اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح
لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ
من لسانی یفقهوا قولی.
راجع به حرمت ربا كه يك ضرورت در اسلام است و سني ها هم در اينجا
خيلي داغ صحبت كردند ، ادله اربعه مي گويد ربا حرام است و حرمت آن هم خيلي بالاست
. حرمتي بالاتر از آن نداريم يا اگر داريم از آن بالاتريهاست.
راجع به قرآن ديروز صحبت
كرديم و 3 آيه از آخر سوره بقره 275 ، 276
و 278 دلالت بر حرمت ربا خيلي بالا بود ، بله در اين 3-2 آيه ، ربا چيست ؟ اينرا
معنا نكرده ، اينرا گذاشته به همان موضوع مشهور ، آنكه مشهور در ميان عرف مردم مي
گويند ربا ، اسلام مي گويد آن حرام است . كه بايد بعد درباره اش صحبت كنيم و
ببينيم عرف مردم _ عقلاء _ چه چيزي را حرام مي گويند و از چه چيزي منفورند . شارع
مقدس همان را حرام كرده ، « الذين ياكلون الربا . فذروا ما بقي الربا ، يمحق الله
الربا » موضوع را مفروغ عنه گرفته . اين
راجع به آيات .
راجع با روايات هم همين است ، موضوع مفروغ
عنه است يعني موضوع معلوم بوده احتياج به بيان نداشته لذا حكم آورده . در باب اول
از ابواب ربا ، 24 روايت آورده شده و در ابواب ربا بيش از 100 روايت براي حرمت ربا
صادر شده ، يعني آنچه مرحوم صاحب وسايل نقل فرمودند ، بيش از اينهاست . در اين باب اول روي 2 موضوع شارع
پافشاري دارد ؛ يك موضوع اينكه حرمت خيلي بالاست . مثل زنا با مادر ، زنا با خواهر
آنهم نه يك مرتبه ،70 مرتبه . روي اين
خيلي پافشاري هست . روايات هم به اندازه اي است كه قابل طرد نيست و شايد بتوانيم
بگوئيم تواتر معنوي در اين روايات دارد كه حالا بعضي ها را مي خوانم .
يك معناي ديگري كه باز در همين باب اول ، آنهم
تواتر معنوي دارد اينست كه ربا خوري موجب مي شود كه جامعه از كار بيفتد به توليد
جامعه ضرر بخورد ، به تجارت جامعه ضرر بخورد ، به صنعت جامعه ضرر بخورد و اقتصادي
كه تجارتش ، صنعتش و توليدش ضربه بخورد ، اين اقتصاد مريض است ، جامعه اي كه
اقتصاد نداشته باشد يا اقتصادش مريض باشد ، اين جامعه نمي تواند سر سالم به گور
ببرد . 20- 10 روايت هم همينطور كه مثلاً _ البته اين مثال كوچكش است _الآن خيلي
ها بي كارند ، در پارك است ، در خانه مي خوابد ، اما خانه حسابي و زندگي حسابي
دارد ، به او مي گويند آقا چه كاره هستي ؟ مي گويد با بانك مشاركت دارم ، يعني چه
؟ يعني 100 ميليون از پدرم به من ارث رسيده يا خودم زمين داشتم و فروختم و گذاشتم
در بانك و حالا اقلاً ماهي يك ميليون به من مي دهد و من حسابي زندگي مي كنم . نه
تجارت مي كند ، نه توليد مي كند ، نه كاسبي
مي كند ، يك آدم تنبلي است . اين مثال كوچكش است . و بالاخره ربا به توليد ضرر مي
زند ، به تجارت ضرر مي زند ، به صنعت ضرر مي زند ، اختلاف طبقاتي درست مي شود ،
