر کسی حائض باشد ، اگر کسی جنب باشد ، اگر کسی غسل مس میت داشته باشد و امثال این ها ، حتی گفتند اگر این غسل جمعه بخواهد بجا غسل زیارت بجا بیاورد ، همین مقدار که یک غسل بکند ، کون علی التطهیر .

کون علی التطهیر را من می گویم ، ان ها نگفتند ، یک غسل بکند ، گفتند که این 5-4 تا غسل محسوب می شود و اسمش را گذاشتند تداخل در مسبب ، گفتم که فقها ء فرمودند ، درست هم نفرمودند گفتند اگر یک غسل کردی و  نیتش هم هر چه می خواهد باشد ، مثلاً جنابت کردی ، سل حیض کفایت می کند و لو غسل حیض هم نیتش را نکرده باشی ، به قول ایشان اگر کسی مس میت کرده ، 10 سال قبل و غسلش را هم نکرده ، اما حالا که یک غسل جنابت می کند ، آن غسل مس میت هم می شود ، فقهاء این را گفتند ، اسمش را هم گذاشتند تداخل مسببات و از روایات هم استفاده کردند که روایات می گوید که اگر کسی 5-4 تا چیز به ذمه اش باشد و یک غسل بکند کفایت می کند خوب اگر این باشد ، باز آیا تداخل مسبب است یا نه ؟ ما می گوئیم نه چرا نه ؟ همان که در باب نجاست گفتم این جا هم می گوئیم . می گوئیم این حدث برای او پیدا شده اگر روایت ها بگوید که 5 تا نیت نمی خواهد حدث برای او پیدا شده ، وقتی حدث پیدا شده از چه ناحیه است؟ آنجا می گفتیم از ناحیه بول و نوم و امثال این ها ، این جا می گوئیم از ناحیه مس میت و جنابت و حیض و امثال این ها این یک حدث دارد ، این بسیط هم هست یک غسل می کند ، آن حدث رفع می شود حالا دیگر اسمش را غسل جنابت بکند یا غسل کون علی الطهاره بکند یا هر چه ، خوب این اسمش را می گذارند تداخل مسببات .ما می گوئیم نه ، این تداخل اسباب است تداخل اسباب هم این جور نیست که 4-3 تا باشد ، همان به مجرد این که جنب شد ، حدث برای او پیدا شد ، وقتی هم حیض پیدا شد ، همان حدث است ، نه تشدید می تواند بکند ، نه تکرار ، وقتی هم مس میت کرد ، همان برای او حدث هست ، نه تشدید می کند نه اضافه ، وقتی یک غسل کرد ، آن حدث رفع می شود ، لذا آن کسانی که گفتند ، گفتند مثل وضو می بینید ، همینطور که اگر یک وضو گرفت همه احداث ، که به صورت احداث است ، یک حدث ، رفع می شود این هم یک غسل که بکند همه احداث رفع می شود  به قول مشهور یا قولی که خیلی ها گفتند هم متأخرین تمسک به روایات هم کردند. اما ما چه می گوئیم ؟ ما می گوئیم که نه ، یک احتمال دیگر هم هست وآن این است که حدث جنابتی غیر از حدث حیضی باشد و ما بخواهیم این را مثل بول و نومش بکنیم ، این عرف پسندنیست وقتی این عرف پسند  نشد ، خواه نا خواه این جور می شود 5-4 تا حدث دارد ، مثلاً جنابت دارد ، مس میت هم دارد حیض هم هست ، غسل جمعه می خواهد بکند ، خوب حالا باید غسل بکند اگر غسل جنابت بکند نه غسل حیض ، غسل جنابتش درست می شود ، غسل حیض باقی می ماند اگر غسل حیض بکند ، غسل جنابت باقی می ماند ، اگر غسل حیض و جنابت بکند ، غسل جمعه نکند ، جمعه باقی می ماند ، اگر غسل جمعه بکند ، غسل جنابت نکند ، جنابت باقی است ، غسل جمعه درست است ، پس باید 5-4 تا غسل بکند اما روایتها عرف پسند هم هست ، می گوید یک غسل بکن با 5-4 تا نیت ، چون عناوین قصدیه است ، آن قصدتویک غسل را5 تا غسل می کند ، درست هم در می آید می گوید غسل جنابت ،آن جنابت می شود ،غسل حیض ،غسل نفاس ، غسل جمعه ،غسل اول ماه رمضان 10-8 تا غسل می کند ،آن یک غسل با آن نیتها ، می شود 10 تا غسل ،غسل ازعناوین قصدیه است نه این که غسل نیت باشد ،عناوین قصدیه اورا مثل این که جلوی پی کسی بلندمی شوی ، به عنوان تمسخر ،او تمسخر می شود ،جلوی پای شخصی بلندمی شوی ، بعنوان احترام ، برای او (دیگر) تمسخر ،هم تمسخر واقع می شود ،هم احترام واقع می شوداین عرفیت داردوماروایتهارا این جور درستش می کنیم می گوئیم این روایتها که می فرماید اگر زنی حائض باشد ، جنب باشد ، یک غسل بکند همان جنابتش رفع می شود و هم حیضش ، می گوئیم در جائی که نیت بکند آن یک غسل می شود 2 تا غسل این از باب تداخل اسباب و مسببات نیست از باب این است که آن یک غسل تحققش به واسطه نیت است چون از عناوین قصدی است ، تحققش که بواسطه نیت است ، 10 تا نیت بکنی ، 10 تا غسل می شود مثل همین مثال که زدم ، بلند می شود برای او برای مسخره ، برای آن یکی برای احترام و معلوم می کند برای آن احترام است ، برای او مسخره است ، یک پا شدن هم احترام است ، هم توهین ، لذا هیچکدام ازباب تداخل اسباب و مسببات نیست ، از باب تعدد شیء است بواسطه نیت و این فرق می کند ، آن قول مشهور از باب تداخل اسباب و مسببات است ، و ان قول را نمی گوییم ، آن قول این که 5 تا غسل هم بکند برای خاطر روایات نمی گوئیم ، اما قول این که یک غسل بکند با 5 نیت ، 5 تا نیت غسل می شود را می گوئیم نه ازباب تداخل اسباب و مسببات بلکه از باب شیء که از عناوین قصدیه است ، آن قصد ، آن عنوان او را متکررش می کند یا او را متحققش می کند و در ما نحن فیه متحقق می کند وقتی متحقق شد ، خواه نا خواه متکرر می شود من گفتم عرفیت ایشان (اشاره به یکی از حضار) می گویند از باب آثار هم می توانیم پی ببریم ، ازآثار پی می بریم که این حدثها باهم مختلف است و هرکدامش حکم مستقلی دارد .این بحث ، بحث مشکلی است ، دیروز بحث مشکل بود نمی دانم درست شد یا نه امروز هم بحث مشکل است دیگر همین اندازه اکتفاء می کنیم تا فردا که 3-2 تا حرف دیگر داریم رویش فکر بکنید ، اگر نتوانستم آنچه می خواهم را نفهمانم ، بفرمائید تا تکرارش کنم .

و صلی الله علی محمد و آل محمد