أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي.
در مسأله 13 فرمودهاند: «لو نوی الصوم لیلاً ثمَّ نوی الإفطار ثمَّ بدا له الصوم قبل الزوال فنوی و صام قبل أن یأتی بمفطر، صح علی الاقوی.»
ظاهراً این جملهی اول مرحوم سید توطئه برای حرف بعدشان است و الاّ اصل حرف از واضحات است و نباید فرموده باشند. اگر کسی قبل از طلوع فجر نیت کرد که روزه بگیرد و بعد چیزی خورد، دوباره باید نیت کند و بالاخره اول طلوع فجر باید با نیت روزه وارد روز شود. این از واضحات است.ظاهراً این جمله را که مرحوم سید فرمودهاند: برای حرف بعدشان است و حرف بعد این است: «إلا أن یفسد صومه بریاءٍ ونحوه، فإنه لا یجزیه لو أراد التجدید قبل الزوال علی الأحوط.»
عبارت نارسا است و باید اینطور فرموده باشند که اگر کسی قبل از زوال ریاکاری کرد، آیا میتواند تجدید نیت کند یا نه؟ تردید دارند و میفرمایند: علی الاحوط، یعنی این روزه را بگیرد و بعد قضای روزه را بگیرد.
اما بارها گفتهام: مرحوم سید از کسانی است که علاوه بر اینکه محتوای کتابشان بالا است، لفظ عروه هم خیلی بالا است. عروه از فصاحت و بلاغت خوبی برخوردار است. جملهی دیگری هم بگویم که توجه داشته باشید این کتاب از خلوص خاصی هم برخوردار است و لذا جا افتاده است. مثل عروه، خیلی نوشته شده، اما آنچه ده بیست نفر آن را حاشیه کرده باشند، کم است. لذا از خلوص و فصاحت و بلاغت خاصی برخوردار است و به راستی همان چیزی که مشهور در میان ما طلبهها است، که عروه سه میم دارد: یعنی هم موجز است، هم مختصر است و هم مفید است.
ظاهراً مرحوم سید در مقام بیان همین مطلب است. مثل اینکه در نظر مبارکشان بوده که ریا روزه را باطل میکند. حالا اگر کسی قبل از ظهر ریا کرد و روزه اش باطل شد، آیا میتواند تجدید نیت کند یا نه؟
در اینجا تردید پیدا کردهاند و نتوانستهاند فتوا بدهند و فرمودهاند: علی الأحوط. اما اینکه اول فرمودهاند: «لو نوی الصوم لیلاً ثمَّ نوی الإفطار ثمَّ بدا له الصوم قبل الزوال فنوی و صام قبل أن یأتی بمفطر، صح علی الاقوی»، در اینجا علی الأقوی را هم نمیخواهد و مسلّما بلااشکال صحیح است. اما تصمیم گرفت روزه بگیرد و چیزی خورد؛ دوباره تصمیم گرفت روزه بگیرد و تا قبل از اذان صبح، چهار پنج مرتبه تصیم گرفت روزه بگیرد و چیزی خورد و یا حتی از نیتش برگشت، تا اینکه قبل اذان صبح تصمیم گرفت روزه بگیرد. اینجا آن قصد و نیت پیدا شده و قربة الی الله روزه میگیرد. عبارت این است: «لو نوی الصوم لیلاً ثمَّ نوی الإفطار ثمَّ بدا له الصوم قبل الزوال فنوی و صام قبل أن یأتی بمفطر، صح علی الاقوی». شب نیت کرد و چیزی خورد و دوباره نیت کرد و روزه گرفت و یا قبل از زوال نیت کرد، در اینجا روزه درست است، برای اینکه در مسائل قبل گفتیم: نیت تصمیم است و این تصمیم هرگاه پیدا شود طوری نیست، ولو بین نیت و بین روزه فاصله بیفتد.
