عنوان: درباره تکبیرة الإحرام
شرح:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.

 

فصل فی تکبیرة الإحرام‏

‏‏وتسمی‌تکبیرة الافتتاح أیضاً، و هی أوّل الأجزاء الواجبة للصلاة، بناءً ‏ ‏علی کون النیّة شرطاً، وبها یحرم علی المصلّی المنافیات، وما لم یتمّها ‏یجوز له قطعها، وترکها عمداً وسهواً مبطل، کما أنّ زیادتها أیضاً کذلک، فلو ‏ ‏کبّر بقصد الافتتاح و أتی بها علی الوجه الصحیح ثمّ کبّر بهذا القصد ثانیاً ‏ ‏بطلت، واحتاج إلی ثالثة، فإن أبطلها بزیادة رابعة احتاج إلی خامسة، ‏وهکذا تبطل بالشفع و تصحّ بالوتر، ولو کان فی أثناء صلاة فنسی وکبّر لصلاة اخری فالأحوط إتمام ‏الاُولی وإعادتها.‏

‏‏چند مسئله در تکبیرة الاحرام گفته شده که تقریباً اجماع روی مسئله هست و خیلی حرف ندارد. و همۀ عوام می­دانند که به واسطۀ الله اکبر اول نماز، این شخص وارد نماز می‌شود؛ چنانچه همۀ عوام می‌دانند که به واسطۀ «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» از نماز  فارغ می‌شود؛ لذا در روایات زیاد آمده که اوله التکبیر و آخره التسلیم؛ و نیّت جزء نماز نیست، بلکه محقّق نماز است. یعنی اگر کسی می‌خواهد نماز صبح بخواند، باید نیت نماز صبح داشته باشد و وقتی این نیّت متحقّق شد، نماز شروع می‌شود به اوّله التکبیر و آخره التسلیم؛ و اینکه بعضی گفتند اول از مقارنات نماز نیت است، اینطور نیست بلکه اول مقارنات نماز «الله اکبر» است؛ و اما آن نیت جزء نماز نیست و محقق نماز است. اگر نیت داشته باشد، می‌تواند نماز بخواند و اگر نیت نداشته باشد، اصلاً نمی‌تواند نماز بخواند. تا آن خطور نباشد یعنی تا توجه به نماز نباشد، اصلاً نمی‌تواند الله اکبر بگوید. لذا اینکه بعضی گفتند نیت جزء اول است، اینطور نیست، بلکه جزء اول همین الله اکبر است، و آن نیت، توجه به عمل است. عمل هم «اوله التکبیر و آخره التسلیم» است. لذا به قول مرحوم سیّد، توجه شرط است. اگر به جای شرط فرموده بودند که نیّت، محقق عمل است، و تا توجه نباشد، اصلاً نمی‌شود نماز خواند و باید توجه به نماز باشد، که توجه او را وادارد که بگوید الله اکبر و تا آخر نماز که سلام بگوید. بنابراین اگر مرحوم سیّد فرموده بودند «بناءاً علی کون النیة محقّقاً»، بهتر بود. یعنی محقق نماز، نیت است. اول نماز، الله اکبر است. این نماز رکن است. سابقاً خواندیم که ارکان نماز پنج چیز است. تکبیرة الاحرام، قیام متصل به رکوع، رکوع و دو سجده است. اینها اگر بیایند، نماز صحیح است و اگر نیایند، عمداً باشد، نماز باطل است و اگر سهواً هم باشد، باز نماز باطل است. علاوه بر اینکه روایات در این مسئله هست، سابقاً هم راجع به این ارکان مفصل صحبت کردیم، حال یکی یکی در اینجا می‌خواهند راجع به مقارنات نماز صحبت کنند که اول آن تکبیرة الاحرام است، و تا این تکبیرة الاحرام گفته نشود، نمی‌شود نماز شروع کرد و اگر نماز را شروع کند بدون اینکه تکبیرة الاحرام، معلوم است که نمازش باطل است. همینطور که اگر با دو تکبیرة الاحرام شروع کند، نمازش باطل است.

