أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
میفرمایند:
ویسقط فی السفر نوافل الظهرین و الوتیرة على الأقوى.
در مسافرت همینطور که نماز ظهر و عصر شکسته میشود و باید دو رکعت باشد، نماز وُتیره هم در نماز عشاء که شکسته میشود، باید خوانده نشود. اما سقوط نافله در ظهرین یک ضرورت است، و اصلاً نماز مسافر و کتاب نماز مسافر برای همین است؛ و اما وُتیره، آیا ساقط است یا نه؟! یعنی وقتی نماز عشا را دو رکعت میخوانیم، نافلۀ آن ساقط است یا نه؟!
گفتند نافلۀ آن ساقط است، برای اینکه اصلاً آن نافله از نماز عشاء نیست و بنابر گفتۀ دیروز، آورده شده برای اینکه نوافل دو برابر فرائض شود، و الاّ اصلاً نماز عشاء، نافله ندارد.
این حرف انصافاً حرف عجیبی است که کسی بگوید نماز پنجگانه مثل نماز صبح که نافلۀ آن دو رکعت و نماز ظهر و عصر هرکدام هشت رکعت و نافلۀ مغرب چهار رکعت است و اما عشاء اصلاً نافله ندارد. حال اگر کسی این حرف را بزند، پس این سقوط وُتیره برای چیست؟! برای اینکه شما میگویید عشاء نافله ندارد و آن دو رکعت زیادی است و آورده شده است. در حضَر برای اینکه نوافل دو برابر فرائض شود سی و چهار رکعت است و در مسافرت که این قاعده شکسته شد برای اینکه مثلاً نماز ظهر هم خودش شکسته شد و هم نوافلش ساقط شد. پس بنابراین فرمایشی که گفتند وُتیره ساقط است برای اینکه نماز عشاء اصلاً نافله ندارد، باید برعکس بگویند که وُتیره ساقط نمیشود برای اینکه مربوط به نماز عشاء نیست که وقتی نماز عشاء دو رکعت شد، نافلهاش هم ساقط شود. بلکه باید بگویند دلیلی بر سقوط وُتیره نداریم و لذا نماز ظهر و عصر شکسته میشود و دو رکعتی میشود و نافلهاش هم ساقط میشود، اما نماز عشا درحالی که دو رکعتی میشود، وُتیره جزء آن نیست که بگوییم در مسافرت هر نمازی شکسته شد، نافلهاش هم از بین میرود. لذا این فرمایش، فرمایش ضعیفی است.
روایت 3 از باب 29 از ابواب اعداد فرائض، وسائلالشیعه، جلد 4، صفحه 95:
وَ إِنَّمَا صَارَتِ اَلْعَتَمَةُ مَقْصُورَةً وَ لَیسَ تَتْرُكُ رَكْعَتَیهَا لِأَنَّ اَلرَّكْعَتَینِ لَیسَتَا مِنَ اَلْخَمْسِینَ وَ إِنَّمَا هِی زِیادَةٌ فِی اَلْخَمْسِینَ تَطَوُّعاً لِیتِمَّ بِهِمَا بَدَلَ كُلِّ رَكْعَةٍ مِنَ اَلْفَرِیضَةِ رَكْعَتَینِ مِنَ اَلتَّطَوُّعِ...
وُتیره برای اینست که نافله را دو برابر فریضه کند و این روایت علاوه بر اینکه دلالت میکند که وُتیره باید خوانده شود، باید نشسته خوانده شود. لذا این روایت به خوبی دلالت دارد که وتیرۀ عشاء چه در مسافرت و چه در وطن، به حال خود باقیست. دیروز هم گفتیم به خاطر آن روایتها باید نشسته بخواند و این روایت هم میگوید باید نشسته بخواند. علی کل حال دلالتش بر اینست که وتیره وضع شده برای اینکه نوافل را دو برابر کند و باید نشسته باشد تا نوافل دو برابر شود، بنابراین از نوافل عشاست. روایت میگوید همینطور که مغرب نافله دارد، این عشا هم نافله دارد. نافلۀ مغرب چهار رکعت است و نافلۀ عشاء دو رکعت است و برای اینکه اگر ایستاده باشد، دو برابر شدن نافله از بین میرود و زیاد میشود، لذا وتیره است،یعنی نشسته است برای اینکه نافلۀ ما سی و چهار رکعت شود و لذا دو برابر فرائض یعنی هفده رکعت شود. لذا نه تنها برای سقوطش دلیل نداریم بلکه دلیل داریم بر اینکه نماز عشاء دو رکعت است و در مسافرت ساقط است اما وتیرهاش به حال خود باقیست و اگر بگوییم چون نماز عشاء دو رکعتی شده، آن هم ساقط شده است. لذا میگوییم نماز ظهر و عصر و عشا در مسافرت شکسته میشود و نافلۀ ظهر و عصر هم ساقط میشود و اما نافلۀ عشاء به خاطر آن علت دوبرابری، به حال خود باقی میماند.
عبارت مرحوم سید اینست که:
ویسقط فی السفر نوافل الظهرین والوتیرة على الأقوى.
