اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم
الله الرحمن الرحیم. رب اشرح
لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ
من لسانی یفقهوا قولی.
بحث ما روی قاعده حرمت بطلان عبادت است اگر
کسی مشغول عبادتی باشد بخواهد بدون جهت ول بکند این کار حرام است، وارد نماز شده
حالا میخواهد نمازش را بشکند بدون جهت گفتهاند نه، و بردهاند روی عبادات دیگر و
فرمودهاند هر عبادتی، اگر بخواهیم بشکنیم آن را باید وجهی داشته باشیم یک عذری
داشته باشیم و اما بدون عذر فرمودهاند نمیتواند حرمه بطلان العبادات، این قاعده
را عنوان فرمودهاند اما وقتی که افتادهاند در دلیل دلیلی برایش نتوانستند پیدا
کنند تمسک کردهاند به آیه شریفه اطیعوا الله و اطیعوا الرسول ولا تبطلوا اعمالکم
گفتهاند این ولا تبطلوا اعمالکم معنایش همین است که عمل عبادت را بخواهیم باطلش
بکنیم قرآن میفرماید نه، البته آیه عمل عبادی ندارد ولا تبطلوا اعمالکم هر عملی
الا این که چون بطلان آمده در کار میگویند عمل عبادی، اما خودشان جواب دادهاند
این ولا تبطلوا اعمالکم این وابسته به اطیعوا الله و اطیعوا الرسول است یعنی آقا
مواظب باش عاقبت به خیر بشوی یک عمر متابعت از خدا متابعت از پیامبر مروج دین
اسلام ناگهان یک جرقه و همه چیز را از دست بدهی میگویند مربوط به حبط است و ربطی
به بحث ما ندارد مربوط به سقیفه بنی ساعده است که به قول سلمان فارسی در کوچهها
میرفت و میگفت کردید و نکردید، کردید و نکردید 84 جنگ را پشت سر گذاشتیم اما هیچ
چیز به هیچ جا، اینها گفتهاند این آیه اصلاً ربطی به بحث ما ندارد و مربوط به
حبط است همین طور که در تفسیر آمده که بعضی از اعمال حبط میکند اعمال دیگر را که
در روایات هم زیاد داریم ولو حبط یک قاعده کلی نیست اما میبینیم بعضی اوقات آنچه
کرده هیچ و همیشه هم بوده است و معنای عاقبت به خیری همین است این که این قدر
اهمیت دارد آقای اشراقی گفته بودند با حضرت امام راه میفتیم حضرت امام به من
گفتند اگر عالم ملکوت الهام به تو بکنند که یک دعای مستجاب داری چه دعا میکنی؟
آقای اشراقی گفته بود سوال شما را کردید جواب را هم خودتان بدهید فرموده بودند من
میگویم اللهم اجعل عاقبه امرنا خیراً این سه تا معنا دارد یک معنایش همین جرقهای،
جرقه شیطانی زده بشود و راجع به همه چیز شک بکند و همه چیز را پشت سر بیندازد که
بسیار دیدهایم معمم مفاتیحش زیر بغل روزه نماز شب اما با کراوات در جامعه پیدا میشود
این معنایش است یک معنای عاقبت به خیری هم این که خدا یا ذلیل نشوم در بین زن و
بچه، یک معنایش هم این است که خدایا دم مرگ رو سفید پیش علی علیه السلام، لذا لا
تبطلوا اعمالکم مربوط به حبط است و مربوط به این جا نیست .
باز استدلال کردهاند برای خصوص نماز گفتهاند
که در روایات داریم تحریمها التکبیر و تحلیلها التسلیم بنابر این معلوم میشود
وقتی الله اکبر را گفتید اگر بخواهید بشکنید نمیشود ، این را هم جواب دادند این
تحریمها مربوط به آثار وضعی است نه تکلیفی معنایش این است که وقتی گفتی الله اکبر
دیگر مبطلات نماز باید در نماز نیاید هفت هشت ده تا مبطل برایت حرام میشود حرمت
وضعی نه حرمت تکلیفی لذا مثلا اگر کسی در وسط نماز رو را از قبله بر گرداند حسابی
عمداً این نماز باطل است اما گناه کرده یا نه؟ این تحریمها التکبیر نمیتواند کار
بکند .