گفتم نیّت، محقّق نماز است و نه اینکه جزء نماز باشد؛ یعنی تا نیت نباشد، اصلاً نمی‌تواند نماز بخواند. وقتی توجه باشد، آنگاه شروع به نماز می‌کند و الله اکبر می‌گوید و قرائت می‌خواند. پس تحقق نماز به واسطۀ نیت است و این بالاتر از شرط و جزء می‌شود؛ لذا سابقاً مرحوم سیّد جزماً فرمودند که نیّت، محقق نماز است و نه اینکه جزء نماز باشد. معنای جزء اینست که مثلاً الله اکبر یا حمد و سوره جزء نماز است و اگر آمد، نماز صحیح است و اگر نیامد، نماز باطل است، به قاعدۀ «اذ انتفی الجزء انتفی الکل». اما قضیۀ نیت غیر از حمد و سوره و رکوع و سجده است؛ لذا مقارنات نماز اگر دوازده چیز است؛ از این دوازده چیز اول آن تکبیر و آخره آن تسلیم است. و اما در قبل باید توجهی باشد به اینکه می‌خواهد نماز بخواند و نماز هم «اوله التکبیر و آخره التسلیم» است. لذا جزء اول نماز، الله اکبر، یعنی تکبیرة الافتتاح یا تکبیرة الاحرام است. می‌خواهد محرم شود برای نماز و باید تکبیر بگوید. گفتند این رکن است و اگر آمد، نماز صحیح است و اگر نیامد، یا باطل آمد، چه عمداً و چه سهواً باشد یا چه جهلاً یا نسیاناً باشد، نماز باطل است. لذا عبارت مرحوم سیّد اینست که:

وبها یحرم علی المصلّی المنافیات، وما لم یتمّها ‏یجوز له قطعها،

یعنی اگر تمام نکرده، می‌تواند آن را قطع کند. این کار برای وسواسی­ها خوب است. مثلاً می‌گوید الله الله الله و بعد می‌گوید الله اکبر. اما هنوز الله اکبر را تمام نکرده، قطع می‌کند. ایشان می‌فرمایند این جایز است. معمولاً مشهور در میان فقها اینست که کسانی که اینگونه نماز می‌خوانند، نمازشان باطل است و باید قطع و وصل نکنند.

من دیدم حتی بعضی از اهل علم می‌گویند والضا والضا و بعد می‌گویند والضالین. مرحوم سید می‌گویند این طوری نیست. لذا می‌فرمایند تا تمام نشده باشد، نماز شروع نشده و اگر تمام نکرده، آن را قطع کند، این نماز صحیح است. وقتی الله اکبر گفت، این نماز صحیح است.

الله به چه عنوان گفته می‌شود؟

به عنوان نماز گفته می‌شود. بنابراین می‌گوید الله الله و بعد می‌گوید الله اکبر. اول و دومی‌را به عنوان نماز گفته یا نه؟!

اگر به عنوان نماز گفته، «من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة» و اگر به عنوان نماز نگفته، اصلاً تکبیر نیست، بلکه می‌خواهد تکبیر بگوید، لذا می‌گوید الله به عنوان تکبیرة الاحرام و دوباره می‌گوید الله به عنوان تکبیرة الاحرام و بار سوم می‌گوید الله اکبر و اینکه الان تکبیرة الاحرام درست شد. مرحوم سید می‌فرمایند معنای اینکه می‌گوید الله، الله، الله اکبر، اینست که الله اول و دوم را قطع می‌کند و می‌گوید اینها به عنوان نماز نیست و بار سوم که می‌گوید الله اکبر، از نماز است.

در والضالین، مسئله مشکلتر می‌شود. مثلاً می‌گوید «والضا» و دوباره می‌گوید «والضا». اگر اینها را به عنوان نماز می‌گوید «من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة» و اگر به عنوان نماز نمی‌گوید، لغو در نماز می‌شود. یا لغو است و نماز را باطل می‌کند و یا زائد است و «من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة» نماز را باطل می‌کند، و برای وسواسی ها کار مشکلی شده است.

شخصی نزد من آمده بود و می‌گفت من خوب می‌توانم نماز بخوانم، اما چه در فرادی و چه با جماعت نمی‌توانم الله اکبر را بگویم. نماز تمام می‌شود و من هنوز الله اکبر نگفتم. حال چه کنم؟! یا اینکه می­گفت بعضی اوقات به قدری ناراحت می‌شوم که منجر به دکتر می‌شود اما نمی‌توانم الله اکبر را بگویم.

