بسم الله الرحمن الرحيم
بحث جلسه قبل دربارة ذکر و اینکه ما باید همیشه به یاد خدا
باشیم. گفتم قرآن شریف این ذکر را میخواهد، خیلی میخواهد؛ به قول امام صادق
(سلام الله علیه) خدای تبارک و تعالی از ما هر چیزی را که خواسته است محدود خواسته
است، اما یک چیز را نا محدود خواسته است؛ هر چه میتوانیم و آن یاد خداست. « يا
ايها الذين اذکرو الله ذکراً کثيراً و سجوه بکرة و اصيلاً » ای مسلمان به یاد خدا
خیلی باش، صبح و شام باش. یعنی همیشه به اندازة قدرت به یاد خدا باش. و دربارة
مؤمن قرآن میفرماید که یکی از صفات مؤمن همین است: «الذين يذکرون الله قياماً و
قعوداً و علي جنوبهم و يتفکرون في خلق السمٰوات و الارض، ربنا ما خلقت هذا باطلاً.
ربنا فقنا عذاب نار». مؤمن آن است که در هر حال به ياد خدا و با خدا مکالمه دارد.
با خدا راز و نياز دارد و بالأخره از خدا ميخواهد عذاب دردناک دنيا و آخرت نداشته
باشد، و در روايات ما ياد خدا، اين ذکر فوقالعاده سفارش شده است. حتي اين تسبيحات
حضرت زهرا که يک ذکر است، يک تسبيح است، يک حمد است، به اندازهاي پيش پيغمبر، پيش
حضرت زهرا و پيش ائمه طاهرين اهميت
دارد که پيغمبر فرموده است: بهتر از دنيا و آنچه در دنياست. حضرت زهرا پذيرفته است
اينکه بهتر از دنيا و آنچه در دنياست و امام صادق (ع) فرموده است: تسبيح مادرم
زهرا پيش من از هزار رکعت نماز بهتر است. نبايد از اينها ساده بگذريم و در شأن و
نزول همين تسبيحات حضرت زهرا دارد که حضرت زهرا آمدند يک همکار از پيغمبر اکرم
براي خودشان بگيرند. و معلوم است نبايد پيغمبر اکرم در مقابل حضرت زهرا نه بگويد،
لذا فرمود که زهرا جان، قبل از آنکه خواهشش را بکند، گفتم زهرا جان ميخواهي يک
چيزي به تو بدهم که از دنيا و آنچه در دنياست بهتر است؛ بعد از نمازها 34 مرتبه
بگو الله اکبر، 33 مرتبه بگو الحمدالله، 33 مرتبه بگو سبحان الله. که مشهور شد به
تسبيح حضرت زهرا. و تشيع روي اين تسبيح حضرت زهرا خيلي پا فشاري دارد و يک شعار
براي شيعه شده. جا هم دارد. حضرت زهرا آمدند خانه پيش اميرالمؤمنين گفتند که رفتم
يک همکار بگيرم اما بابام يک چيزي يادم دادند که بهتر از دنيا و آنچه در دنياست.
اينها مکتب شيعه است. اينها روش، منش شيعه است. و اينها آميخته شده در دين و مذهب
تشيع است و ما بايد حتماً تا ميشود به ياد خدا باشيم. چيزي که به همه مخصوصاً به
جوانها بگويم. قرآن شريف ميفرمايد: اگر اين ياد خدا، اين ذکر خدا، اين ورد خدا در
زندگي تو نباشد، فوقالعاده زندگي خطرناک ميشود. آخرت هم خطرناک ميشود. ميفرمايد:
«من اعرض عن ذکري فإنَّ له معيشة ضفکا و ؟؟؟؟؟؟ اليوم القيامة اعمیٰ » کسانی که
اعراض از ذکر خدا، از یاد خدا داشته باشند، در زندگیشان، در دلشان یاد خدا نباشد؛
اینها یک زندگی ناخوش دارند. یک زندگی توأم با گره روی گره، مشکل روی مشکل، در روز
قیامت هم کور وارد صف محشر میشوند. با خدا راز و نیاز میکند: « رب لم حشرتنی
اعمیٰ و قد کنت بصيراً » من در دنیا چشم داشتم، چرا اینجا کورم؟ قرآن میفرماید
خدا خطابش میکند: « کذلک اتتک آياتنا و فنسيتها فکذلک اليوم ؟؟؟؟؟ » تو در دنيا
ما را فراموش کردي، و ما در اينجا تو را فراموش کرديم؛ معلوم است وقتي ما تو را
