جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ دوازدهم: انسان، حامل امانت الهی
  • پيام تسلیت در پى شهادت حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن نصرالله
  • پیام در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان
  • پيام تسلیت در پی حادثۀ اندوهبار معدن طبس
  • پيام تسلیت به مناسبت ارتحال حضرت آيت‌الله محفوظى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام خطاب به حضرت آیت‌الله العظمى شبيرى زنجانى«دامت‌بركاته‌الشّريف»
  • پیام به نشست نکوداشت علّامۀ مجلسی«قدّس‌سرّه‌الشّریف»
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ یازدهم: هدف از خلقت انسان(5)
  • پیام در پی شهادت جناب آقای اسماعيل هنيّه«رحمة‌الله‌علیه»

  • -->

    شرح دعاي سحر- فراز اوّل

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بَهآئِكَ بابْهاهُ‏ وَكُلُّ بَهآئِكَ بهىٌّ اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِبَهآئِكَ كُلِّهِ»

    شرح عرفانى‏

    عارف در وقت خلوت با خدا و توجه به حضرت او، گاهى به صفات جماليه و جلاليه خدا نظر دارد؛ يعنى در عالم اسماء و صفات است. در اين حال ناگزير تكثّرات تعيّنات و تميّزات را مى‏بيند و بعضى از آن صفات را اَبْهىَ‏ از بعض ديگر و ذات مقدس خدا را اَبْهىَ‏ از همه صفات مى‏بيند.

    در اين نظر مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بابْهاهُ.»

    يعنى:

    خدايا! به در خانه‏ات آمده‏ام از زيباترين زيبايى‏هايت به زيباترين زيبايى‏هايت تو را قسم مى‏دهم. خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام و تو را به ذات مقدست كه زيباتر از همه زيبايى‏هاى توست، قسم مى‏دهم.

    وحدت و عينيت‏

    اما گاهى عارف از عالم اسماء و صفات پا فراتر مى‏گذارد و ديگر با حق خلوت مى‏كند. ديگر به آن ذاتى كه مستجمع جميع صفات و كمالات است به نحو وحدت وبه نحو عينيت نظر دارد.

    ديگر آن جا نه تفضيل مى‏بيند نه تفاضل. افضل و غير افضل نمى‏بيند. چيزى نمى‏بيند جز بهاء حق و لذا مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّه و كُلُّ بهائكَ بهّى‏.»

    يعنى:

    خدايا! تو را به همه زيبايى‏هايت قسم مى‏دهم كه همه زيبايى‏هايت زيباست.

    خدايا! باز هم به ذات مقدست كه مستجمع جميع زيبايى‏ها و كمالات است تو را قسم مى‏دهم.

    درس ولايى‏

    گاهى هم عارف، نظر به صفات افعال يعنى به فيض مقدّس دارد. و اين بار هم گاهى نظر به تكثّرها و تعيّن‏هاى فيض مقدّس و صفات افعال دارد؛ يعنى نظر به رحمت واسعه پروردگار در اين عالم دارد، لذا از اين نظر مى‏گويد:«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بِهائكَ بابْهاهُ.»

    يعنى:

    خدايا! به در خانه‏ات آمده و به زيبايى‏ات توجه دارم و تو را به زيباترين زيبايى‏هاى اين عالمِ وجود قسم مى‏دهم.

    خدايا! به حقيقت محمّديّه- كه زيباتر از همه موجودات است- تو را قسم مى‏دهم.

    اما يك باره توجه پيدا مى‏كند كه فيض مقدس بسيط است و يا پى مى‏برد كه:

    «الَّذى احْسَنَ كُلَّ شَى‏ءٍ خَلَقَه»[1] ؛ هر چه خدا خلق كرده زيباست.

    هم‏چنين‏ «وَ ما امْرُنا الاّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ»[2] ؛ و فرمانِ ما [فيض مقدس ما] جز يك بار نيست [بسيط است‏] آن هم چون چشم به هم زدنى.

    ديگر در اين نظر مى‏گويد:

    «كُلُّ بهائِكَ بَهى‏.»

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّه.»

    خدايا! تو را به فيض مقدّست كه همه آن نيكوست و داراى ظرافت و حُسن است قسم مى‏دهم.

