عنوان: آیا جنب قبل از اذان صبح، می‌تواند بخوابد؟
شرح:

أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏ رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ يَفْقَهُوا قَوْلي.   

 

عرض کردم: مسأله‌ی بقای بر جنابت تا اذان صبح، مسأله‌ی مشکلی در فقه است، اما بزرگان مسأله‌ را با شهرت آسان کرده‌اند، و مشهور در میان أصحاب این است که اگر کسی سهواً تا اذان صبح بر جنابت باقی ماند، روزه‌ی او صحیح است و به عبارت دیگر اگر خوابش برد و بیدار نشد و تصمیم به بیداری داشت اما نشد، روز‌ه‌اش صحیح است و قضا و کفاره هم ندارد. دیروز در این باره صحبت کردیم و گفتیم مرحوم سید هم بر طبق آن فتوا داده‌اند و بزرگان به روایات تمسک کرده‌اند که دلالت روایات هم خوب بود، ولی ما گفتیم معارض دارد. اما این شهرت در میان أصحاب هست، محشین بر عروه هم این شهرت را پذیرفته‌اند و بر طبق آنچه مرحوم سید در عروه فرموده‌اند، فتوا داده‌اند.

عبارت مرحوم سید این بود که فرموده بودند: «من کان جنباً فی شهر رمضان فی اللیل لا یجوز له أن ینام قبل الاغتسال إذا علم أنّه لا یستیقظ قبل الفجر للاغتسال، و لو نام و استمر إلی الفجر لحقه حکم البقاء متعمّداً فیجب علیه القضاء و الکفارة.»[1]

بعد مرحوم سید می‌فرمایند: «و إن کان مع البناء علی الاغتسال أو مع الذهول علی ما قوَّینا.» بالاخره عمدی در کار نبوده و بنا داشته غسل کند و احتمال بیدار شدن هم می‌داده و با این حرفها خوابیده و خوابش برده است.

می‌فرمایند: «فإن کان فی النومة الاولی بعد العلم بالجنابة فلا شیء علیه و صحَّ صومه»؛ به خلاف آنجا که می‌دانست بیدار نمی‌شود، که آنجا فرموده‌اند: روزه را بگیرد، قضا و کفاره هم دارد. اما در این‌جا که بنا دارد قبل الفجر غسل کند، اما خوابیده و یا این‌که فراموش کرده است، «فإن کان فی النومة الاولی بعد العلم بالجنابة فلا شیء علیه و صحَّ صومه»؛ اگر بعد از جنابت خوابید و تا اذان صبح خوابش برد، می‌فرمایند: «فلاشیء علیه و صحّ صومه»؛ روزه‌اش صحیح است.

تا این‌جا را مشهور فرموده‌اند، محشین بر عروه هم فرموده‌اند؛ یعنی یا حاشیه ندارند و یا کسانی که مقرر هستند، فرموده‌اند: بلاخلاف است و اما: «و إن کان فی النومة الثانیة بأن نام بعد العلم بالجنابة ثم انتبه و نام ثانیا مع احتمال الانتباه فاتّفق الاستمرار وجب علیه القضاء فقط دون الکفارة علی الاقوی»؛[2]جُنُب شد و خوابید تا بعد برای غسل کردن بیدار شود و بیدار شد، اما دید زود است و گفت می‌خوابم و سحر غسل می‌کنم. مشهور گفته‌اند: کفاره هم دارد. اما مرحوم سید در صورت دوم که اسمش را خواب دوم می‌گذارند، فرموده‌اند قضا دارد، اما کفاره ندارد؛ می‌فرمایند: «وجب علیه القضاء فقط دون الکفارة علی الاقوی»؛ یعنی جرأت پیدا کرده‌اند در مقابل شهرت قد علم کنند و در این صورت فرموده‌اند: علی الأقوی کفاره ندارد.

روایاتی در مسأله‌ هست.

صحیحه معاویة بن عمار: «قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الرَّجُلُ يُجْنِبُ فِي‏ أَوَّلِ اللَّيْلِ ثُمَّ يَنَامُ حَتَّى يُصْبِحَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، قَالَ: لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ ...»