فراموش کنيم، کوري، بدبختي، شقاوتمندي، و اگر ما چيزي نداشتيم براي اعراض از ذکر و
ياد خدا به غير اين آيه، بس بود اينکه ما در زندگيمان به ياد خدا زياد باشيم،
برای خودمان ذکری، وردی انتخاب کنیم. و این اذکار را تا میشود بگوییم. حتی قرآن
میفرماید اگر به یاد خدا بودی دست عنایت خدا روی سر توست. والّا بدان یک شیطان
همیشه با تو است: « و من يعش عن ذکر الرحمن نقيص له شيطاناً فهولا قرين » که این
شیطان گاهی شیطان جنی است. رفیق بد از هر مصیبتی بالاتر برای دختر، برای پسر، رفیق
ناباب است. دوست ناباب به قول قرآن دوست شیطان. آن وقت علاوه بر این یک دوست به
نام شیطان، جنی هم همراه این، برای گول
زدن این برای منحرف کردن این و قرآن میفرماید این شیطان همیشه با این است. اگر به
یاد خدا باشد، خدا به یاد این است. هیچ فراموش نمیکنم آن جلسة آخر با استاد
بزرگوارم علامة طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)، یک عدهای از بزرگان رفتیم دیدن
ایشون، خدمت ایشون، من به ایشون گفتم آقا نصیحتی به ما بکنید تا مرخص شویم؛ ایشان
این آیه را خواندند: فرمودند « فاذکرونی اذکرکم – خدا میگوید به یاد من باش تا من
به یاد تو باشم، دست عنایتم روی سر تو باشد » و همین علامة طباطبایی (رضوان الله
تعالی علیه) دو سه روز بعدش از دنیا رفتند، خانمشان نقل کردند که دم مرگ مرتب همین
را گفتند، توجه، توجه، توجه، یعنی به یاد خدا، به یاد خدا، به یاد خدا. لذا ما
باید اگر سعادت آخرت میخواهیم به یاد خدا ، اگر سیر و سلوک میخواهیم به یاد خدا،
اگر میخواهیم در بحثمان یعنی خودسازی، پیشرفت بکنیم بتوانیم این کار مشکل را به
منزل برسانیم یاد خدا، استعانت از خدا، تضرع و زاری از خدا تا اینکه پروردگار عالم
یک نظر لطفی به ما عنایت بکند. این ذکری که هفته گذشته و امشب در بارهاش صحبت میکنم،
منقسم میشود به اقسامی – به عبارت فلسفی- عرفانی، مراتب دارد. مرتبة اولش همین
گفتن، همین مطلوب است خیلی که انسان یک ذکری داشته باشد همیشه بگوید. و همه اگر
خودسازی میخواهند، اگر آخرت و سعادت میخواهید، اگر میخواهید دست عنایت خدا روی
سرتان باشد، اگر میخواهید گرهها به طور ناخود آگاه باز باشد؛ یک ذکری باید داشته
باشید. دیگه هر که به ذوقش باید ذکری را انتخاب بکند. و بهترین ذکرها، ذکر یونسیه
است مخصوصاً برای جوانها،که ذکر یونسیهاش میگویند برای این که یک کاری که به
شأن حضرت یونس نمیخورد انجام داد. بالأخره پروردگار عالم برای آن کاری که به شأن
حضرت یونس نمیخورد او را زندان کرد در
شکم ماهی. قرآن میفرماید که این در ظلمات واقع شد. ظلمت شکم ماهی، ظلمت شب، ظلمت
دریا و از همة اینها بالاتر ظلمت غضب خدا، لذا توبه را شروع کرد. توبهاش این بود:
« لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمين » مؤثری در این جهان نیست جز خدا، و
این خدا توبه قبول کن است، من هم ظالم. ظالم به نفس و این کاری که به من نمیخورد
انجام دادم، قرآن میفرماید که: «فنجيناه من الغم» ما از این غم نجاتش دادیم، از
این زندان بیرون آوردیم لذا اهل دل روی این ذکر یونسیه خیلی پافشاری دارند؛
مخصوصاً برای کسانی که سیر و سلوک و اوّل کارشان است و این خود کلمة ( لا اله الا
الله ) فوقالعاده تأثیر در زندگی دارد. تأثیر در ترقی و کمک کردن به انسان دارد.
