اعوذ بالله من
الشیطان الرجیم. بسم الله
الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
مسئله ششم در باب
تخلی اینکه اگر کسی با سنگ، کاغذی، پارچهای خودش را پاک کرد معلوم است یک ذراتی
باقی میماند که اگر با آب بشوید این ذرات رفع میشود، حالا این ذرات آیا مانع است
یا نه؟ نه، بنابراین اینکه سابقاً هم من میگفتم این عفو است نه طهارت این جاها
هم نتیجه میگیرد در حالی که مثلاً با سه تا سنگ خودش را تطهیر کرد اما یک ذراتی
باقی ماند که دیگر با سه تا سنگ آن رفع نمیشود همه آنها من جمله صاحب جواهر و
مرحوم شیخ انصاری در این کتاب طهارتشان مرحوم محقق همدانی و من جمله مرحوم سید در
عروه و مشحین بر عروه همه همه میفرمایند که این ذرات اشکال ندارد و مثل این است
که با آب خودش را بشوید چه جور با آب خود را بشوید گاهی یک بویی باقی است آن بو
اشکال ندارد گاهی مثلا یک رنگی باقی است آن رنگ اشکال ندارد همینجور در ما نحن
فیه آن ذرات اشکال ندارد، ظهور روایت هم باید چنین باشد برای این که روایاتی که در
مسئله داشتیم که میفرمود با سه تا که ما میگفتیم سه موضوعیت ندارد با یکی، با
چهار تا با پنج تا این به حسب ظاهر محل را پاک کرده، روایات همه میگفت کفایت میکند
و دیگر نداشتیم یک روایتی این که مواظب باشد بویش رنگش ذراتش اینها هم رفع بشود
لذا راجع به آب و راجع به غیر آب مسئله همین است این عرفاً باید پاک باشد اما حالا
با دقت عقلی ذرات باقی است یا این که راستی بو باقی است و رنگ باقی است به حسب
ظاهر روایات میگوید اشکال ندارد این جاها اگر اشکال داشته باشد باید امام علیه
السلام متذکر بشوند چون یک امر غلبهای است و همین عدم تذکر دلیل بر این است که
رفعش واجب نیست، گفتم که علاوه بر این که ظاهر روایات با این تقریبی که کردم همین
است ادعای اجماع هم شده که همین است.
یک مسئلهای که
مرحوم صاحب جواهر ندارند مرحوم شیخ انصاری و بعضی از شاگردهایشان مثل مرحوم محقق
همدانی دارند این رطوبت آیا رطوبت را باید رفع بکند؟ مرحوم شیخ انصاری ادعای اجماع
کرده که واجب است ازاله رطوبت مثلاً با سه تا سنگ یا یک پارچهای خودش را پاک کرد
اما رطوبت هست از آن چیزی که بیرون آمده، آن رطوبت را باید رفع کنیم یا نه؟ مرحوم
شیخ انصاری میگویند که اجماع داریم حالا این اجماع را مرحوم شیخ انصاری از کجا
آوردهاند؟ نمیدانم شاید مرادشان این است که این رطوبت مسری باشد این رطوبت مسریه
همان نجاست است بنابر این چون همان نجاست است پس این که گفتهاند مثلاً با سه تا
دستمال کاغذی خودت را پاک کن یعنی رطوبتش را هم پاک کن شاید مراد شیخ انصاری از
اجماع این باشد که رطوبت مسریه را حتماً باید پاک کرد اما اگر رطوبت غیر مسری باشد
مثل نداوت مثل نم این را هم باید پاک کرد یا نه؟ دیگر این را دلیل نداریم لذا مثل
همان سنگها اگر کسی بگوید باید پاک باشد حالا شسته و نم ندارد با آن سنگهای نم
دار همین جور که میشود استنجا کرد آن سنگها هم اگر تری را رفع بکند و نمش باقی
باشد این نم مثل همان ذرات است که گفتیم اشکال ندارد این نم هم اشکال ندارد کسی
حرف مرحوم شیخ انصاری را این جور معنا کرد خب این مسئله تخلی تمام شد، همینجور که
خودش رکیک است مسائلش هم رکاکت دارد.
