عنوان: آیا عمره مفرده قبل از حج، کفایت از عمره تمتّع می‌کند؟
شرح:

أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏ رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ يَفْقَهُوا قَوْلي.

 

فرموده‌اند: عمره‌ی مفرده را هروقت بخواهد انجام دهد، جایز است، اما در مثل ماه رجب، افضل است و اما عمره‌ی تمتع باید در ایام حج باشد.[1] ایام حج را فرموده‌اند: شوال و ذی القعده و ذی الحجه است و عمره‌ی تمتع باید در یکی از این سه ماه باشد. لذا مثلاً عمره‌ی تمتع را در ماه شوال انجام می‌دهد و تقصیر می‌کند و محلّ می‌شود و صبر می‌کند تا ماه ذی الحجه برای محرم شدن به احرام حج و رفتن به عرفات. گفته‌اند: جایز و بلااشکال است. چنانچه اگر ماه شوال و ذی القعده و ذی الحجه عمره‌ی مفرده به جا بیاورد و از مکه بیرون رود و به خانه رود، این هم عمره‌ی مفرده است و بلااشکال است.

اما مسأله‌ای که مشکل شده است و فقها مخصوصاً متأخرین در مسأله مانده‌اند، این است که می‌فرمایند: اگر کسی در ماه شوال یا ذی القعده یا ذی الحجه، عمره‌ی مفرده به جا آورد، اما بعد از عمره‌ی‌ مفرده تصمیم بگیرد حج تمتع به جا بیاورد، گفته‌اند: می‌تواند با همان عمره‌ی‌ مفرده، حج تمتع به جا بیاورد. عمره‌ی تمتع به جا نیاورد، ولی مثلاً روز ترویه، محرم شود و به عرفات برود و اعمال حج را به جا بیاورد. همین حج، حج تمتع می‌شود و اگر واجب الحج باشد، حج تمتع، یعنی حجی که قبل از آن عمره‌ دارد، به جا آورده و حج او درست است.[2] 

در مسأله روایاتی هم نقل فرموده‌اند، که حالا یکی از روایات را می‌خوانیم. اما به این مطلب توجه داشته باشیدکه این مسأله‌ی تبدیل کردن عمره‌ی مفرده به عمره‌ی تمتع خلاف قاعده‌ی است. عکس آنچه گفتیم، تبدیل کردن عمره‌ی تمتع به عمره‌ی مفرده است و این می‌خواهد عمره‌ی مفرده را به عمره‌ی تمتع تبدیل کند. تصمیم گرفته بود در ماه ذی الحجه عمره‌ی مفرده به جا بیاورد و از مکه خارج شود. عمره‌ی‌ مفرده به جا آورد و بعد پشیمان شد و گفت ما که آمده‌ایم و می‌توانیم بمانیم، بنابراین حج تمتع را به جا بیاوریم. یک وقت به ادنی الحل، یا یکی از میقات‌ها می‌رود و عمره‌ی تمتع به جا می‌آورد و در ایام حج هم محرم به احرام حج می‌شود و حجش را تا آخر طواف نساء به جا می‌آورد. قبلاً عمره‌ی مفرده به جا آورده و بعد هم عمره‌ی تمتع و بعد هم حج تمتع؛ معلوم است که این بلااشکال است و خیلی خوب است. اما یک دفعه عمره‌ی‌ای که به جا آورده، عمره‌ی مفرده بوده است و بعد از این‌که عمره‌ی مفرده را به جا آورد، پشیمان شد و تصمیم گرفت حج به جا بیاورد. همان عمره‌ی مفرده را عمره‌ی تمتع قرار می‌دهد و موقع احرام حج محرم می‌شود و به عرفات می‌رود و اعمال حج را به جا می‌آورد. فرموده‌اند: این درست است. به عبارت دیگر گفته‌اند: تبدیل عمره‌ی مفرده به عمره‌ی تمتع اشکال ندارد. به روایاتی هم تمسک کرده‌اند.

