بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ يَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی يَفْقَهُوا قَوْلِي
یکی از امتیازهای امام حسین«سلاماللهعلیه»، این شوریست که در دلهای شیعیان است و پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» به این خبر داده است. میفرماید: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا»؛ خدا از امام حسین«سلاماللهعلیه» حرارت و شوری در دل شیعیان قرار داده که این خاموش شدنی نیست.
از این جمله میفهمیم که حتی در زمان حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» هم این روضه هست. برای اینکه این روضههاست که آرامش دل شیعه است. این سوز و گدازهاست که شیعه را آرام میکند. بعد میگویم که روح شهادتطلبی در او میدمد، اما آنچه مورد بحث ماست، اینست که:
این حسیــن کیست که عالم همــه دیوانـــۀ اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانۀ اوست
این تفاوتی هم ندارد مسجدی باشد یا غیر مسجدی باشد. فاسق باشد یا فاجر باشد. در دهۀ محرم یک شوری در دل شیعه پیدا میشود که حاضر است که همه چیز را فدای او کند. میبینیم که همه این سیاهپوشی و این عزاداری را در این دهۀ محرم دارند و همیشه داشتند و تا آخر هم به قول پیغمبر اکرم هست. حتی غیر شیعه توجه به امام حسین و قضایا پیدا میکنند، این شور در دل آنها هم پیدا میشود. در روایات میخوانیم هر وقت که اسم امام حسین میآمد، در خدمت یکی از پیامبرهای گذشته، شوری در دل آنها هم پیدا میشد. حضرت آدم بنا شد توبه کند. قرآن میفرماید که جبرئیل آمد و اسماء پنج تن آل عبا را به او گوشزد کرد. قبلاً در عرش خدا دیده بود: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمات»[2]
این کلمات یعنی پنج تن آل عبا. جبرئیل گفت خدا را به این پنج تن قسم بده تا خدا دعایت را مستجاب کند، تا اینکه خدا توبهات را قبول کند. حضرت آدم توبه کرد. گریهها و زاریها داشت و بالاخره آرام شد. یک سوال کرد و گفت جبرئیل! این حسین کیست که وقتی اسمش را آوردم، دلم شکست و شوری پیدا کردم. جبرئیل برای حضرت آدم روضۀ عطش را خواند. گفت این فرزند توست که به کربلا میرود و آنجا دشمن نه تنها او را بلکه همۀ اولادش را میکشند و از عطش بچههایش میمیرند و بالاخره جبرئیل روضهای برای حضرت آدم خواند و حضرت آدم«سلاماللهعلیه» گریه کرد. مرادم این جمله است که وقتی اسم امام حسین«سلاماللهعلیه» را پیش حضرت آدم آوردند، شوری در دلش پیدا شد. راجع به حضرت موسی و حضرت ابراهیم نیز چنین است. خدا برای حضرت ابراهیم مصیبت خوانده است و خدا برای حضرت موسی مصیبت خوانده است. خدا به حضرت موسی گفت که ای موسی! یکی از امتیازهای شیعه، این عاشوراست. گفت خدایا! عاشورا چیست؟ گفت گریه برای حسین«سلاماللهعلیه» و عزاداری برای حسین. وقتی اسم حسین آمد، دلش شکست و خدا هم یک گریۀ حسابی از او گرفت یعنی یک مصیبت برای حضرت موسی خواند و بعد هم مصیبت عطش خواند و حضرت موسی«سلاماللهعلیه» یک گریۀ حسابی برای امام حسین«سلاماللهعلیه» کرد. لذا پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» بعضی اوقات به یاد کربلا گریه میکردند. حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» نیز به یاد کربلا گریه میکردند. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» به یاد کربلا گریه میکردند و روضه میخواندند. همینطور که بعد از امام حسین، همۀ ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» در این دهۀ محرم عزاداری میکردند و در این دهه کسی آنها را خندان نمیدید و به دنبال روضهخوانی بودند که آنها روضه بخوانند و اینها بلند بلند گریه کنند. این اختصاصهای امام حسین است. یعنی مثلاً پیغمبر اکرم وقتی اسمشان آورده میشود، فرحی برای همه پیدا میشود. یا علی، اسمش آورده میشود و یا فاطمه و مابقی. کسانی که به راستی عاشق امام زمان هستند و به راستی برای فرج امام زمان کار میکنند، اینها امام زمان را دوست دارند، اما اینطور نیست که شوری در دلشان از اسم امام زمان بیاید، بلکه این شور مختص امام حسین است و ما باید به این شور توجه داشته باشیم و این نعمت بزرگی است. برای اینکه انسان وقتی اسم حسین میآید، یاد حسین بیفتد. اما با یاد، حرارتی در دلش پیدا شود. لذا روایت داریم که وقتی آب میخورید، به یاد امام حسین باشید و سلامی به امام حسین بکنید. وقت آب خوردن این شور را در دل پیدا کنید. وقتی غریبی را میبینید و یا نام شهیدی را میشنوید. «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ». هیچ روزی مثل روز عاشورا و هیچ کسی مثل حسین نیست. همۀ ائمۀ طاهرین را شهید کردند و باید برای آنها گریه کنیم. همۀ ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» عزا دارند و باید برای آنها گریه کنیم. اما امام حسین«سلاماللهعلیه» غیر از ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» است. غیر از پدرش امیرالمؤمنین است. پدرش مظلوم است اما این کلمۀ مظلوم برای امام حسین است. اینکه در دل شوری پیدا میشود، برای امام حسین است و اینکه انسان گریه کند و آرام شود، برای امام حسین است و به راستی گریۀ بر حسین«سلاماللهعلیه» آدم را آرام میکند و ما باید به این اختصاصها و امتیازها اهمیت بدهیم. ولو امتیاز برای امام حسین است اما برای ما هم یک امتیاز است. به یاد امام حسین دلمان بشکند و شوری پیدا شود. آنگاه همین آب برای ما لذتبخش میشود. بعد هم به نام حسین گریه کنیم، این گریه برای ما آرام بخش میشود:
«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا».
ما گاهی خودمان برای امام حسین گریه کنیم. یکی از بزرگان گفته بود که من خواب بودم و از خواب بیدار شدم و تشنه بودم و آب پیدا نکردم. کسی نبود به من آب دهد و نتوانستم آب بخورم. مقداری برای امام حسین گریه کردم و با لب تشنه خوابیدم. دیدم روز قیامت است و من رفتم در صفی که صف امیرالمؤمنین و لوای حمد است. مرا راه دادند و مولا امیرالمؤمنین یک ظرف آب برایم آوردند و گفتند این جای آن عزاداری که امشب کردی. بالاخره آب خوردم و سیراب شدم و از خواب بیدار شدم. اینها امتیازهایی است که باید به یاد آن باشیم. در خانۀ ما باید اسم امام حسین باشد. در خانۀ ما امام حسین زنده باشد. در زندگی ما امام حسین زنده باشد. ما لاأقل سه چهار مرتبه آب بخوریم و «سلام الله علی الحسین» بگوییم.
و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد
[2]. بقره، 37: «سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود.»