بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي»
بحث جلسات اخلاق دربارۀ عواملی بود که موجب سقوط انسان میشود. بحث این جلسه دربارۀ «شیطان» بهعنوان یکی از عوامل سقوط انسان است.
قرآن شریف روی این عامل سقوط خیلی پافشاری دارد. اولاً قرآن در چندین آیه به انسانها میفهماند که شیطان دشمن سرسخت آنهاست، مثلاً میفرماید: «وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبين».
همچنین میفهماند که شیطان از هر راهی بتواند انسان را به سقوط میکشاند: «فَبِما أَغْوَيْتَني لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ ، ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ».
شیطان قسم خورده و به خداوند متعال تشر زده و گفته است برای اینکه به واسطۀ بنی آدم گمراه شدم، پس آنها را گمراه میکنم و از اطراف میآیم، یعنی از طرف جلو، از طرف عقب، از طرف راست و از طرف چپ میآیم. بعد از آن هم میگوید: کمتر کسی پیدا میشود که رستگار بشود و کم پیدا میشود که متابعت از من نکند.
امام باقر«سلاماللهعلیه» دربارۀ آیۀ شریفه میفرمایند: مراد شیطان اینست که از طرف جلو میآید و آخرت را به غفلت میاندازد و دیگر مردم تا دم مرگ غافل از آخرت میشوند. از پشت سر میآید و دنیا را در چشم مردم جلوه میدهد و مردم دنیاپرست میشوند و همّ و غمشان دنیا میشود. از طرف چپ میآید، یعنی از راه گناه میآید؛ مانند گناه چشم، گناه گوش، گناه زبان و بالاخره از راه گناه مردم را به سقوط میکشاند. از طرف راست میآید یعنی از راه عبادت، آنها را به سقوط میکشاند.
مثلاً عبادتهای خرافی را تحمیل میکند و جلوه میدهد و واجبات را کم جلوه میدهد و به جای واجبات، مردم مشغول مستحبات میشوند. ریاکاری و تظاهر در میان مردم زیاد میشود و بالاخره از راه عبادت انسان را جهنمی میکند. این گفتۀ شیطان با خداوند است و خداوند متعال هم این گفتۀ شیطان را برای انسانها در قرآن نقل میکند که مواظب شیطان باشید. شیطان هرکس را به طریقی منحرف میکند و به سقوط میکشاند، آدم فهمیده، آدم عالم و دانا و بالاخره هرکسی را از راهی منحرف میکند و یک راه هم ندارد.
در روایت آمده است که حضرت موسی«سلاماللهعلیه»، شیطان را با یک کلاه رنگارنگ دید و به او گفت: که این کلاه رنگارنگ چیست؟ شیطان گفت: این کلاه رنگارنگ علامت اینست که مردم را از راههای مختلف منحرف میکنم. همه را از یک راه منحرف نمیکنم، بلکه هرکسی را از راهی منحرف میکنم.
نظیر این روایت را یکی از بزرگان میفرمود: خواب شیطان را دیدم که طنابهای رنگارنگی روی دوش اوست و یک زنجیری هم روی دوش اوست. گفتم: این طنابها برای چیست؟ شیطان گفت: برای افسار کردن مردم و به جهنم کشاندن آنهاست. گفتم: چرا رنگارنگ است؟ گفت: هرکسی را از راهی منحرف میکنم. گفتم: این زنجیر چیست؟ شیطان گفت: یکی از علمای بزرگ را امشب رفتم منحرف کنم و سه مرتبه زنجیر کردم اما هر سه مرتبه، زنجیر را پاره کرد. و بالاخره خواب درست باشد یا نه، اما روایت حضرت موسی«سلاماللهعلیه» درست است.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم، اینست که شیطان نمیتواند شیعۀ واقعی و انسان متقی را ببرد. انسان در وقتی که زیر پرچم شیطان برود، شیطان او را بازی میدهد و از هر راهی که بتواند او را منحرف میکند. اما اگر انسان به راستی یک مؤمن و یک متقی باشد، شیطان روی او کاربردی ندارد.