مسأله به اندازه‌ای مشکل شده که مرحوم صاحب عروه در عروه می‌فرماید: این حج واجب نیست و روایت‌ها، حج مستحبی را می‌گوید. حج را به جا آورده و الان عمره‌ی مفرده را به جا آورد و موقع حج شده است. در اینجا است که گفته‌اند: می‌تواند عمره‌ی مفرده را به عمره‌ی تمتع تبدیل کند و یک حج مستحبی به جا بیاورد.[3]

اما فرمایش مرحوم صاحب عروه وجهی ندارد. ایشان در مسأله ماندند که چه کنند، لذا گفته‌اند: این روایت‌ها مربوط به حج استحبابی است، نه حج واجب. اما فرمایش مرحوم صاحب عروه مسأله را حل نمی‌کند. حال بفرمایید: حج مستحبی؛ بالاخره عمره‌ی مفرده را به عمره‌ی تمتع تبدیل کرده است. خود صاحب عروه توجه داشته است که باز مسأله حل نشد. در همین جا که نتوانسته‌اند حج را حج واجب بگیرند و حج را حج مستحبی گرفته‌اند، فرموده‌اند: وقتی کسی  قبل از عمره‌ی، حجی به جا بیاورد، قهراً عمره‌ی او، عمره‌ی تمتع می‌شود. این فرمایش دوم صاحب عروه از فرمایش اول بدتر است؛ برای این‌که قهراً این می‌خواهد یا نمی‌خواهد یا هرچه، آنچه به جا آورده است، غیر از آن شود. به عبارت دیگر مرحوم صاحب عروه یک قاعده‌ی کلی به دست می‌دهند و می‌فرمایند: برای عمره‌ی تمتع لازم نیست قصد کند و همین مقدار که عمره‌ای به جا بیاورد ولو عمره‌ی مفرده باشد، اگر حج بعد از آن واقع شد، این عمره‌ای که به جا آورده، قهراً عمره‌ی تمتع می‌شود. اما این هم خلاف قاعده‌ی «ماقصد لم یقع و ما وقع لم یقصد» است.

لذا اگر بنا است در باب حج به اینجاها برسد، نظیرش را در جاهای دیگر هم داریم. مثلاً کسی نماز ظهر را نخوانده و نیت کرد نماز عصر بخواند و در وسط نماز یادش آمد که نماز ظهر را نخوانده است. گفته‌اند: در اینجا نماز عصر را به ظهر تبدیل کند و نیت را برگرداند و نماز ظهر را تمام کند و بعد نماز عصر را بخواند. یا به عنوان مثال در ماه مبارک رمضان، در یوم الشک گفته‌اند: نمی‌داند آیا رمضان است یا نه. باید قصد روزه‌ی‌ مستحبی و غیررمضان کند و بعد اگر فهمید که ماه رمضان است، این قهراً به روزه‌ی‌ واجب تبدیل می‌شود؛ یعنی روزه‌ی آخر شعبان به روزه‌ی اول رمضان تبدیل می‌شود. در آنجا هم این مسأله هست، لذا گفته‌اند: تبدیل از مستحب به واجب، یا از واجب به مستحب، غیر از بحث ما در جاهای دیگر است و مانعی ندارد که عمره‌ی‌ مفرده‌ای که به جا آورده، به عمره‌ی تمتع تبدیل کند و بعد حج به جا بیاورد.

اما همه‌ی اینها تأویل است؛  و می‌خواهند جواب این قاعده‌‌ای که شکسته شده، را بدهند و هرکسی چیزی گفته است:

یکی گفته است: اصلاً در عمره‌ی تمتع لازم نیست کسی عمره‌ی تمتع را نیت کند، بلکه نیت می‌کند عمره‌ به جا می‌آورم، بعد هم نیت می‌کند حج به جا می‌آورم و این خود به خود عمره‌ی تمتع می‌شود و حج هم حج تمتع می‌شود. لذا گفته‌اند: کسی که حجی به جا آورد که قبل از آن عمره‌ای به جا آورده، این حج تمتع است. اصلاً در حج تمتع لا یشترط که عمرها‌ی به نام عمره‌ی تمتع به جا بیاورد. گفته‌اند: یک امر قهری است که مرحوم صاحب عروه روی این هم پافشاری دارد و می‌فرمایند: یک امر قهری است و وقتی عمره‌ا‌ی به جا آورد، بعد حج به جا آورد، این قهراً حج تمتع می‌شود. شما حجی می‌خواهید که قبل از آن عمره‌ی باشد و این آمده است.[4]

درست کردن همه‌ی این حرف‌ها با قواعد جور در نمی‌آید. اگر این بزرگان این‌طور فرموده بودند که یک تعبد است، مانند بحث دیروز که بالاخره بحث به اینجا رسید که یک تعبد است، ولو خلاف قاعده‌ی باشد و یا «ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد» باشد، اما روایت می‌فرماید: اگر کسی عمره‌ی مفرده به جا آورد، اما بعد ایام حج شد و حج به جا آورد، این حج تمتع او درست است؛ برای این‌که عمره‌ای می‌خواستید، که عمره‌ای آمده، حج هم آمده است، حالا به هر نیتی که باشد. این یک تعبد است و عمل به تعبد می‌کنیم. شاید حرفی که دیروز هم راجع به آن مسأله مشکل گفتیم، بهتر از این حرف‌ها باشد. اما علی کل حال یک بحث مشکلی است. 