این مسأله، همان مسألهی قبل دیروز است که عامد را نمیگیرد، اما جاهل و ناسی و معذور را میگیرد و بالاخره صدر مسألهی 13، همان مسألهی 12 است. اگر کسی شب، قبل از اذان صبح چیزی خورد، خواه تصمیم روزه گرفته باشد، یا نگرفته باشد، یک صورت این است که قبل از اذان صبح تصمیم گرفت روزه بگیرد، یک صورت هم این است که قبل از اذان صبح نیت نکرد و افطار نکرد، که در مسأله قبل گفتیم: اگر عامد باشد، نمیتواند قبل از ظهر نیت کند و اگر جاهل و ناسی باشد میتواند و ما گفتیم معذور هم میتواند قبل از ظهر نیت کند. مسألهی 12، این مسألهی 13 را روشن میکند.
در مسأله 12 گفتیم: نیت قبل از ظهر، عامد را نمیگیرد، اما ساهی و جاهل و معذور را میگیرد. در مسألهی 12 گفته بودند: اگر چیزی خورد، نمیتواند کاری بکند و این خوب است. در مسألهی امروز هم در آخر مسأله نتوانستند فتوا بدهند که ریا مثل خوردن است و فرمودند: و علی الأحوط. ذیل مسأله، به مسأله 12 میخورد، اما صدر مسأله توطئه است، برای اینکه ذیل مسأله را بگویند. اما اگر نگفته بودند، خیلی عالی بود؛ برای اینکه آنچه میخواهند در ذیل مسألهی 13 بگویند، در مسأله 12 گفتهاند. یعنی صدر مسألهی 13 یک چیز زائدی دارد. مسأله این است که: «لو نوی الصوم لیلا ثمَّ نوی الإفطار ثمَّ بدا له الصوم قبل الزوال فنوی و صام قبل أن یأتی بمفطر صح علی الاقوی، إلا أن یفسد صومه بریاء ونحوه، فإنه لا یجزیه لو أراد التجدید قبل الزوال علی الأحوط.»
به عبارت دیگر این مسأله میگوید: آیا ریا که روزه را باطل میکند، اگر کسی قبل زوال ریا کرد، آیا میتواند مثل کسی که چیزی نخورده، تصمیم روزه بگیرد یا نه؟ در اینجا نتوانستهاند تصمیم بگیرند و احتیاط کردهاند و گفتهاند: این روزه را بگیرد و بعد دوباره آن را قضا کند.
مسأله برمیگردد به اینکه آیا ریا روزه را باطل میکند یا نه. این مسأله فوق العاده مشکلی است که آیا ریا روزه را باطل میکند یا نه و آیا مثل خوردن است؟ یا اینکه معنویت روزه را از بین میبرد؟
آیهی شریفه میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الأذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ». روی این آیهی شریفه گفتهاند: ریا نماز را باطل میکند. اگر کسی در وسط نماز تظاهر کند و نیت لله او به نیت للناس برگردد و بخواهد بنمایاند، نمازش باطل است. در روزه و خمس و زکات هم فرمودهاند و بالاخره هر عبادت تعبدی که باشد، و من جمله روزه، اگر ریا در آن آمد، باطل است.
روی این فتوا که به آیه هم تمسک کردهاند، اگر کسی قبل از ظهر ریا کرد، روزهاش باطل است و مثل این است که چیزی بخورد که مسلّماً نیت روزه قبل از زوال معنا ندارد. کسی قبل از زوال نیت میکند که چیزی نخورده باشد و مفطری به جا نیاورده باشد و اما اگر قبل از زوال مفطری به جا آورده باشد، معنا ندارد که بگوییم: آیا قبل از زوال میتواند نیت کند، تا بحث قبل درست شود و روایاتی که میگفت: هرکس قبل از زوال نیت کند، روزهاش درست است، اگر گفتید: ریا روزه را باطل میکند، دیگر نیت قبل از زوال معنا ندارد.
و اگر گفتید همه عبادات به واسطهی ریا باطل نمیشود، بلکه معنویتش گرفته میشود.؛ به عبارت دیگر «انَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»، خدا این نماز و روزه را قبول نمیکند، اما آیا قضا دارد یا نه؟ اگر کسی نماز ریاءاً به جا بیاورد، آیا دوباره باید نماز بخواند یا نه؟
فقها در مبطلات نفرمودهاند، اما در فروع و من جمله در اینجا فرمودهاند و گفتهاند: ریا از مبطلات عبادت است. نماز باشد، یا روزه باشد، یا خمس و جهاد باشد، اگر ریا آمد، از مبطلات است. اما در رسالهها برای مبطلات نماز و روزه و زکات ، ریا را نشمردهاند، اما در فروعاتشان شمردهاند و در فروعات معمولاً فرمودهاند: اگر ریا در عبادت آمد، این عبادت باطل است. اگر کسی نترسد و بگوید: آیه شریفه که میگوید: «لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الأذَی»، معنویت را میگوید به این معنا که اگر کسی نماز خواند و در نماز تظاهر کرد، این نمازش بی ارزش و پوچ میشود، لذا قضاء ندارد و فقها در مبطلات نماز و یا در مبطلات روزه نشمردهاند که قضا دارد.