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ، إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَه».
این آیۀ شریفه هفت هشت تأکید دارد. آیۀ شریفه با تأکید فراوان میفرماید: شیطان با این همه زرنگی و با این همه علم و بدجنسیاش نمیتواند انسان را منحرف کند، به شرط آنکه انسان زیر پرچم خداوند باشد. شیطان چه وقت میتواند انسان را منحرف کند؟ وقتی که زیر پرچم شیطان برود و حرف او را بشنود. لذا توجه به این مطلب که قرآن در آیات فراوانی میفرماید: خودت را به خدا بسپار، امری ضروری است. البته در لفظ و صرف خواندن آیۀ شریفۀ «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» نتیجهای ندارد، بلکه باید با اعتقاد و با عمل باشد. به چنین کسی یک مؤمن واقعی و یک شیعۀ واقعی میگویند.
بارها شیعۀ واقعی و مؤمن واقعی را معنا کردهام، کسی است که عقیدۀ محکم، شعار گویا و عمل بر طبق آن عقیده، صددرصد داشته باشد، اگر انسان شیعۀ واقعی شد، آنگاه شیطان روی او کاربردی ندارد. شیطان قسم خورده است که همه را گمراه میکند بجز مخلَصین. این هم یک تشری به خداوند است، که قرآن کریم نقل میکند که شیطان بدجنس، پررو و بی حیا در مقابل خداوند متعال، به خدا تشر زده است. یکی از جاهایی که شیطان به خداوند تشر میزند، این آیۀ شریفه است: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ، إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»؛ شیطان به خداوند میگوید: به عزت و جلالت، همه را گمراه میکنم جز مخلصین را. مراد از مخلَص، آن کسی است که به راستی صددرصد زیر پرچم خداوند باشد. بعضی از بزرگان گفتهاند: مخلص یعنی معصومین. اما با این آیهای که الان خواندم ظاهراً این نیست. معنای مخلَص در اینجا اینست که هرکه زیر پرچم خدا باشد، شیطان حق ندارد در آنجا برود. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»؛ یعنی خداوند مخلص را برای خودش قبول کرده است و چون برای خودش قبول کرده است، دیگر شیطان حق تعرّض به شخص مخلَص را ندارد.
انسان اگر بخواهد از شرّ شیطان محفوظ بماند، باید به زیر پرچم خدا برود. چه کسی میتواند زیر پرچم خدا برود؟ آن کسی که مؤمن واقعی بشود. خداوند در چندین جا در قرآن شریف میفرماید: اگر مؤمن واقعی شدید، به من حق پیدا میکنید و من کمکتان میکنم، در بن بستها به فریادتان میرسم. یکی از جاهایی که خدا به فریاد انسان میرسد و به او کمک میکند، آنجایی است که زیر پرچم خداوند باشد و دیگر شیطان نمیتواند متعرّض او بشود و نمیتواند به او کاربرد داشته باشد. به عبارت قرآن، شیطان دیگر نمیتواند زیر پرچم خدا برود و یک مصونیّتی برای مؤمن پیدا میشود. میفرماید:
«وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ»
«وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنين»
حتماً اگر مؤمن شدید خداوند به شما کمک میکند. یقیناً اگر مؤمن شدید در بن بستها خداوند به فریادتان میرسد. آنجا که شیطان میخواهد بیاید و متعرّض انسان بشود، پروردگار عالم جلوی شیطان را میگیرد و انسان را از فریب شیطان متنبّه میکند. بالاخره اگر انسان مرید و بندۀ خدا باشد و خداوند او را قبول کند و اگر انسان مخلَص باشد و زیر پرچم خداوند باشد، شیطان با این همه تشرها به خدا و با این همه زرنگی، با این همه علم انحرافیاش، نمیتواند متعرّض انسان بشود.