مرحوم سید این روایت را بر آنجا حمل کرده‌اند که احتمال بیداری می‌داده است. به عبارت دیگر می‌دانسته که بیدار می‌شود و اتفاقا بیدار نشده است.  «الرَّجُلُ يُجْنِبُ فِي‏ أَوَّلِ اللَّيْلِ ثُمَّ يَنَامُ حَتَّى يُصْبِحَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، قَالَ: لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ». حالا اضافه کن «لیس علیه شیء، اذا ظننت انّه استیقظ او اذا احتمل انّه استیقظ»؛ برای این‌که در صدر مطلب فرمودند: «فإن کان فی النومة الاولی بعد العلم بالجنابة فلا شیء علیه و صحَّ صومه» که بنای مرحوم سید آنجا است که احتمال بیدار شدن را می‌دهد.

حضرت فرموده‌اند: «لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ»؛ یعنی احتمال بیدار شدن بوده و این خوابیده و بیدار نشده است. بعد در روایت آمده است: «قُلْتُ: فَإِنَّهُ اسْتَيْقَظَ ثُمَّ نَامَ حَتَّى أَصْبَحَ، قَالَ: فَلْيَقْضِ ذَلِكَ الْيَوْمَ عُقُوبَةً[3] فرموده است: بیدار شد و دوباره خوابید.

معمولاً بزرگان و من جمله مرحوم سید این عقوبت را بر عقوبت وضعی حمل کرده‌اند و فرموده‌اند: «فَلْيَقْضِ ذَلِكَ الْيَوْمَ عُقُوبَةً»؛ یعنی باید نخوابد، اما خوابیده است، که باید آن روزه را بگیرد، قضای آن را هم بگیرد.

صحیحه عن ابن ابی یعفور: «قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: الرَّجُلُ يُجْنِبُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، ثُمَ‏  يَسْتَيْقِظُ ثُمَّ يَنَامُ‏ حَتَّى يُصْبِحَ، قَالَ: يُتِمُّ يَوْمَهُ‏  وَ يَقْضِي يَوْماً آخَرَ وَ إِنْ لَمْ يَسْتَيْقِظْ حَتَّى يُصْبِحَ أَتَمَّ يَوْمَهُ‏ وَ جَازَ لَهُ[4]

فرض روایت این است که «یستیقظ ثم ینام، ثم یستیقظ، ثم ینام حتی یصبح» که خواب سوم می‌شود و حضرت فرموده‌اند: قضا دارد.

مرحوم سیّد این روایت را بر خواب دوم حمل می‌کنند و خواب سوم را مثل خواب دوم حساب می‌کنند و در هر دو می‌فرمایند: قضا دارد، اما کفاره ندارد. اما نمی‌دانم از کجا پیدا شده که مشهور در میان اصحاب در این صحیحه ابن ابی یعفور گفته‌اند: کفاره هم دارد و گفته‌اند فرق بین خواب دوم و سوم این است که خواب دوم قضا دارد و کفاره ندارد، اما خواب سوم هم قضا دارد و هم کفاره دارد. مرحوم سیّد خیلی به روایت ابن ابی یعفور اهمیت نداده و به روایت مشهور اهمیت داده و فرموده‌اند: اگر می‌داند بیدار نمی‌شود، پس قضا و کفاره دارد و اگر احتمال بیدار شدن دارد و خوابیده، در این موقع خواب اولش قضا دارد و خواب دوم و سوم هم به طریق اولی قضا دارد، اما کفاره ندارد.

مشهور برای خواب دوم، به این روایت تمسک کرده‌اند و گفته‌اند: قضا دارد و به روایت ابی ابی یعفور تمسک کرده‌اند و گفته‌اند: خواب سوم، هم قضا و هم کفاره دارد. حالا ما روایت کفاره نداریم و مرحوم سیّد این کفاره را در آنجا آورده‌اند که می‌داند بیدار نمی‌شود و خوابیده است. مشهور کفاره را در خواب سوم آورده‌اند، اما راجع به خواب اول و دوم گفته‌اند: قضاء دارد.