دیگر دلیلی برای مسئله پیدا نکردهاند لذا
رفتهاند روی اجماع گفتهاند اجماع داریم بر این که عبارت را نمیشود باطل کرد نمیشود
رها کرد اما در اجماع هم ماندهاند لذا گفتهاند این اجماع قدر متیقن دارد قدر
متیقنش هم نماز است اما در غیر نماز برویم دیگر اجماع نمیتواند کار بکنند در خود
نماز هم یک جمله دیگر فرمودهاند و آن این که در خود نماز هم بودن عذر نمیشود اما
اگر عذر ولو جزئی گفتهاند طوری نیست نماز را بشکند گوشتش را گربه برد نماز را رها
کند برود دنبال گوشت، یک مقدار بیشتر زنگ خانه را زدند گفتند نماز را رها بکن برو
ببین کیست؟ گفتهاند اجماع را هم آن جاها میگوییم که عذر نداشته باشد و اما اگر
عذر شرعی، عذر عرفی ولو خیلی هم عذرش آبکی باشد گفتهاند فساد عبادت طوری نیست لذا
خلاصه حرف آقایان این شد که در رسالهها هم آمده است این قاعده، قاعده نیست، قاعده
ما این است که تحریم بطلان العبادات گفتهاند این قاعده دلیل ندارد قرآن دلالت
ندارد روایت دلالت ندارد مسئله اجماع است اجماعش را هم قدر متیقن باید بگیریم لبی
است عبادات را نمیگیرد مختص به نماز است نماز هم آنجا که یک بی وجه باشد اما اگر
آن بطلانش با وجه باشد ابطالش با وجه باشد اجماع آنجا را نمیگیرد از این همین
جهت هم مسلم شده در نبش قبر هم همین جور هاست گفتهاند نبش قبر حرام است گفتهاند
دلیل نداریم وجهش اجماع است آن وقت آمدهاند روی این که حتی به یک چیز جزئی نبش
قبر جایز است این خلاصه حرفی است که بزرگان فرمودهاند که مفصل مرحوم نراقی در
عوائد و دیگران من جمله مرحوم آقای بجنوردی که هفت هشت ده صفحه این جا صحبت میکنند
خلاصه آن هفت هشت ده صفحه این است که من عرض کردم که پیش آقایان تقریباً بحث رسید
به اینجا که قاعده تحریم ابطال العبادات دلیل ندارد یک مسئله جزئی میشود و آن
این است که نماز را بدون وجه نمیشود شکست اما اگر هم وجهی پیدا کرد عرفی، شرعی
اشکال ندارد،
اما ما یک بررسی جزئی کردیم میبینیم این
حرفها نیست این قاعده یک قاعده بسیار محکمی است بیش از 100 تا روایت هم برایش دلیل
داریم مثلاً در باب نماز روایت این طور است اگر ببینی غلامت فرار کرد اسبت فرار
کرد اگر ببینی دشمن آمد دم در و زنت در مخاطره است مالت در مخاطره است جانت در
مخاطره است میتوانی نماز بشکنی هفت هشت تا روایت این جوری داریم خب مفهومش چیست؟
یعنی تا یک اهمی جلو نیاید این مهم به حال خود باقی است حرمه ابطال العبادات حالا
اینجا ابطال الصلاه و شما اگر مرد کار باشید که باید مرد کار باشید و از شماها
استفاده بکنیم خیلی من یکی میگویم حتی من اگر گفتم انف بگویید الف من یک روایت میآورم
شما 10 تا بیاورید به من بگویید آقا این ها را من پیدا کردم و در باب صلاه نظیر
این روایات فراوان است .