    نكته ديگرى كه بايد توجه داشته باشيم اين است كه در روايات آمده است:

    «اهل‏بيت«سلام‌الله‌عليهم»، اسماءِ حُسناى الهى هستند.»

    قرآن مى‏فرمايد:

    «وَللَّه الاسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها»؛[3] براى خدا اسماء نيكويى است، به آن اسماء خدا را بخوانيد.

    امام صادق«سلام‌الله‌عليه»مى‏فرمايد:

    «نَحْنُ وَ اللَّهِ اْلَاسْماءُ الْحُسْنى» [4]

    به خدا قسم كه اسماء حسناى الهى ماييم.»

    گاهى هم عارف در وقت دعا نظر به صفات افعال دارد، اما با اين نظر كه ائمه طاهرين«سلام‌الله‌عليهم» اسماءُ الْحُسنى‏ هستند، لذا مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بِابْهاهُ.»

    يعنى:

    خدايا! به در خانه‏ات آمده‏ام و توجهم به زيباترين زيبايى توست، و تو را به زيباترين كس در خاندان عصمت و طهارت قسم مى‏دهم.

    خدايا! تو را به حقيقت محمّدى قسم مى‏دهم.

    اما يك وقت توجه به اين پيدا مى‏كند كه:

    «كُلّهُمْ نورٌ واحِدٌ اوَّلُنا مُحَمّدٌ، آخِرُنا مُحَمَّدٌ، اوْسَطُنا مُحَمَّد.»[5]

    در اين نظر مى‏گويد:

    «كُلُّ بَهائِكَ بَهى‏.»

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّه.»

    خدايا! همه نور چهارده معصوم ظرافت دارد، من به در خانه‏ات آمده‏ام و تو را به چهارده معصوم«سلام‌الله‌عليهم» قسم مى‏دهم.

    حالت‏هاى گوناگون عارفان‏

    عارفان مقام‏ها و حالت‏هاى متفاوتى دارند، اين حالت‏ها و مقام‏ها در هنگام دعاى آنان نيز مؤثرند، استاد بزرگوار ما رهبر عظيم الشأن انقلاب، امام خمينى«ره»در يكى از درس‏هاى تفسير خود مى‏فرمايند:

    «بسم اللَّه الرحمن الرحيم در همه سوره‏ها تفاوت دارد. بسم اللَّه سوره حمد غير از بسم الله سوره بقره است؛ ... بسم اللَّه اشخاص هم تفاوت دارد. بسم اللَّه يك عارف به نسبت حالاتش، آن هم تفاوت دارد. »[6]

    دعا و راز و نياز با خدا اين طور است. حالات، اثر كاملى در دعا دارند.

    عارف گاهى متوجه به عالم صفات و اسما است؛ از اين رو طورى دعا مى‏كند.

    گاهى توجه به ذات مقدس حق دارد، طور ديگرى دعا مى‏كند. زمانى هم توجه به عالم خلق و فيض مقدس دارد، دعايش صورتى ديگرى دارد و وقتى توجه به واسطه فيض اين عالم دارد، نيز به گونه ديگرى دعا مى‏كند، لذا جمله:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بَهآئِكَ بِابْهاهُ وَ كُلُّ بهآئِكَ بَهى‏»

    از نظر معنا نسبت به حالات و اشخاص تفاوت مى‏كند. بايد ببينيم گوينده كيست و در وقت گفتن چه حالتى دارد. ممكن است گوينده به عالم اسما و صفات نظر داشته باشد و در آن حالت بگويد:

    «خدايا! به در خانه‏ات آمده‏ام توجهم به زيبايى توست و به زيباترين زيبايى‏هايت.»

    يعنى: به ذات مقدست تو را قسم مى‏دهم.

    بعد از عالم اسما و صفات به ذات ربوبى توجه كند و همه اسما و صفات را عين ذات ببيند. در آن حالت مى‏گويد:

    «و كُلُّ بهآئِك بَهىٌّ اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بَهآئِكَ كُلِّه‏»

    يعنى خدايا! تو را به همه زيبايى‏هايت كه يك چيز بيش‏تر نيست و آن ذات مقدس توست، قسم مى‏دهم.»