درحقیقت این‌طور می‌شود که بین ما و مرحوم سید، یک اختلاف هست و اختلاف این است که ما می‌گوییم: بقای بر جنابت تا اذان صبح روزه را باطل نمی‌کند؛ حالا می‌داند بیدار می‌شود یا احتمال می‌دهد که بیدار می‌شود، تفاوت نمی‌کند و اگر خوابید و وقتی بیدار شد صبح شده باشد، روزه‌ی او صحیح است، قضا و کفاره هم ندارد. دیروز گفتم: این حرف ما است که ولو روایت‌ها با آن می‌خواند و جمع بین روایت‌ها اقتضاء می‌کند، اما مشهور نگفته‌اند. اما حرف مرحوم سید مخالف حرف ما است و می‌فرمایند: اگر می‌داند که بیدار نمی‌شود و بیدار نشد، قضا و کفاره دارد، اما اگر احتمال بیداری داد و خوابید و تا صبح بیدار نشد، قضا و کفاره ندارد. و اما اگر خوابید و بیدار شد و دوباره خوابید، یا برای بار سوم خوابید، آن‌وقت قضا دارد، اما کفاره ندارد.

اختلاف بین مشهور و مرحوم سید در عروه در همین خواب سوم است که مشهور گفته‌اند: کفاره دارد و مرحوم سید کفاره را نگفته است. مرحوم سید خواب دوم و سومی که دررساله‌ها آمده، قبول ندارند؛ اما مشهور می‌فرمایند: اگر می‌داند که بیدار نمی‌شود، هم قضا دارد و هم کفاره دارد و مثل این‌ است که عمداً می‌خوابد و تصمیم بر غسل ندارد و بقای بر جنابت تا اذان صبح است و اما اگر احتمال می‌داد که بیدار می‌شود و خوابید، اما بیدار نشد، گفته‌اند: قضا دارد و اگر خوابید و بیدار شد و دوباره خوابید، باز گفتند قضا دارد و اما اگر خواب سوم شد، هم قضا و هم کفاره دارد.

حرف ما این بود که روایت‌هایی که می‌گوید روزه را بگیر و بعد قضا کن، یا کفاره دارد، به خاطر روایت‌هایی که می‌گفت: «لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ» حمل بر استحباب کردیم. اما مرحوم سید این کار را نکرده‌اند، بلکه تبعاً للمشهور حمل بر وجوب کرده‌اند. و ما هم گفتیم که حرف ما خلاف مشهور است و حرف ما هم هیچ، برای این‌که خلاف مشهور است.

اما مرحوم سید امروز این خلاف مشهور را به جا آورده‌اند؛ برای این‌که مشهور در میان أصحاب می‌گویند خواب سوم هم قضا دارد، هم کفاره دارد و مرحوم سید می‌گویند اصلاً اسم خواب سوم را نیاور و خواب دوم مناط است و خواب دوم و سوم و چهارم یک حکم دارد و آن این است که قضا دارد، اما کفاره ندارد. پس همین‌طور که ما ترسیدیم خلاف شهرت حرف بزنیم، مرحوم سید نترسیده‌اند و به خواب دوم و سوم و غیره اعتنا نکرده‌اند و گفته‌اند: خواب دوم و سوم و چهارم با هم تفاوتی ندارد و راجع به خواب دوم و سوم یک حکم بار می‌کنند و می‌گویند: قضا دارد، اما کفاره ندارد. 