مسئله آخر که این
هم زیاد واقع میشود این که اگر رطوبت مشتبههای بعد از بول یا قبل بول یا با بول
پیدا بشود فرمودهاند باید محل بول را دستمالی کند دلک بکند برای رفع آن بلل
مشتبهه و اگر همین جور آب بریزد در حالی که آن بلل مشتبهه هست، بلل مشتبهه هم نه
آن بللی که بوده پاک هم بوده آن بلل الا این که حالا به مخرج بول رسیده قبل از آب
کشیدن اگر بعد از این که محل بول را استنجا بکند معلوم است آن بلل اشکال ندارد الا
اینکه قبل از استبراء باشد که بحثش را بعد میکنیم علی کل حال بلل پاک است که
اسمش را وذی و مذی و ودی و امثال اینها میگذارند که بعد باید در بارهاش صحبت
بکنیم بلل پاک است الا اینکه اینجا مثلاً این تحریک شهوت شده بلل از این بیرون
آمده این پاک است حالا با همین بللی که در محل بول است رفت بول کرد فرمودند که به
صرف اینکه آب بریزد کفایت نمیکند و باید دست بمالد تا اینکه آن بلل رفع شود بعد
این آب بریزد تا محل بول پاک شود و مرحوم سید در عروه همچنین دیگران میفرمایند
فرق هم نمیکند اول بلل باشد بعد بول، اول بول باشد بعد بلل یا با هم باشد مثلاً
تحریک شده رفت بول کند هم بول هم بلل با هم آمد بیرون در هر سه صورتش فرمودهاند
دلک میخواهد باید محل بول را دست بمالد تا آن لزاجت برود بیرون تمام شود بعد آب
بریزد تا پاک بشود، خب حالا احتیاط هم همین است و حرف هم نداریم.
اما سابقاً نظیرش
را میگفتیم که آن بول اگر مثلاً محل بول بللی باشد آب را که بریزد روی آن ظاهرش
را پاک میکند باطنش هم که پاک است، راجع نه این بلل مثلاً راجع به این شیره سفت
ماست سفت روغن سفت سفت هم نه خیلی سفت میگفتند معنای سفت هم این است که اگر یک
قاشق از این ماست بردارند فوراً جایش پر نمیشود یک ظرف روغن سفت است معنای سفت
اگر یک قاشق بردارند به این زودی یعنی فوراً جایش پر نمیشود در مقابل شل که میگفتند
که اگر یک قاشق بردارند فوراً جایش پر می شود، آن وقت راجع به آن ماست سفت یا روغن
یا شیره میگفتند اگر نجس بشود یک جایش میگفتند همان جای نجس را بردارید مابقی
پاک است این را سابقاً در باب مطهرات صحبت کردیم و در آن ماست و شیره و اینها
مسئله را متعرض شدند و مسلم پیش اصحاب است علتش هم این است که میگویند این نجس
سرایت به مابقی نمیکند اگر شل باشد نجس سرایت به مابقی میکند اگر شل نباشد سرایت
نمیکند بنابراین همان جا که فضله موش است یا مثلاً دست نجس قاشق نجس به آن خورده
همان جا را بردار دیگر مابقی پاک است یک کسی در ما نحن فیه هم همین جور بگوید
بگوید مثلاًتحریک شده قبلاً بللی که مذی است مذی از او بیرون آمده حالا آمده بول
کرده روی آن بلل خب آب میریزد ظاهر بلل پاک است باطنش هم که آن بول سرایت نکرده
اگر کسی بتواند این حرف را بزند آن وقت فرق میکند آنجا که آن بلل اول باشد و بول
بعد باشد آن جا که بلل و بول هردو با هم بیاید که اسمش را میگذارند مشتبهه یا آنجا
که اول بول باشد بعد بلل باشد این آب را بریزد به آن محل بول نمیرسد باید دست
بمالد بلل رفع بشود تا آب به محل بول برسد و اما آن صورتی که خیلی فراوان است
مخصوصاً در میان جوانها این است که قبل از آنکه بول بکند محل بول بللی است میرود
بول میکند خب وقتی که بول کرد آب میریزد روی آن محل محل بول پاک میشود ظاهربلل
هم پاک میشود باطن بلل یا محل بول این هم پاک بوده اگر کسی بتواند این حرف را
بزند دیگر فرق میکند این که مرحوم سید میفرمایند فرقی نیست قبل باشد یا حین باشد
یا بعد باشد باید بگوییم که اگر قبل باشد با حین و بعد تفاوت دارد مگر کسی بگوید
که این جا غیر از آن ماست و شیره سفت است و این وقتی که بول کرد این بول تمام این
بلل را گرفته و نجس کرده آن وقت یک حرف دیگر میشود مثل آن جاست که با هم بیاید
اما نظیر ان را در فقه زیاد داریم مثلاً دست چرب است یک دفعه جربی به اندازهای
است که آب نمیگیرد خب حالا آن را بگویید که چون آب نمیگیرد و اما اگر چربی کم
باشد گفتهاند که خب دست نجس باشد یعنی بعد از آن چربی، دست نجس باشد نجاستش را با