بنابر آنچه ما میگوییم «و یسقط فی السفر نوافل الظهرین و اما الوتیرة فلایسقط علی الأقوی». دلیلمان نیز همین روایت 3 از باب 29 است که دلالتش خیلی خوب است.
یکی هم استصحاب است. این وتیره در اسلام بوده است،و حال به واسطۀ مسافرت نمیدانیم ساقط شد یا نه، بنابراین استصحاب میگوید ساقط نشده است. بزرگان استصحابش را نفرمودند درحالی که استصحابش خیلی خوب است و دلالت میکند بر اینکه نمیدانیم آیا وتیره در مسافرت ساقط است یا نه، پس ساقط نبوده و در مسافرت هم ساقط نیست. لذا شک میکنیم که نافلۀ ظهر و عصر که ساقط است، آیا نافلۀ عشا هم ساقط است، بنابراین میگوییم نه.
دلالت روایت خوب است و دلالت استصحاب هم خوب است. روایت دیگری هم هست که این روایت دلالتش خوب است اما از نظر سند اختلاف عجیبی در میان فقهاست.
روایت در عیون أخبارالرضاست، و روایت مرسله است. خود راوی هم ضعیف است، اما دلالتش خیلی خوب است.
مرحوم صدوق در عیون روایت را بنا به گفتۀ مفتاح الکرامه آورده است.
روایت اینست که:
عیون أخبارالرضا، جلد 2، صفحه 178، حدیث 5؛ مفتاحالکرامه، جلد5 ، صفحه 36.
رجاء ابن ضحاک المرویة فی العیون اخبارالرضا، کان یصلّی الوتیره فی السفر.
اگر روایت هم باشد مرسل است برای اینکه صدوق از ضحاک نقل میکند و معلوم نیست که ضحاک کیست و از چه کسی روایت را نقل میکند.
روایت میفرماید حضرت رضا «سلاماللهعلیه» در سفر وتیره را میخواندند.
صاحب مفتاح الکرامه میفرماید که «انّ الروایة معتمداً علیها مشهورة مقبولةٌ مشتملة علی أحکام مفتی بها». بعد توثیق روایت میکند، بلکه روایت را خیلی بالا میبرد.
مرحوم صاحب جواهر «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند ما روایت را در کتب روایی ندیدیم؛ لذا صاحب وسائل در وسائل نیاورده است. حتی مرحوم صاحب جواهر میگویند من روایت را در عیون هم پیدا نکردم. تفاوت بین حرف مفتاح الکرامه و صاحب جواهر از زمین تا آسمان است. بنابراین نمیشود به گفتۀ صاحب مفتاح الکرامه اعتنا کرد، ولی علی کل حال کتاب مفتاح الکرامة مورد اعتماد بزرگان است و مخصوصاً استاد بزرگوار آقای بروجردی خیلی به این کتاب مفتاح الکرامة علاقه داشتند و در جلسۀ ما افرادی که میخواهند اقوال را پیدا کنند، شاذ را از شهرت و متوسط تمیز دهند، این مفتاح الکرامه کتاب خوبی است. لذا آقای بروجردی همان وقتی که مرجعیت را در قم پیدا کردند، یکی از کارهایشان چاپ مفتاح الکرامه بود.
در اینکه صاحب مفتاح الکرامة انسان معتمدی است، شکی نیست. کتاب مفتاح الکرامه منسوب به این آقاست و نظیر عیون أخبارالرضاست. اما حرفی که هست، اینست که این روایت را مفتاح الکرامه از کجا آورده است! درحالی که در میان قدما نیست یعنی مرحوم شیخ طوسی و دیگران روایت را نقل نکردند و در کتب اربعه نیست. ایشان میگویند در عیون اخبارالرضا هم نیست، لذا روایت در کتب روایی نیامده و علاوه بر این، اینکه ضحاک کیست، مجهول است. مرحوم صاحب جواهر و دیگران میگویند که این روایت نه تنها ضعیف است بلکه از نظر سند مجهول است. علی کل حال نمیتوان به روایت تمسک کرد و مرحوم سید در عروه نتوانستند از روایتی که ما نقل کردیم بگذرند و استصحاب را هم کسی نگفته، لذا ایشان نتوانستند جزماً بگویند ساقط است، بنابراین گفتند «علی الأقوی». اما ما میگوییم دلالت روایت 3 باب 29 خوب است،بنابراین وتیره ساقط نیست. استصحاب هم خوب است و میگوید وتیره ساقط نیست. روایت ضحاک هم به گفتۀ مفتاح الکرامة تأیید کند و بگوید وتیره ساقط نیست.
حال اگر کسی حرف مرا قبول نکند، لاأقل به عنوان رجاء بخواند. مخصوصاً اینکه دو رکعت وتیره خیلی ثواب دارد و گفتند اگر کسی از نماز شب محروم شود و این نماز وتیره را خوانده باشد، پروردگار عالم ثواب نماز شب به او میدهد؛ لذا میتواند به عنوان رجا بخواند.
و صلّی الله علی محمد و آل محمد