اما اگر اضافه کنیم و شباهت به حضرت یونس هم پیدا بکنیم، و راستی خودمان را ظلم به
دیگران، ظالم در برابر خدا. برای اینکه گناه در برابر خدا ظلم به خداست و ظلم به
خودمان و این ذکر را بگوییم، چقدر؟ هر چه میتوانیم. در سجده بعد از نماز، در راه،
در وقت خواب، بلند شدن از خواب، این ذکر ما، ورد ما باشد، خیلی عالی است. و از
جمله اذکاری که الان گفتم از همه مخصوصاً جوانها تقاضا دارم بهش اهمیت بدهید این
تسبیحات حضرت زهرا بعد از نمازها – نمازهای واجب و نمازهای مستحبی- مخصوصاً نماز شب است. این تسبیحات حضرت زهرا را
داشته باشید. این کلمة « لا حول و لا قوة الا بالله » که در روایات میخوانیم که
اگر کسی بعد از نماز صبح، بعد از نماز مغرب، 7
مرتبه 8 مرتبه و 10 مرتبه این ذکر را بگوید، 70 بلا از او رفع میشود. چقدر
ثواب و نعمت و رفع بلا هست و ما از آن غفلت داریم. و برای تقویت اراده این کلمة «
لا حَوْلَ وَ لا قُوَةَ إلاٰ بِالله العَلیِ العَظيم » خیلی مؤثر است. و تقاضا
دارم اوّلش هم بسم الله بگویید : «بِسْمِ اَللهِ اَلرَحْمٰنِ الرَحيم، لٰا حَوْلَ
وَ لا قُوَةَ إلا بالله العَلی العَظيم » آن هم هرچه میشود؛ هر چه بتوانی. البته
مواظب باشید تحمیل نکنید، مواظب باشید خسته نشوید، مواظب باشید سرسری نباشد، مواظب
باشید که با یک شوقی گفته بشود. هر چه میشود این هم برای اراده فوقالعاده مؤثر
است و چیز مهمتر از همة اینها برای اینکه کمک به انسان میکند مثل امام زمان و آن
هم صلوات بر محمد و آل محمد است. و صلوات را زیاد بفرستید بعد از نماز، قبل از
خواندن قرآن، بعد از قرآن خواندن. حتی در روایات دارد، اگر شما یک حاجت مهمّی از
خدا بخواهید اوّل صلوات و آخر صلوات و دعا در وسط این دو صلوات ، دیگر حتماً
پروردگار عالم دعایتان را مستجاب میکند. و این صلوات برای سیر و سلوکیها خیلی
مهم است. برای آنها که میخواهند راستی مؤفق بشوند درخت رذالت را از دل بکنند،
درخت فضیلت به جای آن غرس کنند و بارور کنند، از میوهاش استفاده ببرند؛ این صلوات
خیلی مهم است . برای رفع حوائج، رفع گرفتاریها و از همة اینها مهمتر برای کمک
گرفتن از حضرت ولی عصر (عج) ، که به طور ناخودآگاه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی
فرجه) یاری میکند، مدد میکند به کسی که وردش و ذکرش صلوات باشد؛ بنابراین به
صلوات هم خیلی اهمیت دهید. اینها، دواست.
مواظب این دواها خیلی باشید،اینها، شفاست. مواظب این شفاها
خیلی باشید.
جوانها اعراض از خدا، اعراض از نماز، اعراض از روحانیت، اعراض
از مسجد، اعراض از منبر، اینها خیلی درد بی درمان میآورد. بلاهای اجتماعی میآورد.
بلاهای فردی میآورد. اما به قول پیغمبر اکرم بدتر از همة اینها بیدینی میآورد:
« يخرجون من الدنيا بلا ايمان » من تقاضا دارم از جوانها با روحانیت سر و کار
داشته باشید. روحانی را دوست داشته باشید، من تقاضا دارم مسجد را دوست داشته باشید
و با آن سر و کار داشته باشید. منبر، عزاداریها، سوگواریها، مجالس مربوط به اهل
بیت، اینها را بهش اهمیت بدهید. من از جوانها تقاضا دارم در زندگیشان ذکر باشند،
ورد باشند، توسل باشند. این توسل به اهل بیت خیلی کار میکند و همین صلوات توسل به
اهل بیت است. دیگر توسل یکی زیارت جامعة کبیره است. مثلاً زیارت عاشورا است. یکی
هم همین قضیه صلوات که آسانتر از همه چیز است. اگر این ذکر و ورد و رابطه با
خدا و رابطه با اهل بیت و رابطة با
روحانیت و رابطة با مسجد و محراب نباشد، بدانید از نظر قرآن زندگی تاریک است،
تاریک و وحشتناک است، وحشتناک. و اگر میخواهید یک اطمینان نفسی برای شما باشد؛
اگر میخواهید شاد باشید و ندانید این شادی از کجاست؛ اگر میخواهید غم و غصه
نداشته باشید، دلهره و اضطراب خاطر نداشته باشید، قرآن میگوید یاد خدا کنید. یک