آب رفع کن پاک میشود، یا نه، بالاتر این دنبه نجس شده مثل گوشت و دنبه، حالا گوشت
هیچ، دنبه نجس است گفتهاند که همین که مثلاً زیر شیر بگیریم یا آب قلیل دو مرتبه
آب قلیل بریزیم روی آن این دنبه پاک میشود ظاهرش را آب پاک میکند دیگر باطنش هم
که نجس نیست این هم راجع به مسئله آخر. الان بحث ما فصل فی الاستبراء این مسئله
مسئله خیلی مشکلی شده،
استبراء چیست؟
مرحوم سید رضوان الله تعالی علیه میفرماید اولی این است که آن 9 مسح باشد و بعد
هم مشهور در میان اصحاب قبل از مرحوم سید و بعد از مرحوم سید میگویند اولی آن 9
مسح است که مشهور در میان مردم شده، در رسالهها نوشتهاند و مثلا پدر و مادر به
بچهها گفتهاند بچههای پسر، اما روایت روی این 9 مسح نداریم برای اینکه در
روایات ما یک دسته روایت داریم میگوید سه مسح، آن سه مسح اول، یک دسته روایت
داریم سه مسح آن مسحهای وسط، یک دسته روایت داریم سه مسح آخر همان که سه مرتبه
فشار بدهد محل بول را گفتهاند که کفایت میکند آن که روایت داریم این است که فردا
روایتش را ان شاءالله میخوانیم.
اما اینکه اصحاب
جمع بین روایات کردهاند گفتهاند یک دسته روایت میگوید که سه تا سه تا مسح اول،
یک دسته روایات میگوید سه تا سه تا مسح وسط، یک دسته روایات هم میگوید سه تا آن
فشار آن سه تا مسح آخر گفتهاند خب جمع اقتضا میکند 9 تا، این چه جمعی است؟
معمولاً گفتهاند جمع مطلق و مقید است برای اینکه آن روایتی که میگوید سه تا این
اطلاقش این است که همین سه تا بس است آن روایتی که میگوید شش تا این سه تا را
تقیید میکند میگوید سه تا به اضافه سه تا آن روایتی که میگوید سه تا آن آخر آن
هم تقیید میکند آن 6 تا را میگوید به اضافه 3 تا میشود 9 مسح، این جوری جمع بین
روایات کردهاند اینکه استبراء برای مرد 9 مسح است ولی این جمع عرفی نیست اگر
برویم توی عرف میگوید جمعش این است هر کدام را میخواهی، برای اینکه آن روایت میگوید
سه تا آن روایت دیگر هم به کسی دیگر میگوید سه تا آن روایت هم به کس دیگر میگوید
سه تا بنابراین سه جور مسح داریم یا سه تا اولی یا سه تا دومی یا سه تا آخر مرحوم
سید همین جور جمع میکند برای اینکه ایشان میفرمایند این استبراء مراتب دارد
اقسام دارد بهترین اقسامش 9 تا، این معلوم میشود مرحوم سید بعد هم دارند مرحوم
سید آن 9 تا که مشهور شده واجب است در استبراء البته واجب غیری این را مرحوم سید
قبول ندارند، بله اولی این است که ما بگوییم 9 تا برای اینکه همه راضی هستند همه
روایتها هم راضی است هم روایتها راضی است برای اینکه همان که میگوید سه تا نمیگوید
که لاغیر همان که میگوید سه تا اولی سه تا دومی سه تا وسطی هیچ کدام نمیگویند که
لاغیر پس همه روایتها به 9 مسح راضی است چنانچه همه فقهاء را هم راضی کردیم برای
اینکه بعضی ادعای اجماع کردهاند ادعای شهرت کردهاند و گفتهاند 9 تا بنابراین
آن که میگوید سه تا که قول هم داریم قولهایی از افراد خیلی بالا، آنکه گفته سه
تا آن مسح اولی سه تا خب آن که میگوید 9 تا این را هم راضی کرده اینکه نمیگوید
لاغیر، سه تا مسح بکن لاغیر، نه، میگوید اکتفا به سه مسح کفایت میکند آن هم که
میگوید 6 تا آن را هم راضی کردهایم این هم یک افراد بزرگی در این مسئله گفتهاند
6 تا آنها هم که گفتهاند سه تا اولی خب نمیگوید لاغیر اگر آن سه تا مسح اول و سه
تا مسح دوم را کردی مسلم آن نمیگوید نه لاغیر که در آن نیست وقتی لاغیر در ان
نیست پس 9 مسح اولی است هم روایات را راضی کردیم و هم اصحاب را راضی کردیم ولی در
مسئله اختلاف است این ور که مرحوم سید میگویند که فرمودهاند یک دسته از فقهاء که
مشهور است میگویند 9 تا حتماً باید 9 تا باشد یک دستهای از فقهاء که آنها هم از
بزرگان هستند بزرگان یعنی نظیر علامه و محققین و شهیدین و اینها گفتهاند سه تا،
یک دستهای از فقهاء گفتهاند که آن سه تا وسطی یک دستهای از فقهاء هم باز از
قدماء از متأخرین گفتهاند سه تا اولی، همین مقدار که سه مرتبه فشار بدهد این
کفایت میکند خب این یک مسئله که باید فردا روایاتش را بخوانیم.