تبعيضها جلو مي آيد و بالاخره كاخ و كوخ درست مي شود و آن كاخ و كوخها دشمني ها
درست مي كنند ، اما علاوه بر اين دشمني ها ، آنچه عرض كردم كه جامعه اي كه در آن
ربا باشد ، اقتصاد ندارد ، اقتصادش ناسالم
است . و نمي دانم چه شده كه ايران
نمي تواند اين مسأله را حل كند . البته اگر بدست ما آخوند ها بدهند ، فوراً حل مي
كنيم ، خودشان مي خواهند با فرمولهاي
بانكي ، با فرمولهاي غربي مسأله را حل كنند ، كه نمي توانند و تعجب هم در
اينجاست كه خيلي انسان تعجب مي كند ، در دنياي غرب ربا خوري بازاي پول يكي دو درصد
است ، بعضي جاها 2 درصد و بعضي جاها 1 درصد است . اما اينجا حالا كه درستش كردند و
روي آن افتخار مي كنند ، 12 درصد معلوم است كه چه بلايي به سر فقرا مي آورد ، چه
بلايي به سر مستضعفين مي آورد . روايات روي اين پافشاري و تواتر معنوي دارند مي
توانيم اينطور هم بگوئيم 2 دسته روايت داريم ، تواتر معنوي . يك دسته علت يابي
براي حرمت مي كند ، يك دسته هم حرمت شديد را بر آن بار مي كند . حالا اين 2 دسته
روايت را مقداري بخوانيم ببينيم كه از اين 2 دسته روايت چه استفاده اي مي كنيم ؛
جلد 12 وسايل ابواب ربا ، باب اول ، روايت 1
:
محمد ابن يعقوب عن عده من اصحابنا عن احمد
ابن محمد ابن عيسي عن ابن ابي عمير عن هشام ابن سالم عن ابي عبدالله ( ع ) _ روايت
سندش بسيار عالي است _ قال درهم رباً عندالله اشد من سبعين زنيتاً كلها بذات محرم
. انسان خيلي وحشت مي كند ، عقل انسان نمي تواند بپذيرد مگر آنطوري كه من ديروز
معنا كردم كه اين مثل « زيدٌ اسد » حقيقت ادعاعيه ، مثل زيد اسد اول ادعا مي كند كه
زيد شير است سپس حقيقتاً همان را بر موضوع بار مي كند . به اين مي گويند حقيقت
ادعاعيه اينجا اينطور بگوئيم از باب حقيقت ادعاعيه يعني ادعا مي كند ربا ، زنا
كردن با مادر است ، سپس بر آن حكم را بار مي كند اگر اين را بپسنديد خُب همين است
، اگر نپسنديد چيز ديگري را هم بزرگان گفته اند مثلاً راجع به همين مفاتيح محدث
قمي و اين دعاها اينهمه ثوابها كه بر دعا بار است گفتند كه اين دعاها تفضلي است ،
ثواب استحقاقي نيست ، آنوقت راجع به كيفر هم گفتند كه اين براي تهديد است آنجا
گفتند تفضل است ، آنوقت مثال زدند ؛ گفتند مثلاً قانون وضع مي كند مي گويد اگر كسي
5 گرم هروئين داشته باشد ، محكوم به اعدام است ، چرا اين قانون را وضع مي كند ؟
براي اينكه جلوي اين مفسده _ يعني مواد
مخدر _ را بگيرد . لذا گفتند استحقاقي نيست ، تهديدي است آنجا گفتند تفضلي
است ، اينجا گفتند تهديدي است . لذا گفتند براي اينكه مردم رغبت پيدا كنند به دعا
رغبت به رابطه با خدا پيدا كنند ، اين ثواب را دادند كه به آن تفضلي مي گوئيم براي
اينكه مردم به دعا رغبت پيدا كنند . يا راجع به گناه اين گناه را وضع كردند ،
استحقاق اينقدر ندارد ، اما براي اينكه نيروي كنترل كننده باشد .