    زمانى هم داعى از عالم صفات و اسما به عالم خلق مى‏آيد و نظر به فيض مقدس حق و به «كُنِ» رحمانى دارد. آن جا هم گاهى فقط اهل‏بيت «سلام‌الله‌عليهم»، واسطه فيض و اسماى حُسْناى الهى را كه در عالم خلق جريان دارد، مى‏بيند و مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بابْهاهُ.»

    خدايا! به در خانه‏ات آمده‏ام توجهم به زيبايى عالم خلق توست خدايا! به حق پيغمبر اكرم«صلى الله عليه و آله و سلّم» تو را قسم مى‏دهم.در همان حال گاهى به اين كه همه اين‏ها نور واحدند و از هر نظر، حتى از نظر علم، يكى‏اند، توجه مى‏كند.

    «اوَّلُنا مُحَمّدٌ، اوْسَطُنا مُحَمَّدٌ، آخِرُنا مُحَمَّدٌ انَّهُمْ نورٌ واحِدٌ.»

    در اين جا ست كه مى‏گويد:

    «و كُلُّ بهائِك بَهى‏.»

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّه.»

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام نظر به چهارده معصوم«سلام‌الله‌عليهم» دارم. خدايا! به حق چهارده معصوم«سلام‌الله‌عليهم»تو را قسم مى‏دهم.

    گاهى هم به همه «كُنِ» رحمانى و همه فيض مقدس- و اين كه همه فيض مقدس مظهر صفات و اسماء خداست- نظر دارد، در اين حالت مى‏گويد:

    «خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام. به فيض مقدست قسم، و به آن وجودى كه اوسع و ابهى از همه وجودهاست، تو را قسم مى‏دهم.»

    يعنى: به حقيقت محمد«صلى الله عليه و آله وسلّم» تو را قسم مى‏دهم.

    گاهى هم به عالم خلق با بساط وى توجه پيدا مى‏كند و مى‏گويد:

    «خدايا! به در خانه‏ات آمده‏ام. و به فيض مقدست، به «كُنِ» رحمانى‏ات تو را قسم مى‏دهم.»

    يعنى:‌خدايا! به رحمت واسعه‏ات، در اين عالم هستى كه بسيط است تو را قسم مى‏دهم.

    همه جملات دعا همين معنا را دارند. لذا تمام اين احتمال‏ها، در جمله بعدى تا آخر دعا تكرار خواهد شد. بدين جهت نظير چنين دعايى را نداريم.

    تفنن در عبارت‏

    دعاى سحر، از نظر تفنن در عبارت عالى است. اگر عرفا به اين دعا، «دعاى مباهله» مى‏گويند و يا اين كه بزرگان، عرفا و اهل اللَّه، مثل استاد بزرگوار ما رهبر عظيم الشأن انقلاب عنايت خاصى روى اين دعا دارند، براى اين است كه شما نمى‏توانيد در كتاب‏هاى ادعيه، نظير آن را از نظر فصاحت، بلاغت و تفنن در عبارت پيدا كنيد.

    در دعا، تكرار لازم است؛ تكرارى كه دلنشين باشد. چرا قرآن تكرار زياد دارد؟

    زيرا كارخانه آدم سازى و كتاب اخلاق است و در كتاب اخلاق بايد تكرار باشد.

    چرا در دعاها تكرار زياد است؟ زيرا دعا رابطه عبد با خدا است. عبد در مقابل خدا بايد مرتب بگويد: «يا اللَّهُ! يا اللَّهُ! يا اللَّهُ! يا ربِّ! يا ربِّ! يا ربِّ!»

    خود اين تكرار، لذت‏ها، حلاوت‏ها و طراوت‏ها دارد. اگر اين تكرار، تفنّن در عبارت هم داشته باشد، خيلى بهتر است. لذت روى لذت و طراوت روى طراوت، نورٌ عَلى نور است.

    دعاى سحر يك جمله بيشتر نيست و آن، اين كه:

    «خدا! خدا! به در خانه‏ات آمده‏ام، به ذات مقدست تو را قسم مى‏دهم؛ خدا! خدا! به درخانه تو آمده‏ام و به حقيقت محمّدى و چهارده معصوم«سلام‌الله‌عليهم»:تو را قسم مى‏دهم؛ خدا! خدا! به درخانه‏ات آمده‏ام و به فيض مقدست، به سعه رحمتت، به جهان آفرينشت تو را قسم مى‏دهم.»