معلوم می‌شود که می‌توان خلاف شهرت حرف زد، لذا اگر به راستی بین روایات جمع کنیم، می‌بینیم، یک دسته از روایات می‌گوید بقای بر جنابت تا اذان صبح، روزه را باطل می‌کند، اما نگفته عمداً یا سهواً و امثال اینها، یک دسته از روایات هم می‌گوید بقای بر جنابت تا اذان صبح روزه را باطل نمی‌کند و اصلاً صوم، طهارت نمی‌خواهد و طهارت برای نماز است. شهرت این روایت‌ها را قبول نکرده‌اند؛ بعضی‌ها حمل بر تقیه کرده‌اند و بعضی‌ها با اعراض اصحاب روایات را طرد کرده‌اند و بالاخره قبول نکرده‌اند. حالا اگر ما جرأت پیدا کنیم و قبول کنیم و بگوییم: روایت‌ها جمع عرفی دارد، آن‌وقت جمع عرفی این است که بقای بر جنابت تا اذان صبح روزه را باطل نمی‌کند، اما خوب است که آن روزه را بگیرد، بعد هم قضای آن روز را انجام دهد. قدری بالاتر، طبق روایت کفاره، خوب است که کفاره هم بدهد. اما گفتم خلاف مشهور است و حتی مرحوم سید این‌جا را نگفته‌اند. هذا کلّه بقای بر جنابت تا اذان صبح، یا این‌که می‌داند بیدار نمی‌شود و خوابید.

صورت بعد که مسأله‌ی امروز بود، این است که احتمال بیدار شدن دارد و یا یقین دارد که بیدار می‌شود و اما تصادفاً بیدار نشد. گفتم: مشهور این را متعرض نشده‌اند و مرحوم سید متعرض شده‌اند و ‌فرموده‌اند «لاشیء علیه» و آن روایاتی که ما جمع عرفی کردیم، مرحوم سید همین جمع عرفی را در این روایت‌ها می‌کنند. برای این‌که  یک دسته روایت داریم که گفته «عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ» و یک دسته روایت داریم که می‌گوید «لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ» و جمع عرفی دارد و حمل بر استحباب می‌شود.

مشهور در میان اصحاب خواب اول و دوم و سوم درست کرده‌اند و مرحوم سید این را قبول ندارند. می‌فرمایند: خواب اول و خواب دوم و می‌فرمایند: خواب سوم حکم همان خواب دوم را دارد. مشهور گفته‌اند: اگر احتمال می‌دهد که بیدار می‌شود و خوابید و بیدار شد و دوباره خوابید، قضا دارد و کفاره ندارد و اگر برای بار سوم خوابید، قضا دارد، کفاره هم دارد. مرحوم سید همه‌ی اینها را خلافاً للمشهور گفته‌اند و بین روایات هم این‌طور جمع کرده و بالاخره خلاف مشهور کار کرده است و بین خواب دوم و سوم فرق نگذاشته و فرموده است: اگر کسی بخوابد و احتمال دهد بیدار می‌شود و بیدار شد و دوباره خوابید، یا برای بار سوم و چهارم خوابید، تفاوت نمی‌کند، در همه فرموده‌اند: قضا دون الکفارة؛ برای این‌که دلیلی بر کفاره نداریم و لاأقل شک می‌کنیم و در صورت شک، اصل می‌گوید عدم وجوب کفاره. روایت‌ها لاأقل دلالت بر قضا دارد، اما از کفاره ساکت است و وقتی ساکت از کفاره شد، «رُفِعَ مَا لَا يَعْلَمُون»‏؛[5] می‌گوید: کفاره لازم نیست.

ما هم نتوانستیم برای کفاره، به این معنا که بقای بر جنابت تا اذان صبح روزه را باطل کند و کفاره هم داشته باشد، دلیلی پیدا کنیم. مشهور گفته‌اند: سهواً بقای بر جنابت تا اذان صبح، روزه را باطل نمی‌کند، کفاره ندارد، قضا هم ندارد. البته مرحوم سید تهافت فتوا داشتند و در این‌جا همین که مشهور گفته‌اند، ایشان هم فرموده‌اند. اما این‌که می‌داند بیدار می‌شود و بیدار شد و دوباره خوابید، مشهور گفته‌اند قضا دارد و کفاره ندارد و در خواب سوم فرموده‌اند: قضا و کفاره دارد. مرحوم سید این را قبول ندارد و می‌فرماید: قضاء دون الکفاره. خواب دوم وسوم را یک خواب حساب می‌کنند و می‌فرمایند: خواب سوم و چهارم حکمی ندارد و عمده خواب اول و دوم است و لذا در خواب دوم می‌گویند: قضا دارد و کفاره ندارد و مشهور می‌گویند: خواب سوم هم قضا دارد و هم کفاره دارد و اما برای آن دلیلی الاّ همین شهرت نداریم؛ اما شهرتش هم انصافاً قوی است؛ یعنی هم قدماء و هم متأخرین و بزرگان از متأخرین مثل مرحوم محقق[6] و شهیدین[7] و محقق دوم[8] و محشین بر عروه گفته‌اند. قول قوی است، اما دلیلی بر وجوب کفاره نداریم. 