یک مسئله مشکلتر
این است که مرحوم سید میگویند که حالا سه تا حالا که آن مسحها را قبول کردی سه
تا اولی حتماً باید سه و بالا لاشد یک مرتبه نمیشود میفرماید مثلاً اگر سه تا
اولی را انتخاب کردی حتماً دو تا نه سه تا اگر آن سه تا وسط را انتخاب کردی حتماً
سه تا نه یکی نه دو تا، آن فشار را هم اگر انتخاب کردی حتماً سه تا نه یکی، یک
مرتبه فشار بدهی محل بول را کفایت نمیکند خب این سه تا که ایشان میفرمایند این
را هم ما بخواهیم خصوصیت بدهیم وجه ندارد و این را مرحوم سید از کجا پیدا کرده؟
این را فردا از روایتها باید بدست بیاوریم که حالا اگر کسی به جای 9 مسح 7 مسح
کرد 7 تا به این معنا که مثلاً دو مسح اول را کرد دو مسح دوم را هم کرد و وقت فشار
دادن یک مرتبه فشار داد محل بول را خب این 9 تا نشده مرحوم سید میگویند نه اگر هم
میخواهی آن سه مسح اول را باید سه مرتبه باشد نه دو مرتبه، هرکدام از این سه مسح
را یعنی اولی و وسطی و آخری را هرکدام را انتخاب میکنی باید سه تا باشد و این را
به دست آوردن خیلی کار مشکلی است، این هم مسئله دوم است که روی آن مطالعه کنید این
که مرحوم سید فرمودهاند سه مرتبه این خیلی مشکل است به دست آوردن،
یک مسئله دیگری هم
که مرحوم سید متعرض هستند و خوب مسئلهای است این که مرحوم سید میگویند اصلاً مسح
خصوصیت ندارد باید توی مجری بول نباشد و همین مقدار که شما بدانید توی مجری دیگر
بول نیست مسح دیگر لازم نیست آن وقت مثال میزنند به طول مدت مثلاً بول کرده، در
جنابت که بول باید بکند در جنابت جنب شده اما اول شب خوابیده صبح میخواهد برود
غسل بکند حالا این باید بول کند یا نه؟ مرحوم سید میگوید نه، چرا؟ میگویند برای
اینکه اگر توی مجری بول بوده خشک شده آن از بین رفته حالا ولو رطوبت هم باقی باشد
برای اینکه آن مجری همیشه مرطوب است دیگر، ولو رطوبت باقی باشد اما وقتی بلل
بیرون بیاید ولو ملاقات با آن رطوبت میکند دیگر در باطن است در ظاهر نیست، ظاهر،
بلل فقط آمده بیرون لذا در این جا هم میفرماید این بول نکرد و غسل کرد دیگر ما
بخواهیم بگوییم دو دفعه غسل بکند نه، در این جا هم اگر بلل بیرون آمد اما یک ربع
بعد ده دقیقه بعد میفرماید آن طول مدت و نحوه، نحوه مثلاً حرکت بکند به جای اینکه
9 مسح بکند یک قدری ورزش میکند به جوری که آن بلل با تحرکها بیرون بیاید یا اینکه
نه این اصلاً بلل نیست این میداند که بول بکند جنب بشود غسل بکند اصلاً از او بلل
بیرون نمیآید میفرماید خب این هم سالبه به انتفاء موضوع است هیچ، و خیلی چیزها
به جای آن 9 مسح مینشیند چنانچه میتواند خیلی چیزها به جای استبراء در جنابت
یعنی بول و منجمله طول مدت، طول مدتش را مرحوم سید میگویند اما نحوه به ان اضافه
میکنند معلوم میشود که اصلاً پیش مرحوم سید 9 تا که خصوصیت ندارد ندارد اصلاً
خودش هم خصوصیت ندارد، لذا مسئله برمیگردد به یک مسئله کلی که این را روی آن فکر
بکنید تا فردا و آن این است که این 9 مسح برای این است که آن بقایای بول بیرون
بیاید اصلاً برای این است والا خودش که نه واجب است نه لازم است نه مستحب است،