    پس جمله:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ بِابْهاهُ و كُلُّ بَهائِكَ بَهى‏، اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِبَهائِكَ كُلِّه.»

    توجه به عالم اسما، صفات، توجه به ذات مقدس و عالم خلق است و يا توجه به واسطه فيض، يعنى اهل‏بيت«سلام‌الله‌عليهم»مى‏باشد.

    تفاوت حالت‏هاى انسان‏

    حالت‏هاى انسان تفاوت دارد. بايد ديد چه حالتى دارد و توسّلش به چيست؟

    نكته‏اى كه به شما مى‏گويم، اين است كه:

    اگر انسان بتواند حالِ جمع الجمعى پيدا بكند، و در وقتى كه توجه به ذات مقدس الهى دارد، هم به عالم اسما و صفات، هم به عالم خلق و هم به واسطه فيض توجه داشته باشد، خيلى عالى است. از اين رو قطعاً امام باقر «سلام‌الله‌عليه»با آن حالت جمع الجمعى‏اش- كه بايد بگوييم مظهر «اللَّه» است- در وقت اداى اين جمله‏ها حالت جمع الجمعى داشته است.

    مى‏توان به طور طولى يا عرضى هر سه معنا را از جمله استفاده كرد؛ يعنى كسى كه دعا مى‏خواند در وقت دعا به نحو طولى يا عرضى «استعمال شى در اكثر از معنا» بكند، هر سه احتمال و هر سه معنا را اراده بكند.

    داعى اگر حالِ جمع‏الجمعى داشته باشد در آنِ واحد مى‏تواند به هر سه معنا توجه داشته باشد.

    تذكر اخلاقى‏

    اگر رابطه انسان با خدايش محكم شود اين‏ها برايش آسان است. اگر انسان منغمر در عالم وحدت شد، ديگر اين چيزها برايش آسان مى‏شود. عيبمان در اين است كه منغمر در عالم كثرتيم، از همين رو تا توجه به چيزى بكنيم از چيز ديگر غافل مى‏شويم. اما آن كه منغمر در عالم وحدت است در آن واحد مى‏تواند توجه‏ها داشته باشد، و ديگر آن جا كثرت و تعيّنى نيست.

    رابطه با خدا هر چه محكم‏تر باشد اين حالات براى انسان، بهتر پيدا مى‏شود، و اولين توجهى كه پيدا مى‏كند اين است كه به آن وجود حقه حقيقيه بسيط توجه پيدا مى‏كند. متوجه آن وجود جمع‏الجمعى مى‏شود و تشبهى هم به آن مى‏يابد.

    در روايات مى‏خوانيم:

    «الَصَّوْمُ لى‏ وَ انَا اجْزى‏ بِه»[7]

    روزه مال من است، پاداشش هم خود منم.»

    جمله «پاداشش خود منم» يعنى چه؟ يعنى: اى روزه گير! روزه از عبادت‏هايى است كه تشبّه تو را به من خيلى مى‏كند و جنبه حيوانى را كنترل و بُعدِ معنوى را قوى مى‏كند. انسان اگر بتواند بُعدِ روحى را تقويت، و بُعدِ حيوانى را كنترل كند، و از آن مركب و بُراق بسازد، مى‏تواند به جايى سفر كند كه به جز خدا نبيد و نداند.

     

    برگرفته از کتاب شرح دعاي سحر

    از تأليفات معظّم‌له

    پي‌نوشت‌ها

    =====================

    1. سجده، آيه 7.

    2. قمر، آيه 50.

    3.اعراف، آيه 180.

    4.بحارالانوار، ج 91، ص 6،( باب 28- الاستشفاع بمحمد وآل محمد ...)، ح 7؛ تفسير عياشى، ج 2، ص 42.

    5.بحارالانوار، ج 26، ص 5،( باب 14- نادر في معرفتهم صلوات اللَّه ...)، ذيل ح 1.

    6. امام خمينى رحمه الله، تفسير سوره حمد، قسمت دوم.

    7. بحارالأنوار، ج 70، ص 11، (باب 122- حب الدنيا و ذمها و ...)، ذيل ح 3.

    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365