اينهم خوب است اما بعضي اوقات چيزهايي است كه
انسان نمي تواند زير بارش برود ، مثلاً كسي كه اين دعا را بخواند ثواب يك حج و يك
عمره مقبول مبرور دارد ، اين در مفاتيح زياد آمده است ، خُب كسي در خانه اش بنشيند
و اينرا بخواند و ثواب تفضلي بگيرد ، ديگر عمره رفتن براي چيست ؟ باهم تفاوت
ندارند ، اگر ثوابش تفضلي باشد ، معنايش اينست كه آنكه به مكه مي رود ، به او
استحقاقاً ثواب مي دهند ، اينكه به مكه نرود همان ثواب را مي دهند ، تفضلاً . كسي كه مي گويد ثواب يك حج
و يك عمره مقبول معنايش اينست كه بايد برود مقدمه و ذي المقدمه و همه چيزش را
فراهم كند و يك ماه زحمت بكشد تا يك حج مقبول درست بكند ، حج مقبول هم درست نمي
شود . لذا انسان عقلش نمي تواند بپذيرد كه يك حج يك ماهه ، حالا واجب هم نه ،
مستحب كه اينهمه ثواب بر آن بار است و او اين همه صدمه خورده كسي در خانه بنشيند و
يك دعاي 4 سطري بخواند و اين ثواب را بگيرد و بگويند ثواب تفضلي است . محال نيست
اما عقل انسان نمي پسندد. لذا مثلاً كربلا افضل از مكه است ، در اين حرفي نداريم
يعني كسي مكه مستحبي برود يا كربلاي مستحبي برود ، كربلاي مستحبي افضل است روايت
هم داريم ، با عقل هم مي شود درست كرد كه زنده كردن ولايت است و خيلي خوب است اما
حالا اين حرف كه عايشه مي گويد پيغمبر اكرم پيش من بود ، حسين ( ع ) آمد ، (
پيغمبر ) فرمود هر كس او را زيارت كند ، هر قدم ( بمنزله ) يك حج و يك عمره است .
مي گويد تعجب كردم ، رفت تا 90 حج و 90 عمره ، ثواب را روي مقدمه داد ، ديگر چه
رسد به ذي المقدمه اينرا چطور درستش كنيم ، اگر حرف من باشد خوب است و آن اينست كه
همه اينها از باب مجاز ادعائي است ، مي خواهد بگويد كه اين زيارت خيلي بالاست ،
مثل اينكه مي خواهد بگويد يوسف از نظر زيبايي خيلي بالاست ، مي گويد هذا ملك اين
حرف من است .
حرف آقايان ، مي فرمايند اين ثواب تفضلي است
، به راستي ثواب مي دهند ، اما نه استحقاقي ، تفضلي ، خُب مي شود و از نظر عقلي
مسأله حل مي شود . اما باور كردن عقل مشكل است كه انصافاً بتواند اينطور باور بكند
كه يك قدم ثواب يك حج و يك عمره مقبول مبرور باشد ، راجع به خيلي چيزها هست مثلاً
راوي مي گويد من در طواف بودم كسي مرا صدا كرد _ البته طواف مستحبي _ من اعتنا
نكردم ، دور دوم صدايم كرد ، دور سوم صدايم كرد ، امام صادق فرمودند اين با توست ؟
گفتم آري . فرمودند چرا طواف را نمي شكني و جوابش را بدهي ؟ گفتم آقا خدمت شما و
طواف ، فرمود شيعه است ؟ گفتم آري . فرمود طواف را بشكن و ببين چه كاري دارد. مي
گويد طواف را شكستم و رفتم ، كاري داشت انجام دادم ، گره اي داشت گشودم ، آمدم
امام صادق طوافشان تمام شده بود ، من هم تنها طواف كردم رفتم در مطاف آقا نشسته
بودند ، من هم خدمتشان نشستم . آقا فرمودند چه كار داشت ؟ گفتم گره اي داشت ، گره
اش را باز كردم . فرمودند كه « قضاء حاجت مومن افضل من حج و حج حتي عدّ عشرين » آنهم
حج مقبول ، حج مبرور ، اين روايات صحيح
السند هم هستند ، ظاهر ادلاله هم هستند . اما آدم طوري مي شود . 20 حج و 20 عمره
مقبول . اينها كه به مكه مي روند اگر خيلي سعي بكنند مي توانند صحيح حج بكنند اما
حج مقبول يك در ميليون هم نيست كه خدا بپسندد . حج مبرور ، اينكه خدا رويش بارك
الله بگويد ، اين در حاجي هايي كه مي روند و مي آيند خيال نمي كنم 10 تايش هم
باشد. مقبول و مبرور يعني در روايات دارد حج مقبول مبرور . بزرگان گفتند اين ثواب
تفضلي است ، همان ثواب است اما تفضلاً . مشكل است كه انسان بپذيرد ، يعني از نظر