چهار ـ پنج مسأله هست که از مسائل مشکل عمره‌ است و من خیال می‌کنم مرحوم محقق قبلاً همه‌ی احکام عمره‌ی را فرموده بودند؛ حتی تروک احرام را قبلاً فرموده بودند و دو سه روز قبل که مسأله‌ی حج تمام شد، وجهی نداشت که مرحوم محقق دوباره از اول به نام عمره‌ی مفرده شروع کند. من خیال می‌کنم سه یا چهار مسأله مشکل در کار بوده و مرحوم محقق می‌خواسته‌اند روی این مسائل فتوا بدهند و این مسائل را بیان کنند، لذا از سر گرفته‌اند وبه طور اجمال احکام عمره‌ی را فرموده‌اند و الاّ مسائل این چند روزه‌ی مربوط به عمره‌ی است و تکرار هم است. قبلاً ایشان راجع به عمره‌ی صحبت کرده‌اند و نصف کتاب حج مربوط به عمره‌ی است و ایشان مسائل عمره‌ی را گفته‌اند و حتی خیلی از این مسائلی که مشکل است، تکرار است و قبلاً درباره‌اش صحبت کرده‌اند و چون از مسائل مشکل بوده، دوباره در آخر کتاب حج، این مسائل را تکرار کرده‌اند.

من جمله از مسائل مشکل، همین جا، یعنی تبدیل کردن عمره‌‌ی مفرده به عمره‌‌ی تمتع است. بگوییم: خود به خود واقع می‌شود. اما به قاعده‌ی «ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد»، این قصد عمره‌ی مفرده داشته و تصمیم گرفته بوده عمره‌ی مفرده به جا بیاورد و از مکه خارج شود؛ بعد پشیمان می‌شود و می‌گوید: یک حج تمتع- یا واجب یا مستحب- هم به جا بیاورم. قاعده‌ی اقتضاء می‌کند عمره‌ی تمتع به جا بیاورد و بعد هم حج را به جا بیاورد، اما گفته‌اند لازم نیست عمره‌ به جا بیاوری، بلکه حج را به جا بیاور و حج بعد از عمره‌ی شده و این حج به نام حج تمتع درست است؛ لذا «ماقصد لم یقع و ما وقع لم یقصد».

و اگر حرف مرحوم صاحب عروه را بگویید، که این در حج تمتع واجب نمی‌شود. اگر حج تمتع مستحب باشد، که انسان هرساله می‌تواند حج تمتع مستحب به جا بیاورد، ایشان می‌فرمایند: اگر حج مستحب باشد، این می‌شود و گفته‌اند: مستحب سهل المؤنه است و طوری نیست روایات را بر حج تمتع مستحبی حمل کنیم.

اما این هم یک وجه حسابی می‌خواهد و آن قاعده‌ی «ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد» هم باقی می‌ماند.

لذا مثلاً این‌طور بگوییم: این تبدیل‌ها هست و این‌ها را نمی‌توان با قواعد فقهی  درست کرد. لذا فقها هرجا روایت داشته‌ا‌‌یم، قواعد را کنار گذاشته‌اند و طبق روایات عمل کرده‌اند، من جمله در مانحن فیه و من جمله در برگرداندن نماز عصر به نماز ظهر و من جمله در برگرداندن روزه‌ی مستحبی به روزه‌ی واجب؛ اما چون روی همه‌ی این‌ها روایت هست، در تعبدیات خلاف قاعده‌ و غیره ندارد و امام فرموده، ما هم قبول می‌کنیم.

شاید این عرض من بهتر از فرمایش دیگران باشد. یعنی تأویل نکنیم و نخواهیم با تأویل درست کنیم، بلکه کاری کنیم که این عمره‌ی مفرده، با قاعده‌ی عمره‌ی تمتع شود. اما اگر هم بگوییم: روایت هست و روایت هم خلاف قاعده‌ است و نمی‌فهیم وجهش چیست و همین مقدار می‌دانیم که روایت به ما می‌گوید: اگر کسی عمره‌ی مفرده به جا آورد و بعد خواست عمره‌ی مفرده را عمره‌ی تمتع کند، اشکال ندارد.  