در هیچ رساله نداریم که بگوید: یکی از مبطلات روزه، ریا است. اما وقتی در فروعات بیاییم، خواهیم دید که برای آنها مسلّم است که ریا، روزه یا نماز را باطل میکند. وقتی در فروعات میآییم، خواهیم دید که روزه را باطل کرده است و لذا اگر باطل باشد، باید از مبطلات شمرده شود و اگر معنویت روزه را از بین میبرد و آن را پوچ میکند، برای اینکه روزهای که برای خدا نشد، خدا قبول نمیکند، دلیلی نداریم بر اینکه قضا دارد. معنای ریا، یعنی برای خدا و دیگری؛ اگر مثلاً در خانهای بود که رفقایش بودند و در این خانه تظاهر میکند و نماز میخواند، اما وقتی میخواند قربة الی الله میخواند، معنا ندارد که بگوییم قضا دارد. مرحوم سید هم در اینجا میفرمایند: «إلا أن یفسد صومه بریاء ونحوه، فإنه لا یجزیه لو أراد التجدید قبل الزوال علی الأحوط.»؛ کسی که چیز خورده باشد، نمیتواند قبل از زوال تجدید نیت کند و کسی تجدید نیت میکند که از اول اذان تا قبل از ظهر چیزی نخورده باشد. لذا علی الأحوط را آوردهاند
علی کل حال این مسأله از مسائل مشکل فقه ما است. اگر بتوانیم این حرف را درست کنیم و بگوییم: ریا عبادت را باطل نمیکند به معنای این نیست که قضا دارد و به معنای این نیست که اگر کسی ریا کرد، روزهاش باطل است و باید شصت اطعام بدهد یا شصت روزه بگیرد؛ اما این روزه به درد نمیخورد و مورد قبول خدا نیست. مثلاً اگر کسی زکاتش را جداً قربة الی الله داد و اما منت گذاشت و گفت من کسی هستم که به تو زکات دادم، یا من به تو خمس دادم که تو طلبه شوی، فقها نگفتهاند عبادت او باطل است. اما بعد در آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الأذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَ لاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ» گفتهاند: موجب فساد و بطلان است. لذا گفتم فقها در مبطلات عبادات اسم ریا را نیاوردند. در عروه یا در رسالههای عملیه یا کتابهای دیگر مثلاً مرحوم محقق و صاحب جواهر که در مبطلات صوم دوازده مبطل درست میکنند، نگفتهاند یکی از آنها ریا است. اما مرحوم محقق و صاحب جواهر در فروعات که میآیند، من جمله در اینجا مرحوم سید میفرمایند: «إلا أن یفسد صومه بریاء». اما همین مرحوم سید نفرمودهاند یکی از مفسدات روزه ریا است. اگر باطل باشد، باید در آنجا هم بشمارند و اگر باطل نباشد و حقیقتش را از بین ببرد، باید در آنجا هم نشمارند؛ اما در فروعات میشمارند که از مفطرات است.
علی کل حال مسأله این است که اگر چیزی بخورد، روزه اش باطل است، اما اگر ریا کند باطل است یا نه؟ مرحوم سید نمیتوانند بگویند باطل است، بلکه میفرمایند علی الأحوط. مسأله قبل این بود که باید چیزی نخورده باشد تا بتواند قبل از زوال تجدید نیت کند و اما اگر چیزی خورده باشد، نمیشود. حال اگر ریا کرده باشد، میشود یا نه؟ در این زمینه نتوانستند فتوا بدهند و گفتند: علی الأحوط.
وصلی الله علی محمد و آل محمد