فقهي ، از نظر ورود در روايات اهل بيت ، از نظر عقلي كه اينطور ثوابي را به كسي
بدهند كه حاجتي از كسي برآورده است اما اگر حرف من باشد ، خُب در مي آيد ، راجع به
كيفرش هم همينطور است و نمي شود منكر روايات شد ، راجع به كيفرش هم همين كه اگر
كسي بعضي از گناهان را بجا بياورد ، اين مثل غيبت اشد من الزنا است ، مثل فتنه گري
اشد من القتل است كه بعضي در قرآن هم هست و بعضي روايات صحيح السند است . ما از
اين بهتر نتوانستيم درست كنيم آقايان درست كردند و گفتند كه ثواب تفضلي است و آن
هم تهديد است براي جلوگيري از يك امر مهمي _ بعبارت ديگر تعبد است _ قانون وضع
كردند كه يك كيفر فوق العاده اي براي آن بدهند مثل همين هروئين كه مثال زدم ،
قانون وضع مي كند در اسلام هم هست ، براي اينكه در اين منطقه ممنوعه نرود براي
اينكه رفتن در منطقه ممنوعه و مشهور شدن مواد مخدر وامصيبتا مي شود براي آن ذي المقدمه
بر اين مقدمه اينقدر گناه بار كردند . لذا اسمش را ثواب تفضلي گذاشتند و آن گناه
را هم گفتند گناه استحقاقي ، نه گناه تهديدي . حالا شما هستيد كه هر كدام را مي
خواهيد بپذيريد .
خُب اين يك
روايت . نظير اين روايت در باب يك خيلي است . گاهي 70 زنا ، گاهي يك زنا ، گاهي
كمتر ، گاهي بيشتر كه اينرا هم مي شود درست كرد كه چطور است كه يك روايت مي گويد
70 تا ، يك روايت مي گويد 10 تا ، يك روايت مي گويد يكي ؟ بگوئيم كه ربا خورها
تفاوت مي كنند گاهي از يك مستضعف بيچاره ربا مي خورد ، گاهي از يك عياش ربا مي
خورد ، خب اينها با هم تفاوت مي كنند ، اينطوري درستش كنيم ، بگوئيم موارد ربا با
هم فرق مي كند و چون موارد فرق مي كند ، گناه هم متفاوت مي شود . چنانچه راجع به
ثواب هم همينطور است مثلاً مرحوم كليني در اصول كافي بيش از 100 روايت راجع به اين
مي آورد . آنوقت گاهي مي فرمايد يك حج و يك عمره ، گاهي مي فرمايد 2 حج و عمره ،
گاهي مي فرمايد 20 حج و عمره ، مثل روايت ابان كه الآن خواندم . بگوئيم اين
تفاوتها براي اينست كه گاهي يك گره مي گشايد و آبرويي را مي خرد . گاهي گره اي مي
گشايد و دل كسي را خوشحال مي كند ، اينها با هم خيلي تفاوت دارد و چون با هم خيلي
تفاوت دارد ، ثوابش هم با هم متفاوت است . در اين حرفي نداريم و مي شود اينرا درست
كرد . هم راجع به ثواب ، هم راجع به گناه . جمع بين روايات را هم بگوئيم چون موارد
فرق مي كند ، كيفرها تفاوت مي كند ، اجرها هم تفاوت مي كند .
اما راجع به
مطلب دوم _ ديگر روايتش را نمي خوانم ، حتماً روايات باب يك را مطالعه بفرمائيد _
روايت 3 ؛
و عنه عن احمد
ابن ابي عبدالله عن عثمان ابن عيسي عن سماعه _ روايت معتبره است ، لااقل موثقه است
_ قال: قلت لابي عبدالله (ع) اني قد رأيت
الله تعالي قد ذكر الربا في غير آيه و كرّره ، قال اَو تدري لوذاك _ چرا قرآن
اينقدر روي حرمت ربا تأكيد كرده ؟ _ قلت لا قال لِاَلا يمتنع الناس من اصطناع
المعروف براي اينكه مردم محروم از تجارت و توليدات و صناعات نشوند . يعني ربا
كاسبي ها را از بين مي برد اقتصاد را از بين مي برد ، براي همين اينقدر حرمت پيدا
كرده است .
خُب اينطور روايات هم خيلي است ، آيا مي شود
از اين روايات همان فرمايش آقايان را استفاده كرد كه گاهي ثواب مي دهند براي ترغيب
و تحريص ؟ به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام مي فرمودند كه دانه مي ريزند تا
كبوتر بگيرند ، ثواب تفضلي مي دهند براي اينكه امر مهمي مثل ولايت را زنده كنند .
گاهي هم گناه مي دهند آنهم تهديدي براي اينكه يك امر مهمي را يا از بين ببرند يا
زنده كنند ، آنوقت اينجا اينطور بگوئيم كه اين روايتي كه مي گويد 70 زنا براي
اينست كه اگر ربا آمد ، اقتصاد از بين مي رود و آن جامعه اي كه اقتصادش از بين
برود ، اين جامعه فلج است . « من لا معاش له ، لا معاد له » و چون ، آن خيلي مهم
است ، گناه را روي اين مقدمه داده اند . اگر اين حرف درست باشد ، آن فرمايش آقايان
كه مي فرمايند تفضلي تهديدي ، آن زنده مي شود ، البته حرف من مرده نمي شود ، اما
حرف آن آقايان حسابي زنده مي شود كه بگوئيم آقا اين كربلا كه اينقدر ثواب دارد
براي اينست كه مي خواهند ولايت زنده شود . و هر وقتي هم كه مثلاً ولايت ضربه بخورد
، ثوابش بيشتر ( مي شود ) و راجع به ربا هم براي اينكه اقتصاد از بين نرود و زنده
شود . چون اگر مردم ربا خوردند ، اقتصاد از بين مي رود و از بين رفتن اقتصاد گناهش
خيلي بالاست . لذا تهديد كردند براي اينكه اقتصاد شكوفا شود .
لذا اگر اين حرف مرا بپسنديد به قول استاد
بزرگوار ما حضرت امام ، پافشاري داشتند كه گاهي دانه مي ريزند كبوتر مي گيرند ،
گاهي ثواب مي دهند روي كربلا براي اينكه ولايت زنده شود ، مردم رغبت به ولايت پيدا
كنند و گاهي گناه ميدهند براي اينكه چيزي مرده شود يا چيزي زنده شود و چون چنين
است ، اسم ثوابها را تفضلي مي گذاريم يا اسم گناهان را تهديدي مي گذاريم و اين 24
روايت از همين باب است ، آنهايي كه مي گويد زنا ، اين گناه بزرگ ، علتش چيست ؟ از
بين رفتن اقتصاد . لذا خود آن ( عمل ) اينقدر گناهش بزرگ نيست اما اقتصاد از بين
برود ، انسان مي تواند بگويد كه گناهش از زناي با محارم بالاتر است . لذا اين
كساني كه بازار سياه درست مي كنند . اين كساني كه الآن اين تورم را آوردند كه
هيچكس نمي تواند جلويش را بگيرد مخصوصاً در مسكن كه اين بازار سياه ( درست شده )
كساني كه اين بازار سياه را درست مي كنند
و تروريسم در اقتصاد ( هستند ) ، اگر انسان بگويد گناهشان بالاتر از تروريسم كشتن
مردم است ، اشتباه نكرديم . لذا آنها اقتصاد
را از بين مي برند و چون ربا مثل آنهاست ، ازاين جهت گناهش خيلي بزرگ است . نه
اينكه خودش اينقدر گناه داشته باشد ، آن
اقتصاد زمين خوردن ، آن خيلي گناه دارد .
اينهم فرمايش حضرت امام است ، البته نه در
خصوص اينجا ( بلكه يك ) قاعده كلي است . بعضي از بزرگان ديگر هم گفتند ، ديروز يكي
از فضلاي درس ، مرحوم آيت الله آقاي فاني كه مرد بزرگي از نظر علم و عمل بود ،
خيلي خوب بود ، اصفهانيها قدرش را ندانستند ، اصلاً و ابداً . و به راستي علم و
عملش خيلي بالا بود ، مخصوصاً علمش خيلي بالا بود . يكي از فضلا نقل كرد كه آقاي
فاني هم مي گفتند ثواب تفضلي است . خيلي از بزرگان گفته اند .
علي كل حال ديگر روايات را نمي خوانيم ، اين
دو دسته روايت هست ، اينطوري كه من معنا كردم ، ظاهراً خوب است ، آنطور هم كه
مشهور فرمودند ، آنهم خوب است .
وصلي الله علي محمد و آل محمد