در باب روزه روایات فراوانی صحیح السند ظاهر
الدلاله این که روزه را ولو موسع اما واجب یعنی واجب غیر ماه رمضان نمیشود شکست
روزه قضا دارد موسع هم هست روزه گرفته بعد از ظهر حالا مهمان برایش پیدا شد آیا میتواند
روزه را بشکند یا نه؟ گفتهاند نه حرمه ابطال الصوم، این هم خیلی روایت داریم که حتی بعضی از فقهاء دیگر
بعد از ظهر و قبل از ظهر هم نگفتهاند گفتهاند روزه مستحبی را هر وقت بخواهی
بشکنی طوری نیست اما روزه واجب را هیچ وقت نمیشود مگر این که یک اهمی بیاید مهم
از بین برود مثل آنجا که ضرورت است روزه نگیرد یک چنین ضرورتی برایش جلو بیاید،
مفهوم شرط معنایش این است میگوید اگر زنت را میخواهند تجاوز به او بکنند میتوانی
نمازت را بشکنی یعنی اگر این جور نباشد خب نمیتوانی دیگر، دزد آمده مالت را دارد
میبرد الان شمشیر میگیرد میکشد تو را آن وقت میتوانی نمازت را بشکنی خب اگر
همه وقت میتوانستم نماز را بکشنم این تعلیقها یعنی چه دیگر؟ بگوید که نماز را هر
وقت دلت میخواهد بشکنی طوری نیست ولی نمیگوید که میگوید یک اهمی باید بیاید تا
بتوانی این مهم را از بین ببری .
همچنین روزه اگر کسی روزه قضا گرفته حالا
این روزه را بخواهد بشکند تشنهاش شده مهمان پیدا کرده میگویند نه، باید برسد به
آنجا که اگر روزه ماه رمضان هم بود میتوانستی بخوری یک ضرورت و الا همین جوری
بخواهد روزه را بخورد گفتهاند نمیشود روایتها دارد بعد از ظهر اما بعضی از
فقهاء گفتهاند نه روزه مستحبی را هر وقت بخواهد بشکند طوری نیست اما روزه واجب
مثل روزه ماه رمضان است فرق نمیکند دیگر نمیتوانی بشکنی .
معتکف است روز اول و دوم بشکن، روز سوم گفتهاند
نمیشود در حالی که نمیشود که اول و دوم فرق ندارد فقط همین است که یک روزه واجب
در آن است حالا وسط بخواهد بشکند برود از مسجد بیرون گفتهاند نمیشود، راجع به
صدقات کفارات راجع به زکوات راجع به خمس گفتهاند اگر دادی دیگر پس نمیتوانی
بگیری .
راجع به هدیه گفتهاند میشود گفتهاند آن
عقد جایز است مگر این که خورده باشد در اباحات گفتهاند میشود شیرینی را گذاشتی
جلو یک کسی اگر دیگر نمیخواهی بخورد شیرینی را بر داری گفتهاند طوری نیست اما آنها
که خورده دیگر نمیتوانی بگویی ضامن است همه هم گفتهاند تا موجود است میتوانی پس
بگیری مگر خویش باشد که آن هم نمیشود اما آنجا که عبادت شد این هدیه عبادت شد
فرق بین صدقه و هدیه همین است که صدقه قربت در آن است هدیه قصد قربت ندارد و الا
هیچ فرقی با هم ندارد گفتهاند اگر عبادت شد دیگر نمیشود پس گرفت خمس باشد نمیشود
بعضی اوقات برای من هم اتفاق افتاده اما یک خاطره تلخی برایم بود این که یکی از
خویشان من رفته بود خدمت حضرت آیت الله مرعشی، بد وقت هم رفته بود بعد از نماز میگفت
یک خانم آمد و گفت آقا یک طلبه به من میگوید که شما این سهم امامها را بیجا مصرف
میکنید بنابر این من دو سه روز قبل به شما سهم امام دادم پس بدهید گفت آقا نجفی
هم بلند شدند رفتند و همان پول آن خانم را که دو سه روز هم گذشته بود اما هنوز صرف
نشده بود همان پول را برداشتند آوردند به او دادند رفت گم شد، حرام است، آن که
گفته ذنب لایغفرم است و در طلبهها پیدا میشود از این مزخرفات آن که گفته ذنب
لایغفرم است آن که کرده آن هم حرام است زکات را داد به فقیر حالا پشیمان شد آمد
گفت من شنیدهام تو خانه داری زکات را بده نمیشود حتی صدقه صدقه داد به گدا حالا
بخواهد پس بگیرد نمیشود اما هدیه داد به زنش حالا بخواهد پس بگیرد بد است بدیش هم
به اندازهای است که در روایات میگوید مثل کسی که قی بکند بعد همان قی را بخواهد
بخورد این قدر بد است اما حرام نیست و اما اگر قصد قربت آمد روی آن دیگر حرام است
لذا بر میگردد به این که حرمت ابطال عبادات مالیه.