اگر انسان بخواهد که شیطان متعرّض او نشود، باید یک شیعۀ واقعی باشد. شیعۀ واقعی یعنی اعتقادات او حسابی محکم باشد. آن چهل مسئلۀ اعتقادی مربوط به شیعه، در دلش رسوخ کرده باشد، شعارش گویا و عملش بر طبق آن عقیده باشد. هنگامی که اطاعت از خدا صددرصد بشود، انسان زیر پرچم خدا میرود و وقتی زیر پرچم خدا باشد، به تعبیر قرآن کریم: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ». شیطان متعرّض چه کسی میشود؟ قرآن کریم میفرماید: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَه».
یعنی آن کسی که زیر پرچم شیطان برود و متابعت از شیطان بکند. به جای متابعت از خداوند، متابعت از شیطان را برگزیند، آن وقت است که شیطان میتواند او را منحرف بکند. و اگر العیاذبالله کسی در محل تعرّض شیطان واقع شد، خطر سقوط او خیلی بالاست.
قرآن کریم میفرماید: یکی از کارهای شیطان اینست که اعمال بد انسان را بهصورت اعمال خوب جلوه میدهد: «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ». حتی در آیۀ دیگر میفرماید: «زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ» و در یک آیۀ دیگر میفرماید: «وَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثيرٍ مِنَ الْمُشْرِكينَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ».
گاهی انسان به آنجا میرسد که آدم کشی میکند و بچهاش را زیر خاک میکند و تخیّل میکند کار خوبی کرده است. اگر العیاذبالله شیطان مسلط بر انسان بشود، کار خوب انجام نمیدهد و کار بد انجام میدهد و بلکه تخیّل میکند که کارش خوب است، به این عمل جهل مرکّب میگویند. قرآن در آیهای میفرماید: ورشکستهترین افراد کسانی هستند که جاهل باشند، آن هم به جهل مرکب. میفرماید: میخواهید نشان بدهم که ورشکستهترین افراد چه کسی است: «الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً»؛ یعنی ورشکستهترین افراد آن کسانی هستند که کار بد میکنند اما خیال میکنند که کار خوبی کردهاند. از این مطالب به راحتی نگذرید و به آن توجه داشته باشید.
امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: تعریف کسی را نزد من میکردند و من میخواستم آن شخص را ببینم. یک وقتی در راه او را دیدم و او از دست من فرار کرد و من دنبالش رفتم. دیدم که از مغازهای دزدی کرد. دو عدد نان و دو عدد انار دزدید و در خرابهای رفت و به چهار فقیر صدقه داد. جلوی او را گرفتم و گفتم: این کار چه بود که کردی؟ گفت: مگر قرآن نخواندهای؟! قرآن میفرماید: هرکسی که کار خوبی انجام بدهد، ده برابر به او پاداش میدهیم، اما اگر کار بد بکند یک کیفر دارد. گفتم: خواندهام، ولی چه ربطی به کار تو دارد؟ گفت: چهار تا دزدی کردم، دو عدد نان و دو عدد انار، و چهار کیفر و سیئه در نامۀ اعمالم نوشته شد و این اموال را صدقه دادم، یعنی چهل برابر سود و حسنه بردم. چهار گناه را اگر از چهل حسنه کسر کنیم، سی و شش حسنه باقی میماند. امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: تو اصلاً ثواب نبردی، بلکه مرتکب هشت گناه شدی. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ»؛ یعنی قبول عمل متوقف بر تقوا و تحصيل رضایت خداست. پس چهار گناه بهخاطر آنکه در مال مردم تصرف کردی و چهار گناه دیگر بهخاطر آنکه بدون اجازۀ مردم به فقرا از مالشان صدقه دادی. در واقع ثواب نکردی، بلکه هشت گناه و سیئه در نامۀ اعمالت ثبت شد.
شیطان با القای اینگونه توجیهها و با جلوه دادن گناه به صورت حسنه، انسان را به سقوط میکشاند.
این بحث ناقص است و ادامۀ آن در جلسۀ آینده بیان خواهد شد.