صحیحه سماعة بن مهران: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: مَنْ حَجَّ مُعْتَمِراً فِي شَوَّالٍ وَ مِنْ نِيَّتِهِ أَنْ يَعْتَمِرَ وَ يَرْجِعَ إِلَى بِلَادِهِ فَلَا بَأْسَ بِذَلِكَ وَ إِنْ هُوَ أَقَامَ إِلَى الْحَجِّ فَهُوَ مُتَمَتِّعٌ لِأَنَّ أَشْهُرَ الْحَجِّ شَوَّالٌ وَ ذُو الْقَعْدَةِ وَ ذُو الْحِجَّةِ فَمَنِ اعْتَمَرَ فِيهِنَّ وَ أَقَامَ إِلَى الْحَجِّ فَهِيَ مُتْعَةٌ وَ مَنْ رَجَعَ إِلَى بِلَادِهِ وَ لَمْ يُقِمْ إِلَى الْحَجِّ فَهِيَ عُمْرَةٌ وَ إِنِ اعْتَمَرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ أَوْ قَبْلَهُ وَ أَقَامَ إِلَى الْحَجِّ فَلَيْسَ بِمُتَمَتِّعٍ وَ إِنَّمَا هُوَ مُجَاوِرٌ أَفْرَدَ الْعُمْرَةَ فَإِنْ هُوَ أَحَبَّ أَنْ يَتَمَتَّعَ فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَلْيَخْرُجْ مِنْهَا حَتَّى يُجَاوِزَ ذَاتَ عِرْقٍ أَوْ يُجَاوِزَ عُسْفَانَ فَيَدْخُلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَإِنْ هُوَ أَحَبَّ أَنْ يُفْرِدَ الْحَجَّ فَلْيَخْرُجْ إِلَى الْجِعْرَانَةِ فَيُلَبِّي مِنْهَا[5]

ولو این‌که در ماه شوال است، برای این‌که عمره‌ی تمتع وقت دارد و باید در ماه شوال و ذی القعده و ذی الحجه باشد، حالا وقت عمره‌ی تمتع است، اما این شخص عمره‌ی مفرده را نیت می‌کند. طوری نیست، خواه واجب الحج باشد یا نباشد و خواه حج تمتع مستحبی به جا آورد و یا واجب؛ اگر کسی در این دو سه ماه، عمره‌ای به جا آورد ولو عمره‌ی مفرده باشد، اما بعد اعمال حج را به جا بیاورد، این عمره‌، عمره‌ی‌ تمتع می‌شود. اگر حج را به جا نیاورد و فقط عمره‌ به جا آورد، این عمره‌ی‌ او صحیح است ولو این‌که در ایام حج باشد. اما اگر در ایام حج تمتع نباشد، مثلاً در ماه رمضان باشد و عمره‌ای‌ به جا آورد، عمره‌ی مفرده به جا آورده است. اما برای عمره‌ی تمتع، باید به یکی از میقات‌ها برود و در ادنی الحل نمی‌شود و باید نیت عمره‌ی تمتع کند. پس اگر عمره‌ی تمتع نمی‌خواهد، عمره‌ی مفرده به جا می‌آورد، که لازم نیست به یکی از میقات‌ها برود و از ادنی الحل محرم می‌شود و عمره‌ی مفرده به جا می‌آورد.

دلالت و سند روایت خوب است و وجه آن را نمی‌فهمیم و در فقه و روایات نفهمیدگی زیاد داریم. لذا بهترین راه این است که همین‌طور که مرحوم محقق گفته‌اند و مرحوم صاحب جواهر بدون این اشکالها گفته‌اند، اگر کسی در ماه شوال و ذی القعده و ذی الحجه عمره‌ی مفرده به جا آورد، بعد تصمیم گرفت آن را عمره‌ی تمتع کند، جایز است و لازم نیست عمره‌ی دیگری به جا بیاورد و همان عمره‌ی مفرده، عمره‌ی تمتع می‌شود زیرا امام (‌علیه السلام) در این روایت فرموده است.

وصلی الله علی محمد و آل محمد



[1]. شرائع الاسلام، محقق حلی، ج1، ص230، ط استقلال

[2]. شرائع الاسلام، محقق حلی، ج1، ص230، ط استقلال

[3]. العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، ج4، ص612، ط ج

[4]. العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، ج4، ص612، ط ج

[5]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج11،ص270، ابواب اقسام الحج، باب10، ح2، شماره14765، ط آل البیت