لذا بنا بر قول مشهور اگر کسی عمداً بقای بر جنابت تا اذان صبح داشت، خواه بخوابد یا نخوابد، این روزه را باطل می‌کند و هم قضا دارد و هم کفاره دارد.

ما این را قبول نداشتیم و گفتیم: قضا و کفاره ندارد، برای این‌که اصلاً صوم طهارت لازم ندارد و روایاتی که می‌گفت قضا دارد، حمل بر کراهت کردیم. اما همه و من جمله مرحوم سید در عروه فرموده‌اند: بقای بر جنابت تا اذان صبح حتی نسیاناً موجب قضا است و بالاخره مرحوم سید در مسأله‌ این‌جا می‌فرمایند: بقای بر جنابت تا اذان صبح هم موجب قضا و هم موجب کفاره است و اما اگر احتمال بیداری می‌داد و خوابید و بیدار شد، غسل می‌کند و اگر بیدار نشد و دوباره خوابید، مرحوم سید می‌فرمایند: قضا دارد و کفاره ندارد و مشهور می‌فرمایند: قضا دارد و کفاره ندارد. حرف در خواب سوم است که مرحوم سید اصلاً خواب سوم را قبول ندارد و می‌فرماید: خواب اول و خواب دوم مناط است و خواب سوم و چهارم همان حکم خواب دوم را دارد و راجع به خواب سوم می‌گویند: مثل صورت دوم است. در صورت دوم مشهور گفته‌اند: فقط قضا دارد و ایشان می‌فرمایند خواب سوم و چهارم هم مثل دوم است و فقط قضا دارد و کفاره ندارد و مشهور در خواب سوم می‌گویند کفاره دارد اما ایشان می‌فرمایند کفاره ندارد. 

گفتم از نظر دلیل هم روایتی نداریم و تقاضا دارم از شما و مخصوصاً از فضلای جلسه که ببینید آیا دلیلی پیدا می‌کنید یا نه. که به غیر از شهرت روی قضا و کفاره در خواب سوم، دلیل نداریم و حتی دلیل معارضی هم نداریم و نمی‌دانیم این قول مشهور از کجا پیدا شده است. اما به این قول اهمیت داده‌اند و با فرض این‌که اهمیت دادند و بزرگان از قدماء و متأخرین گفته‌اند، اما مرحوم سید جرأت کرده‌اند و خواب سوم را به خواب دوم ملحق کرده‌اند و گفته‌اند: کفاره در هیچ جا نیست. در آنجا که احتمال بیدار می‌داد و خوابید، آن‌وقت خواب دوم و سوم مثل هم است و تفاوت ندارد و کفاره در هیچ جا نیست، اما مشهور گفته‌اند: در خواب دوم قضا و در خواب سوم هم قضا و هم کفاره هست.

وصلی الله علی محمد و آل محمد



[1]. العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، ج3، ص570 ط ج

[2]. العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، ج3، ص572 ط ج

[3]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج10، ص61، ابواب ما یمسک عنه الصائم، باب15، ح1، شماره12831، ط آل البیت

[4]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج10، ص61، ابواب ما یمسک عنه الصائم، باب15، ح2، شماره12832، ط آل البیت

[5]. وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، ج15، ص369، ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، باب56، ح1، شماره20769، ط آل البیت

[6]. المعتبر، محقق حلی، ج2، ص675

[7]. مسالک الافهام، شهید ثانی، ج2، ص25

[8]. جامع المقاصد، محقق ثانی، ج3، ص70