راجع به حج همین جور احرام بست حالا بخواهد
حج را رها بکند خب همه گفتهاند نمیشود حج مستحبی را هم گفتهاند نمیشود، اگر
همین جور رها کرد و رفت خب علاوه بر این که اثر وضعی دارد این همین به احرام میماند
اما کار کار حرامی است حج واجب باشد حجهالاسلام باشد یا هر حجی به مجردی که محرم
شد واجب است بر این که تمام کند این وجوب را بخواهد رها بکند گفتهاند نمیشود ولو
حج مستحب است اما آن وجوب را بخواهد به هم بزند نمیشود.
فرار از جنگ یک از گناهان بسیار بزرگ در
اسلام است آن کسانی که گناهان کبیره را 700 تا شمردهاند این الفرار من الزحف آمده
تا آن کسانی که گناهان کبیره را 7 تا شمردهاند این الفرار من الزحف در آن آمده
همین جوری بخواهد خط مقدم جبهه را رها کند رفتن به جبهه بعضی اوقات خیلی وقتها
واجب کفایی است نه واجب عینی در آن 8 سال جنگ واجب عینی ظاهراً پیدا نکردیم، واجب
کفایی است، اما رفت جبهه حالا زنش تلفن کرد بیا دلم هوایت را کرده نمیشود، یک کار
دنیا یک کار آخرتی پیدا کرد نمیشود مگر قانون اهم و مهم و اینها که من گفتم که
هیچجا ننوشتهاند نمیدانم چرا ننوشتهاند باید بگوییم بابا این قاعده خیلی قاعده
محکمی است از قاعده قبلی از قاعده بعدی خیلی محکمتر است اجماع هم از این جا سرچشمه
گرفته، لذا اجماع مقطوع المدرکیه است اصلاً حجت نیست اما تایید میکند اجماع هم میگوید
حرمه ابطال العبادات و گفتم من الان بیشتر از این حضور ذهن ندارم اما میدانم بیش
از 100 روایت حرمه ابطال العباده داریم بنابر این این هم که گفته شده مثلا گوشت زن
را گربه برداشت و رفت میشود نماز را شکست این را هم قبول نداریم برای این که آنها
گفتهاند اجماع است اجماع قدر متیقن دارد قدرمتیقنش آن جاست که خیلی بالا باشد
جزئیش دیگر طوری نیست میگوییم نه بابا، حالا که دلیل پیدا کردیم باید قانون اهم و
مهم بیاید جلو هر کجا اهم آمد مهم را میشود از بین برد لذا اجماع دیگر هیچ وقتی
که اجماع دیگر هیچ باید برویم در دوران امر بین اهم و مهم هر کجا یک اهمی آمد مثل
روایات ما این جزئیها که فقهاء فرمودهاند در آن نیست گفتهاند مثل این که مالت
را میخواهد زاد و توشهات را دزد ببرد اسبت فرار کرده غلامت فرار کرده، دشمن آمده
تجاوز به تو به ناموست به مالت بکند این جوری گفتهاند اما همین جوری حالا اف اف
در زد خانم نماز را بشکند برود بگوید کیه خب آن که آمده است و تلویزیون و آن که میآید
و یک ساعت مینشیند حرف میزند همهاش پوچ است نماز را برای پوچ ما از دست بدهیم
باید اهم و مهم باشد هرکجا اهم باشد میگوییم هر کجا نه راجع به همه عبادات دیگر
همین است راجع به نماز باشد همین است راجع به روزه باشد همین است تا آخر بحث خوبی
بود بحث هم تمام شد و دیگر فردا باید برویم سر قانون بعدی اما این بحث تمام شد و
چون این بحث ابتکاری است شما یک فکر اساسی یک فکر حسابی دو سه ساعته روی آن بکنید
ببینید حرفهای من درست است یا نه؟ اگر حرفهای من درست است یک ابتکار برای فقه خیلی
مفید است، همه جای فقه اگر هم درست نیست و حرف آقایان درست است که دیگر معلوم است
باید متابعت بکنید از اصحاب رضوان الله تعالی علیهم .
وصلی الله علی محمد و آل محمد