من به او گفتم نماز را بدون الله اکبر بخوان. مثل کسی که برهنه است و لباس ندارد و به صورت برهنه نماز می‌خواند یا مثل کسی که حمد و سوره­اش غلط است و نمی‌تواند یاد بگیرد، به راستی اگر نتواند باید با آنچه در فراخور حالش است، بخواند.

اگر احتیاط کنیم که سابقاً اگر یادتان باشد مرحوم سیّد برای کسانی که نمی‌توانند سجده کنند، مثلاً لباس ندارند، می‌فرمودند با ایما و اشاره. اما ما سابقاً گفتیم ایما و اشاره نداریم و کسی که برهنه است، می‌تواند نماز را ایستاده بخواند ولو عورتینش هم پیدا باشد. در اینجا هم مثلاً نمی‌تواند الله اکبر بگوید و دستش را بلند می‌کند. فقها فرمودند اگر نمی‌تواند بگوید با ایما و اشاره بخواند. در اینجا هم که نمی‌تواند الله اکبر بگوید، دستها را بلند کند.

ایما و اشاره کار خوبیست اما دلیلی برایش نداریم، بنابراین این شخص باید نماز بخواند بدون گفتن الله اکبر. مثل اینکه روی میز نماز می‌خواند. همینطور که در آنجا نمی‌تواند رکوع و سجده کند، در اینجا هم نمی‌تواند الله اکبر بگوید. همینطور که در آنجا نماز درست است، در اینجا هم درست است. فرقی هم بین گفتن و به جا آوردن نیست.

بعضی از مسئله گوها شبهه انداختند که این کسی که می‌خواند روی صندلی یا میز سجده کند، شصتهای پایش را روی زمین بگذارد. ما می‌گوییم اگر بنا شد روی صندلی و میز بخواند، آنچه برایش لازم است اینست که سر را رو میز به مهر بگذارد. نظیر نماز نشسته است و همینطور که در نماز نشسته، خیلی از چیزها معفوّ است، در اینجا هم آقایی که معلول است، خیلی از چیزهایش معفو است. حال وظیفۀ این وسواسی­ اینست که هرچه به زبانش آمد، بگوید؛ و اگر هیچ چیز به زبانش نیامد، لازم نیست. کم کم این بی خیالی او را خوب می‌کند و اگر به مرور زمان خوب نشد، برای هرکس به اندازۀ وسعش نماز و روزه واجب است. همینطور که اگر روزه برایش ضرر دارد، باید روزه­اش را بخورد. این هم که نمی‌تواند الله اکبر بگوید، باید مابقی نماز را بگوید. مثل کسی که گنگ است. همینطور که گنگ نماز را بدون حمد و سوره و سجده می‌خواند، این هم باید بدون الله اکبر نماز بخواند. پس هرکسی به اندازۀ وسعش بخواند.

حال در اين مسئله مرحوم سیّد، ما در این عبارت گیریم که: «وما لم یتمّها ‏یجوز له قطعها». چیزی که هنوز تمام نکرده، قطع آن جایز است. مثلاً اگر بگوید الله، الله و بعد بگوید الله اکبر، درست است. از او سوال می‌کنیم الله اول از چه باب بود. اگر بگوید از نماز بود، نماز باطل است. اگر بگوید از نماز نیست، آنگاه چیز زائدی آمده و «من زاد فی صلاة فعلیه الاعادة». پس این عبارت مرحوم سید ظاهراً اشکال دارد که بگوید الله و قطع کند و بعد بگوید الله اکبر.

این الله اگر جزء نماز بود، می‌شود الله، الله اکبر. اگر خارج از نماز بود و الله دوم جزء نماز بود، زیاده می‌شود و «من زاد فی صلاة فعلیه الاعادة». لذا ما می‌گویمی‌«و ما لم یتمّها یجوز له قطعها» درست نیست، بلکه اگر تمام نکرده، باید نماز را قطع کند و نه اینکه الله اکبر را قطع کند. مثلاً حرف بزند و رو را از قبله برگرداند وبعد بگوید الله اکبر. ولی نمی‌شود کسی بگوید من از ایاک نعبد و ایاک نستعین اعراض کردم و می‌خواهم دو بار بگویم. بالاخره «من زاد فی صلاة فعلیه الاعادة».

صلّی الله علي محمّد وَ آل محمّد