مستحب هم نیست اصلاً برای این است که اطمینان پیدا بکند این که بول کرد دیگر توی
مجری بول نیست رطوبتها طوری نیست، بول نیست بول توی مجری هم پاک است تا بیرون
نیامده پاک است اما علی کل حال این 9 مسح را برای این گذاشتهاند که اگر بلل بیرون
آمد و با آن ذرات بول بیرون آمد آن بلل نجس است چرا نجس است؟ برای اینکه مخلوط با
ذرات بول است 9 مسح را برای این گذاشتهاند یا در آن جنابت که باید اول بول کند
بعد غسل کند چرا؟ برای اینکه اگر غسل کرد بعد بول کرد ذرات منی که توی مجری است
با این بول بیرون میآید وقتی بیرون آمد جنب میشود و الا بول کردن قبل از غسل نه
واجب است نه مستحب است همهاش برای خاطر این اطمینان است اطمینان پیدا بشود که
بقایای منی یا بقایای بول در مجری نیست، حالا اگر کسی اطمینان دارد که اصلاً در
مجری چیزی نیست خب دیگر آن مسح کردن سالبه به انتفاء موضوع میشود از همین جهت هم
مرحوم سید میگوید یک قدری صبر بکن مدت که تمام شد دیگر اطمینان پیدا میکنی در
مجری بول نیست بنابراین اگر بلل بیرون بیاید پاک است احتیاج به این که 9 مسح بکنیم
نداریم چنانچه آن جا که میداند ذرات هم هست اما میداند بلل نیست پیر شده از کار
افتاده شده دیگر بلل و ذی و مذی و اینها اصلاً از او بیرون نمیآید خب این هم
لازم نیست مسح بکند برای چه میخواهد بکند؟ برای اینکه بلل آن ذرات هم در مجری
هست باشد به جای خودش، بولش را کرده ذرات هم در مجری هست اشکال ندارد بعد دو دفعه
که برود بول بکند آن ذرات بیرون میآید با بول بیرون میآید نجس است خودش را تطهیر
میکند پس اصلاً این استبراء چه استبراء از منی چه استبراء از بول نه واجب است نه
مستحب، برای این است که اطمینان پیدا کند در مجری بول نیست میگوید 9 مسح را بکن
تا این اطمینان پیدا بشود چنانچه اگر 9 مسح را کرد و یقین دارد باز توی مجری هست
آن همین است که باید تنحنح بکند باید پا بشود بایستد دو دفعه بنشیند بعضی اوقات
این جوری میشود دیگر که مرض دارد مریض است و میداند همه بول بیرون نیامده باید
صبر بکند و صبر میکند تا اطمینان پیدا بکند که دیگر در مجری بول نیست وقتی
اطمینان پیدا کرد در مجری بول نیست دیگر احتیاج به استبراء نداریم این حرف هم اگر
بتوانیم درست بکنیم که از کلمات مرحوم سید خوب استفاده میشود عروه را خوب مطالعه
کنید از کلمات خود مرحوم سید استفاده میشود که اصلاً این استبراء از بول یا
استبراء از منی این خصوصیت ندارد، چه چیزی خصوصیت دارد؟ اینکه توی مجری منی نباشد
توی مجری بول نباشد و این 9 مسح برای این است که توی مجری دیگر بول نیست درست میشود
یا در بول کردن بعد جنابت اطمینان پیدا میکند توی مجری دیگر منی نیست ذرات منی با
بول بیرون نیامده درست میشود حالا اگر به جای بول کار دیگری کرد که مثلاً مرحوم
سید میگوید طول مدت یا تحرکها دیگر احتیاج به این استبراء یعنی بول بعد از جنابت
لازم نیست 9 مسح بعد از بول هم لازم نیست این مسائل فوقالعاده مهمی است چنانچه
برای خانم اصلاً استبراء نیست و حالا این دیگر چرا؟ روی این هم مطالعه کنید چه
فرقی بین خانم و آقاست که خانم استبراء ندارد اما مرد استبراء دارد؟
وصلی الله علی محمد و آل محمد