آیهای در قرآن است که خیلی کوچک است، اما خیلی از نظر محتوا بزرگ. آیة کوچکی است
اما از نظر تأکید خیلی تأکید دارد. و من از همه مخصوصاً جوانها تقاضا دارم این آیه
همیشه در نظرشان باشد. میفرماید: « اِلٰا بِذِکْرِ اَلله تَطْمَئِنُ القُلوُبْ »
اگر میخواهید اطمینان، ؟؟؟؟؟؟ وقار، یک زندگی منهای غم و غصه، یک زندگی منهای
دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی داشته باشید یاد خدا کنید. این آیه را اگر بخواهیم
فارسی معنا کنیم این است: آگاه باش، یقین داشته باش، هیچ شکی در او نیست. هیچ چیزی
نمیتواند تو را از گرفتاریها نجات دهد، هیچ چیزی نمیتواند یک زندگی منهای غم و
غصه و اضطراب خاطر به تو بدهد جز یاد خدا. یاد خدا، وای هر دردی با یاد خدا؛ شفای هر مریضی با یاد
خداست. با یاد خدا بزرگان چه کارهای مهم مهمی میکنند و کردهاند. با یک کلمة ( یا
الله ) میتوانند راه سه ساله را در یک آن بپیمایند. این مرتبة اوّل ذکر است که
باید در زندگیمان باشد. نباشد باختهایم، خیلی هم باختهایم. نباشد خسارت است و
خسارتش هم خیلی بالاست. مرتبه دوم اینکه این ذکری که گفتم با توجه باشد. به عبارت
دیگر وقتی که میگوییم «لا اله الا الله » دل ماهم بگوید لا اله الا الله ، لقلقة
زبان نباشد. هم دل بگوید هم زبان. زبان از دل سرچشمه بگیرد و دل از زبان. سرچشمة
زبان ، دل باشد و سرچشمه دل ، زبان. و آن ذکری که میتواند خیلی مؤثر واقع شود این
ذکر است. یعنی آن ذکری که علاوه بر اینکه بر زبان است اما لقلقة زبان نیست، بی
توجهی نیست؛ ذکر با توجهی است که اسم آن را میگزاریم ذکر قلبی.
بعضی ذکر قلبی را در حرفهایشان دارند و خیلی هم بیجاست
اینکه انسان بنشیند و توی دلش ذکر بگوید. نه این را ما در اسلام نداریم. این روش
صوفیگری است و این روش را پیغمبر اکرم و ائمة طاهرین (عليهم السلام) قبول ندارند.
آنها میگویند ذکر باید بر زبان باشد و الّا یک کسی تو دلی نماز بخواند، نه خوب
معلوم نمیشود. یک کسی همینجور بنشیند و از نظر قلب دائم خطور، خطور، خطور . الله
اکبر تا السلام و عليکم و رحمة الله برکاته، نماز نخوانده است. کی نماز خوانده؟
وقتی که زبان بگوید اللهاکبر و برود جلو تا بگوید السلام و عليکم و رحمة الله
برکاته ، این ولو اینکه دل هم باهاش نباشد نمازش صحیح است. حالا مقبول نباشد حرف
دیگری است اما نماز بالاخره صحیح است. رفع تکلیف وقتی میشود که زبان بگوید و الا
تا زبان نگوید نمیشود. خوبش به چیه؟ زبان بگوید، دل هم بگوید که بهش میگوییم ذکر
با توجه؛ انسان ذکر بگوید: لا اله الا الله معنایش را هم بلد باشد. بگوید لا حول و
لا قوة الا بالله معنایش را هم بلد باشد و بالاخره بگوید الله اکبر، الحمدالله،
سبحان الله ، یا ارحم الراحمین اما با توجه، اما با دل، دل هم همراه زبان باشد.
این است که خیلی تأثیر دارد. ذکر لفظی 100 تا است؛ ذکر قلبی- یعنی گفتن با
توجه- خیلی بالاتر از آن صدتاست. گرچه
همان ذکر لفظی تأثیر دارد. همان ذکر لفظی ثواب دارد. تسبیحات حضرت زهرا را انسان
بدون توجه بخواند به او ثواب میدهند، مثل نماز است که از اوّل تا آخر کسی توجه
نداشته باشد نماز بخواند خدا به او ثواب میدهد. رفع تکلیف میشود؛ اما تأثیر برای
خودسازی، برای رفع گرهها، برای اینکه انسان ترقی کند، برای اینکه انسان قبل ذکر و
بعد از ذکر تفاوت داشته باشد، یک مقدار جلو برود، در آن وقتی است که ذکر با دل
باشد. با توجه باشد و معنای با توجه یعنی هرچه میگوید دل هم همراه او؛ توجه به
ذکرش، توجه به گفتهاش، توجه به معنا و ....
باز احراز کنم، تقاضا دارم به این ذکر و ورد خیلی اهمیت
بدهید. و همین بحث ما در همین دستورالعملی که به پیغمبر اکرم داده شده خوب این
دستور ششم همین است. ذکر، ذکر، ذکر و به قول علامة طباطبائی توجه، توجه، توجه
این شبها مربوط به حضرت زهرا ( سلام الله علیها) است
...............
روضه