أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.
مسئله 7:
فاقد الطهورین یجب علیه القضاء، و یسقط عنه الأداء و إن کان الأحوط الجمع بینهما.
در مسئله ادعای اجماع هم شده بر این مطلب که اگر کسی نتواند خود را طاهر کند، به معنای اینکه وضو و غسل و تیمم کند، نماز از او ساقط است، اما بعد باید قضایش را به جا بیاورد.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» روی این شهرت فتوا دادند اما احتیاط مستحب کردند بر اینکه هم نماز بخواند بدون طهارت و هم بعد قضا کند.
مشهور در میان أصحاب گفتند نماز متوقّف بر طهارت است. وقتی طهارت نباشد، نماز واجب نیست اما ساقط هم نیست و باید بعد قضای این نماز را با طهارت بخواند.
حرفی که در مسئله هست، اینست که دلیلی که آوردند، ناتمام است. برای اینکه نماز متوقّف بر خیلی چیزهاست اما در نبودش نماز قضا نیست. «لاصلاة الاّ بفاتحة الکتاب»، «لاصلاة إلاّ برکوع»، «لاصلاة إلاّ بالسجدتین»؛ اما درحالی که در نماز متوقّف بر فاتحة الکتاب است، اگر کسی نسیاناً فاتحةالکتاب را نگفت، نمازش درست است و حتی آن فاتحة الکتاب قضاء هم ندارد. اگر کسی نتوانست رکوع کند، باید نمازش را انجام دهد به هر صورتی که میتواند؛ لذا این جمله درست نیست و وجهی برای سقوط فاقدالطهورین نداریم. بنابراین دلیل اقتضاء میکند «الصلاة لا یترک بحالٍ»، اگر فاقدالطهورین شد، نماز را بدون طهارت بخواند. حتی ما میگوییم قضاء هم ندارد اما معلوم است چون شهرت در کار است، باید بگوییم جمع بین هر دو میشود. یک نماز بخواند بدون طهارت و بعد هم که دسترسی به طهارت پیدا کرد، نماز دیگری بخواند. مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» همین را فرمودند و دیگران و محشین بر عروه همین را فرمودند اما معمولاً احتیاط مستحبی است و اینکه نماز برای فاقدالطهورین واجب نیست اما قضا دارد و باید قضایش را بخواند. و حق مطلب اینست که بگوییم فاقدالطهورین باید نماز بخواند بدون طهارت و قضاء هم ندارد اما مستحب است یا احتیاط استحبابی دارد که بعد از اینکه دسترسی به طهارت پیدا کرد، نماز را با طهارت بخواند.
مسئله 8:
من وجب علیه الجمعة إذا ترکها حتّی مضی وقتها أتی بالظهر إن بقی الوقت، و إن ترکها أیضاً وجب علیه قضاؤها لا قضاء الجمعة.
مسئله معلوم است. نماز جمعه وقت خاصی دارد و تقریباً یک ساعت و نیم است. بعد از یک ساعت و نیم، وقت نماز جمعه تمام میشود و اگر نماز جمعه نخوانده باشد، اگر ما قائل به وجوب شویم، ساقط میشود و اگر قائل به استحباب باشیم، باز ساقط میشود و باید نماز ظهر بخواند. چنانچه اگر به یک رکعت نماز جمعه رسید، باز نماز جمعهاش درست است. مثلاً به یک رکعت رسید و بعد رکعت دوم را خودش بخواند. هم دلیل داریم و هم قول داریم و حرف ندارد. چیزی که در مسئله هست، اینست که اگر نماز جمعه را نخواند، یا عمداً یا سهواً یا جهلاً، تا اینکه نماز جمعه تمام شد اما هنوز وقت نماز جمعه هست و نماز جمعۀ دیگری نیز هست. در این صورت نوبت به نماز ظهر نمیرسد و میتواند به آن نماز جمعه برسد و نماز جمعه را بخواند ولو در جمعۀ اول شرکت کرده باشد و نخوانده باشد یا اینکه به نماز جمعۀ اول نرسیده باشد. مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» این جملۀ آخر را نفرمودند و سزاوار بود که بفرمایند و نباید فرموده باشند «یجب قضاء نماز جمعه ظهراً» برای اینکه فرمودند: «من وجب علیه الجمعة إذا ترکها حتّی مضی وقتها أتی بالظهر» و ظاهرش اینست که نماز جمعه واجب است درحالی که قول به وجوب در زمان غیبت کم است و قول به حرمت در زمان غیبت کم است، اما مشهور در میان أصحاب است که نماز جمعه در روز جمعه مستحب است و مستحب مؤکّد هم هست؛ لذا «من یستحب علیه الجمعة إذا ترکها حتّی مضی وقتها أتی بالظهر». بعد هم اگر نماز ظهر نخواند و نماز جمعۀ دیگری هم هست، میتواند اما مستحب است که نماز جمعه را بخواند در حالی که نماز جمعۀ دیگری بعد از نماز جمعۀ اول باشد و در وقت هم باشد.
مسئله 9:
یجب قضاء غیر الیومیة سوی العیدین حتّی النافلة المنذورة فی وقت معیّن.
مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» مسئله را خیلی مختصر و درهم پیچیده فرمودند و آن اینست که همۀ مستحبات قضاء دارد. اگر کسی نماز شب نخواند، به هر دلیلی هم باشد، اگر فردا بخواهد قضای نماز شب را بخواند، مانعی ندارد. همچنین اگر نذر کرده باشد که نماز شب بخواند، باید نماز شب را بخواند و اما اگر نخواند، مشهور و من جمله مرحوم سیّد میگویند قضاء دارد و ما راجع به همۀ نذرها یک قاعده داریم و آن اینکه نذر برای ما تکلیف نمیآورد و مشرّع نیست، بلکه وجوبی بر ذمّه میآورد و اگر به جا آورد، ثواب دارد و اگر به جا نیاورد، حنث نذر است و باید کفاره دهد؛ و اما قبول نداریم که نذر مشرّع باشد و مشهور در میان اصحاب و من جمله مرحوم سیّد«رحمتاللهعلیه» است که از جمله واجبات، منذور را میدانند و میفرمایند اگر کسی مثلاً نذر کرد نماز شب بخواند، نماز شب برایش واجب است. میگوییم نماز شب مستحب است اما عمل به نذر واجب است؛ لذا در وقتی که میخواهد نیّت کند، نمیتواند بگوید نماز شب واجب به جا میآورم، بلکه باید بگوید نماز شب مستحب به جا میآورم و عمل به نذر هم کرده و ثواب نماز گرفته و ثواب نذرش را هم گرفته است. و اما اگر نماز را نخواند، ترک واجب نکرده بلکه ترک نذر کرده است؛ لذا مستحبی را ترک کرده اما منذورٌبه بوده و باید حنث نذر کند. بنابراین اگر عمداً نخواند، این نماز قضا ندارد، برای اینکه نماز مستحبی است و ترک شده است، بلکه به نذر عمل نکرده است؛ لذا کسی که نذر کرده مثلاً یک میلیون به فقیر بدهد، این دادن یک میلیون به فقیر واجب نیست بلکه مستحب است اما نذر روی آن آمده است، بنابراین عمل به مستحب، عمل به نذر است و ثواب دارد؛ و اما اگر آن یک میلیون را ندهد، واجب را ترک کرده بلکه نذر را ترک کرده است. پس اگر بخواهد نیت هم بکند، میگوید یک میلیون مستحبی صدقه میدهم برای اینکه منذورٌبه است. اگر به نذرش عمل کرد، یعنی به آن مستحب عمل کرد، حنث نذر ندارد و اگر به آن مستحب عمل نکرد، مستحبی که نذر روی آن بوده ترک کرده، لذا باید حنث نذر کند و کفارۀ نذر بدهد؛ لذا اگر کسی نمیتواند به نذرش عمل کند، واجب را ترک نکرده و نماز شب به همان حالت مستحبی که بوده مستحب است، و نذر روی آن باشد یا نباشد، تفاوت ندارد و اما عمل به نذر نکرده و اگر میتوانسته کفاره دارد و اگر نمیتوانسته، ساقط است. علی کل حالٍ واجب را ترک نکرده بلکه مستحبی را ترک کرده و یا مستحبی را به جا آورده. اگر مستحبی را به جا بیاورد، نذر را عمل کرده و کفارۀ نذر ندارد و اگر نتوانست یا نسیان کرد یا اضطراری جلو آمد و بالاخره نتوانست به نذرش عمل کند، کفاره ندارد و قضاء هم ندارد برای اینکه منذورٌله است. بله، ما یک قاعدۀ کلی داریم که مرحوم سیّد در اینجا ندارند و آن اینست که همۀ مستحبات قضاء دارد اما قضای مستحبی است و من جمله نماز شب مستحب است اما اگر کسی نخواند، مستحبی را ترک کرده است.
حاج میرزا علی آقای شیرازی«رحمتاللهعلیه» به قم آمده بود و در شب جلسه داشت و جلسه طول کشیده بود و نماز شبش قضاء شده بود. فردا صبح مثل اینکه بچهاش مرده باشد، گریه میکرد و میگفت دیشب نماز شبم ترک شد. گفتند قضاء کن. گفت قضاء خواندم اما قضاء کجا و ادا کجا! هرچه به ایشان دلداری دادند، از اینکه نماز شبش از بین رفته بود ولو اینکه قضای آن را خوانده بود، گریه میکرد.
یادم نمیرود مرحوم آیتالله آقای نجفی«رحمتاللهعلیه» میفرمود خدمت امام زمان«عجلّاللهتعالیفرجهالشّریف» در راه سیّد محمد رسیدم و آقا به من تلطف کردند و از جمله حرفها به من این بود که فرمودند ننگ است کسی شیعۀ ما باشد اما تسامح و تساهل در نماز شب داشته باشد. لذا در آخر کار از همه تقاضا دارم این نماز شب که قرآن میگوید مقام محمود است، این مقام محمود را ترک نکنید و از همه تقاضا دارم در این وضع فعلی اهمیت به نماز شب دهید و در نماز شب بخواهید که این مرض و درد که برای همه آمده، شفای عاجل و کامل پیدا شود، انشاءالله.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد